آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

پیچ وتاب توجیهات آموزش فرارازمسولیت

پیچ وتاب توجیهات آموزش فرارازمسولیت

پس از جنگ تحمیلی، کشورمان پا به عرصه باز سازی گذارد.از آن هنگام تا کنون ، هر انتخاباتی که برگذار شد، شعار اصلی آن عدالت، اشتغال جوانان ،رفع فاصله طبقاتی و خلاصه بهبود وضع معیشتی اقشار آسیب پذیر جامعه بوده است ..شایان ذکر است این شعارها و شعارهای زیبا تر از این اختصاص به نامزدهای ریاست جمهوری در ادوار گذشته نداشت ،بلکه نامزدهای مجلس هم در تبلیغات خود از آن به خوبی استفاده کردند ..هیچ فرد منطقی از شنیدن این گونه شعارها ی زیبا ، دلنشین و جذاب نه تنها خسته نمی شود بلکه بسیار خرسند و مسرور هم می گردد که ،مقامات احتمالی آتی کشورشان ، بسیار عمیق و دقیق دغدغه های جامعه و مردم خود را درک می نمایند ..پس از انتخابات شعارهای داده شده یا تکذیب می شود و یا رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد .آقای خاتمی شعارهای فراوان داده است و شاید شرایط او با دیگران مانند هاشمی رفسنجانی و آقای احمدی نژاد تفاوت بسیار داشته است . او توانست به برخی از شعارهایش تحقق عینی ببخشد با توجه به این که تقابل سنگینی بین اصلاح طلبان و جناح راست ، حاکم بوده است . در اذهان عمومی این نکته شکل گرفت که خاتمی ، اهل کار و تلاش است اما دیگران موانع ایجاد می نمایند . به هر دلیل این ضعف بر تارک هشت سال ریاست جمهوری اونقش بسته که چرا موانع را به طور شفاف با مردم در میان نگذاشته است و خود را در پیچ و تاب توجیهات انداخته است ؟.اما در دوره نهم ریاست جمهوری ، آقای احمدی نژاد تمام تلاشهای خویش را صرف این موضوع مهم ، جذاب و پسندیده کرده است که جامعه از بی عدالتی ،تبعیض و فقدان مهر رنج می برد باید برای این عناوین و تحقق آن تلاش مضاعف کرد. به هر تقدیر محوری ترین شعار او عدالت ، رفع تبعیض  ،اشتغال جوانان و مهر ورزی و ....بوده است ..آقای احمدی نژاد اگر چه بحران انرژی هسته ای توسط بیگانگان را در پیش رو دارد ولی امکانات عظیمی را هم با خود دارد و آن این که حمایت همه جانبه مردم در این خصوص ، ملیاردها دلار ذ خیره ارزی که از دولت خاتمی به جای مانده است و نیز افزایش قیمت نفت ، از همه مهمتر قوای سه گانه همگی از یک جناح محسوب می شوند که این خود می تواند موفقیت آنها را در گره گشایی و تحقق شعارهای داده شده دو چندان سازد ..تقریبا یازده  ماه است که رییس جمهور قوه مجریه را در اختیار دارد و سفرهای استانی ترتیب داده است که جلسات هیات دولت را در استانها برگذار نماید ، این امر همان گونه که بارها گفته شدبسیار خوب و پسندیده است چرا که مدیرانش از نزدیک با مشکلات و نابسامانی و محرومیتهای مردم آگاه می شوند اما پرسش اساسی

این است که عمده ترین راه کاربرای حل مشکلات چیست؟تشخیص ، درک و فهم مشکلات اگر چه مهم است اما مهمتر از آن علاج و مداوای آن است .اگر افراد منصف و بی طرف سخنرانی ها و وعدهای داده شده آقای احمدی نژاد در طول این یازده ماه و هشت سال آقای خاتمی را در کنار هم قرار دهند معلوم می گردد کدام بیشتر است ؟در تمام سخنان رییس جمهور چند شعار از همه برجسته تر است . اجرای عدالت ،اشتغال،رفع تبعیض به کار گماردن مدیرا ن متعهد و کار آمد حال باید پرسید کدامین شعار در آستانه تحقیق است ؟!

آیا اکنون مدیران شما به خواسته های شما تحقق عینی بخشیدند؟

آیا مدیران و کار گزاران شما اهداف شما را دنبال می کنند ؟

آیا پاسخ گفتن به پرسش خبر نگاران به صورت غیر شفاف مشکل جامعه و مردم را حل می کند؟ آیا مدیران شما با اینگونه پاسخها

آموزش تو جیح نمی بینند تا خدای نا کرده به سمت و سوی فرار از مسئو لیت رهسپار شوند؟ آقای احمدی نزاد در دومین مصاحبه مطبوعاتی خود در پاسخ به این سوال که شما وعده داده اید پول نفت بر سر سفره مردم آورده شود ، تصریح کرد، که در روزنامه شرق این را از قول من از خود نوشت و من هم تکذیب نکردم اما من نگفته بودم . معلوم می شود باب تو جیح از همین اکنون در حال باز شدن است . اگر روزنامه ای مطلبی را از قول شما نوشت یا قبول دارید یا ندارید . اگر قبول دارید تکذیب نمی کنید و پیامد آن را هم خواهید پذیرفت . اما اگر قبول نداشتید چرا آن موضوع مهم وحساس که آن همه جنجال برسروزارت نفت پدیدآوردرا تکذیب

نکرده اید؟!در خصوص پرسش خبر نگاری که پرسید میثاق نامه شما با وزرا به دلیل حضور بستگان نزدیک در کابینه نقض شده است ، با سخره گرفتن این پرسش گفت: ببینید تا کجا دولت مهرورزی است که حتی با جناقها هم فامیل شده اند . متوسل شدن به توجیهات بیهوده مشکلی را حل نمی کند زیرا هدف پرسشگر این نبود که چرا بستگان شما از مشاغل دولتی و سطوح عالی برخوردارند بلکه آنچه که پسندیده نیست جمع کردن اطرافیان توسط مسولان به دور خود بدون توجه به وعده های داده شده و نگاه به شایسته سالاری است . اگر این موضوع به صورت یک فرهنگ در آید و روابط بر ضوابط ترجیح یابد فاجعه برای ملت ، نخبگان  و آینده کشور نیست ؟ در برنامه های  گوناگون دولت موظف گردید ششصد تا هشتصد هزار فرصت شغلی ایجاد کند .تعداد فارغ التحصیلان مراکز آموزشی هم تقریبا همین ارقام است که  سالانه وارد بازار کار می شوند . واقعابا دادن وام و اندیشیدن تدابیر مقطعی مشکلات مردم حل شده و یا بهبود می یابد این درحالی است که هر روز ما شاهد اعتصاب . تجمع . اعتراض . و یا تعطیلی مراکز کارگری در اقصا نقاط کشور به خاطر عدم پرداخت حقوق و مزایا و یا اخراج کارگران بر تارک خبرگزاریهای داخلی هستیم اگر امکان ایجاد فرصت شغلی برای دولت نیست لا اقل از تعطیلی و اخراج کارگران و عدم پرداخت حقوق این زحمت کشان جلو گیری شود . اگر چنین کاری هم تحقق یابد می توان گفت  کاری مثبت و قابل قبول صورت پذیرفته است مقامات ارشدکشورموردعلاقه مردم وبرگزیده آنهاهستند  بنابراین توقع وانتظار کار، هم حق انان است ولی مسوولان باید بدانند که کار به عمل بر آید به سخند انی نیست .

               سیدمحمدحسین دریاباری

سلب اعتماد ؛نتیجه اش بن بست اصلاحات

پیام قم در گفت وگوبادریاباری26/6/1381  

    سلب اعتماد ؛نتیجه اش بن بست اصلاحات

مدیر مسئول نشریه گویه گفت : واژه ی اصلاحات به معنی کنونی آن از زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی در ادبیات سیاسی ایران جای گرفته است و در گذشته به شکلی دیگر مطرح بود .

محمد حسین دریاباری افزود : بدون شک همه ی حکومتها تغییر و تحول اجتماعی ،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را باور دارند و به همین دلیل در قانون اساسی خویش راهی برای تجدید نظر باقی میگذارند . وی ادامه داد : تغییر قانون اساسی یا به دلیل رشد روز افزون مردم و نا کافی بودن قوانین در پاسخگویی به نیازهای آنان است یا به دلیل فشار نخبگان و مردم بر حاکمیت و یا ممکن است قدرت و حکومت ظرفیت ملی را بسیار بالا ارزیابی کند و قانون را ناکافی بدانند ، در هر صورت حکومت ها اصلاحات را می پذیرند . وی افزود : اصلاحات هم هنگامی کامل است که متوازن و در ابعاد گوناگون باشد . در کشور ما همه ی جنا ح های سیاسی به اصل اصلاحات باور دارند اما در نحوه ی اجرا ، اختلاف نظر شدید دارند . شکی وجود ندارد که عده ای با اصلاحات اجتماعی متضرر خواهند شد و شاید مخالفتهای محدود هم کم و بیش به همین دلیل است . این روزنامه نگار تاکید کرد : هنگام انتخابات ،بهترین فرصت برای ابراز نظر مردم در زمینه های مختلف است . اکنون اصلاحات نه متوقف شده و نه به بن بست رسیده بلکه روند آن کند شده است . گر چه قم به دلیل مهاجرپذیری و تنوع فرهنگی و اجتماعی با بسیاری از استانها تفاوت دارد ولی جزئی از پیکر میهن اسلامی ماست و در صورت تسریع روند اصلاحات ، قم نیز ناگزیر است آن را بپذیرد زیرا مردم قم و مسئولان آن خود را بر تر از مردم و خواسته آنان نمی پندارند . وی گفت : یکی از مهمترین نشانه های به بن بست رسیدن اصلاحات یا متوقف شدن آن بی تفاوتی محض مردم نسبت به امور جاری کشور است در حالی که مردم نه از خواسته های خویش دست برداشته و نه اعلام انصراف نمودند . در واقع جناح های سیاسی که خود را نماینده ی بخشی از مردم در قالب سلیقه های متنوع می دانند در فضای نمی دانم و چون و چرا افتاده اند .

دریاباری ابراز عقیده کرد : با تحول و تطوری که در عرصه های گونا گون در سطح جهان وجود دارد و ارتباطها روز به روز به طور شگفت انگیز تداوم می یابد ، نمی توان بن بستی برای اصلاحات پیش بینی کرد تا برای از بین بردن آن راهی جستجو کرد . بنا بر این آهنگ اصلاحات ممکن است کند شود و با خواست مردم و صلاح دید مسئولان روند آن به تندی گراید ولی مطبو عات ، اهل قلم و صاحبان  فکر و اندیشه موظفند در چارچوب مقررات و قوانین درباره  ی اصلاحات بگویند و بنویسند تا این اصل به فراموشی سپرده نشود تا خدای ناکرده به شکلی دیگر ظاهر شود که این به نفع ایران ، اسلام و منافع ملی نخواهد بود . وی تاکید کرد : در صورتی که روند اصلاحات در زمینه های مختلف کند شود ، نتیجه آن بی تفاوتی مردم و سلب اعتماد آنان از حاکمیت خواهد بود و این موضوع را هیچ یک از مقامات کشورمان نمی پذیرند بلکه معتقدند خواسته های مردم باید تحقق یابد و رفاه ، آزادی ، آسایش و امنیت در همه ی زمینه ها برای مردم فراهم شود

چاپ شده در هفته نامه پیام قم  سال پنجم شماره 141 سه شنبه 26/6/1381     

 سید محمد حسین دریاباری

 

