آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

مطبوعات و رسانه‌های استانی؛ رویکردها و چالش ها

مطبوعات و رسانه‌های استانی؛ رویکردها و چالش ها

(قسمت دوم)

آگاهان حوزه ی ارتباطات معتقدند رسانه های موثر را می توان به چند دسته تقسیم کرد دیداری و شنیداری که همان رادیو و تلویزیون و سایرمشتقات آن است. رسانه های الکترونیک که شامل سایت و اینترنت می شود. رسانه های مکتوب، شامل روزنامه ها، هفته نامه ها و مجلات می شود و بالاخره موبایل هم رسانه ای است که نقش آن را نمی توان نادیده گرفت. تردیدی وجود ندارد که نقش رسانه های دیداری و شنیداری از همه بیشتر است و امروز قدرت سایر رسانه ها  کمتر از رسانه های الکترونیک و حتی دیداری و شنیداری نیست چون که قدرت تسلط آن از همه بیشتر شده است.

 در تقسیم بندی دیگر می‌توان رسانه‌ها را به جمعی و انفرادی دسته بندی نمود. امروزه رسانه های انفرادی در حال افزایش است. موضوع بسیار مهم ومحسوس این است که نقد افراد مهم  و قدرتمند، کار اصلی رسانه های توسعه مدار است. از این رو قدرتمندان در جامعه همیشه از چنین رسانه هایی به علت نقد منافع آن ها هراس دارند و سعی در تخریب حیثیت رسانه را دارند.

بسیاری رسانه را پل ارتباطی میان مردم و مدیران تلقی می کنند. رسانه می‌تواند با بیان نارسایی‌های جامعه و نقد عملکرد مدیران ایفای نقش اطلاع رسانی، نقش کنترل، فرهنگ سازی، پویایی اجتماعی و نقش پروژکتوری کند. ایفای چنین نقش هایی بسیار دشوار و سنگین است که نیازمند مدیریت و تفکر جمعی و مساعی همگان و اصحاب رسانه است. در چنین شرایطی خواهیم توانست شاهد اجرای سه اصل پایه از توسعه بود. انسان سازی، جامع سازی و ساماندهی توسعه. حال باید دید چرا رسانه ها نمی توانند به نقش و وظایف خویش عمل نمایند.

 شماری از کارشناسان بر این باورند که تشکل صنفی مطبوعات در استان ها از جمله قم به تدریج جایگاه و وزن خویش را از دست داده و در بین جامعه ی مطبوعاتی به ویژه آن دسته از کسانی که انگیزه ی مادی و شیوه ی مال اندوزی در این عرصه دارند، مقبولیت ندارد. اگر به فرض درطیف دوم مقبولیت نداشته باشد بسی افتخارمحسوب می گردد. اما حل و فصل ماجرا با طیف نخست آسان و بسیارساده است. زیرا این دسته، از دلسوختگان و دلسوزان مطبوعات و رسانه اند. به هر تقدیر این موضوع برای صاحبان رسانه و مطبوعات قابل ترمیم و بازسازی است. طریقه و شیوه ی آن این است که از فعالان راستین رسانه و پیشکسوتان آن برای برون‌رفت از وضعیت فعلی استفاده و بهره برداری گردد.