سخن تبیان

                      سخن تبیان

خاورمیانه همواره یکی از خبرسازترین نقاط جهان به شمار می رود. ناظران سیاسی و کارشناسان مستقل براین باورند پاره ای از عوامل موجب گردیده، تا این بخش از جهان از نظر سیاسی ملتهب و ناامن باشد. قدرت های بزرگ جهان به منظور تکمیل فرم نقشه ی کشوری مستقل، برای اجرای اهداف و تمنیات بلند مدت خویش به تکاپو و جستجو پرداختند. پس از بررسی عوامل جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی،اجتماعی،مذهبی و دهها عامل سازگار و ناسازگار دیگر، به این نتیجه دست یافتند که خاورمیانه و فلسطین نقطه ی مناسبی برای کشمکش سیاسی می باشد. هنگامی که پروژه ی مورد توافق قدرتهای بزرگ به انجام رسید نقشه ی فلسطین از گیتی حذف و پرچم جعلی اسراییل با حمایت قدرتهای استکباری در جهان مطرح شده است. اکنون فلسطین نیم قرن است که هیچگاه آرامش را به خود ندیده است. با اینکه فلسفه ی سیاسی غرب مزایای دموکراسی را برشمرده است اما هنوز سیاستمداران عقب مانده ی غرب نتوانستند طعم مزایای دموکراسی را عملگرایانه به مردم دربند کشورهای منطقه بچشانند. بدیهی است ناظران سیاسی از خود می پرسند که چرا سازمان های عریض و طویل مدافع حقوق بشر، اسراییل رادرکشتار بیرحمانه ی مردم بی دفاع محکوم نمی کند اما کسانی که از حق حیات اقامت در سرزمین خویش و دهها حقوق انسانی دیگر محروم شدند و تنها ابزار دفاعی آنان سنگ و چوب است. اخلالگران صلح و امنیت شناخته می شوند. گروهی بر این باورند که عرفات پس از امضای مفاد پیمان صلح اسلو از کشورهای عربی در حمایت از وی قطع امید کرده وبا امضای این قرارداد برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی هر چند محدود خوش بین بوده است. تحلیلگران معتقدند پافشاری صهیونیستها بر مواضع خویش از یک سو و حمایت همه جانبه ی دولت آمریکا از اسراییل از سوی دیگر موجب گردید حتی اعراب طرفدار صلح با اسراییل هم در مواضع خویش تجدیدنظر کرده و با بدبینی اوضاع خاورمیانه را دنبال کنند. مواضع اتخاذ شده از سوی اتحادیه ی عرب نشان می دهد که کشورهای عربی علاقه ی چندانی به نرمش در برابر اسراییل که سر سختی بیش از حد به نمایش می گذارد ندارد. زیرا سیاستمداران دوراندیش و مجرب عرب دریافتند حمایت علنی و آشکار ایالات متحده ی آمریکا از اشغالگران قدس نمی تواند صداقت آن کشور در میانجیگری برای صلح عادلانه در منطقه را اثبات کند. مضافا بر این دولتهای عرب با ترکیه اختلافاتی دارند که گاهی آنان را تا مرز جنگ نزدیگ می نماید این در حالی است که ترکیه با اسراییل رابطه ی دوستانه ومناسبات حسنه و پیمان نظامی دارد. بنابراین این عامل و عواملی ازاین دست موجب گردید تا کشورهای عربی از شکافهای درون خویش بکاهند و دستان خویش را به سوی اتحاد دراز کنند. مواضع ایران درباره ی اوضاع خاورمیانه بسیار اصولی و سنجیده بوده است اما دولت های عرب تا هنگامی که جنگ عراق با ایران ادامه داشت نتوانستند این واقعیت را دریابند. پس از جنگ سیاستگزاران خارجی ایران همواره توسعه و گسترش روابط با اعراب را مطرح و آن تئوری را به عمل نزدیک ساختند. این عقلانیت موجب گردید که ایران در جنگ خلیج فارس که یکبار کویت به کام بغداد فرو رفته و پس از هفت ماه آزاد گردید موضع تاریخی و به یاد ماندنی اتخاذ کند. سیاست خارجی ایران در خاورمیانه معتدل، اصولی، آرمانی و همواره توأم با عقلانیت و مبنی بر واقعیات بوده و هست. بسیاری از سیاستمداران غربی بر این باورند که با روی کار آمدن دولت خاتمی سیاست خارجی ایران در قبال خاورمیانه و بویژه اسراییل دستخوش تغییر خواهد شد. زیرا غربیان معتقدند سیاست ایران بحران خاورمیانه را تداوم بخشیده و بر تنش آن می افزاید، اما سیاستگزاران ایران درپاسخ به این اندیشه ومشابه آن می گویند: دولت ایران هیچگاه مخالف صلح نبوده و نیست و خواهان زندگی مسالمت آمیز پیروان همه ی ادیان با حفظ حقوق همه در کنار یکدیگر است و با هیچ دولتی که پیشگام برقراری صلح گردیدممانعت نمی کند. اما دولت ایران خود را مانند همه دول جهان مجاز می داند نظر خویش را موافق یا مخالف بیان کند ایران همیشه و در هر جای جهان که باشد خواهان صلح عادلانه و منطقی است بدیهی است مواضع خردمندانه با اندیشه های سودجویانه انطباق نخواهد داشت و همین عدم تطابق و ناهماهنگی در اهداف وانگیزه ها زمینه های بروز اختلاف را فراهم خواهد ساخت. اکنون اعراب با درک مواضع ایران ، هم انعطاف پذیری دولت اسراییل را غیر ممکن تلقی می کنند و هم استمرار گفتگوها را بی نتیجه می پندارند بنابراین  اکنون این پرسش مطرح می شود که آینده ی انتفاضه ی مردم فلسطین سرانجامی خواهد داشت ؟ پاسخ به چنین پرسشی نیاز به گذشت زمان دارد ، اما آنچه که مسلم است این است که دولتهای منطقه از گفتگوهای بی نتیجه نه ساله که با قرارداد صلح اسلو پدیدار گشت خسته شده اند. علاوه بر این میانجی این صلح که دولت آمریکاست نتوانست بی طرفی خویش را حفظ کند و آشکارا به حمایت از اسراییل برخاست. اگردولت های منطقه به خواست اعراب گردن نهند و از انتفاضه ی مردم حمایت مالی و اقتصادی بعمل آورند و دولت غاصب اسراییل را در عرصه های بین المللی تحت فشار قرار دهند و اسراییل هم فشار همه جانبه ی دول اسلامی و عربی را محسوس و مستمرمشاهده کند ناگزیر خواهد شد امتیازات قابل ملاحظه ای را به کشورهای عربی و اسلامی بدهد، زیرا افکار عمومی اسراییل و دولتمردان این کشور تاب تحمل فشار نامحدود را نخواهند داشت.

                          سید محمد حسین دریاباری                           

چاپ درشماره43 نشرتبیان  آذر ودی 1379

توطئه استکبار جهانی علیه اسلام

توطئه استکبار جهانی علیه اسلام        

1367

انقلاب اسلامی ایران به دلیل داشتن اصول و موازین رهایی بخش از سلطه بیگانگان همواره مورد تهاجم تبلیغاتی ، اقتصادی و نظامی ، استکبار جهانی و حامیان او در تمام نقاط جهان بوده و می باشد . مقاومت و ایستادگی مردم مسلمان در برابر دشوار ترین تو طئه ها و سر انجام خنثی نمودن آنها در دهه نخست ، انقلاب اسلامی را به صورت یک پدیده شگفت انگیز و دژی شکست ناپذیر در مقابل امریکا و حامیان غربی او متجلی ساخت . جمهوری اسلامی بیست و دوم بهمن اخیر را که نخستین دهه پیروزی بوده با عظمت و شکوه ویژه ای جشن گرفت و دست اوردهای شکوهمند آن که تثبیت نظام و استحکام روز افزون آن بود گرامی داشت و همزمان با این مراسم هجوم تبلیغات در غرب علیه انقلاب رو به افزایش گذارد . به گونه ای که تنها نویسندگان مزدور استکبار جهانی چندین کتاب در کشور های فرانسه ، انگلیس و امریکا به چاپ رسانده و منابه خبری امپریالیسم نیز با ترجمه آن به شکل ماهرانه ای از آن حمایت کرده و مردم را در جریان مفاد ان قرار داده اند .

مهمترین و عمده ترین کتابی که منشاء یک توطئه عظیم و همه جانبه علیه اسلام و مسلمین توسط استکبار جهانی بوده اثر سلمان رشدی موسوم به ایات شیطانی است که در آمریکا و اروپا به طرز بی سابقه ای انتشار یافت . مولف این کتاب تمام مقدسات و اعتقادات مسلمانان را به اهانت و استهزاء گرفت . این حرکت را نمی توان ناشی از یک فرد دانست زیرا وی خود را مسلمان زاده و مسلمان معرفی می کند و به انچه که موجب خشم مسلمان و اهانت به اسلام می شود به خوبی واقف است و همین امر حاکی از شدت جرم او خواهد بود . مضافا بر این ، حمایت فوق تصور از یک شخص هتاک و انتشار کتاب موهن وی در سطح بسیار گسترده به عنوان ازادی بیان حاکی از توطئه استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی و جهان اسلام است . وی با اندیشه و قلم خویش با اطلاع کامل و با پشتیبانی استکبار جهانی قلوب یک میلیارد مسلمان را جریحه دار ساخته و با توهین به مقدسات آنان زمینه یک انتقام جدی را علیه خود و حامیانش فراهم ساخت . ضروری است اندکی مبنای فرمان امام امت مبنی بر قتل مولف  کتاب       ایات شیطانی و ناشران آگاه ان برای افکار عمومی تشریح شود . فتوای امام بسان سایر فتاوی او مبتنی بر اصول اسلامی است که این شیوه تمام فقها است فقیه و رهبر اسلامی که زمام امور را به طور اعم به عهده می گیرد دفاع از اسلام و قر ان و نیز حریم پیامبر و اهلبیت نیز به عهده اوست . تشخیص واجب شرعی براساس کتاب و سنت از آن اوست و همه مسلمانان موظف و مکلفند فرامین او را به عنوان حکم الهی اجرا کنند صدور این فرمان نشان می دهد که توطئه مزبور بسیار عمیق و دارای ابعاد مختلف است زیرا این جانب تا کنون نه به یاد دارم و نه در گزارش خوانده ام و نه شنیده ام که امام مستقیما حکم اعدام احدی را صادر کرده باشد و اگر چنین امری تحقق یافته باشد به دستگاه قضایی محول گردیده . ولی توطئه اخیر خشم مقدس امام را بر انگیخت و یکبار دیگر کفر و شرک و نفاق را مورد هدف قرار داده و خود بر مسند قضاوت که حق اوست نشست و قانون الهی که قرآن باشد گشود و حکم اعدام را علیه مولف کتاب مزبور و ناشران آگاه ان صادر کرده و مجری این فرمان یک میلیارد مسلمان خشمگین خواهند بود . بر اساس پاره ای از گزارشات مولف کتاب مزبور مسلمان و مسلمان زاده است و با نگارش این کتاب و اهانت به ساحت مقدس پیامبر و قرآن عظیم ارتداد او ثابت و خون او مباح است (1) و به اصطلاح فقهاء اسلام این نوع ارتداد و کفر به واسطئه هر فعل و عملی که دلالت صریح بر اهانت و استهزاء دین و رهبران معصوم دینی کند قتل او ضروری است زیرا وی مرتد فطری است (2) و توبه و عذر او پذیرفته نخواهد شد .

اکنون جای تاسف است که سخن از عفو و پوزش سلمان رشدی به میان امده است . در این زمینه باید گفت ارتداء او برای ابد ثابت و نفرت مسلمانان نسبت به وی باقی و مستدام خواهد بود . اگر عذر و پوزش وی پذیرفته شود نسلهای آ تی ما را زیر سئوال نخواهند برد ؟ و نخواهند گفت : پس شما از کجای اسلام دفاع کرده اید ، اگر عفو و پوزش همراه و مقرون با تعهد عدم  نشر کتاب مزبور و جمع اوری تمام نسخ آن در سرتاسر جهان باشد بگونه ای که مسلمانان اکنون و اینده شاهد چنین جسارت و توطئه ای نسبت به مقدسات خویش نخواهند بود طبق موازین شرعی چشم پوشی از قتل او جایز نیست (3) زیرا مجازات شخص مذکور موجب می شود تا احدی مجال تکرار چنین جنایتی را به خود ندهد . از امام باقر (ع) سئوال از کسی شد که به پیامبر دشنام دهد حکم ان شخص چیست ؟ امام فرمود قبل از ان که به حاکم ار جاع دهند قتل او ضروری و واجب است (4) بنابراین اتفاق و اجماع فقها (5) و ظاهر نصوص و آ یات قر آن دلالت بر قتل مرتد فطری و عدم پذیرش توبه او می کند بر خلاف مرتد ملی (6) جا است که به احتمال دیگری پرداخته شود که دور از واقعیت نیست این اثر نا میمون که فاقد ارزش هنری و علمی است و صرفا به منظور آشکار ساختن خصومت دیرینه استکبار جهانی نسبت به اسلام و مسلمین به رشته تحریر در آمده و ان طراحان توطئه نیز از او به شدت حمایت کرده اند و خود را در یک صف و اسلام را در صف دیگر قرار داده تا نتائج حاصله را آینده در یافت کنند به عنوان محارب با خدا و مفسد فی الا رض شنا خته شده باشند وحکم این طیف بی شک اعدام است (7 ) تا کنون فرض آن بود که وی مسلمان و مسلمان زاده باشد اکنون سخن در موردی است که وی مسلمان نبوده و گزارشات رسیده کذب محض باشد حکم شرعی را می توان  به عنوان سب النبی صادر کرد در مباحث گذشته روایتی گذشت مبنی بر اینکه کسی به پیامبر دشنام دهد و یا به ساحت مقدسش توهین کند قتل او بر مسلمانان واجب است در میان سه موضوع مطروحه از جانب ما که عبارتند از : ار تداد ، محارب با خدا و مفسد فی الارض ، و سب النبی و توهین به دیگر مقدسات اسلام که ام اساس و پایه این فرمان می تواند باشد ؟ سومی قویا محتمل است زیرا در این صورت مسلمان و غیر مسلمان علی السواء و یکسان مجازات می شوند (8) فرض نخست نیز می تواند عامل کیفر باشد در صورتی که طرف مسلمان و به عللی که قبلا گذشت مرتد شود به هر حال هر چه که باشد امر ولی فقیه مطاع و اجرای فرمان مزبور بر همه مسلمانان واجب شرعی است . بعد از انتشار پیام امام بر خی از صاحبنظران به مباح بودن خون مولف کتاب مزبور تاکید کرده و به این نکته نیز اشاره کرده اند که در قبل از صدور حکم مباحثات و مناظره علمی صورت می پذیرفت ، مناسب و مطلوب بود . به این افراد ساده اندیش باید هشدار داد که این حرکت جنایتکارانه که اشکال ان از پیش ترسیم شد زمینه هر گونه مذاکرات را منتفی و با توهین و جسارت به مقدسات اسلامی روحیه انتقام جویانه و نحوه تعیین مجازات را تقویت نموده مضافا بر این ، کتاب مزبور ارزش علمی و فرهنگی ندارد تا در پیرامون ان به مذاکرات پرداخت . فرمان و حکم شرعی امام امت قداست ذاتی دارد . زیرا از متون قر ان و سنت اهل بیت استنباط شده است و هرگز مناع دنیا به قداست آن نمی افزاید ولی در کاهش آن چرا ، مسلمانان بر اساس تکلیف و واجب شرعی ما مور اجرای این فرمانند و تعیین جوائز نمی تواند در اجرای ان سرعت ایجاد کند چون مسلمانان تشنه ی آب ضلال شهادت در دنیا و رضوان الهی در روز رستا خیزند اما این پیشنهاد در صورتی مطلوب و مفید است که مجری حکم مزبور فرد یا افراد غیر مسلمان باشند .

فرمان امام امت بازتاب وسیعی در محافل خبری جهان به خود گرفته است شاید استکبار جهانی هرگز تصور چنین واکنشی را از جانب رهبر انقلاب اسلامی برای انهدام و عقیم گذاردن این توطئه پیش بینی نمی کرد . بلا فاصله این فرمان را با حقوق بشر ربط داده اند باید از انان پرسید مدافعان به اصطلاح حقوق بشر ، به مقدسات یک میلیارد مسلمان توهین و قلوب شان جریحه دار شد ولی مجریان اعلامیه جهان حقوق بشر حد اقل ابراز تاسف هم نکرده اند ولی برای حفظ جان یک نویسنده مزدور به مفاد اعلامیه ای دست می یازند که منافع انان را تامین می کند ، واکنش دولتهای جهان در مورد این حکم مختلف بوده کشور های غربی که طراحان توطئه بودند مواضع تند تری اتخاذ کردند ابتدا ان را مغایر حقوق بشر توصیف کرده و سپس قطع روابط دیپلماتیک با ایران را قویا پیشنهاد کردند و به دنبال ان بازار مشترک تصمیماتی اتخاذ خواهد کرد . و سپس منابع خبری انان طبق معمول اقدام به پخش تفاسیر پر پیچ و خم که برای شنونده دشوار است نمودند .

احتمال تیرگی روابط ایران با غرب در صورت اجرای حکم مزبور بسیار قوی است که این حرکت موجب استقلال بیشتر خواهد بود اکنون ما هستیم که باید با تحمل هر گونه فشار مواضع اصولی انقلاب را بر انان تحمیل کنیم و ریشه هر توطئه مخرب را از بیخ وبن بخشکانیم بعید به نظر نمی رسد . ارتباط با غرب با اصول انقلاب توافق داشته باشد باید به این در یافت منطقی توجه شود تلاش انها برای باز سازی کشور دست یابی به سود کلان و سرمایه گذاری در جهت منافع و اهداف خود  است  بنا براین دولت می تواند در شیوه های اقتصادیش بکوشد و قانون اساسی را اصول انقلاب تعبیر و تلقی کند و از استقراض خارجی به شدت ممانعت نماید و خلاصه نشر کتاب مزبور به منظور آزمایش مهمی است که ما چقدر به اصول خود پایبند و معتقد خواهیم ماند اگر به مقدسات و اصول مان توهین شود و غرب از آن پشتیبانی کند و ما در تلاش برای استحکام روابط با انها باشیم مصداق آیه ی 140 (9) ، سوره نساء خواهیم بود . و این هم برای یک مسلمان قابل قبول نیست

پا ورقی:

1-(وسائل الشیعه ،جلد 18 ،ص545

(2)جواهر الکلام ،جلد 41 ،ص601

(3)ادله اربعه در مورد افراد هتاک به پیامبر و امامان معصوم و مرتد فطری جز به قتل و اعدام چیز دیگری دلالت ندارد.

(4)- وسائل الشیعه،جلد 18،ص554

(5) منظور از اجماع و اتفاق همان اجماع اصطلاحی است که صاحب جواهر در مورد قتل مرتد فطری گواهی داده است .

(6) – ممکن است کسی بپرسد مرتد فطری و ملی چه مفهومی دارد این اصطلاح فقهی است کسی که مسلمان متولد می شود .سپس از اسلام برگردد مرتد فطری است کسی که کافر متولد شود و اسلام را بپذیرد و دوباره از اسلام برگردد مرتد ملی است .

(7) نظر اصلی مان  همان مورد اول است منظور از محارب مفهوم عمومی آن نیست.

(8) البته برای مسلمانان اگر چنین مورد پیش آید محکوم به کفر است یا با غیر مسلمان تفاوتی ندارد.

(8)هنگامی که به آیات خدا کفر ورزیده شود و یا آن را به استهزاء می گیرند با آنان هم نشین نباشند در این صورت شما مثل آنان خواهید بود.

چاپ شده در روزنامه رسالت در شماره های 912و913 مورخ یکشنبه 7 اسفند 1367 و دوشنبه 8 اسفند 1367                                           

 

                    سید محمد حسین دریا باری    

سخن تبیان

سخن تبیان

مجله تبیان در حالی انتشار می یابد که با سه هفته میمون و مبارک و سه مناسبت عظیم مقارن و همزمان شده است. نخست هفته وحدت و میلاد مسعود منجی عالم بشریت ، حضرت ختمی مرتبت ، محمد بن عبدالله ، صلی الله و آله و سلم. دوم:هفته دولت و گرامیداشت شهادت دلاور مردان عرصه علم و تقوی و فضیلت ، شهیدان رجایی و باهنر. سوم : هفته دفاع مقدس. مناسبتهای یاد شده هر کدام از نظر مذهبی ، اعتقادی ، ملی ، اجتماعی ، سیاسی و نظامی برای ملت ایران مهم و ارزشمند است. به همین دلیل مردم ایران باشکوه و عظمت فراوان از آنها تجلیل بعمل می آورند. تبیان در این گفتار کوتاه نگاهی گذرا به ریشه های مذهبی ، اعتقادی ، و ملی این مناسبتها و دست آوردهای مهم آن دارد.

هفته وحدت

جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب با توطئه های استکبار جهانی و ایادی فرومایه آن مواجه گردید. حیله ها و توطئه های رنگارنگ دشمنان به منظور تضعیف انقلاب اسلامی و رهبری آن یکی پس از دیگری به مرحله اجرا در آمد. یکی از مهم ترین حیله های استکبار ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی بوده که با درایت و دوراندیشی امام خمینی (ره) (مبنی بر اعلام هفته وحدت و پشتیبانی حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی از آن) این توطئه و صدها دسیسه ی دیگر خنثی شد. وحدت اسلامی همواره بعنوان یک آرزو برای اندیشمندان اسلامی مطرح بوده که با مجاهدت و تلاش خالصانه ی  مسئولان کشورمان پایه های اساسی آن تحقق یافته است. مضافا بر این تشکیل و تأسیس مجمع التقریب بین المذاهب از سوی رهبر انقلاب ، زمینه را برای گفتگوی دانشمندان ، صاحب نظران برجسته جهان اسلام هموارتر ساخته است. همین امر موجب گردید گامهای بسیار مهمی در خصوص وحدت اسلامی برداشته شود. جمهوری اسلامی با تمام توان آیه های وحدت و همبستگی را برای مسلمانان قرائت نموده و گامهای عملی را در راستای تحقق این هدف برداشته است. در ایجا دو آیه از آیات قرآن که وحدت و همبستگی را برای مسلمانان ضروری تلقی می نماید و به یقین جمهوری اسلامی نیز به همین آیات تأسی نموده و در گسترش این فرهنگ می کوشد اشاره می شود. 1- قرآن کریم کسانی که خدای واحد را می پرستند و بسوی یک قبله نماز می گذارند ، کتاب آسمانیشان قرآن است و پیامبر والاقدرشان حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم می باشد را به اتحاد و یگانگی فرا می خواند و همه امت اسلامی را از منازعات و اختلاف باز می دارد ، چنانکه در سوره انفال آیه 46 می خوانیم «اطیعوالله و رسوله و لا تنازعوا فتقشلوا و تذهب ریحکم » یعنی از خدا و رسول اطاعت کنید و منازعه و اختلاف نکنید که ضعف و سستی بر شما غلبه کرده و هیبتتان از دست خواهد رفت. 2- قرآن کریم در جای دیگر محوروحدت مسلمانان را توحید می داند و می فرماید «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا » یعنی همگی بر ریسمان الهی چنگ زده و متفرق نشوید با بیان فوق روشن می گردد که وحدت اسلامی یگانگی و همبستگی در برابر دشمنان اسلام بوده و مسلمانان می توانند با تکیه بر مشترکات عقیدتی مهمترین گام را برای تحقق وحدت بردارند. با توجه به اینکه مسلمانان دریافتند همسویی و وحدت برای آنان نیازی قطعی و حیاتی است. حکومت اسلامی اکنون باید بداند امروزه کفر و استکبار جهانی دست اتحاد به یکدیگر داده و برای نیل به اهداف و مقاصد شوم خود در مشترکات ناچیز خویش پای می فشارند. اهداف نظامی و اقتصادی نیز گاهی انگیزه اتحاد می باشد. چنانچه کشورهای اروپایی با وجود اختلافات اساسی و دیرینه در آستانه اتحاد واقع شده و اعلام همبستگی می کنند.آیا زمان آن نرسیده که مسلمانان دست اخوت به یکدیگر داده و با تکیه بر مشترکات گرانقدر خویش پوزه قدرت های استکباری را در تمامی عرصه های بین المللی به خاک ذلت بمالند ؟بعقیده تحلیلگران و ناظران سیاسی ، تلاشهای جمهوری اسلامی در خصوص تحقق وحدت و توسعه آن بین کشورهای اسلامی موفقیت آمیز بود و نتایج و دستاویزهای مهمی نیز داشته و در مواردی با حمایت کلیه کشورهای اسلامی مواجه گردیده است. بعنوان مثال هنگامیکه امام خمینی (ره) فتوای اعدام نویسنده کتاب آیه های شیطانی را صادر نمود ، جهان اسلام یکپارچه و قاطعانه در کنفرانس اسلامی در برابر غرب موضع گیری کرده و ضمن حمایت از فتوای امام (ره) نویسنده مزدور استکبار را مرتد خواند و دیگر اینکه اروپا و آمریکا تاکنون تمایل چندانی جهت خاموش کردن آتش جنگ در بوسنی و هرزگوین و برقراری صلح در این کشور نشان نمی دادند و قبول این نکته که احساسات نوع دوستانه آنها در حال حاضر تحریک شده و چنین تصمیمی را اتخاذ کرده ، باز هم دور از واقعیت می نماید. واقعیت این است که حرکت اخیر آمریکا و اروپا در بوسنی وهرزگوین معلول فشار کشورهای اسلامی ،  مبنی بر لغو تحریم تسلیحاتی و بی اعتبار نمودن مصوبات شورای امنیت می باشد. غرب این موضوع را به خوبی می داند که اگر ماجرای بوسنی خاتمه نیابد جهان اسلام آنها را با تصمیمات قاطع تری مواجه می سازد لذا دست به اقداماتی ریاکارانه دیگری زدند. جمهوری اسلامی در خصوص اتخاذ تصمیمهای یادشده توسط کشورهای اسلامی نقش اساسی ایفا کرده است. به هر حال از مجموع این گفتار می توان نتیجه گرفت که وحدت ، انسجام و خیزش دسته جمعی مسلمانان می تواند بسیاری از مشکلات جهان اسلام را حل کند.

هفته دولت

هفته اول شهریور که مصادف با شهادت شهیدان رجایی و باهنر می باشد ،هر ساله با شکوه و عظمت خاصی توسط مردم و مسئولان گرامی داشته می شود و از ایثار و فداکاری دلیرمردان عرصه علم ، تقوا و شجاعت تجلیل بعمل می آید. عصر روز هشتم شهریور بود که رجایی با چهره ای برافروخته سخن از شهادت و شهید به زبان داشت که ناگهان چراغهای سالن در یک لحظه خاموش و ظرف چند دقیقه ، طبقه اول نخست وزیری توسط منافقان کوردل و دشمنان دین و ملت به آتش و دود مبدل شد. از آن هنگام به بعد مسئولین بلند پایه کشور در این هفته ضمن تجدید پیمان با شهیدان ، برجسته ترین خدمات انجام شده در زمینه های اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی را به مردم ارائه می دهند. این سنت حسنه تاکنون تأثیر بسیار مثبتی بر جای گذارده است . ما این موضع را با کلامی از امام خمینی (ره) در مورد شهیدان رجایی و باهنر به پایان می بریم . «ارزش رجایی و باهنر به این بود که خودی بودند ، با مردم بودند،  برای مردم خدمت می کردند ، مردم احساس کرده بودند که اینها برای آنها دارند خدمت می کنند. »

هفته دفاع مقدس :

یکی از عظیم ترین و مهم ترین توطئه های استکبار جهانی علیه ایران اسلامی ، در 31 شهریور ماه 1359 توسط ارتش عراق به وقوع پیوست . ارتش بعث در این روز از زمین ، هوا و دریا تجاوز و تهاجم گسترده ای را به خاک مقدس جمهوری اسلامی آغاز کرد. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با حمایت تبلیغاتی ، تسلیحاتی ، اقتصادی ، سیاسی و نظامی قدرتهای بزرگ همراه بود ، این جنگ هشت سال بطول انجامید. نیروهای مسلح ایران در هشت سال دفاع مقدس قهرمانانه مقاومت کردند و آرامش را از متجاوزان سلب نمودند. مقاومت دلیرمردان ارتش جمهوری اسلامی ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، نیروهای بسیج ، پیشمرگان کرد مسلمان و جهادسازندگی بسیاری از حقایق را روشن ساخته و سردمداران استکبار را ناگزیر به پذیرش بخشی از آن حقایق و واقعیتها ساخت. در این هفته مردم و نیروهای مسلح خاطره دفاع مقدس ، ایثارگری شهداء ، رشادت جانبازان و حماسه سازان میهن اسلامی را گرامی می دارند و به همین منظور در مراسم مختلف و گوناگونی که از سوی نیروهای مسلح برگزار می شود شرکت جسته نسبت به آنان ادای احترام می نمایند .

                               سید محمد حسین دریاباری

                                تبیان شماره 12- 11    سال سوم مرداد وشهریور...1374

کتاب مجموعه سخنرانیهای پنجمین و ششمین کنفرانس جهانی وحدت اسلامی

 کتاب

مجموعه سخنرانیهای پنجمین و ششمین کنفرانس جهانی وحدت اسلامی سنندج – ارومیه

کتاب فوق الذکر توسط سید محمد حسین دریا باری و همکارانش تهیه و تنظیم گردید این کتاب در 2000 تیراژچاپ شده است کتاب مذکور سی و یک سخنرانی و مقاله در خود جای داده است پیشگفتاری راکه می خوانید سید محمد حسین در یا باری برای آن کتاب نوشته است .

این کتاب با هزینه مرکز بزرگ اسلامی عرب کشوروبه نام آن چاپ شده است.ویراستارآن محمد فایق فرجی بوده است

قطع کتاب رقعی و230صفحه  می باشد

                         پیشگفتار

جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب با توطئه های استکبار جهانی و ایادی فرومایه آن مواجه گردید . حیله ها و توطئه های رنگارنگ دشمنان به منظور تضعیف انقلاب اسلامی و رهبری آن یکی پس از دیگری به مرحله اجرا در آمد . یکی از مهمترین حیله های استکبار ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی بوده که با درایت و دوراندیشی امام راحل (ره) خنثی گردید ، جلوه های راستین وحدت در پرتو رهبریهای مصلح کبیر امام خمینی (ره) در نظام جمهوری اسلامی تحقق یافته است و امروز در امتداد رهبریهای حکیمانه بزرگمرد تاریخ بوسیله مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دام الله ظله پرچم پر افتخار توحید بهاهتزاز درآمده است. وحدت اسلامی همواره به عنوان یک آرزو برای اندیشمندان اسلامی مطرح بوده که با مجاهدت و تلاش خالصانه مسؤولان جمهوری اسلامی پایه های اساسی آن تحکیم یافته است. مضافا براین تشکیل و تأسیس مجمع التقریب بین المذهب از سوی رهبر انقلاب زمینه را برای گفتگوی مستقیم اندیشمندان و صاحب نظران برجسته جهان اسلام هموارتر ساخته است. همین امر موجب گردید گامهای بسیار مهمی در خصوص وحدت اسلامی برداشته شود. جمهوری اسلامی با تمام توان آیه های وحدت و همبستگی را برای مسلمانان قرائت نمود و گامهای عملی را در راستای تحقق این هدف برداشته است. قرآن کریم وحدت و همبستگی را برای مسلمانان ضروری تلقی کرده و از آنان می خواهد تا در گسترش این فرهنگ کوشا باشند. مسئله وحدت در دو آیه از آیات قرآن بشرحی که می آید مورد توجه قرار گرفته است. قرآن کریم کسانی را که خدای واحد را می پرستند و به سوی یک قبله نماز می گذارند ، کتاب آسمانیشان قرآن است و پیامبر والایشان حضرت محمد بن عبدالله (ص) می باشد به اتحاد و یگانگی فرا می خواند. همه امت اسلامی را از منازعه و اختلاف باز می دارد ، چنانکه در سوره انفال آیه 46 می خوانیم: «اطیعوالله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم » یعنی از خدا و رسول خدا اطاعت کنید و منازعه و اختلاف نکنید که ضعف و سستی بر شما غلبه کرده و هیبتتان از دست خواهد رفت. در جای دیگر قرآن کریم محور وحدت مسلمانان را توحید می داند و می فرماید: « و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» یعنی : همگی بریسمان الهی چنگ زده و متفرق نشوید. با بیان فوق روشن می گردد که مسلمانان می توانند با تکیه بر مشترکات عقیدتی گام مهمی را برای تحقق وحدت بردارند با توجه به اینکه مسلمانان دریافتند همسویی و وحدت برای آنان نیاز قطعی و حیاتی است. کشورهای اسلامی باید بدانند امروز کفر و استکبار جهانی دست اتحاد به یکدیگر داده و نیل به اهداف و مقاصد شوم خود در مشترکات ناچیز خود پای می فشارند. اهداف نظامی و اقتصادی گاهی انگیزه اتحاد آنان می گردد. آیا زمان آن نرسیده که مسلمانان دست اخوت به یکدیگر داده و با تکیه بر مشترکات گرانقدر خویش پوزه قدرتهای استکباری را در تمامی عرصه های بین المللی به خاک بمالند؟ بهرحال وحدت و انسجام و خیزش دستجمعی مسلمانان می تواند بسیاری از مشکلات جهان اسلام را حل کند. در غرب کشور به مناسبت هفته مبارکه وحدت که مصادف با ولادت حضرت ختمی مرتبت، منجی عالم بشریت حضرت محمد بن عبدالله پیامبر بزرگ اسلام(ص)  است. تاکنون شش کنفرانس برگزار گردیده است. در این کنفرانسها علماء ،دانشمندان و متفکران داخلی و خارجی از کشورهای مختلف شرکت داشتند و درباره مسائل گوناگون در فضای مملو از تفاهم سخنرانی کردند. محل برگزاری چهار کنفرانس شهر سنندج بوده و یک کنفرانس در مهاباد و کنفرانس ششم در ارومیه برگزار گردید؛ در این نشستها درباره مسائل گوناگون سخنرانی شد. مهمترین موضوعات مورد بحث «ولایت فقیه از دیدگاه مذاهب اسلامی و نقش اهل بیت (علیهم السلام) و صحابه در تفسیر قرآن » بوده است. نوشتار حاضر حاصل پنجمین و ششمین کنفرانس وحدت اسلامی است که با شرکت علماء ، اندیشمندان و متفکران داخلی و خارجی در سنندج و ارومیه برگزار گردید. این کتابچه به دستور نماینده مقام معظم رهبری در منطقه کردستان جناب حجةالاسلام و المسلمین حاج سید موسی موسوی تهیه و تدوین گردیده و به همه مشتاقان وحدت و منادیان اتحاد و همبستگی جامعه اسلامی تقدیم می گردد. این کتاب که «مجموعه سخنرانیها و مقالات پنجمین و ششمین کنفرانس وحدت اسلامی » نام دارد توسط مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور و مجله تبیان انتشار می یابد. در پایان گفتنی است در هر کدام از کنفرانسها موضوع ویژه ای دنبال شده است. موضوعات این دو کنفرانس «تفسیر قرآن از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام ) و صحابه ، سنت از دیدگاه مذاهب اسلامی ، اهل البیت (علیهم السلام ) از دیدگاه اهل سنت ، انقلاب اسلامی و وحدت مسلمین و اهمیت و ارزش وحدت مسلمین در عصر حاضر » می باشد.

                           سید محمد حسین دریاباری  

زبان مشترک اقوام ایرانی

زبان مشترک اقوام ایرانی  

                     مورخ: 24/2/81

اشاره:

دانشگاه رازی کرمانشاه در سال 1380 نخستین هفته فرهنگ و هنر دانشجویان دانشگاههای غرب کشور، با عنوان (نقش اقوام ایرانی در شکل گیری تمدن ایرانی ،اسلامی )را پیشنهاد نمود. فراخوان هفته فرهنگ و هنر، دانشجویان و اساتید دانشگاههای غرب کشور مانند ایلام ، کردستان ، کرمانشاه ، لرستان و همدان را دعوت به همکاری کرده است . اطلاعیه دانشگاه رازی می افزاید: نظر به اینکه سال 2001 بنا به پیشنهاد ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران سید محمد خاتمی از سوی سازمان ملل متحد به نام (سال گفتگوی تمدن ها و بازدید از ایران ) نام گذاری شده است اداره ی کل امور فرهنگی وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری و معاونت دانشجویی و فرهنگی دانشگاه رازی کرمانشاه هفته فرهنگ هنر دانشجویان دانشگاه  های غرب کشور را با موضوعات مرتبط با گفتگوی تمدنها به میزبانی دانشگاه رازی برگزار می نماید . بخش همایش علمی محورهای فراخوان مقاله و موضوعات مورد بحث خویش را برای سید محمد حسین دریاباری  نیز ارسال نمود و وی عنوان (زبان مشترک اقوام ایرانی ) را انتخاب نمود ه  و مقاله ی  حاضر را تدوین و به هیات داوران دانشگاه رازی ارسال کرد . این مقاله مورد توجه هیات علمی همایش قرار گرفت سپس نویسنده طی نامه ای رسما برای ارایه مقاله خویش به کرمانشاه دعوت گردید . به گزارش خبرنگار تبیان: همایش نقش اقوام ایرانی در شکل گیری تمدن ایرانی اسلامی از تاریخ 24 اردیبهشت 1381 در دانشگاه رازی برگزار گردید . سخنرانان همایش مذکور عبارت بودند : از آقایان دکتر سید حسن موسوی ( شیراز ) دکتر عبداستار قمری ( کرمانشاه) دکتر عزیز ا.... بیات ( دانشگاه شهید بهشتی ) سید محمد حسین دریاباری (سنندج) دکتر محمد علی چلونگر ( دانشگاه اصفهان ) دکتر اردشیر خدا دادیان (دانشگاه شهید بهشتی ) سید شمس الدین صادقی ( دانشگاه رازی ) دکتر علی اکبر محسنی ( دانشگاه رازی ) سید علاء الدین شاهرخی ( دانشگاه لرستان ) دکتر منوچهر دانش پژوه ( دانشگاه علامه ) دکتر محمد رضا همزه ای ( دانشگاه رازی ) دکتر علی رخزادی ( علوم پزشکی کردستان ) حسن منتصب مجابی ( دانشگاه رازی ) دکتر اصغر فروغی ( دانشگاه اصفهان ) دکتر جعفر کازرونی ( کرمانشاه ) دکتر سید محسن سیدی ( دانشگاه تربیت معلم تبریز ) دکتر عزت ا... نوذری ( دانشگاه شیراز ) و بالاخره دکتر قباد منصور بخت از دانشگاه شهید بهشتی . خبرنگار تبیان که در این همایش حضور داشت می افزاید : مقاله ی( زبان مشترک اقوام ایرانی ) حاضران را به شدت تحت تاثیر قرار داد نگارنده در خاتمه با این عبارت زنده باد ایران پاینده باد فارسی گفتارش را به پایان رسانید حاضران در همایش که دانشجویان و اساتید دانشگاه ها بودند آقای دریاباری را به شدت مورد تشویق ممتد قرار دادند . مجله ی تبیان بدلیل اهمیت این گفتار و پیام وحدت ملی آن و همچنین ارایه مقاله و برگزاری همایش در غرب کشور اقدام به چاپ این گفتار کرده است .

زبان چیست ؟

شایسته و بجا است که در آغاز دو واژه ی زبان و اقوام که نقش اساسی در روشن شدن این موضوع را دارند معنی شوند . پس از آن بررسی عمیق علمی و تاریخی آن صورت پذیرد . آیا زبان همان قطعه گوشتی است که در دهان انسان قرار دارد و به سبب آن تلخی ، شوری ، شیرینی و تندی را احساس می کند ؟ تردیدی وجود ندارد که زبان در آن تعریف خلاصه  نمی شود ، زیرا حیوانات هم آن قطعه گوشت را که وظیفه اش احساس پاره ای از امور فیزیولوژی است دارا می باشند . نیاکان و پیشینیان ما انسانها ، در مباحث مربوط به منطق که بررسی انسان و تفاوت او با حیوان را بیان می کند ، بین انسان و حیوان تمایز عظیمی قایل شدند و انسان را حیوان ناطق قلمداد نمودند ، این نام گذاری حکایت از برترین شناخت آدمی نسبت به خویشتن است . حیوانی که سخن می گوید، مهمترین امتیاز و تفاوت او با سایر حیوانات همین است . آدمی هر چه دارد از سخن دارد ، سخن سازنده و معمار انسان است ، انسانها در قالب سخن فکر می کنند به همین دلیل اندیشیدن و فکر کردن را آهسته و سخن با خویش تعبیر کرده اند . امروزه این واقعیت مسلم تلقی می شود که انسان هر پیشرفت و ترقی را که بدست اورده مدیون قوه ی بیان اوست حیوانات سخن نمی گویند، به همین دلیل تصوری از ابعاد سه گانه ی زمان ،یعنی تصوری از حال ، آینده ، گذشته و بطور کلی از زمان ندارند و اگر منظور از تصور ابعاد مکان هم باشد حیوان از طول ، عرض و عمق تصوری ندارد . حیوان چون از قوه ی نطق برخوردار نیست ، تنها در موقعیت فعلی زندگی می کند ، اما انسان بر خلاف حیوان به یاری و مدد نیروی نطق و فکر مالک آینده و گذشته نیز هست . انسان در قالب نوشته و خط که نمود عینی زبان به شمار می رود، با گذشته و گذشتگان ارتباط بر قرار می کند، از افکار و اندیشه های آنان با خبر می شود، با اینده و آیندگان رابطه ایجاد می کند، نظر ، فکر ، اندیشه و رای خود را به انان منتقل می سازد، خواست و ارزوی خود را با انان در میان می گذارد . انسان با همین قوه با نبیره ها و ندیده های خود حرف می زند و به راهنمایی فرزندان خویش پرداخته، تجربه های خود را به رایگان به انان می بخشد . این ویزگی تنها مربوط به زبان است . ناگفته پیدا است که انسان بیشترین بهره را از زبان، برای ایجاد ارتباط و انتقال تجربیات برده ، پیشرفت  فنون و علوم گوناگون در جوامع بشری محصول همین استفاده از زبان است . بهترین تعریفی که تا کنون در باره ی زبان و کارکرد ان شده ، تعریف ( آندره مارتینه ) زبان شناس معروف فرانسوی است ، زبان دستگاهی است که آدمی اندوخته ها و تجربه های خود را با تجربه به واحد های کوچک به وسیله ی  این دستگاه به  دیگران انتقال می دهد . با این توصیف ارزش و اهمیت این خط به عنوان ابزاری حیاتی جهت نگهداری معلومات و اندوخته های بشر هویدا می شود . شاید شگفت انگیزترین اتفاقی که برای انسانها پدید امده و انسان را همواره خوشحال و مسرور ساخته، پیدایش خط بوده است ، زیرا انسان صاحب زبان و اندیشه باخ  می تواند فرهنگ ، آداب و رسوم و هر معلومات دیگر خویش را به حافظه ی تاریخ بسپارد تا به نسل های آتی منتقل گردد . اگر زبان صرفا قدرت نطق و تکلم تفسیر شود ، نقش خط حیاتی تر جلوه می کند ، اما بسیاری بر این باورند  که گفتار و نوشتار با هم ، زبان محسوب می شود . متفکرانی که نقوش و خط را غیر از بیان می پندارند ، پیدایش آن را حادثه ایی تاریخی  برای بشر در جهت اتفاق فرهنگ و معلومات او ارزیابی می کنند . نظر صاحبان اندیشه هر چه باشد ، ایران ، این سرزمین کهن و اقوامی که در آن هستند سه هزار  تا چهار هزار و پانصد سال تاریخ مکتوب از اوضاع فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی را با ابزار یاد شده به نسل های آتی ، منتقل ساخته اند .

آشنایی با اقوام ایرانی

به نظر می رسد برای آشنایی بیشتر با مباحثی که به زودی خواهد آمد،  با اقوام ایرانی آشنا شده تا بدین وسیله اقوام غیر ایرانی با اقوام ایرانی از هم متمایز گردند ، این گفتار مختصر گنجایش شمارش و احصاء همه ی اقوام ایرانی و غیره را ندارد ، بلکه در این مقاله معروفترین اقوام ایرانی بطور فشرده فهرست خواهد شد .

الف) قوم فارس :

ارباب لغت و فرهنگ نامه ها در باره ی واژه ی فارس می گویند : ( فارس به کسانی اطلاق می گردد که از مردم ایران بوده ، زبان فارسی بدانند ) . فارس از اقوام پارسه هستند ، هخامنشیان و ساسانیان که از پادشاهان ایران محسوب می شوند ، از آن قوم اند . شماری از محققان ، فارس را در مقابل ترک قرار دادند علت این موضوع در خلال این گفتار روشن خواهد شد . منطقه ی فارس تقریبا از یازده قرن پیش از میلاد ، محل سکونت شجاع ترین و رشید ترین طوایف آریایی موسوم به پارس است ، به همین دلیل آن منطقه را پارس گفته اند ، در این سرزمین کهن آثار تمدن سه هزار ساله وجود دارد .

ب ) قوم بلوچ :

این قوم ، دلیر شجاع و صحرا نشین توصیف شده اند . قوم بلوچ ساکن بلوچستا ن اند ، این قوم همچنان اصیل باقی مانده و طوایف خارجی کمتر در ان نفوذ کرده اند ، بلوچها همواره در برابر بیگانگان سر سختانه مقاومت و پایداری نمودند ، آنان دارای لهجه ی ویژه می باشند که به لهجه بلوچی معروف است .

ت) قوم ترک :

این قوم نخستین بار در قرن ششم میلادی دیده شده است ، اینان در این قرن ، دولتی تاسیس کردند که از مغولستان و سر حد شمالی چین تا در یای سیاه امتداد داشت . سلسله های ترک که در ایران در دوره ی اسلامی حکومت را به دست گرفتند ، غزنویان ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان بودند . شایان ذکر است که بین قوم ترک و آذری ، تفاوت به چشم می خورد آذری یکی از لهجه های ایرانی است که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد .

ث) قوم گیل و گیلک :

گیل در گذشته به بخش کوهستانی دیلم اطلاق می شد و مردمان آن دیار را دیلمان می گفتند . این مردم امروزه در استانی موسوم به گیلان که در جنوب در یای خزر واقع است زندگی می کنند . زبان این قوم گیلکی نامیده می شود .

پ)  قوم  عرب :

قوم عرب یا تازی از نژاد سام اند و به انان قوم سامی هم می گویند ، این قوم در گذشته ساکن شبه جزیره ی عربستان بوده که در جنوب غربی آسیا قرار دارد اعراب پس از ظهور  اسلام و گسترش آن به ایران پا به این کشور گذاردند .                       

س) قوم لر :

این قوم از اقوام چادر نشین ایران است که همواره در کوهستانها زندگی می کنند . قوم لر در جنوب غربی ایران اقامت دارند و اکنون پراکنده شده اند و در حال حاضر استانی به نام این قوم نجیب ایرانی موسوم به لرستان وجود دارد . اینان در درون خویش به طوایف گوناگونی تقسیم می شوند ، زندگی لرها کوچ نشینی از ییلاق به قشلاق و بالعکس است .

ش) قوم کرد :

قوم کرد نژادی با سابقه اند ، اما خاستگاه این قوم دقیقا روشن نیست و صاحبنظران در باره ی منشاء و خاستگاه آنان اختلاف جدی دارند . در مورد نژاد آنان نیز بحث و گفتگو وجود دارد ، عده ای نژاد آنان را تورانی و سامی می خوانند ، گروهی آنان را از نژاد آریایی و ایرانی اصیل می دانند . شماری از عوامل سیاسی و تاریخی این قوم را متفرقه و پراکنده ساخته که هم اکنون در چند کشور که مهمترین آن ایران ، ترکیه و عراق است زندگی می کنند . شواهد تاریخی و فرهنگی و نیز آداب و رسوم این قوم نشان می دهد که آنان از اقوام با سابقه و اصیل ایران به شمار می روند .

زبان و لهجه های ایرانی

در این بخش از گفتار ، زبان و لهجه های ایرانی رایج در ادوار گوناگون تاریخ ایران بررسی می شود . زبان فارسی همواره مانند ماه آسمان بوده و سایر زبانها و لهجه ها بسان قمرها در کنار آن درخشیده اند . زبانها و لهجه های ایرانی که به مرور زمان تحول و تکامل یافتند را می تواند به دسته های زیر تقسیم کرد : زبانهای ایرانی کهن ، زبانهای ایرانی میانه ، زبانهای ایرانی کنونی . زبان  های ایرانی کهن و میانه ، امروزه اصلا رایج نیستند و تنها بر اساس مدارکی که  از انها بجا مانده است شناخته می شوند . یکی از زبان های بسیار کهن ایرانی زبان ( مادی ) است .

این زبان به سلسله ی شاهان مادی و مردم مغرب و مراکز تعلق داشته است . تنها شواهد و مدارکی که منبع اطلاعاتی محققان نسبت به این زبان است ، جملات و عباراتی است که در کتیبه های شاهان هخامنشی که جانشین شاهان ماد بودند ، به جا مانده است .

زبان اوستایی نیز در شمار زبان های کهن ایران  قرار دارد . این زبان متعلق به یکی زبان از نواحی شرق و شمال شرقی ایران بوده است .

کتب مقدس ودینی اوستا در ادوار مختلف بدین زبان تالیف شده است . خطی که کتاب اوستا به وسیله ی آن نوشته شد ، به خط اوستایی معروف است و این خط در اواخر دولت ساسانی از خط پهلوی استخراج و تکمیل گردیده است ، از سوی دیگر معلوم نیست که این زبان از چه زمانی از رواج افتاده است . تنها اثر این زبان ، کتاب مقدس زرتشتیان است . گفته می شود که تمام آثاری که از زبان فارسی باستان در دست است ، به خط میخی نوشته شده است . زبان قوم پارت ، پارت از اقوام شمال شرقی ایران است زبان پارتی در عهد اشکانیان رواج داشته است . آثاری که از این زبان بر جای ماند یا به خط پارتی و یا به خط مانوی . زبان شناسان زبان های ایرانی را بر حسب شباهت صوتی ، دستوری و لغوی به دو دسته اساسی تقسیم می کنند . نخست دسته ی غربی و دوم دسته ی شرقی زبان های فارسی باستان ،مادی ، فارسی (پهلوی ) پارتی و فارسی کنونی به دسته ی غربی تعلق دارند . زبانهای سغدی ،سکایی و خوارزمی به دسته شرقی تعلق دارند.  این تقسیم بندی در زبان ها و گویش های امروزی ایران نیز کاربرد دارد .

بدین  معنی که فارسی ، کردی ،لری ،  بلوچی و لهجه های سواحل جنوبی دریای خزر و نیز گویش های مرکزی و جنوبی ایران ، به دسته ی عربی تعلق دارند . با این مقدمه مباحث زبانهای ایرانی میانه آغاز می گردد.

فارسی میانه :

این زبان که صورت میانه ی فارسی باستان و فارسی کنونی است ، در دوران ساسانیان زبان رسمی ایران بوده است . آثاری که از این زبان باقی مانده عبارت است از کتیبه های دوره ی ساسانی ، کتا ب ها ی پهلوی ، عباراتی که بر سکه ، مهر ،نگین و ظروف نوشته شده است .

ادبیات پیش از اسلام ایران با آثار زبان پهلوی متجلی است ، این آثار برخی در دوره ی ساسانی و شماری در حدود قرن سوم هجری تدوین شده است . فارسی کنونی دنباله ی زبان پهلوی است ، اما شمار زیادی از لغات پارتی از زمان اشکانیان ، درفارسی میانه در پهلوی و در نتیجه فارسی کنونی راه یافته است . قبل از آنکه به موضوع خط زبان فارسی پرداخته شود ، مبحث سوم یعنی گویش ها ، لهجه ها و زبان های کنونی ایران یکی پس از دیگری بطور فشرده از نظر می گذرد . لهجه ها و زبان های ایرانی که امروزه متداول می باشد و از قفقاز تا فلات پامیر و از عمان تا آسیای مرکزی با آن سخن می گویند . از تنوع و تکثر فراوان برخوردار است ، اما زبان فارسی به دلیل ادبیات پردامنه  و اعتبار تاریخی و نفوذ آن در سایر زبان ها و لهجه های ایرانی و نیز به سبب تا ثیر آن در چند زبان غیر ایرانی مانند ترکی ، وارد شده ، اهمیت خاص و قابل توجهی در منطقه  یافته  است .

1-    زبان آسی :

این زبان در بخشی از نواحی کوهستانی قفقاز مرکزی رایج می باشد ، زبان آس ها با زبان سغدی وخوارزمی  ارتباط   نزدیک دارد ، زبان شناسان معتقدند زبان فارسی در زبان آسی تقریبا نفوذ نیافته است .

2-    یغنوبی :

این زبان میراث و باز مانده ی یکی از لهجه های سغدی به شمار می رود ، این زبان همچون دیگر لهجه های ایرانی  بسیاری از لغات فارسی و عربی خویش را اقتباس و به عاریه گرفته است .

3-  پشتو : این زبان زبان محلی مردم افغانستان است . زبان فارسی و عربی آن را تحت تاثیر قرار داده ، در آن نفوذ یافته اند ، زبان پشتو امروزه در افغانستان بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است . این زبان بسیاری از خصوصیات و ویژگی زبان های ایرانی را حفظ کرده است .

4-    بلوچی :

زبان بلوچی در قسمتی از بلوچستان و همچنین در بعضی از نواحی ترکمنستان رایج است . بلوچی را زبان شناسان از گروه شمالی زبا ن های غربی ایران می دانند . زبان بلوچی علاوه بر واژه های فارسی بعضی از لغات سندی را نیز اقتباس کرده است . این زبان لهجه های گو ناگون و متنوعی دارد که مهمترین آنها بلوچی غربی و بلوچی شرقی است .

5-    سغدی :

این زبان در کشور سغد که سمرقند و بخارا مرکز آن بوده رایج بوده است . زمانی زبان سغدی زبان بین المللی آسیای مرکزی به شمار می رفت . زبان سغدی تا قرن پنجم هجری در نواحی خود در کنار فارسی رواج داشت .

6-    سکایی (ختنی ) :

زبان یکی از اقوام سکایی مشرق است ،  که زمانی بر ختن حکومت داشتند . این زبان هنگام حکومت آنان در آن دیار رایج گردید .

7-  خوارزمی : این زبان تا قرن هشتم هجری رایج بوده است ، خوارزمیان با این زبان سخن می گفتند . بعدها این زبان جای خود را به زبان فارسی و ترکی داده است .

8-    گیلکی :

سواحل دریای خزر لهجه های گوناگون و متنوعی دارد که گیلکی ،مازندرانی و طالشی از آن جمله است . لهجه های مازندرانی و گیلکی ادبیات محلی قابل ملاحضه ای دارند . لهجه ی مازندرانی صاحب آثار معتبری بوده متاسفانه بیشتر آن از میان رفته است .

9-    کردی :

زبان کردی که مردم نواحی غربی و شمال غرب و جنوب غربی و طوایفی در شمال و مشرق ایران و گروهی از مردم در ترکیه ، عراق ، سوریه و قفقاز با آن تکلم می کنند ، بدون شک از زبان های هند و ایرانی و یکی از شاخه های فارسی باستان است . از ویژه گی ها و مشخصات برجسته ی این زبان ، سلاست و روانی و عدم اختلاط زیاد با زبان های غیر ایرانی است . ولی براثر قرابت ونزدیکی و ارتباط با ترک ها و عرب ها شماری از لغات ترکی و عربی در آن رخنه کرده است . در باره ی زبان کردی پرسشی وجود دارد که پاسخ گفتن به آن اندکی دشوار است و آن اینکه چرا زبان کردی دارای شعب و گویش های گوناگون و متعدد است . برخی از محققان و مورخان گفتند که زبان کردی چون از از پشتوانه ی معتبری از کتب علمی و ادبی و تاریخی برخوردار نبوده است بدین شکل در زمان طولانی دچار تغییرات است . زبان کردی لهجه های زیادی دارد . مانند مکری ، سلیمانیه ای ، سنندجی ، کرمانشاهی ، بایزیدی ، زندی ، زازای ، لولو ، عونیکی ، محمودی ، شیروانی ، اردلانی ،سورانی ، چکوانی ، عبدوئی ، پسانی ، اورامی و دروزکی . این زبان مانند زبان فارسی و برخلاف زبان بلوچی و پشتو در طول زمان دچار تغیرات فراوانی شده است .

10-                      لری :

یکی از لهجه های ایرانی لری است که کم و بیش از ادبیات برخوردار است .

11

- آذری نام زبان قدیم ساکنان آذربایجان است . اذری یکی از لهجه های ایرانی محسوب می شود . اکنون نیز در بعضی از قرا و روستا های آن استان با ان تکلم می کنند . علاوه براین قسمتی از قفقاز هم با آن سخن می گویند . گفته می شود ترکان عثمانی و به دلیل آنان گروهی از خاور شناسان ، ( آذری ) را به لهجه ی  ترکی معمول و متعارف در آذربایجان اطلاق کرده اند . زبان آذری آذربایجان ایران ، کشور آذربایجان امروز با ترکی غربی قرابت و نزدیکی دارد . همین لهجه و زبان نیز به مرور زمان تحت تاثیر لغات و دستور زبان فارسی قرار گرفته است

12- فارسی :

همان گونه که اشاره شد زبان فارسی کنونی دنباله ی زبان فارسی میانه (پهلوی ) و فارسی باستان است . زبان فارسی از قوم پارس سرچشمه می گیرد . گذر زمانی زبان رسمی و ادبی ایران بوده است . ظهور دین اسلام ، تحول مهمی در عرصه های مختلف اجتماعی بر جای گذارده است ، که زبان رسمی ایران نیز از آن مستثنی نبوده است . فارسی پس از اسلام با خط عربی نوشته شد ، در حالی که قبل از آن با خط پهلوی به نگارش در آمد . زبان فارسی در قواعد دستوری نیز دنباله ی فارسی میانه است و با آن تفاوت چندانی ندارد . زبان فارسی از میان زبان های جدید ایرانی تنها زبانی است که ادبیات وسیع و طراز اول به وجود آورد و نیز در همه ی لهجه های ایرانی تاثیر قوی گذارده است گفته می شود در مدت دو هزارو ششصد سال تا کنون چهار زبان عمده در ایران متداول بوده و از هر چهار زبان آن آثاری بر جای مانده است ( زبان اوستا ) ، (پارسی باستان ) ، ( پهلوی ) و ( زبان دری ) یا فارسی امروز . از قرن سوم و چهارم به بعد ، یعنی پس از تشکیل دربارهای مشرق در عهد اسلامی ، زبان فارسی به صورت رسمی در آمد . و اسامی مختلفی هم بر آن نهادند ، مانند : دری ، پارسی و فارسی . این زبان چون جنبه ی در باری و اداری یافت ، زبان شعر و نثر آن نواحی شد و اندک ، اندک شاعران و نویسندگان با این زبان به شاعری و نویسندگی مشغول شدند ، و چندی نگذشت که استادان مسلمی مانند رودکی ، دقیقی ، فردوسی و کسائی ظهور کردند ، و با این لهجه آثار گرانبهایی خلق کردند و کتابهای گران سنگی منتشر ساختند . پس از رسمیت یافتن این لهجه شاعران و نویسندگان نواحی دیگر ایران نیز از آن بهره جسته اند . شایان ذکر است لهجه ی " دری " پس از آنکه به عنوان زبان و لهجه ی، رسمی سیاسی و ادبی در همه جای ایران انتشار یافت بر همان وضع اصلی و ابتدایی خود باقی نماند . و شعرای نواحی مرکز و مغرب و شمال و جنوب ایران هر یک مقداری از مفردات و ترکیبات لهجه های محلی و منطقه ای خویش را در ان امیختند و از سوی دیگر زبان عربی هم در ان به همین نحو تا ثیر گذاشت .

تعامل و خدمات متقابل فارسی و عربی برخی از متفکران معتقدند : (تاثیر زبان عربی بر فارسی و تلاش اندیشمندان ایرانی در گسترش ادبیات و فرهنگ و زبان عربی موجب گردید ، تا زبان فارسی به ان مرحله ای از شایستگی که سزاوار ان بوده است دست نیازد ) . اکنون مناسب به نظر می رسد . ابعاد مختلف این بحث از زاویه های گو ناگون مورد بررسی قرار گیرد .فارسی در گذشته با خط پهلوی نوشته می شد ، اما هنگامی که دین اسلام گسترش یافت و ایرانیان آن را پذیرفتند در وهله ی اول خط زبان فارسی را دگرگون ساختند . لازم است ابتدا علل و عوامل این دگرگونی ارزیابی شود : خط پهلوی صعوبت و دشواری بسیاری داشت ، و از سوی دیگر نقص فراوان در ان وجود داشت این دو عامل موجب گردید که خط پهلوی به سرعت فراموش گردد و به جای ان خط عربی رسمیت یابد . البته خط عربی هم خالی از نقص و مشکلات نبود ، اما خط عربی با همه ی نقص ها و مشکلاتی که داشت ، برای فارسی زبا نان ایران بمراتب از خط پهلوی آسان تر بود . هیچ گاه عربی در ایران مانند یک زبان عمومی و رسمی رایج نبوده ، به هیچ وجه بر لهجه های عمومی و ادبی ایران شکست وارد نساخت . به عبارت رساتر از میان همه ی ملل مطیع عرب تنها  ملتی که زبان و فرهنگ خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ، ملت سخت کوش ایران است . ایرانیان تا جایی که لازم بود زبان خود را حفظ کردند ، آن را در زبان عربی محو نساختند سوال این است که پذیرفتن اسلام مگر انسان را ملزم می کند که زبان مادری خود را کنار بگذارد و به عربی سخن بگوید ؟ در قر ان و روایات و قوانین اسلام کی  و کجا چنین چیزی را می توان یافت ؟ در اسلام اصلا مساله ی زبان مطرح نیست ، تا اینکه احیای زبان فارسی به خاطر مبارزه با اسلام یا بد بینی به زبان عربی تلقی شود عربی چون زبان دین و قر ان بود ، همین امر ایرانیان را بر ان داشت تا در احیای لغت عربی و قواعد ان مجدانه ، بکوشند به گونه ای که اعراب به اندازه ی ایرانیان به زبان عربی خدمت نکردند . اگر اشخاص و افراد برجسته برای این زبان احترام افزونتری نسبت به زبان مادری خود قایل بودند بدین علت بود که این زبان متعلق و وابسته به دین است ، نه به یک قوم معین و به همین دلیل احترام و علاقه مندی به ان را توهین به ملت و ملیت خود تلقی نمی کردند . احساس افراد ملل غیر عرب این بود و بس مولوی زبان عربی را زبان دین و زبان مادری را زبان ملت تلقی می کند و می گوید : پارسی گو گر چه تازی خوشتر است عشق را خود صد زبان دیگر است نا گفته پیداست که مولوی زبان عربی را بر فارسی که زبان مادری اوست ترجیح داده است چرا ؟ به این دلیل که زبان عربی زبان دین است . توجه و نگاه ایرانیان به زبان فارسی به عنوان ضدیت با اسلام یا عرب نبوده است و اینان زبان عربی را زبان بیگانه نمی پنداشتند ، بلکه انها زبان عربی را زبان اسلام می دانستند ، چون اسلام متعلق به همه است ، زبان عربی را نیز چنین می پندارند و نگاه انان به زبان عربی نگاه قومی نیست ، اما زبان های دیگر مانند فارسی،ترکی ،انگلیسی  ، فرانسوی ، و آلمانی زبان یک قوم و ملت است . اما علاقه ی مسلمانان به زبان عربی صرفا به این جهت است که زبان یک کتاب بزرگ است ، به نام قر ان و هر چه قواعد و دستور ا ین زبان به رشته ی تحریر در امده برای قرآن بوده است نه برای زبان یک قوم حافظ در غزل معروف خویش می گوید :

اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبی است

زبان خوش و لکن دهان پر از عربی است

بنابراین ، اسلام توجه به ملت یا قوم مخصوص ندارد تا بخواهد زبان و ادب انها را به رسمیت شناخته ، و یا از رسمیت بیندازد .

اما در احادیث دیده می شود که رهبران آیین اسلام به زبان سایر ملل – از جمله فارسی – احترام گذاشته و با خوش رویی بر آن برخورد کرده اند . مسعودی در ( التنبیه و الا شراف ) نقل می کند . زید بن ثابت به دستور پیامبر (ص) زبان های فارسی ، رومی ، قبطی و حبشی را آموخت و سمت مترجمی پیامبر را داشت . مضافا بر این در توابع آمده که حضرت امیر (ع) گاهی به زبان فارسی تکلم می فرمودند . شماری از صاحبنظران بر این باورند که دین یا زبان فارسی نیرو بخشید . بزرگترین فرق میان این دوره همین است . این انفاق موجب گردید فارسی نوین از نظر ادبیات نیرو گرفته و جهانگیر گردد ، این برتری را در زبان پهلوی نمی توان یافت . پس از فتوحات و پیروزی و توسعه ی حکومت خلفا و ایجاد تمدن اسلامی بر موفقیت زبان عربی افزوده شد و این زبان فراگیر شد و زبا ن رسمی مسلمانان قلمداد گردید . از این رهگذر ادیبان و دانشمندان ایران تالیفات و مصنفات گران سنگ خویش را بیشتر به این زبان تالیف می کردند ، چنانکه پیداست ادب ، تاریخ ، طب ، ریاضی و نجوم همه و همه به زبان عربی تحریر شده است . ممکن است کسی بپرسد که چرا زبان دین عربی است ؟ البته این سوا ل و پاسخ در این گفتار کوتاه و مختصر نمی گنجد . اما به طور اجمالی می توان گفت : زبان عربی مزایا و برجستگی هایی دارد که دیگر زبان ها ندارند . این زبان با توجه به کثرت و زیادی ضمایر ، تفاوت ضمایر ، تثنیه ، مفرد ، جمع و تفاوت صیغه های مذکر و مونث داشتن انواع گوناگون جمع ، نظیر جمع قلعه ، جمع کثرت ، جمع صحیح و نیز داشتن کنایات و استعاره های فراوان و بالا خره تفاوت معنای یک لفظ در قبایل مختلف ، از امکانات فراوانی برای بیان بیشترین حجم از مطالب در کمترین حجم از الفاظ است ، بدون آنکه از الهام گویی و نارسایی برخوردار بوده باشد . در خاتمه توجه خوانندگان محترم به اصل 16 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جلب می شود که زبان عربی را در کنار فارسی قرار داده ، مانند اصل پانزده و استدلال مناسبی نیز برای آن اورده است ، بدین شرح : (از آنجا که زبان قر ان و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملا با ان آمیخته است ، این زبان باید پس از دوره ی ابتدایی تا پایان دوره ی متوسطه در همه ی کلاس ها و در همه ی رشته ها تدریس شود ) .

فارسی ، زبان مشترک اقوام ایرانی

در این بخش از گفتار ، نحوه ی تحو ل و تکامل زبان فارسی و جانبداری اقوام ایرانی از زبان رسمی و ملی ایران و همچنین تاثیر زبان فارسی برشماری از السنه ی خارجی و نیز شیوه ی پادشاهان گوناگون ایرانی در مواجهه با زبان ملی مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد . زبان رسمی و ادبی ایران زمین در دوره ی  ساسانیان ، لهجه ی پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود . این لهجه چون رسمی و عمومی بوده در دربار ادارات دولتی و حوزه های روحانی زردشتی به کار می رفت . این لهجه در همان حال ، زبان کلیساهای ایران به شمار می رفت . با حمله ی مسلمانان به ایران و بر افتادن دولت ساسانیان ، به رسمیت لهجه  ی پهلوی لطمه ی سختی وارد گردید : لکن به هیچ وجه نمی توان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با ان حادثه و اتفاق تاریخی دانست ، زیرا به اعتقاد کارشناسان و مورخان پس از ان حادثه ی تاریخی آن لهجه در شمار لهجه های زنده قرار داشت و دارای اثار ادبی تاریخی و دینی بوده است . زبان فارسی در قرن سوم هجری چهره ی خویش را در شعر و نظم – که زبان دل و ترجمان احساسات است – نمایان ساخت و سمت و سوی کمال گرفت ، ولی نثر فارسی قریب به یک قرن بعد نشو ونما یافت و به تدریج راه تکامل در پیش گرفت . در عصر سامانی یعنی در قرن چهارم ، دوره ی بلوغ و رشد  ادب فارسی آغاز گردید . در این عصر گویندگان و شاعران فارسی گو ظهور کردند . خاندان سامانی یکی از خاندان های اصیل ایرانی است که نسل آن به بهرام چوبین سردار مشهور سامانی می رسد . شاهان این خاندان در احترام به میهن و بزرگداشت مراسم ملی و احیای سنن قدیم ایران – بویژه در ترویج زبان فارسی – نهایت سعی و کوشش را به کار بستند . اینان برای گسترش و ترویج زبان ملی ، همواره شاعران ، نویسندگان و مترجمان را مورد تشویق و احترام قرار می دادند . به عنوان نمونه ، هنگامی که دیدند کتاب ( کلیله و دمنه ی ) پهلوی ، مدروس شده و ممکن است مردم ایران براثر رغبتی که بدان دارند از ترجمه ی عربی آن که به دست عبدا لله پسر مقفع صورت گرفته بود ، استفاده کنند ، به ترجمه ی آن از تازی به نثر پارسی فرمان دادند .

از ویژگی مهم دوره ی سامانی تدوین تاریخ ایران و داستان های ملی این مرز و بوم به زبان فارسی است . در این دوره یعنی قرن چهارم ، نثر فارسی بسیار ساده و خالی از صنایع لفظی بود . در نثر این دوره و تمام آثاری که به روش و سبک این عهد تحریر شده ، اثری از لغات مشکل عربی نیست . محققان و صاحبنظران ، نثر این دوره را نثری روان و طبیعی و مبتنی بر تکلم عموم و با جمله های کوتاه و روشن وخالی از ابهام ارزیابی می کنند . در قرن پنجم و ششم ، زبان فارسی با زبان عربی آمیزش بیشتری پیدا کرده ، زمینه ی مناسبی هم فراهم گردید تا واژه های ترکی در ان راه یابد ، در این برهه از زمان حرکت مثبت و قابل توجه ، انتشار و گسترش زبان فارسی در خارج از ایران می باشد . در قرن پنجم و ششم غزنویان ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان به قدرت رسیدند ، در واقع حکومت های ایرانی بر چیده شده ، غلامان و قبایل ترک نژاد روی کار آمدند و مورخان و ادیبان بر این باورند که دو عامل موجب گردید که زبان ترکی و عربی در فارسی راه یابند .نخست آنکه سپاهیان و کار گزاران دولتی و مقامات حکومتی ترک زبان بودند ، لغات و واژه های ترکی به وسیله ی آنان در زبان فارسی راه یافت . دوم اینکه راه یابی زبان عربی در فارسی علل متعدد داشته است که عمده ترین آن این است : در این زمان تعلیم و تعلم زبان عربی به طور گسترده در ایران رایج شده بود . دیگر اینکه دین مبین اسلام در ایران در حال گسترش بود و مردم نیز علاقمند بودند تا قر آن و احادیث شریف را بیاموزند ، تردیدی وجود ندارد فراگیری عربی در حد وسیع و آموزش مبانی دینی موجب می گردد تا لغات و واژه های بسیاری در زبان فارسی راه یابد . گفتنی است لغات ترکی که در فارسی رخنه کرده است ، در مقایسه با واژه های عربی بسیار نا چیز و غیر قابل ملاحضه می باشد . اما اینکه چگونه زبان فارسی در این برهه از زمان در خارج از ایران گسترش یافت ، در جای دیگر بدان پرداخته خواهد شد . زبان فارسی از اوایل قرن هفتم تمام دست آورد های خویش را بر باد داد ، وضعیت عمومی زبان فارسی از و ادب ایرانی بحرانی بود . در آغاز قرن هفتم حمله ی مغو لان خونخوار به سرداری چنگیز به ایران صورت پذیرفت . حملات وحشیانه ی خونخواران مغول از بزرگترین و دردناکترین مصائب تاریخی ایران محسوب می شود . در این حمله ی وحشیانه ی بدویان ، همه ی پایگاه ها و مراکز علمی و ادبی این سرزمین از بین رفت ، اوضاع نظم و نثر فارسی در این دوران به اوضاع اجتماعی آن هنگام باز می گردد . صاحبان خرد و تحلیل گران امور ادبی معتقدند : در قرن نهم زبان فارسی بحرانی را که از قرن هفتم و هشتم آغاز گردیده بود ، ادامه داد : و متاسفانه به سوی انحطاط رفت . اسباب و علل این انحطاط به شرح زیر است : نخست اینکه ، زبان ترکی با حمله ی مغول به ایران رواج و گسترش یافت و در مراکز نظامی و اداری راه یافت . این امر زیان بزرگی برای زبان فارسی محسوب گردید . دوم اینکه پایگاه ها و مراکز زبان فارسی در خراسان و عراق و دربارهای خاص ادب از میان رفت . سوم اینکه ، اساتید زبان فارسی که معلم بودند و به آموزش دیگران اشتغال داشتند در این دوره همگی از بین رفتند . بنابراین زبان فارسی در این عصر و زمان ماجراهای ناگوار و درد ناکی را پشت سر گذارده است . زبان فارسی و ادب ملی پس از بحران به وجود آمده انتظار داشت تا خسارات گذشته با گسترش و توسعه ی ادبیات فارسی جبران گردد . از آغاز قرن دهم تا اواسط قرن دوازدهم صفویان روی کار آمده ، قدرت را به دست گرفتند . دوره ی صفویان از حیث سیاسی ، مدنی ، اقتصادی و هنری یکی از دوران های مهم و قابل ملاحظه ی ایران است . اما از حیث علم و ادب چندان موفقیت آمیز نبوده است . ادبیات فارسی در عهد صفویان مراحل انحطاط را سپری کرده است . در اوایل این دوره متاسفانه لهجه ی ( آذری ) که از لهجه ها ی قدیم ایران در آذربایجان است ، از میان رفت . عده ای  علت آن را سکونت ترکان و تسلط امرا و بعضی از قبایل ترک در آن ارزیابی می کنند علاوه بر این سلاطین صفوی علاقه و توجه خاصی به زبان ترکی نشان می دادند و غالب اصطلاحات دیوانی ، در باری و نظامی ترکی بوده است . در میان مقامات و رجال دولت ، تکلم به زبان ترکی رواج داشت . از عجایب آن روزگار این است که پادشاهان و سلاطین عثمانی به زبان فارسی سخن گفته و برای فراگیری آن اظهار علاقه می کردند ، اما صفویان عشق خویش را به زبان ترکی در معرض نمایش گذاردند . از اواسط قرن دوازدهم تا اواسط قرن چهاردهم ، دوره افشاریان ، زندیان و قاجاریان است در دوران قاجار زبان فارسی دستخوش تحولات سریع گردیده است ، در این دوره اوضاع سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی ایران از ابتدای تاسیس سلسله ی قاجار ، با شتاب دستخوش تحول عمیق و اساسی شد این تحولات در زبان ادبی و ملی تاثیر شگرف گذاشت که به موجب آن دوره ی دیگری را در فارسی فراهم ساخت . در این دوره حکومت مرکزی واحد شکل گرفت . مراکز علمی و پژوهشی احداث گردید . دانشگاه و موسسات علمی در تهران و برخی از شهر های بزرگ ایجاد شد و صاحبان فکر و اندیشه توانستند از پراکندگی نجات یافته ، همه در یک مکان گرد آیند . پیدایش صنعت چاپ دست رسی همگان به دانش و دست آورد های علمی روز را آسان ساخت . صنعت چاپ ، افزایش روزنامه ها ، کتاب ها و خلاصه مطبوعات را به دنبال داشته است ، تعداد زیاد مطبوعات و افزایش تیراژ کتاب در زمینه های مختلف و نیز رونق تجارت و بازرگانی ، پیدایش حرفه ی ترجمه ، زبان فارسی را در تمام ابعاد متحول ساخت . حکومت ها در این دوران به زبان فارسی علاقه نشان داده ، همواره به توسعه و گسترش آن در داخل و خارج تا کید می ورزیدند . و برخی از پادشاهان خود شاعری توانمند بودند . در قوانین و مقررات آنان ، فارسی ، زبان ملی اعلام شد . در خاتمه اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی که با رای مردم تصویب گردید و زبان فارسی را زبان ملی و سایر لهجه ها و زبان های ایرانی را در کنار آن معتبر و محترم می شناسد و به عبارت دیگر فارسی را زبان مشترک اقوام ایرانی معرفی می کند ، از نظر خوانندگان می گذرد . زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است .

اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد . ولی استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات انها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است .

اهمیت زبان فارسی و ضرورت گسترش آن در آسیا و جهان

برخی از زبان ها ، با اینکه به اندازه ی عربی و فارسی قدمت و ریشه در تاریخ ندارند ، اما از لغت نامه ی جامع و روش و شیوه ی آسان فراگیری بر خوردار می باشند . ایرانیان و اعراب از ابتدا به فکر تدوین فرهنگ لغت نبوده ، شاید علت اصلی آن این باشد که ایرانیان چون زبان فارسی زبان مادری آنان است ، خود را از نگارش و تحریر لغت نامه فارسی بی نیاز دانسته و کمتر به تالیف فرهنگ زبان خویش توجه کرده اند . هنگامی که زبان عربی زبان دینی ایرانیان شد ، آنان به نگارش و تحریر قاموس های عربی همت گماردند . زبان فارسی نیز به دست دانشمندان ملل مجاور مانند : هندوستان و ترکیه – که زمانی فارسی زبان رسمی در بار یا زبان ادبی مملکت آنان بود و ضرورت تدوین فرهنگ لغت فارسی احساس شد – به نگارش و تدوین ان پرداختند ، اما چون انها اهل این زبان نبودند ، اشتبا هاتی در نوشته ی آنان پیدا می باشد . موضوعی در تاریخ زبان فارسی رخ داد که قابل توجه و مطالعه است و ان انتشار زبان فارسی در خارج از ایران است در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم دو تن از شاهان پیروز ایران ، یعنی ناصر الدین سبکتکین و پسر او یمین الدو له محمود شروع به پیشرفت و فتوحاتی در ولایت سند کردند . در عهد این دو پادشاه و جانشینان آنان هندوستان به اطاعت سلاطین غزنوی در آمده ، حکام ، عمال و سربازان ایرانی نزاد متکلم به لهجه های ایرانی و معتاد به ادبیات دری بودند ، به همین سبب توقف آنان در هندوستان و حکم روایی آن سامان باعث نشر زبان فارسی دری در این اراضی شد ، بویژه اینکه زبان رسمی دربار غزنوی پارسی دری بود . پس از تسلط سلاجقه برایران دسته ای از انان آسیای صغیر را تصرف و دولتی به نام دولت سلاجقه در آن سامان بوجود آوردند . در دربار سلاجقه ، مانند همه ی سلوجوقیان زبان رسمی فارسی بود به همین سبب در این ناحیه و حتی شام بتدریج زبان فارسی در آن رواج یافت ، سپس اندک اندک این منطقه از مراکز ادبیات فارسی گردید .

اکنون ابزار و امکانات توسعه و گسترش زبان فارسی به مراتب از گذشته فراهم تر است علاقه ی جهانیان برای فراگیری و دانستن زبان فارسی فراهم می باشد ، اما تنها جای همت و پشتکار خالی است ایران تمدن چند هزار ساله دارد ، به همین دلیل مردم جهان خواهان فراگیری زبان این تمدن می باشند .

فارسی یکی از بزرگترین زبان های ایرانی است که امروز با ان تکلم و کتابت می شود در میان زبان های متعدد ایرانی ، فارسی یگانه زبانی است که در قاره ی آسیا به مقام و نفوذی دست یافته است . پهنه و گستره ی زبان فارسی از شمال شرقی به اسیای میانه و از مشرق به چین و از جنوب به شبه قاره هندوستان و از مغرب به سراسر آسیای صغیر سرایت کرده و قرنها زبان ادبی و درباری هندوستان فارسی بوده است ،هم اکنون زبان رسمی دو کشور ایران و افغانستان فارسی است، اگر چه افغانستان پشتو را در کنار آن هم دارد . در کشورهای مجاور مانند تاجیکستان ، پاکستان ، هندوستان ، آذربایجان و عراق نیز به زبان فارسی تکلم و کتابت می کنند . ادبیات فارسی و بویژه اشعار عشقی و عرفانی آن در میان ادیبان جهان مقام شامخی دارد ، فارسی به لحاظ تاثیر گذاری بر زبان های عربی ، ترکی ، اردو و زبان های اروپایی مانند : فرانسوی، انگلیسی ، رومی و غیره تاثیر جدی و قابل توجه گذارده است . به هر تقدیر لازم است متفکران و اندیشمندان تدابیری بیندیشند تا فارسی را از وضع موجود رهانیده و به سکوی پیشرفت و ترقی برسانند .

پی نوشت ها

1-  فصلنامه ی یاد ، ویژه نامه ی احزاب سیاسی شماره ی 56، 55 ، 54، 53مقاله ی احزاب ،  گروهها و جریانهای سیاسی استان کردستان .

2-    فرهنگ فارسی جلد اول ، دکتر محمد معین .

3-    لغت نامه ی دهخدا ، تالیف علی اکبر دهخدا .

4-    زبان و ادبیات فارسی عمومی ، انتشارات چشمه ، چاپ هشتم ، پاییز 1380.

5-    خدمات متقابل ایران و اسلام ، شهید مرتضی مطهری ، چاپ بهمن ، 1359.

6-    قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، چاپ 1379

7-    فصلنامه ی قر آنی بینات ، شماره ی 27.

8-  مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر فارسی ، تالیف دکتر ذبیح ا... صفا ، ناشر مرکز انتشارات دفتر تبلیغات حوزه ی علمیه قم ، چاپ چهارم .

9-    گنجینه ی سخن ، چاپ چهارم ، تالیف ذبیح الله صفا .

10-                      مرجع شناسی و تحقیق در ادبیات فارسی ، تالیف دکتر غلامرضا ستوده ، چاپ اول زمستان 1371.

11-                      تحفه ی ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان ، تالیف میرزا شکرا... سنندجی ، چاپ اول 1366.

12-         تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی ،تالیف سعید نفیسی ،چاپ دوم 1363 ، چاپ مروی ، ناشر انتشارات فروغی .

13-                      دستور تاریخی زبان فارسی ، تالیف دکتر پرویز ناتل خانلری ، چاپ اول 1372، ناشر انتشارات توس .

چاپ شده در مجله تبیان شماره 52-51  مورخ : خرداد و تیر 1381

سید محمد حسین دریاباری