یکی دیگر از اموری که سبب کاهش محبوبیت رسانه ها و مطبوعات مکتوب شده است تک صدایی آن ها بوده است. هنگامی که مطبوعات و رسانه‌های شناسنامه‌دار سرگرم تک صدایی و گذران ایام به همین سبک بودند فضای مجازی در کشور شکل گرفت و فراگیر شد. تک‌ صدایی شماری از مطبوعات وغیر قابل باور بودن برخی از اخبار این رسانه‌ها، زمینه را برای روی آوردن مخاطبان به فضای مجازی فراهم ساخته است. وقتی مخاطبان دریافتند که در این فضا تبادل اطلاعات و نظریات به صورت دوسویه است اقبال و توجه به آن بیشتر و افزون تر شده است. اما فضای مجازی هم سریع و به دلایل گوناگون موقعیت خویش را از دست داده است. مهم ترین دلیل آن این بود که فضای مجازی به علت نداشتن مجوز و غیر قابل کنترل بودن، سرمایه اش که اعتباربود، ازدست رفت. همین امر موجب گردید که مخاطب احساس کند بسیاری از مواقع اخبار این شبکه غیرمستند و غیر قابل باور است. با این که تولیدی هم هست. در نهایت مخاطبان دارای سواد رسانه ای، از تولیدات فضای مجازی فاصله گرفته‌ و می گیرند.

برخی از کارشناسان معتقدند فضای مجازی در بسیاری از کشورها برای ارتباطات میان افراد و اشخاص استفاده می شود اما متاسفانه فضای مجازی در کشور ما جایگزین رسانه‌ها گردیده است که دراین قالب، خبر، گزارش و تحمیل نظرات به مخاطبان صورت می‌پذیرد. شماری از کارشناسان حوزه ی مطبوعات معتقدند نشریات و رسانه های مکتوب در مراکز استان ها از جمله  قم دچار اشتباهاتی هستند که در صورت تداوم آن بدون شک به شدت زیانبار است و آن  این که به جای ایجاد  خلاقیت، ابتکار در تولید مطالب و حتی به اصطلاح کپی پیست با ذکرمنابع از خبرگزاری های معتبر به سرقت ادبی روی آوردند و مطالب  دیگران را دریافت و در رسانه‌ها و مطبوعات به نام خویش ثبت می نمایند. تردیدی نداریم که این حرکت به سرعت شناسایی و آثار منفی آن هویدا می شود. این حرکت در صورت تکرار و تداوم یکی از فاجعه بار ترین حرکت غیر حرفه‌ای و غیر منطقی در حوزه ی مطبوعات و رسانه‌ها تلقی می گردد. تصور می‌کنیم نظارت مستمر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ادارات کل آن وزارتخانه در استان ها و همچنین تشکل های صنفی مطبوعات باید با چنین پدیده‌ای مبارزه و مدیران مسئول این دسته از نشریات را متنبه و آگاه ساخته و از عواقب ضد اخلاقی آن بر حذر دارند. در خاتمه و در این مقوله باید خاطر نشان کرد که این دسته از افراد همان سوداگرانی هستند که فرهنگ و هنر را به درهم و دینار فروختند. در اینجا باید این پرسش را مطرح کرد که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی برای توسعه و گسترش مطبوعات و فعالیت بدون دغدغه ی آن ها چه اقدامی می کنند؟

نمایندگان بر اساس قانون موظف اند در همه ی امور کشور نظارت، تحقیق و تفحص کنند. منتخبان مردم به عنوان نمایندگان آنان در حوزه ی انتخابیه ی خویش برای جابجایی یک نیرو معمولی  با مدیران به مقابله می پردازند اما برای احیای یک یا چند رسانه ی مکتوب گام موثری بر نمی دارند اما اگر رسانه ای اهداف و خواسته های آن ها را تامین کند جانش را هم برای آن  نثار می کنند. در این بین رسالت مطبوعات این است که به اصلاح این دست  از نمایندگان بپردازند و مردم را هوشیار کنند تا کار و کاسبی آنان را تعطیل نمایند به هر تقدیر نشریات محلی یکی از گروه های مهم مطبوعاتی کشور به حساب می آیند. چرا که این ها هستند که به انعکاس و بازتاب  نیازها و مشکلات زندگی مردم منطقه یا محله ی خویش می پردازند اما با کمال تاسف در کشور ما مطبوعات محلی چندان مورد توجه نیستند.

سید محمدحسین دریاباری

چاپ شده درروزنامه گویه شماره1266دوشنبه21خرداد 1398 شمسی

  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد