آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

اجتهاد چیست و مجتهد کیست ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

درس نهم

اجتهاد چیست و مجتهد کیست ؟

در درس هشتم مسأله تقلید در فروع دین مطرح گردید که چکیده آن مبحث این است که اخبار و احادیث رسیده از سوی امامان معصوم علیهم السلام نشان می دهد که تقلید در فروع دین بلامانع و حتی واجب و لازم است . بر همین اساس فقیهان نامدار در کتب خویش مسأله اجتهاد و تقلید را در ابعاد وسیع مطرح کرده و پیرامون آن بطور مبسوط و گسترده به نقد و کنکاش پرداختند در این درس تلاش شده است این موضوع یعنی" اجتهاد چیست و مجتهد کیست ؟ " مورد بحث و بررسی قرار گیرد . البته در کتب مفصل و معتبر بر اساس برداشت و دیدگاه فقیهان درباره حوزه اختیارات مجتهد و فقیه بحث شده است . که در اینجا به طور گذرا اشاره ای بدان می شود زیرا مباحث مربوط به آن طولانی است و از حوصله این مختصر خارج است . همه ی فقیهان اجمالا ولایت فقیه را در کتب خویش پذیرفته اند و اختیاراتی را نیز برای او قائل شده اند شماری از فقهاء اختیارات ولایت فقیه را در امور حسبیه خلاصه کرده و گروهی دیگر پا را فراتر نهاده و اختیار فقیه را مطلقه می خوانند مانند ولایت پیامبر و ائمه معصومین (ع) بر مردم و جمعی ولایت مطلقه را در چارچوب قانون اساسی مدون در حکومت اسلامی می پندارند. بهر تقدیر ولایت بر فقیه و داشتن اختیارات را همه ی فقیهان و صاحبنظران پذیرفته و برای اثبات آن دلائلی ارائه کرده اند که ما از ذکر آن در این مختصر معذوریم . موضوع این درس و برخی از درسهای پیشین ارتباط تنگاتنگ و نزدیک با اصول عقائد ندارند . بلکه ما به خاطر روشن شدن گوشه هایی از مسایلی که اندک تناسبی به اصول عقاید و آموزش آن داشتند به طرح و بحث آنها مبادرت ورزیدیم . قبل از آنکه بحث اساسی در باره موضوع فوق آغاز گردد نخست باید معنی واژه اجتهاد و مجتهد را روشن ساخت و نگاهی اجمالی به تاریخ انداخت و دریافت که این واژه از چه زمانی بر روی زبانها و در جامعه راه یافته اند .

واژه "اجتهاد " از باب افتعال است از ماده "جهد " گرفته شد. این واژه در فارسی و عربی به معنی کوشش یا تلاش کردن ، با بصیرت شدن در امور و آگاه شدن آمده است . اما در اصطلاح فقها ء معنی دیگری دارد . " اجتهاد " استنباط مسائل شرعی از قرآن و احادیث معنی شده است . برخی از کتب معتبر واژه اجتهاد را در لغت " تحمل نمودن مشقت و رنج فراوان معنی کردند . ارباب فن تعاریف دیگری از آن هم ارائه داده اند . آخوند خراسانی از قول حاجبی و علامه دو تعریف زیر را برای واژه اجتهاد نقل کرده که دانستن آن خالی از فایده نیست . کلمه اجتهاد در اصطلاح فقیهان بکار گرفتن تمام وسع ، توانایی و قدرت در بدست آوردن احکام شرعی را می گویند .

اجتهاد عبارتند از : ملکه و نیرویی که بواسطه آن بر استنباط احکام شرعی فرعی اقتدار حاصل شود ، بطوریکه از اصول بتواند بالفعل یا بالقوه قریبه فرع را استنباط و استخراج کند . واژه "جهاد " و سایر مشتقات آن ظاهرا 41 بار در قرآن کریم بکار گرفته شده است . اما ظاهرا باب افتعال از ماده "جهد" در این کتاب آسمانی به چشم نمی خورد بر اساس نوشته "الکاشف " جهاد و دیگر مشتقات آن " 68" مورد در نهج البلاغه آمده است . کلمه "اجتهاد " نیز 9 بار در این کتاب بزرگ بکار رفته است . از صدر اسلام تا به امروز یک واژه کم و بیش مرادف کلمه "فقه" بوده است و اکنون نیز این ترادف و همسویی ، معمول و آشکار است . آن کلمه ی " اجتهاد " است . امروز در میان ما کلمه فقیه و مجتهد مرادف یکدیگرند .

همانطوریکه گفته شد "اجتهاد " از ماده "جهد" بضم جیم به معنی منتهای کوشش است . از آن جهد به فقیه مجتهد گفته می شود که باید منتهای تلاش و جهد خود را در استخراج و استنباط احکام بکار ببرد . با توضیحات فوق لازم شد تا معنی و مفهوم استنباط هم تشریح و تبیین شود . کلمه " استنباط " از ماده "نبط" مشتق شده است . . " نبط" به معنی استخراج آب از زیر زمین است . گویی فقیهان کوشش و سعی خویش را در استخراج احکام تشبیه کرده اند به عملیات مغنیان ، زیرا مغنیان آب زلال و گوارا را از لابلای خروارها خاک بدست می آورند آنها نیز آب زلال احکام را از لا بلای هزاران مسایل بطور شفاف ظاهر و آشکار می نمایند . اکنون این سؤال در اینجا مطرح است که آیا مجتهد همه احکام را باید بالفعل بداند و برای آن دلیل ارائه نماید یا صورت دیگری هم برای مجتهد قابل تصور است ؟ در پاسخ به چنین سؤالی باید گفت : جمعی از علماء و صاحب نظران عقیده دارند که مجتهد می تواند . به دو صورت تصور گردد . نخست اینکه فردی بخش عظیمی از احکام را با دلایل لازم و با ملکه ای که در وجود او پدیدار گردید استنباط می کند که در این صورت فرد مزبور را مجتهد مطلق می نامند . دوم فردی برای برخی از احکام دلایل کافی را یافته و ملکه استنباط بعضی از احکام را بدست آورده و شماری دیگر را نمی تواند با دلایل لازم استنباط کند در این صورت چنین شخصی مجتهد متجزی است . تفاوت متجزی و مطلق این است که متجزی کسی است که برای او ملکه یا ملکات محدود و کمی وجود دارد . بر خلاف مجتهد مطلق که برای او توان ، نیرو یا ملکه و ملکات زیادی وجود دارد . بنابراین نمی توان گفت متجزی دارای ملکه نیرومندی می باشد . بنابراین تفاوت در کمیت است نه کیفیت .

                  اجتهاد از دیدگاه قرآن و حدیث

گروهی از علماء دلایلی را ارائه می نمایند که نشان می دهد تحصیل اجتهاد و راهیابی به این درجه واجب کفایی است . قبل از آنکه به اصل مسأله پرداخته شود ضروری است معنی واجب کفایی و واجب عینی برای خوانندگان تشریح شود . واجبات به انواع گوناگون تقسیم می شوند . یکی از تقسیمات واجبات این است که شماری از آن عینی است و تعدادی دیگر کفایی . واجب عینی به آن دسته از واجبات گفته می شود که بر هر کس به خصوص و جدا جدا واجب باشد ، مانند ، روزه و زکات . ولی واجب کفایی عبارت است از آن چیزی که بر عموم مسلمانان واجب است که کاری معین را انجام دهند . انجام کار مورد نظر توسط یک یا چند نفر ، وجوب از عهده دیگران ساقط می گردد . مانند ضروریات اجتماعی از قبیل پزشکی ، سربازی ، قضاوت ، افتاء ، زراعت ، تجارت و نیز از این قبیل است امر تجهیز اموات که بر عموم واجب ولی با تصدی بعضی از مسلمانان از دیگران ساقط می شود . علماء تحصیل اجتهاد را واجب کفایی می دانند و برای نفوذ اجتهاد و حجیت فتوی و نیز صحت تقلید به آیه قرآن و احادیث و نیز سیره عملیه عقلا استدلال کرده اند که به چند نمونه از آن بشرح زیر اشاره می شود

نخست اینکه می گویند آیه "نفر" تفقه در دین که شامل اجتهاد و تحصیل علوم دینی و همچنین نقل روایت می شود را واجب کرده است . البته آیه فوق اخبار منذرین را که شامل تقلید و دریافت روایت می شود را نیز در بر دارد . بدین معنی که دسته ای کسب دانش نمایند و دسته دیگر علوم و مفاهیم دینی را حجت بدانند و از این گروه دریافت کنند . بنابراین آیه مزبور وجوب کفایی اجتهاد و نیز وجوب تقلید را فهمانده است .

دوم اینکه قول امام علیه السلام که فرمود : یا ابان اجلس فی المسجد و افت للناس فانی احب ان یری فی اصحابی مثلک : مفهوم این حدیث براحتی حجیت فتوی را اثبات می کند . و می فهماند که عمل شنوندگان بر اساس فتوی مطلوب است .

سوم اینکه سیره عملی عقلایی مبتنی بر عمل به قول اهل خبره و مطلع در هر علم و فن بوده است . اکنون نیز این امر باقوت بیشتر جریان داشته و دارد و قبول حرف متخصصان و کارشناسان لازم است بدون اینکه دلیلی از آنها مطالبه شود .

            واژه فقه در قرآن ، حدیث و اصطلاح فقهاء

پس از آنکه معنی و مفهوم اجتهاد و مجتهد روشن گردید ، لازم است این نکته برای خوانندگان هویدا و آشکار شود که کلمه فقه در قران ، حدیث و اصطلاح فقها به چه معنی آمده است ؟و تاریخ پیدایش آن به عصر کدام امام معصوم برمی گردد ؟واژه (( فقه و تفقه )) در قرآن کریم و احادیث فراوان بکار رفته است .این واژه در هر کجا که استعمال گردید .فهم عمیق و ژرف ، هم با آن همراه است .در قرآن مجید آیه (( نفر)) تفقه در دین را ضروری می شمارد و می فرماید چرا از هر گروهی یک دسته کوچ نمی کنند تا در امر دین بصیرت کامل پیدا شود و پس از بازگشت ، مردم خود را اعلام خطر نمایند .باشد که از ناشایستها دوری و حذر نمایند .در همین درس گذشت شماری از علماء بر پایه (( نفر)) (( تفقه)) در دین که شامل اجتهاد و تحصیل علوم دینی می شود را واجب کفایی خوانده اند .در حدیث شزیف آمده است که رسول خدا فرمود (( من حفظ علی امتی اربعین حدیثا" بعثه الله فقیها عالما )) یعنی هر کس چهل حدیث بر امت من حفظ کند خداوند او را فقیه و عالم محشور میکند که علما ء در زمانهای متلف بنا به تشخیص و سلیقه خود چهل حدیث گردآوری و آن را مورد تشریح و توضیح قرار دهند و نام چهل حدیث بر آن بگذارند.

فقه در لغت به معنی فهم عمیق آمده است .فقها نیز (( فقیه )) را اینگونه تعریف کردند چون اطلاعات و آگاهی انسانها درباره امور و پدیده ها ی جهان می تواند به دو صورت بوده باشد .گاهی اطلاعات و معلو مات ما درباره چیزی  عمیق و ریشه دار است و گاهی اطلاعات و معلومات ما در اطراف اشیاء و پدیده ها ی جهان سطحی و فشرده است .بنا بر این آنچه که مورد توجه فقه و فقها می باشد ، فهم عمیق و ریشه دار از مسائل است .از مجموع آن می توان این استنباط و برداشت را نمود که نظر اسلام این است که مسلمانان اسلام را در همه شوؤن عمیق و از روی بصیرت درک کنند . البته هنگامی که تفقه در دین و یا مطالبی از این دست به میان می آید مفهومش این است تفقه مورد عنایت و توجه اسلام شامل همه شوؤن اسلامی است . اعم از اصول اعتقادات اسلامی ، اخلاقیات ، تربیت اسلامی ، اجتماعات اسلامی ، عبادات اسلامی ، مقررات مدنی و آداب خاص اسلامی در زندگی فردی و اجتماعی .ولی آنچه که در مورد مسلمانان از قرن دوم به بعد درباره کلمه فقه مصطلح شد قسم خاصی است که می توان آن را فقه الاحکام و فقه الاستنباط خواند . و این فقه عبارت است از فهم دقیق و استنباط عمیق مقررات عملی اسلامی از منابع و مدارک مربوطه . در اصطلاح قرآن و سنت "فقه" علم وسیع و عمیق به معارف و دستورهای اسلامی است و اختصاص به قسمت و بخش خاصی ندارد و به تدریج و با گذشت زمان این واژه یعنی فقه توسط فقهاء اختصاص به "فقه الاحکام " پیدا کرده است . استاد مطهری عقیده دارد که علماء تعالیم اسلامی را به سه دسته تقسیم کردند . چکیده نظر ایشان به شرح زیر است.

الف – معارف و اعتقادات – یعنی اموری که هدف از آنها شناخت و تقویت ایمان و اعتقاد است . این امور به قلب ، دل و فکر مربوط است . مانند مسائلی که مربوط به مبدأ و معاد ، نبوت ، روح ، ملائکه و امامت می باشد .

ب- اخلاقیات و امور تربیتی – یعنی اموری که هدف از آن ها این است که به انسانها بیاموزد که از نظر خصلتهای روحی اینگونه باشد و آنگونه نباشد . مانند تقوی ، عدالت ، سخاوت ، صبر ، رضا و غیره

ج- احکام و مسائل عملی – یعنی اموری که مقصود از آن این است که انسان در خارج عمل خاصی انجام دهد و یا عملی که انجام می دهد اینطور باشد و آنطور نباشد . و به عبارت دیگر مقررات و قوانین موضوعه فقیهان اسلام کلمه فقه را در مورد قسم اخیر یعنی بند جیم اصلاح کرده است .

احتمال دارد این امر به این دلیل باشد که در صدر اسلام آنچه که مورد توجه بوده و مردم هم از آن سئوال و پرسش زیاد به عمل می آورند ، همان مسایل عملی بوده است . از اینرو کسانی که تخصصشان در این رشته بوده به عنوان فقها ، شناخته شده اند .

        چه علومی در دست یابی به اجتهاد دخالت دارد ؟

جمعی از فقیهان اسلامی در کتب خویش موضوعی را مطرح نمودند و آن اینکه یک قاضی ، مجتهد و یا فقیه چه علومی را لازم است بداند تا به درجه اجتهاد نایل شود . برخی این مطلب را در مبحث قضا ، مطرح نمودند و برخی در جای دیگر ، آن دسته که در مبحث قضا ، مطرح کردند به این دلیل است که آنها عقیده دارند قاضی باید مجتهد باشد و به علم خویش عمل نماید . و جمعی چنین عقیده ای را ندارند به هر تقدیر همه بر آنند که مجتهد باید بر شماری از علوم که شرح آن خواهد آمد تسلط و آگاهی داشته باشد . زیرا در این صورت است که می تواند در منابع فقه که بزودی شرح آن خواهد آمد به تحقیق و تکاپو ، جهت یافتن مسایل فقهی بپردازد . برای فقیه لازم است علوم و دانش زیادی را بعنوان مقدمه فقاهت تسلط و آگاهی پیدا کند .

1-علم کلام ، علم کلام درباره باری تعالی و صفات جلال و جمال او و همچنین عدل و حکمت خدای سبحان بحث می کند . مباحث مربوط به نبوت و عصمت پیامبران و نیز عصمت امامان در این علم مورد بحث قرار گرفت . مباحث مربوط به معاد و زندگی در سرای جاوید و همچنین مسایلی از این دست در این دانش بتفصیل مطرح شده است . بر هر کس که اندیشه فقاهت بر سر دارد آن بخش از مباحثی که پایه و اساس اعتقادی است را باید با دلیل تفصیلی آموخته و بداند افزونتر از آن از شرائط اجتهاد و فقاهت به شمار نمی رود .

اگر چه شماری از اندیشمندان عقیده دارند فقیه افزونتر از آنچه که بدان تصریح شد را باید بداند یعنی باید مباحث جواهر ، اعراض و شماری از شبهادت مطروحه را که متکلمان مورد بحث و کاوش قرار داده اند تسلط داشته باشد .

2- ادبیات عرب ، قرآن کریم و احادیث شریف که از منابع فقه بشمار می روند – بزبان عربی هستند بدیهی است دانستن ادبیات حداقل در حدود متعارف ضروری است در غیر این صورت استفاده از قرآن و حدیث به عنوان دو منبع محکم فقه ممکن و میسر نیست . هنگامی که ادبیات عرب گفته می شود مراد این است که فقیه باید نحو ، صرف ، لغت ، معانی ، بیان و بدیع را در حدود متعارف بداند .

3- تفسیر قرآن ، بر فقیه لازم است قرآن را بعنوان نخستین منبع فقه بنگرد و برای دست یابی به هر مسأله ای ابتدا بدو مراجعه کند بنابراین آگاهی اجمالی به علوم تفسیر برای فقیه ضروری است .

4- علم منطق – علم منطق از جمله علومی است که فقیه باید بر آن آگاهی و تسلط داشته باشد هر دانشی که در آن استدلال بکار رفته باشد نیازمند به منطق است علم فقه و اصول آن مملو از استدلال است بنابراین فقیه باید کم و بیش به قواعد کلی علم منطق اطلاع داشته باشد

5- علم رجال و علم حدیث : این دو علم از علومی هستند که فقیه باید آندو را بخوبی بشناسد علم رجال یعنی راوی شناسی و علم حدیث یعنی متن و مضمون حدیث را شناختن . بنابراین فقیه با هر دو ارتباط تنگاتنگ دارد . اجمالا باید دانست که احادیث را آنگونه که در کتب حدیث نقل گردید نمی توان قبول کرد بلکه باید مورد نقادی قرار گیرد علم رجال برای نقادی و بررسی اوضاع اسناد احادیث اختراع شده است . اینکه گفته می شود فقیه باید حدیث شناس هم باشد بدین جهت است که احادیث از اقسام گوناگون و مختلف برخوردار است . بنابراین بر فقیه لازم است که اقسام مختلف حدیث را شناخته و بر اثر ممارست زیاد با زبان حدیث آشنا گردد .

6- علم اصول فقه : اصول فقه مانند علم منطق یک علم دستوری است ، همانطور که منطق مقدمه و دستور برای فلسفه بشمار می رود علم اصول فقه هم مقدمه برای فقه محسوب می شود . بر هر فقیهی لازم است علم مزبور را بعنوان مهمترین مقدمه فقه آموزش ببیند . علم اصول فقه از جمله علوم ابتکاری مسلمانان بشمار می رود علم فوق در حقیقت علم دستور استنباط است . این دانش روش درست استنباط کردن از منابع فقه را به فقیه می آموزد .

                           منابع فقه چیست ؟

تا اینجا معنی و مفهوم اجتهاد و واژه فقه و علومی که یک فقیه باید بداند مورد بحث و بررسی قرار گرفت و حالا لازم است این نکته که "منابع فقه چیست " مورد بحث و کاوش قرار گیرد . منابع فقه نزد علماء شیعه باستثنای گروه اندکی که آنها را " اخباری "می نامند چهار تا است . و آن عبارت است از : قرآن کریم ،سنت، یعنی قول، فعل و تقریر پیامبر یا امامان معصوم ، اجماع و عقل . این چهار منبع در علم اصول فقه ادله ی اربعه نامیده می شود به همین جهت دانشمندان علم اصول می گویند : علمشان درباره ادله چهار گانه بحث می کند . از صدر اسلام مسلمانان براغی استنباط احکام در درجه نخست به قرآن مجید رجوع کرده و می کنند . اما تقریبا مقارن ظهور صفویه در ایران ، اندیشه ای شکل گرفت و بر اساس آن فرقه ای ظاهر شدند که حق رجوع مردم عادی به قرآن مجید را ممنوع دانسته ، و مدعی شدند که تنها پیامبر و امامان حق رجوع به قرآن دارند . دیگران باید به "سنت" یعنی اخبار و احادیث مراجعه نمایند . این دسته رجوع به عقل و اجماع را نیز مجاز ندانستند . استدلال آنها برای این امر آن بود که اجماع ساخته و پرداخته اهل سنت است و عقل هم جایز الخطاء است . این گروه "اخباریان " نامیده شده اند . بهرحال منابع فقه چهار تا است که شرح آن بطور فشرده در ذیل خواهد آمد .

1- قرآن مجید : بدون تردید قرآن مجید نخستین و مهمترین منبع احکام اسلامی است . باید دانست که آیات قران اختصاص به احکام و مقررات عملی ندارد . در قرآن صدها مسأله گوناگون مطرح شده است . ولی بخشی از آنها را مسایل فقهی و فروعات آن تشکیل می دهد . از مجموع شش هزارو ششصد و شصت و شش آیه یعنی در حدود یک سیزدههم به احکام اختصاص یافته است . در خصوص آیات احکام کتابهای زیادی هم به همین عنوان یعنی "آیات الاحکام " توسط علماء شیعه از جمله ملا احمد اردبیلی معروف به مقدس اردبیلی تالیف شده است . علماء اهل تسنن نیز کتابهایی در خصوص آیات الاحکام برشته تحریر در آوردند .

2- سنت : سنت همانطور که قبلا معنی آن گذشت یعنی گفتار ، کردار یا تایید معصوم . روشن است که اگر در سخنان رسول گرامی یک حکمی بیان شده باشد و یا ثابت گردد که پیامبر اکرم عملا مسأله ای را اینطور انجام داده است یا محقق شود که دیگران برخی وظایف دینی را در حضور ایشان به گونه ای انجام می دادند و همان مورد تقریر ، تایید و امضاء عملی ایشان قرار گرفته است بدین معنی که ایشان عملا با سکوت خود بر آن عمل انجام یافته صحه گذاشتند فقیه می تواند به آن استناد کند . درباره "سنت" از نظر کلی بحثی وجود ندارد و می توان گفت مخالفت و اختلافی در بین علماء بچشم نمی خورد . اما اختلافی که در مورد "سنت" وجود دارد این است که آیا تنها "سنت" نبوی حجیت دارد یا "سنت" مروی از ائمه معصومین هم حجت است ؟ اهل تسنن صرفا "سنت" نبوی را حجت می شمارند . از آن جمله احادیث ، حدیث "ثقلین" است .

3- اجماع : اجماع در علم اصول به شیوه های گوناگونی تعریف شده است . اجماع یعنی "اتفاق آراء علماء مسلمین در یک مسأله " . از نظر علما شیعه اجماع از آن جهت حجت است که مستند به قول پیامبر یا امام است . اگر عموم مسلمانان در مسأله ای وحدت نظر پیدا کنند دلیل بر این است که آن نظر را از ناحیه شارع اسلام گرفته اند . زیرا امکان ندارد مسلمانان همگی در یک مسأله از پیش خود وحدت نظر پیدا کنند .

بنابراین اجماع حجت است که کاشف از قول پیامبر یا امام باشد . معنی این سخن آن می شود که اگر معلوم گردد مسلمانان عصر پیامبر و همینطور پیشوایان معصوم بدون استثناء در مساله ای یک نظر داشته اند علت آن این است که آنها مسأله را از پیامبر و امامان تلقی کرده اند و از دیگران نگرفته اند . از نظر شیعه فقط اجماع علماء معاصر پیامبر یا امام حجت است . و همینطور از نظر شیعه اجماع به خودی خود اصالت ندارد بلکه مشروعیت و حجیت اجماع به این است که کاشف از قول پیامبر یا امام است . اما علماء اهل سنت برای اجماع اصالت قائلند یعنی اگر علماء اسلامی در یک مسأله اتفاق نظر پیدا کنند حتما نظرشان صائب است آنها مدعی اند که بعضی از امت خطاء می کنند و بعضی نه اما ممکن نیست که همه بالاتفاق خطا کنند . از نظر اهل تسنن توافق آراء امت در یک زمان در حکم وحی است آنچه که به آنها القاء می شود حکم خدا است .

4- عقل : از نظر شیعه حجیت عقل بدین معنی است که اگر عقل در جایی یک حکم قطعی داشت ، آن حکم بدین جهت که قطعی و تعینی است حجت است . در اینجا این پرسش در ذهنها خطور می کند که آیا مسایل شرعی در حوزه ی حکم عقل قرار دارد ؟ تا عقل بتواند حکم قطعی درباره ی آن بنماید یا نه ؟ در میان نحله های فقهی اهل سنت یعنی مذاهب حنفی ، مالکی ، شافعی ، و حنبلی ، ابوحنیفه قیاس را دلیل چهارم می شمارد از نظر حنفیها منابع فقه با قیاس چهار تا است . قیاس همان تمثیل منطقی است که مباحث آن در علم منطق مطرح است . اما مالکیها و خصوصا حنبلیها هیچگونه توجهی به قیاس ندارند . ولی شافعیها به پیروی از محمد بن ادریس شافعی حالت بین بین دارند . بدین معنی که بیش از حنفیها به حدیث توجه دارند و بیش از مالکیها و حنبلیها به قیاس . گروه اخباریان شیعه عقل را به هیچ وجه حجت نمی شمارند . از نظر علماء شیعه قیاس به حکم اینکه پیروی از ظن ، گمان و خیال است و اینکه کلمات رسیده شارع مقدس اسلام وافی و کافی است رجوع به قیاس به هیچ وجه جایز نیست .

                              منابع و ماخذ

1- الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه تالیف شهید ثانی زینالدین الجبلی العاملی ناشر مکتب الاعلام الاسلامی تاریخ انتشار (تابستان 1370 چاپ پنجم ) .

2- اصول الفقه جلد 2-1- 3-4- مولف شیخ محمد رضا مظفر ناشر موسسه اسماعیلیان قم چاپ سوم تاریخ انتشار رجب 1408 قمری .

3- آشنایی با علوم اسلامی اصول فقه تالیف استاد مرتضی مطهری انتشارات صدرا چاپ و صحافی چاپخانه سپهر تهران .                                                                                            سید محمد حسین دریاباری

      این درس ها درتهران هیات مکتب التوحید متوسلین به موسی بن جعفر علیهما السلام گفته شده است تاریخ تدریس سالهای 1371 و1372 بوده است

گفت گوی اختصاصی تبیان با اسماعیل نجار استاندار کردستان پیرامون م

گفت گوی اختصاصی تبیان با اسماعیل نجار استاندار کردستان پیرامون مسایل فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی استان کردستان

ü    تبیان : شما به عنوان عالی ترین مقام اجرایی دولت در استان کردستان وضعیت عمومی استان را به لحاظ فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی چگونه توصیف و ارزیابی می نمائید ؟

ü    پاسخ : شماسؤال  بسیار جامع ، کامل و فراگیری را  مطرح کردید که اگر بخواهم به تمام زوایای آن بپردازم نیاز به ساعت ها وقت است . در کل باید نگاه بکنیم که قبل از انقلاب کجا بودیم و هم اکنون کجا هستیم . مشکلات و مسایلی که بعد از پیروزی انقلاب گریبانگیر کردستان شد را هم باید مورد توجه قرار داده و لحاظ کنیم . در مجموع اگر این ها را از گذشته ، یعنی قبل از انقلاب و وضع موجود را با هم مقایسه کنیم ، اصلاً قابل مقایسه نیست چنین قیاسی قیاس مع الفارق است . رژیم گذشته در تمام ابعاد رژیم . به  انحاء مختلف نمی خواست منطقه رشد کند و توسعه ی لازم را پیدا کند . ولی نظام مقدس جمهوری اسلامی ، پس از استقلال اراده اش بر این تعلق داشت که این منطقه رشد و توسعه ی مناسب ودر شان را پیدا کند . متاسفانه عوامل بیگانه مانع توسعه و رشد این استان در بدو پیروزی انقلاب شدند و هم چنان در گوشه و کنار شیطنت می کنند . این ها اهدافی را در ذهن و فکر دارند ،که توسعه و رشد استان را مانع رسیدن به اهداف خویش می بینند  . الحمد الله والمنه ما الان در تمام ابعاد رشد چشمگیری داریم . در بسیاری از شاخص ها استان کردستان با میانگین کشوری برابر بوده یا فراتر رفته است . امروز استان کردستان از هر لحاظ وضعیت مطلوب را داراست . آهنگ توسعه ی همه جانبه از رشد چشمگیر برخوردار است که قطعاً تصدیق می کنید و مردم بزگوار استان هم این را می ببیند . در بخش عمران سابقه نداشته است که این چنین آهنگ بالا باشد. البته این رشد در تمام ابعاد قابل ملاحظه است  .

ü    تبیان : کارشناسان اجتماعی بر این باورند که مشکلات اجتماعی در کردستان بالا بوده و عوامل متعددی در افزایش آن نقش دارند از جمله فقر و بیکاری و افزایش مواد مخدر ، ظاهراً در گذشته این پدیده در استان نسبت به سایر نقاط کشور کمتر بوده و بویژه طلاق که متاسفانه آمار آن نگران کننده است ، جنابعالی طرح یا برنامه جهت کاهش این بلای خانمان سوز داشته و دارید ؟

ü    پاسخ  این نکته ای که شما بیان می کنید در مجموع یک قضاوت غیر منصفانه است . به هر حال مسایل اجتماعی عوامل گوناگون دارد ، باید همه ی آنها را ملاحظه  کرد و بعداً نتیجه گرفت . بگذارید ابتدا به بحث مواد مخدر بپردازم که ما نیز در این زمینه نگرانی فراوان داریم ، نسبت به گذشته استان را آلوده می دانیم . درگذشته استان کردستان استانی بسیار پاک بود . حتی از شهرستان های استان تعداد افراد معتاد به مواد مخدر به عدد انگشتان دست هم نمی رسید . در سطح کشور برای مهار این پدیده ی خانمان سوز بیش از 3500 شهید دادیم که این رقم رقم کمی نیست و بسیار قابل توجه است . بسیاری از نیروهای کارآمد و فرماندهان عزیز در مبارزه با این پدیده شوم به شهادت رسیدند تا آنجایی که من اطلاع  دارم قریب ده نفر از نیروهای استان کردستان  در مبارزه با مواد مخدر به شهادت رسیده اند  . با اینکه این مبارزات بطور گسترده وجود دارد باز هم این پدیده ی شوم را در حال توسعه و گسترش می بینیم ، این نگرانی را همان طور که عرض کردم ما داریم . حال باید ببینیم عوامل آن چیست ؟ آیا مربوط به استان است ، بدین معنی که عواملش در استان است ، یا این عوامل به کل کشور برمی گردد . یا بیگانگان در پخش و گسترش این پدیده ی نقش دارند  . چون این ها  در عرصه ی اقتصاد ی و نظامی نتوانستند خدشه ای به نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد کنند ، به پخش و توزیع مواد مخدر ، برای ضربه زدن به نیروی انسانی ما روی آوردند . بنابراین عوامل بیگانه در این مسأله بسیار مؤثرند . وقتی که هشتاد میلیون دلار در مجلس امریکا برای مبارزه با جمهوری اسلامی تصویب می شود ، این نکات هم در آن نهفته است . یکی از راههای مبارزه ی آنها با جمهوری اسلامی گسترش مواد مخدر و از بین بردن نیروی انسانی کشور ماست . راه دیگر مبارزه با کشورمان _ با آن مقدار کلان بودجه مصوب _ از طریق فرهنگی است .

ü    تبیان : از بیانات شما می توان برداشت کرد که کشورهای غربی نه تنها در زمینه ی مهار مواد مخدر به جمهوری اسلامی کمکی نمی رسانند ، بلکه بیشتر ین نفع را هم می برند ، زیرا کشور ما نقطه ی اتصال قاچاقچیان به اروپا است . در مبارزه ی ما برای کنترل مواد مخدر بخشی از نفع آن به کشور ما برمی گردد الباقی منافع به اروپا و غرب باز می گردد . آیا نمی توان راهی را پیش بینی کرد که کشورهای غربی کمک بیشتری در کنترل مواد مخدر به ما کنند یا ما کاری به قاچاقچیان نداشته باشیم تا کشورما و جوانان ما از گزند آنها درامان  بمانند ؟ مباحث در خصوص این موضوع بسیار فراوان و گسترده است . مقامات ارشد جمهوری اسلامی بانگاه عمیق به مسایل هم به لحاظ دینی و هم به لحاظ انسانی در این خصوص اتخاذ تصمیم می نمایند . برای ما همه ی انسان ها کرامت دارند و باید در کمال سلامت زندگی کنند . وقتی که امریکا به افغانستان حمله کرد و دولت حامد کرزای مستقر شد یکی از بحث ها این بود که کشت جایگزین به جای خشخاش در نظر گرفته شود ، نه تنها کشت جایگزین برای خشخاش نیامد ، بلکه کشت خشخاش چندین برابر افزایش یافته است .. ؟ ما همسایه ی افغانستان هستیم و یکی از مسیرهایی هستیم که قاچاقچیان مواد را از آن  عبور می دهند و می برند . با اینکه این همه مبارزات هم انجام می شود . اما موضوع فعالیت سوداگران مرگ در کشور ما ، یک فعالیت ضد حاکمیت است . این امر برنامه ریزی شده است . جمهوری اسلامی برای حفاظت و صیانت از جوانان و همه ی مردمش مبارزه می کند ، مبارزه هم باید با مصرف کننده باشد و هم با تولید کننده و هم کسانی که آن را حمل و نقل و وارد می کنند . یک بحثی در مورد معتادان است که آیا معتادان بیمارند یا مجرم ،  نگاه متفاوت است من اعتقادم این است که معتاد مجرم است . در هر صورت دولت جمهوری اسلامی در درمان و سالم سازی این ها اهتمام جدی دارد .

ü    تبیان : اگر چه در سؤال پیش به موضوع طلاق اشاره شد اخیراً خبرگزاری ایونا گزارش داده 60 درصد متقاضی طلاق زنان هستند علت و ریشه این چه می توان باشد ؟

ü    پاسخ  : طلاق موضوعی است علل و عوامل گوناگون دارد باید آسیب شناسی کرد . تا دریافت علت افزایش یا کاهش آن در مقاطع چیست ؟ در این امر مسایل زیادی نقش دارند . یکی از چیزهایی که در نهاد مقدس خانواده بسیار حائز اهمیت است این است که در بدو ازدواج دقت لازم در زمینه ی کفوء بودن انجام شود ،متأسفانه تمام بلاهایی که گریبانگیر جامعه ، بالاخص جوامع اسلامی ، می شود این است که می بینی از مردم از احکام نورانی اسلام کمتر بهره می گیرند ، وقتی که اسلام می فرماید  زن و مرد باید کفو یکدیگر باشند در همه ابعاد چه فرهنگی ، اجتماعی و چه اقتصادی ، این نگاه کم رنگ شده باید به این موضوع توجه کرد و نگاه به موضوع را تغییر داد . نارسایی اقتصادی مؤثر است که دولت جمهوری اسلامی نهایت تلاش را در این بخش دارد انجام می دهد . مسایل اقتصادی هم می تواند بخشی از عامل طلاق و جدایی باشد . الان الحمد الله بسترکار در این زمینه فراهم است . اگر کارهایی که در حال انجام است به ثمر بنشیند من معتقدم مسأله ی اشتغال حل می شود این امر می تواند در کاهش طلاق مؤثر باشد .همچنین تأمین مسکن یکی از عوامل مؤثر می تواند باشد که در دولت نهم اقدامات مؤثری انجام شود گامهای اساس برداشته شده است .

ü    تبیان : شما علل افزایش طلاق را ( چه از سوی مرد یا زن درخواست شود ) کفو نبودن یا نابسامانی اقتصادی و پاره ای از مسایل اجتماعی مانند اعتیاد ارزیابی می کنید ؟

ü    پاسخ  : هم کفو نبودن بخشی از مسایل مربوط به شکل گیری طلاق است . هزینه های غیر ضروری در زندگی مساله را تشدید می کند ، عدم گذشت در زندگی بسیار موجب دردسر است ، قانع نبودن در زندگی هم چنین ، مولا امیر المؤمنین می فرماید : بزرگترین ثروت قناعت است . متاسفانه ما در زندگی کمتر به آن توجه می کنیمدر روند زندگی باید اهم فی الاهم مورد عنایت قرار گیرد .  من اعتقادم این است که مثلاً تلویزیون بزرگ به عنوان یک ابزار هرگز بد نیست اگر کسی از راه حلال پول زیادی بدست آورده و تمکن مالی هم داشته باشد و بهترین نوع آن را بخرد ایرادی ندارد ، اما زندگی این نیست . اصل زندگی و  محور زندگی ، آرامشی است که دو تا همسر می توانند در کنار هم بدست آورند . قرآن نتیجه زندگی دو همسر را لتسکنو ا الیها می خواند . این مهم است که قرآن این لفظ « لتسکنو ا لیها  » را بکار می برد . آن مهم است نه تلویزیون و سایر ابزار و امکانات زندگی ، چرا که می توان با ساده ترین ابزار و امکانات زندگی ، بهترین زندگی را فراهم کرد یا بالعکس . این نگاه را مسؤلان فرهنگی ما باید برای جوانان ما بویژه جوانانی که تصمیم به ازدواج دارند  ترسیم نمایند .

ü    تبیان : به نکته ای بسیار مهم اشاره کردید ، چیزی که هم اکنون در جامعه در جریان است و به اشکال گوناگون ، خواسته یا ناخواسته روی آن تبلیغ می شود و همه ی افراد هم به سمت و سوی آن ترغیب می شوند و شاید بسیاری از فیلمها روی آن ، تاثیر بگذارند . آن مساله مساله ی « چشم و هم چشمی » است . شاید بتوان دهها عوامل اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی را در توسعه و گسترش این فرهنگ دخیل دانست راه مبارزه با آن چیست که خانواده های مختلف را با آن درگیر نکند ؟

ü    پاسخ : متاسفانه چشم  هم چشمی آفت زندگی است . همان طوری که قبلاً گفتم ما باید بگردیم و ببینیم که آرامش زندگی کجاست ؟ زیبائی زندگی کجاست ؟ نشاط زندگی از چه چیزی پدید می آید ؟ وقتی زن و شوهر در کنار هم هستند و احساس آرامش می کنند که اخلاق و آموزهای دینی را رعایت کنند این امر موجب تحکیم بنیاد خانواده می شود . آیا آرامش و لبخند فرزند را می توان با چیزی معاوضه کرد ؟ آیا می توان قد و قامت رعنای یک جوان در خانواده را با دنیا ، پول و ثروت معاوضه کرد ؟ به هر حال زندگی ،  پول  ، مادیات و اقتصاد نیست . بهر تقدیر عزیزان فرهنگی باید جامعه ی سالم را تبیین و ترسیم کنند . زندگی شیرین و سالم را تشریح  کنند که متاسفانه در این بخش کم کار صورت می گیرد . البته می شود گفت که بسیاری از ماها هم شاید مقصر باشیم ، افرادی که الگو هستند ، مرجع هستند ،  هم می توانند بگویند و الگو برای دیگران باشند . متاسفانه الگو ها هم کم و بیش در جامعه عوض شده اند  ، این هم بر حجم مشکلات افزوده است .

ü    تبیان : جامعه ی ما از اقشار فرهنگی و متنوع و تاثیر گذار مانند دانشگاهیان ، معلمان ، هنرمندان بویژه روحانیان برخوردار است از سوی دیگر کشور ما در دنیا از بیشترین نیروی جوان برخوردار است . همان طوری که جوانان نیروی محرکه ی چرخهای کشور در عرصه های مختلف اند در صورتی که اگر درست از آن نیروها و استعدادها بهره گیری نشود ، امکان هدر رفتن و تلف شدن آن هم هست ، شما از روحانیت استان کردستان به عنوان قشر فرهنگی ، مردم گرا و  آمیخته با مردم و قشری تاثیر گذار در عرصه دین و اجتماع ، اولاً فعالیت ها ی گذشته آنها را چگونه ارزیابی می کنید و ثانیاً  چه انتظاراتی در آینده از آنها داری ؟ پاسخ : روحانیت رسالت بسیار سنگینی را در جامعه بر عهده دارند . در حدیث آمده « العلماء و رثه الانبیاء »  العلماء وارثان انبیاء الهی هستند . از سوی دیگر آمده «‌اذافسد العالم فسد العالم » ببینید نقطه مقابل را ، این دلیل اهمیت علماء و دانشمندان است . مهمترین رسالتی که روحانیت بزرگوار در جامعه دارند باید مسایل را تبیین کنند ، مسیر زندگی جوانان را برای آنان ترسیم کنند .  قرآن چراغ هدایت زندگی است نباید به خواندن و ثواب خواندن اکتفا کرد . با آیه ی قرآن می شود راه زندگی جوانان را روشن کرد . اول مقوله ی تبیین بود . دوم اینکه خودشان الگو باشند . مثلاً اگر خواستند برای فرزندان خود در خصوص ازدواج اقدام کنند با ساده ترین وضع اقدام کنند . اگر آنان همین ازدواج را با زرق و برق انجام دهند طبیعی است دیگران به حرفشان توجه نمی کنند و اثر بخشی آن کم خواهد شد . اینکه می گوئیم رسالت آنها سنگین است اینجا ست . باید روحانیت در تمامی ابعاد زندگی روشنگر  مردم ، بالاخص جوانان ، باشند .

ü    تبیان : ما تقریباً پیشینه ی شما را داریم و در منطقه حضور فعال داشته اید و با فعالیت روحانیت استان کردستان از نزدیک آشنا هستید . فعالیت گذشته و حال روحانیت استان را که با هدایت نماینده ی ولی فقیه در منطقه کردستان و مرکز برگ اسلامی تحقق یافت چگونه ارزیابی می کنید و چه انتظاری برای آینده دارید ؟

ü    پاسخ : روحانیت بالاخص روحانیت استان کردستان بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به درستی وظایف خویش را انجام داده اند . بیش از هشتاد شهید روحانی بزرگواردر غرب کشور از اهل سنت که 14 تن از آنان از سنندج هستند ( که بزودی یادواره ای هم قرار است برای آنان برگزار گردد ) کم نیست من چندی قبل بخاطر همین یادواره به منزل برخی از شهدا رفتم ، مانند شهید بیانی و از نحوه ی شهادت او دقیقتر مطلع شدم واقعاً متأثر گردیدم . شهادت ایشان شباهتی به شهادت یاران ابا عبدالله الحسین داشت .  وی را در مقابل چشمان  فرزندانش در منزل ، _ که به عنوان مهمان آمدند _ به شهادت رساندند . یا شهید ملا حیدر فهیم که اصرار داشتند تا به امام چیزی بگوید تا از مرگ قطعی نجات یابد ولی وی با رشادت مقاومت می کند و زیر بار ننگ نمی رود تنها اجازه می گیرد دو رکعت نماز بخواند و سپس به شهادت می رسد . ملا محمد ذبیحی و خلاصه زندگی این شهدا سراسر برکت و خیر برای مومنین و مؤمنات در این استان بوده . روحانیانی که در قید حیاتند باید راه آن بزرگواران را در ترویج دین و روشنگری جامعه ادامه دهند  . در کل من نظرم این است که روحانیت کردستان مبلغان بی منت نظامند . رسالت بزرگشان را انجام دادند و نقش خویش را در هدایت جامعه ایفا کردند . مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور که با هدایت و رهبری نماینده ی معزز ولی فقیه در منطقه ی کردستان ایفای نقش می کند در این مدت منشاء خیر و برکات بوده و هستند . مرکز بزرگ  توانست آن نقش کلیدی خود را در انسجام و هماهنگی روحانیت و حل مشکلات آنها به انحاء مختلف به طور مؤثر ایفا کند .

ü    تبیان : نیک می دانید که همه ی مردم بطور اعم و نسل جوان بطور اخص شیفته شعارهای دکتر احمدی نژاد بوده و هستند . ایشان در زمان انتخابات بر حل مشکلات اقتصادی تاکید فراوان داشت ، مسأله ی عدالت یک موضوع اساسی و کلیدی است که ایشان مطرح کرده و مصرند که آن را به اجرا درآورند . یکی از کارهایی که باید انجام پذیرد تا این شعار تحقق یابد افزایش تولید است . در استان کردستان چه کارخانه هایی احداث شد آیا آنچه در گذشته بود بر حجم تولیدات آنها افزوده شده یا نه بالاخره چه کارهایی در دست اقدام است ؟

ü    جواب : سؤالات مطرح شده جامع و طولانی است پاسخ چند سطری و کوتاه نمی تواند جواب مناسب  باشد . اما با در نظر گرفتن گذشته ، حال و آینده بسیاری از ابهامات روشن می گردد. در گذشته استان دارای چند کارگاه کوچک موزائیک سازی و امثال آن بوده است ، ولی امروز بیش از 780 کارگاه متوسط و بزرگ در استان وجود دارد . الان رقمی معادل سه هزار و پانصد میلیارد درخواست سرمایه گذاری  شد ه  . این روند هم چنان ادامه دارد . عدم پیشرفت استان و سرمایه گذاری در آن علل مختلفی ممکن است داشته باشد . یکی نقش امنیت است که بعد از مدتی در استان بصورت پایدار با اهداء خون 28 هزار شهید مهاجر و پنج هزار و چهارصد و هفت شهید منطقه بدست آمد . این امنیت سبب شد تا امکان سرمایه گذاری برای توسعه ی استان فراهم شود . این روند ادامه یافت تا استقرار دولت نهم ،  دولت نهم توجه خاصی به منطقه داشته و دارد که به شواهد ی از آن اشاره می کنم . کارخانه ی لاستیک که قبلاً شروع شد منتهی مسکوت ماند . مابجد آن را پیگیری کردیم و اکنون با پذیرفتن سرمایه گذاری آن توسط بانک ملت و صنعت و معدن کارش آغاز گردیده و  در صورت تحقق کامل این پروژه 2500 نفر به اشتغال مستقیم دست خواهند یافت . توسعه ی ذوب آهن قروه و افزایش ظرفیت اسمی آن در دولت مطرح شده و هم اکنون در دستور کار قرار دارد و توسعه ی آن به مناقصه گذاشته شده است . در حال پیگیری جهت احداث سه کارخانه ی سیمان در استان هستیم  کارخانه ی کاغذ سازی در سقز قرار است احداث شود ،  کارهای اولیه آن انجام شده ،  در کنار آن قرار است دوهزار هکتار صنوبر کاری انجام شود . در صورت تحقق این طرح سالانه چهارصد هزار تن کاغذ تولید خواهد شد . توسعه ی کارخانه ی تراکتور سازی در دستور کار بوده و هست . در سال 83 این کارخانه که شروع به کار کرده سالانه هزار و شش دستگاه تراکنور مونتاژ داشته ، امروز با تلاش دو ساله ، بزودی به هفت هزار دستگاه خواهد رسید . با مدیر عامل و صنعت گران توافق شد که 30% از قطعات در استان ساخته شود . در این خصوص 6 میلیارد تومان قراداد منعقد گردید . این امر نوید خوبی برای توسعه ی استان است . با این وصف ده استان کشور به لحاظ تراکتور از کردستان تغذیه خواهند شد ، و آن را ما تأمین خواهیم کرد . گسترش شهرک های صنعتی در دستور کار قرار گرفت ، موضوع مرز با شماق و رسمی شدن آن منشاء برکات فراوان برای استان خواهد بود . این کار حرکت بسیار اساسی و ریشه ای بود که انجام گرفت . بهر تقدیر اقدامات خوبی در عرصه ی اقتصادی در حال شکل گیری است . با به ثمر نشستن این پروژه ها علاوه بر اشتغال و توسعه ی استان ، هزاران متخصص که هر کدام سرمایه ای برای استان و کشور خواهند بود به جامعه عرضه خواهد شد . . توسعه ی حمل و نقل در استان به شکل وسیع در حال مطالعه و انجام است ، این امر  اشتغال را به دنبال دارد و در توسعه ی استان به لحاظ گردشگری و اموری از این دست مؤثر است ، توسعه ی گردشگری هم موجب رونق اقتصادی و افزایش اشتغال می گردد و یک نگاه منفی که نسبت به استان کرستان است را کم رنگ می کند  و بکلی می زداید . در این زمینه هم کار خوبی انجام شده و هم استعداد لازم وجود دارد . موضوع مسکن را توجه کنید ما در مصوبات دولت احداث 27 هزار مسکن را داریم و از سوی دیگر 45 هزار نفر را در مسکن مهر ثبت نام کرده ایم . در صورت احداث از ساخت مصالح گرفته تا کار در آن و حمل و نقل مصالح همه و همه موجب رونق اقتصادی و افزایش اشتغال خواهد شد

ü    تبیان :  شما به صنعت توریست و گردشگری اشاره کردید . این موضوع نیازمند یک سلسله زیر ساخت هاست . استان کردستان به لحاظ جفرافیایی به چند استان متصل است   . علاوه بر این استان کردستان با چند همسایه ی خارجی می تواند روابط اقتصادی داشته باشد مهمترین موانع گسترش توسعه و مبادلات اقتصادی فقدان خط ریلی ، خطوط هوایی مناسب و جاده های زمینی می باشد . در این زمینه  دولت محترم چه تدبیری اندیشده است ؟

ü    جواب : در بخش حمل و نقل که به آن اشاره کردید ، یکی حمل و نقل جاده ای است که الان توسعه ی راههای مو اصلاتی بجد در دست اقدام است . الان در گردنه ی ماموخ بیش از صد دستگاه بولدوزر  و ماشین سنگین مشغول بکار است . بسیاری از جاده ها چهار بانده شدن آن عملیاتی شده است ، حتی کنار گذر شهرهای استان مانند کامیاران ، سنندج ، سقز و دیواندره به مناقصه گذاشته شده یا در حال انعقاد قرارداد با پیمانکاران هستیم تا این مسیرها باز شود . برای دو بانده شدن جاده ی سنندج _ همدان ما هم داریم  تلاش می کنیم . امسال 14 کیلومتر از آن احتمالاً بهره برداری خواهد شد . بحث راه آهن جدی است ، حتی ما به دنبال موضوع دیگری هم هستیم ، دولت محترم از ما یک پروژه ی سنگین را خواسته است . ما اتصال خط آهن جنوب به شمال را از طریق سنندج و غرب اعلام کردیم . تحققش کی خواهد بود به عوامل زیادی بستگی دارد ولی ما استارت آن را زدیم . خط آهن تهران ، همدان و سنندج هم از طرف نمایندگان  همدان ، استاندار آن استان و نمایندگان استان و ما به شدت پیگیری می شود . این کاری است که ابتدا باید تا همدان بیاید و سپس به سنندج بنابراین همه ما در این خصوص در حال تلاش هستیم . اما خط هوایی تطویل باند فعلی را در دستور کار داشتیم که بحمد الله انجام شد . فرودگاه بجد پیگیری شده و عملیاتی گردیده است  الان در تلاش هستیم . با شرکت های هواپمایی  گفتگو کنیم و حتی مذاکرات صورت گرفته برای افزایش پرواز به استان قرارداد با شرکت ماهان در حال نهایی شدن است . بهر حال تلاش در حال انجام است که پرواز به کشورهای همسایه از این استان صورت پذیرد ، البته انجام این کارها آسان نیست امیداواریم خداوند کمک کند تا این کار به نحو احسن تحقق یابد .

ü    تبیان : برخی از منتقدان جناب عالی و دولت نهم معتقدند که در گذشته مدیران استانی و بومی بیشتر بوده و با ورود شما به استان از  مدیران بومی کمتر استفاده شده و شما در این زمینه چه می فرمایید ؟

ü    جواب : آمار و ارقام ما این گونه جواب نمی دهد . یعنی اگر شما  دولت گذشته را در بکارگیری نیروها با حال مقایسه کنید وضعیت یکسان است . آنچه که به حوزه ی من مربوط است سعی شده از نیروهای بومی استفاده شود . بومی بودن و بومی نبودن را باید تعریف کرد بدین معنی که از هر شهر یا بخش نیرو انتخاب شود ممکن است کسی چیزی بگوید . به هر تقدیر در حوزه من که تصمیم گیر بودم به امار توجه کنید . ما اکنون 26 بخشدار داریم یکی از بخشداران در بیجار غیری بومی است که ایشان کارمند 27 ساله ی استانداری کردستان است . حالا این کارمند 27 ساله بومی حساب می شود یا نه ؟

ü    ما نه فرماندار داریم دو تا غیر بومی است یکی در قروه و یکی در سنندج ، فرماندار سنندج کارمند سی ساله ی استانداری کردستان است . آیا کارمند سی ساله بومی محسوب می شود یا نه ؟

نه معاون فرماندار بومی هستند . 18- 17 مدیر کل در استانداری داریم که در میان این ها یک نفر غیری بومی است . بقیه همه از استان هستند از خارج استان هم نیاوردیم . محاسبه کردیم از فرمانداران ، معاونان ، مدیران کل  و بخشداران 60 نفر مسوول داریم 5 نفر غیر بومی و 55 نفر بومی هستند . این 5 نفر هم سابقه حضور در استان دادند با  استان آشنا هستند . در حوزه ی خارج از من حرف داشته و دارم . من اعتقادم این است که از نیرو باید براساس دیانت ، شایسته سالاری ، تعهد و بر اساس وفاداری استفاده شود و چنین نیروهایی در میان افراد بومی کم نیستند  . مردم بزرگوار استان کردستان افراد متعهد و مسلمان هستند من این مردم را از دیر باز می شناسم آنچه که می گویم لق لقه ی زبان نیست ، من با عشق و علاقه ای که به مردم داشتم پیشنهاد این مسوولیت را پذیرفتم . من قبلاً مدت 8 سال مقاومت ، پایداری وفاداری ، و ایستادگی مردم مریوان را از نزدیک دیدم . نمی دانم 60 نفر مسوول پنج نفر با این کیفیت که بیان شد انتخاب شدند جای طرح چنین انتقادی هست ؟

ü    تبیان : شما وضعیت مطبوعات را چگونه می بینید آیا از عملکرد آنها راضی هستید ؟ چه بسا ممکن است آنها هم منتقد باشند ؟ از تعداد آنها در استان راضی هستید . نیک می دانید که یکی از نقش مطبوعات انتقاد و انتقال نارسایی به مسوولان است ؟

ü    ما هیچ وقت از انتقاد دلخور نیستیم . انتقاد حق همه هست انتقاد با تخریب دو مقوله بسیار جدا از هم هستند . انتقاد سازندگی را به دنبال دارد انتقاد راه کار  به همراه دارد . انتقاد روشنگری می کند ، انتقاد به مسوولان و مدیران در جهت بهبود وضع کمک می کند . در مجموع من حرفم این است که مطبوعات نتوانستند رسالت خودشان را در  راستای اهداف نظام انجام دهند . تاکید من این است در راستای اهداف نظام نتوانستند رسالتشان راه انجام دهند . وقتی که انتقاد هم صورت می گیردباید همراه با راهکار باشد یعنی اینکه ما در د را می دانیم دارو می خواهیم ، ما الان 8100 کیلومتر راه روستایی داریم . دو هزار کیلومتر غیر قابل اعتنا است . راه متروکه است یا کم رفت و آمد است . ولی 6100 کیلو متر راه داریم . ما آرزو داریم همه آن راهها مطلوب و مناسب باشد . پانصد کیلو متر آن تا تیر ماه اسفالت خواهدشد . امسال بیشترین اعتبارات را در طول تاریخ انقلاب و قبل از انقلاب برای راه روستایی داشتیم . بازهم منابع محدود است تنها ساختن و احداث راه نیست نگه داری راهها ی ساخته هم نیاز به منابع مالی دارد . حالا شما در روزنامه بنویس که راه وستایی اسفالت ندارد ، خراب است این انتقاد است چه راهه حلی را پیشنهاد می کنید ؟ شما با این نوع و نحوه انتقاد می خواهید بگوئید که کاری نشده و دولت موفق نبوده است .مثلاً در خصوص گاز دو نگاه وجود دارد برخی می گویند چرا باید به همه جا گاز رسانی کرد در حالی در چنین سرمایی با افت فشار مواجه شویم . برخی هم بر این باورند که باید به همه جا گاز رسانی کرد چه ایراد دارد 350 روز همه راحت باشند چند روزی که سرد و سرما وجود دارد صرفه جویی و تحمل را  پیشه کرد . این مطبوعات اند که باید قدرت تحمل مردم را بالا برده و افزایش دهند . مطبوعات در این خصوص می توانند دو نوع برخود کند یکی اینکه افت فشار کم است چرا به همه جا گازرسانی کردیدو نوع دیگر این است آستانه تحمل را بالا ببریم .

ü      تبیان : منتقدان می گویند وقتیکه منابع گازی و ظرفیت آن کافی نیست چه ضرورتی دارد به همهجا گاز رسانی کنید مثلاً برای سنندج گاز  به مقدار کافی نیست چرا باید به موچش گاز رسانی کرد .

ü    جواب هر کسی که منتقد است بگذارد 350 روز موچش هم استفاده بکند اگر چنین منتقدی در موچش زندگی می کند آیا همین حرف را می زند ؟ آقا ما امسال گاز را رسانیدم به چمال و بوالحسن مطبوعات لازم است اینها را بگویند .

ü    .تبیان : مطبوعات پل ارتباطی بین مردم و مسوولان هستند در واقع چشم و گوش مردم برای مسوولان و مسوولان برای مردم اند . شما این موضوع را باور ندارید .؟

ü    جواب ما مطبوعات را پل ارتباطی تلقی می کنیم ما که بعضی از آن را ورق می زنیم همه اش انتقاد است نه یک راهکار نه یک عملکرد یعنی واقعاً دولت هیچ عملکرد مثبتی نداشته است ؟ بعضی از مطبوعات از ب بسم الله تا نون پایان انتقاد است یک راهکار هم در آن نمی بیند .  ؟

ü      تبیان : آقای نجار از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم :

ü      تهیه و تنظیم از : سید محمد حسین دریاباری 

گفت و گوی تبیان با خانم دباغ قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی

گفت و گوی تبیان با خانم دباغ قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی و نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی

تبیان : با تشکر از اینکه مصاحبه با تبیان را پذیرفته اید . لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی نموده ، نقش خود را در قبل و بعد از انقلاب اسلامی بیان کنید ؟

جواب : من مرضیه حدید چی دباغ هستم فعلا در مجلس شورای اسلامی در خدمت مردم عزیزمان می باشم و قائم مقا م جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران را هم به عهده دارم امیدوارم که خداوند این خدمات را بپذیرد .

تبیان : سال جاری سال امام خمینی (ره) نامیده شده شما پیش از انقلاب و پس از آن با امام ارتباط داشته اید در هنگام مبارزه چگونه با امام آشنا شدید در این باره برای خوانندگان ما توضیحاتی بفرمائید؟

جواب:در رابطه با آشنایی و مبارزاتی که به عهده داشته ام باید بگویم که از سال 1346 بوده است در این هنگام بود دقیقا"با مبارزات حضرت امام آشنایی پیدا کردم و وارد مبارزه شدم و مبارزه مسلحانه را هم پذیرفتم.در سال 1352 دستگیر شدم و به زندان افتادم مدتی در زندان بودم و در این مدت تحت شبکه قرار گرفتم و سرانجام به بیمارستان منتقل شدم ،پس از عمل جراحی و مداوا از آنجا فرار کردم و به کشورهای اروپایی مثل انگلیس و فرانسه رفتم بعد از مدتی به سوریه و لبنان رفتم و در کنار خواهران و برادران ایرانی مان بودم و در آنجا هم در حال مبارزه بودیم از آنجا به عراق رفتم  و به محضر امام (ره)شرفیاب شدم و از این به بعد در محضر امام در خدمت انقلاب بودم و در طول مدتی که امام (ره) در نوفل لوشاتوحضور داشتند بنده خدمتگذار داخل بیت حضرت امام بودم و بعد از پیروزی انقلاب هم به ایران برگشتم ،مدتی مسئولیت سپاه پاسداران استان همدان را به عهده داشتم بعد هم مسئولیت آموزش و تشکیل بسیج دانش آموزی را به عهده داشتم و بعد هم دوره های مختلف در مجلس شورای اسلامی در خدمت  مردم و ملت خوبمان بوده و هستم.

تبیان:شما برای معرفی خوب و موثر امام (ره)چه راههایی را پیشنهاد می کنید؟

جواب:من به نظرم می رسد اگر کسی بخواهد حضرت امام را بشناسد ،باید از روش تبلیغی ،روش مبارزاتی و بینش های حضرت امام دقیقا" آشنایی داشته باشد و برای اینکه بتوانیم این آشنایی را داشته باشیم زیبا است که از وقتمان سرمایه گذاری کنیم کتابهای حضرت امام را و خاطرات افرادی که از محضر حضرت امام (ره)استفاده کردند مطالعه بکنیم تا بتوانیم امام را بهتر بشناسیم و از روشها و عملکرد ایشان خودمان را بهره مند کنیم تا زندگی پر باری داشته باشیم .

تبیان : جنابعالی عضو هیاتی بودید که امام به مسکو فرستاد امام با این کار چه انگیزه و هدفی را دنبال می کرد در این باره در صورت امکان توضیحاتی برای خوانندگان ما بفرمایید؟

جواب : من عضو هیئت بودم که نامه امام را به مسکو برد طبیعی است که نامه ی امام به گور با چف در آن مقطع تاریخی بسیار حساس بود و دنیا روی این قضیه خیلی حساب باز کرده بود ، دشمنان ما به دلیل اینکه همه مسایل را با اندیشه و فکر مادیشان می سنجند فکر می کردند همه نامه حضرت امام چون بعد از پذیرفتن قطعنامه صلح یعنی (قطعنامه 598بود )، بخصوص امریکا ئیها و  اسرائیلیها فکر می کردند حالا نامه در خواستی است از مسکو که کمکی بکنند با بازسازی بعد از جنگ و امثال آن ، در حالی که نامه را به دستور حضرت امام در پرواز از تهران –مسکو در داخل هواپیما باز کردیم ، دقیقا صدو هشتاد درجه با دیدگاههاو تفسیرهای آنها تفاوت داشت و نامه ای بود برای هدایت گورباچف که آن روز رهبری یکی از قطب های جهان را به عهده داشت . با لا خص اینکه امام با آن هوشیاری و بینش عمیق و دور نگری که داشت توصیه هایی در رابطه با اینکه مکتب کمونیسم نمی تواند نقشی در رشد انسانها داشته باشد نمودند و اشاراتی داشتند به اینکه این مکتب به اوراق تاریخ سپرده خواهد شد و مهم قضیه این بود که هشدار بسیار ظریف و تکان دهنده ای داده بودند به رهبر اتحاد شوروی سابق ، به اینکه مبادا از چاله ی کمونیست بیرون بیایند و به چاله ی سرمایه داری و نظام امریکایی بیافتند .

تبیان: خانم دباغ پرسشی که در اینجا وجود دارد این است که آیا قبل از انکه شما در هواپیما نامه را باز کنید پیش از آن از محتویات نامه مطلع و با خبر بودید یا خیر ؟

جواب : به هیچ وجه حضرت امام اجازه نداده بودند که کسی از متن نامه ی ایشان مطلع باشد به ما هم اجازه ندادند روی زمین نامه را باز کنیم ، قصد این بود که هیچکس از متن نامه مطلع نباشد تا نامه برای آقای گور باچف ابلاغ شود آن هم نه اینکه نامه را بدهیم به ایشان و بر گردیم بلکه امام فرمودند نامه را بخوانید برای ایشان یعنی آموزش سمعی و بصری به آقای گور باچف داده شود و به همین دلیل بود که اجازه دادند نامه در اسمان باز شود که در آنجا به دست کسی نمی رسید و امکان در یافت اطلاعات کم بود لذا فرمودند در هواپیما بعد از پرواز نامه را باز کنید و شاید همین امر یعنی ندادن هیچ گونه اطلاعات به کسی اینها را عصبانی کرده یادم هست حاج احمد آقا رضوان ا... آمدند به فرودگاه و گفتند که امام فرمودند وصیتنا مه هایتان را را هم بنویسید و بروید احتمال دارد هواپیمای شما را امریکایی ها بدزدند ، برای اینکه از متن نامه مطلع نیستید ، هواپیما را سرنگون کنند و یا حتی شورویها عصبانی شوند و دستگیرتان کنند وامثال اینها .....     این امور نشان می دهد که دقیقا کسی از متن نامه مطلع نیست . ولی اصل و عصاره  ی نامه یک نامه هدایتی و هشدار دهنده بود . و بنده را به یاد اعزام گروهایی که رسول اکرم (ص) برای ابلاغ اسلام به کشور های مختلف می فرستاد مخصوصا به حبشه و قضایای نجاشی انداخته بود و آن چه که مهم است برای زنان جامعه مان و باید یک هشداری باشد اینکه حضرت امام با یک ظریف کاری در انتخاب اینکه من و حضرت آیت ا.... آملی را انتخاب کرده بودند ، این را می خواستند اعلام بکنند که در جامعه اسلامی هر نقشی که قرار است ایفا شود ، باید زنان و مردان در کنار هم باشند و همدیگر را یاری بکنند و در به ثمر رساندن خواسته ها و نیازهای مکتب مان ، انقلاب مان و جمهوری اسلامی مان این نقش را هر دو گروه داشته باشند اگر این نقش را هر دو گروه با هم همراهی و همکاری داشته باشند مسلما اثرات کافی و کاملی را خواهد داشت به همین دلیل هم ما می بینیم از بین آقایان یکنفر را انتخاب می کنند و از قشر خانمها هم یک نفر را این هم برای زنان جامعه مان افتخار امیز است من امیدوارم ره اورد این سفر پیامی باشد برای زنان جامعه مان و حق امام را که به گردن مان هست بشناسیم و خودمان را از اندیشه او بهره مند سازیم .

تبیان : مشارکت زنان در امور فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی بنظر شما به تقویت نهاد خانواده خواهد افزود یا نه؟

جواب:من احساس می کنم تا وقتی که ما اهداف جمهوری اسلامی را خوب شناسائی نکرده باشیم و عنایت خاص حضرت امام را نسبت به زنها را در این مقطع تاریخی نشناسیم از این مشارکت آن بهره لازم را نمی توانیم ببریم علت اساسی قضیه هم این است که در طول تاریخ همانطور که امام فرمودند ، بر همه ی اقشار مختلف در زمانهای مختلف ظلم هایی چه از حکومتها و چه جوامع مختلف شده ، منتهی به قشر زن این ظلم ها مضاعف بوده علت ان هم این بوده که زنان ما کمتر خودشان ، خودشان را شناخته ،به همین دلیل بوده که قشر دیگر جامعه یعنی مردها با توجه به اینکه اینها خودشان نخواستند ، به آنها میدانهای لازم را ندادند و در اختیار شان نبوده ، لذا حضرت امام یکی از الطاف شان نسبت به قشر زن این بود که مرتب در صحبتها و در و در نصایح شان مساله ی حضور زن در امور فرهنگی ، در امور اجتماعی و مسایل سیاسی را متذکر می شدند ، حتی در مسایل دفاعی واقعا اگر زنهای ما ، در جامعه نخواهند از این داده های جمهوری اسلامی و توجهات خاص حضرت امام بهره لازم را ببرند و اگر نخواهند خود سازی بکنند و نخواهند از این موقعیت استفاده ی لازم را ببرند نه تنها به خودشان ظلم کرده اند بلکه به نسل آینده جوانان و زنان آینده هم این ظلم روا داشته اند . برای اینکه چون نسل آینده الگوی ندارد . نمی داند که امام چه داده و چه کرده در رابطه با این قشر از جامعه طبیعی است که دوباره یا خدای ناخواسته به آن تهجر کشانده می شود یا خدای نا خواسته به آن  فرهنگ های غربی گرایش پیدا می کنند لذا یکی از تکالیف و وظایف زنان جامعه مان این است که دیدگاههای حضرت امام و راهکارهایی را که ارائه دادند برای رشد و برای حضور در میادین مختلف پیگیری کنند و شناخت پیدا بکنند و آموزش ببینند و به نسل آینده هم منتقل بکنند ، تا بتوانیم از این داده ها و داشته ها هم نهاد خانواده را پربار بکنیم و هم نهاد جامعه مان را که از خانواده بزرگتر است .

تبیان:گزارشهای خبری حاکی است درصد طلاق و جدایی رو به افزایش است چرا آگاهی و مشارکت زنان از حجم آن نکاسته است هنوز در باره ی طلاق و ازدواج و بسیاری از مسایل مربوط به زنان در جامعه ایرانی خرافات وجود دارد به نظر شما برای زدودن آنها چه اقداماتی صورت گرفته است ؟

جواب : اینجا من باید یک اشاره ای بکنم به یک مساله مهم تا اینکه خوانندگان مجله شما ازآن درس لازم را بگیرند وآن چه که می خواهم بگویم از امام است و من نمی خواهم که خوانندگان فقط از ما شنوایی داشته باشند اگر مردان جامعه مان دیدگاههای حضرت امام در بارهی زن مطرح می کردند برای خودشان منبع قرار بدهند و اموزش ببینند من مطمئنم که آمار طلاق و جدایی در جامعه ما مسلما شکل دیگری به خود می گیرد چون ما امروز می بینیم در زمان طاغوت آمار طلاق اگر بالا بود در خانواده های مرفه و بی درد و از خدا بی خبر بوده ، متاسفانه امروز در خانواده های مذهبی دارد شکل می گیرد و من فکر می کنم علت آن آگاهی زنانمان نیست به حق و حقوقشان است چون مردها نتوانستند خودشان را با این آگاهی که امام به زنها داده هماهنگ بکنند لذا خانواده از آن تعادل لازم برخوردار نشد و به همین دلیل هم خواسته ی این خانم باعث نگرانی همسرش می شود و باعث نگرانی قشر مردها می شود و به اصطلاح نطفه ی اختلاف بسته می شود.

من امیدوارم به بینشی که حضرت امام نسبت به زنها داشت و آزادیهای علمی که برای آنان قائل بود همه در یابیم و با آن آشنا شویم امام می فرمود : همانطوری که خدا مرد را آزاد آفریده زن را هم آزاد آفریده و در رابطه با مسایل خانوادگی مدیریت داخل خانه با زنها باید باشد و مدیریت اجرائی و طرح و برنامه با مرد خانه است و این نشان می دهد که زن باید از یک آزادی نسبی در برنامه ها و مسائل خانواده برخوردار باشد.اگر یک خانم از آن اندوخته ها و داده های اسلام خودش را پر بار نکرده باشد و خود را به یک شناخت لازمی نرسانده باشد ، مسلما بچه هایی که در دامن او پرورش پیدا می کنند این نواقص را خواهند داشت و جامعه با مشکلاتی در آینده روبرو خواهد بود.لذا فکر می کنم مردان جامعه مان یکی از تکالیفی را که در قبال انقلاب دارند اینست که در رابطه با خانمها به یک بازشناسی بپردازند،یک بازنگری در دیدگاههای شان نسبت به زن را داشته باشند تا بتوانیم از این داده های امام خوب استفاده بکنیم و انشاءالله آمار در گیریها و طلاق در خانواده ها به سطح قابل قبولی برسد.

تبیان: چرا و چگونه جمعیت زنان جمهوری اسلامی تشکیل شده عمده ترین فعالیت این تشکل زنان چه بوده است؟

جواب : جمعیت زنان جمهوری اسلامی  ایران در سال 1365 تشکیل شده ، در آن موقع که نیازهای جبهه و جنگ بسیار بالا بود برای کمک رسانی و مقابله با بعضی از دگرگونیهای که در کشورهای مختلف با برخوردهای خصمانه شان با مسایل جنگ ما داشتند، ما در جمعیت زنان به این نتیجه رسیده بودیم با تعدادی از خواهرانمان که فرزند حضرت امام و نوه ی امام و عروس حضرت امام که احتمالا همسرحاج احمد آقا مد نظر است در میان ما بودند گرد هم جمع شدیم و این احساس نیاز که زنان به یک تشکیلات نیاز دارند را عملی ساختیم تا بتوانیم از درون این تشکیلات بعضی از معضلات و مشکلاتی که در جامعه است و برای زنانمان پیش می آید را حل و فصل کنیم لذا در سال 65  ما جمعیت را به راه انداختیم و مجوز هم از وزارت کشورگرفتیم و امروز هم جمعیت بحمدا... در مسایل سیاسی در مسایل حتی جهانی حضور فعال دارد و در مسایل داخلی در حد وسیع و توانش حضور دارد و کار می کند چه کار فرهنگی و چه کار سیاسی .

تبیان: آیا ممکن است جمعیت زنان جمهوری اسلامی به صورت یک حزب در آید و در تمام شهرستانها برای خود عضوگیری کند؟

جواب:ما زیاد روی این قضیه فکر کردیم ، برمامه های مختلفی هم داشتیم و در صدد شناسایی خواهرانمان در شهرستانهای مختلف هستیم و بودیم و امیدواریم بتوانیم در آینده ای نه چندان دور این کار را انجام بدهیم ، ولی فعلا در شهرستانها ودر کشور ما دفتری جز دفتری در تهران نداریم اما در مسایل انتخاب و امثال آن در شهرستانها افرادی را می شناسیم و مورد تاییدمان هست حمایت می کنیم.

تبیان: آیا نشریه یا روزنامه ای که سخنگوی جمعیت زنان جمهوری اسلامی باشد در اختیار دارید؟

جواب: ما مجله ای داریم که فصلنامه هست وهر سه ماه یک بار منتشر می شود و این فصلنامه "ندا" نام دارد و مجله ی بسیار وزینی هم هست و جوایزی هم تا به حال گرفته چون وزین بوده است و هر گاه چاپ می شود در اختیار خوانندگان و علاقه مندان قرار می گیرد.

تبیان: تحلیل شما از عملکرد مجلس شورای اسلامی در این دوره پیرامون مصوبات خاص زنان و معضلات اجتماعی آنان چیست؟

جواب: ما در مجلس شورای اسلامی در دوره های مختلف آن نیازهایی که احساس می شد را به صورت طرح با امضای نمایندگان

ارائه شده خیلی های آن هم رای آورده ما یک موضوع بسیار حساسی داشتیم در مورد فرزندان شهدا و عزیزان اسرا و آزادگانمان که خانواده ها می خواستند بچه ها را از مادرانشان جدا بکنند مجلس مصوبه ای را به تصویب رساند که این بچه تا وقتی که مادر نخواسته ازدواج بکند باید در اختار و در کنار مادرهایشان پرورش پیدا بکند.

در رابطه با طلاقهای غیر منطقی که از طریق مردها انجام می شد مجلس مصوبه ای داشته که مرد وقتی می خواهد جدا شود از همسرش قاضی باید مهر او را به نرخ روز تعیین کند و ثروتی را که مرد در هنگام مشترک  به دست آورده با زن باید تقسیم کند همچنین در رابطه با بازنشستگی مشکلاتی را خانمها داشتند در رابطه با سنشان هم مجلس بسیار بر روی آن کار کرد و امیدواریم که برای شور دوم رای خوبی را بیاورد و نیز در رابطه با اینکه خانمها مثل آقایان از حقوقشان در طول خدمتشان بیمه برداشت می کند ولی بعد از مردن چیزی به خانواده پرداخت نمی شد که این مصوب شده است اگر دختری را داشته باشد و همسری از کار افتاده داشته باشد و اگر همسر این زن حقوق بگیر نباشد حقوق این زن به همسر او تعلق می گیرد .

و اگر هم در جامعه ببینیم که با نیاز به قانون و تصویب آن است و کمبود قانونی هست اینکار انجام خواهد شد .

تبیان: آیا جمعیت زنان جمهری اسلامی در شهرستانها هم فعالیت دارد در صورت امکان بفرمایید چه فعالیتی انجام شده است؟

جواب: درباره این سوال گفته شد ، ما در تهران دفتر داریم و هنوز برای شهرستانها کاری صورت ندادیم ولی در این زمینه مطالعات لازم انجام شده است.

تبیان: آیا تشکلهای غیر دولتی بانوان وجود دارد ، مناسبات جمعیت زنان جمهوری اسلامی با آنها چگونه است؟

جواب: ما تشکلهای غیر دولتی زیاد داریم که به نام " ان جی او " الان در کشور مطرح هستند و همینطور جمعیت زنان یک تشکل غیر دولتی است ، ما از دولت به هیچ وجه کمک مالی و امثال آن نمی گیریم و از آن کمکهای مردمی استفاده می کنیم به همین دلیل هم خیلی از کارهایی را که گروههای دیگر می توانند بکنند نمی توانیم انجام بدهیم ما بودجه ای را از دولت نمی گیریم که اگر روزی بخواهیم حرفی را بزنیم نان خور کسی نباشیم و در رابطه با بعضی از مسایل کوتاه بیاییم . اگر تشکلهای دیگر در وزارت کشور یا جای دیگر اگر جلسه ای منعقد کنند ما هم شرکت می کنیم و نشست و بر خاست مناسب را داریم اما در رابطه با انتخاب طبیعی است که هر گروهی دید گاههای خاص خودش را دارد و اعتقاد ما این نیست که هر کسی با ما هست و مثل ما می اندیشد آدم خوبی است ، ممکن است در میان دیگر اندیشان هم افراد خوب و برجسته ای هم باشند بنابراین همانطور که رئیس جمهور آقای خاتمی  می فرمایند هر آدم خوبی که هر کجا که هست در خط امام حرکت می کند و مورد احترام جمعیت است و ممکن است گاهی موارد در لیست های خودمان قرار دهیم .

تبیان: بهر حال هر کشوری در معرض هجوم فرهنگی دیگر قرار دارد، اما کشور ما بدلایل مشخص بیشتر تحت فشار است دولت و مجلس به دور از شعار چه اقداماتی را برای مبارزه با آن به عمل آورده است؟

جواب: من فکر می کنم این کلمه شعار در سوال چیز قشنگی نیست هم دولت و هم مجلس و همینطور رهبر معظم انقلاب همه هم و غم شان این است که بتوانیم از این هجوم فرهنگی جوانهایمان را بر حذر بداریم و ان شاءالله رحمان از خطر دورشان کنیم از افتخارات جمهوری اسلامی است که آقای خاتمی یک حلقه وصلی شدند بحمدا... و المنه بین نسل انقلاب کرده و جوانهایی که می رفت فرهنگ غربی آنها را از انقلاب دین جداشان کند پیوند داد این حلقه وصل واقعا بسیار زیبا بود و شکل خاص خود را دارد می گیرد امیدواریم خداوند به ایشان توفیق دهد که این حلقه را با قفل محکم بکنند تا ما نسل جوانمان را از هجوم خصمانه کشورهای غربی و مخرب نجات بدهیم.

تهیه و تنظیم : سید محمد حسین دریاباری

چاپ شده : در مجله ی تبیان

شماره ی:35

مرداد و شهریور 1378

گویه اجاره ای نیست

گویه اجاره ای نیست

در پاسخ به درج مطلبی پیرامون تغییر و تحول در نشریه گویه ،مدیر مسوول این نشریه طی پاسخی اعلام کرد :

بدینوسیله به استحضار می رساند مورخ 2/7/83 مطلبی در ستون نیمه خصوصی آن نشریه انتشار یافت که بر خود لازم می دانم جهت صیانت از حیثیت حرفه ای خود و سایر همکاران در برابر اتهامات وارده بر اساس ماده 23 قانون مطبوعات نکاتی را به جناب عالی جهت چاپ در همان ستون گوشزد کنم که به عنوان تکذیبیه بخشی از آن خبر چاپ نمایید.

در خبر منتشره آمده دو هفته نامه گویه در مواضع و دیدگاه ها افراط گر بود . لازم می دانم به اطلاع برسانم نشریه گویه 62 شماره انتشار یافته که این جانب بر آن نظارت کامل داشته و هیچ مساله خاصی که منجر به تذکر قانونی از سوی مراجع قضایی با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد ،مشاهده نگردیده است و این نشریه به زعم حتی تند روان از هر دو جناح ،معتدل ترین نشریه اصلاح طلب در قم بوده است .

در همان خبر آمده که این نشریه همسو با تبلیغات دشمنان بوده،سوال اساسی این جانب از جنابعالی آن است که اطلاع رسانی صحیح همراه با تعریف و تمجید از نهادهای انقلابی ،حوزه های علمیه و مبانی انقلاب اسلامی در حدی که شایسته عملکرد آنان بوده همسویی با تبلیغات دشمن است؟

در همان خبرآورده اید و لابد به تایید حضرتعالی هم رسیده است که نشریه گویه از دست افراط گرایان خارج شد ،مطمئن باشید وقتی که مطالب و آنچه که در نشریه نوشته شد افراط و افراط گری محسوب نمی شود پس چگونه می توان نویسندگان و گرد آورندگان همان مطلب را که عملکرد آنان شفاف و مشخص است افراط گرمحسوب کرد ؟تنها این بخش از خبر که تغییراتی در نشریه پدید آمده است منطبق با واقعیت است.هیچ گونه کدورتی بین ما و همکارران مطبوعاتی وجود نداشته و ندارد و همکاری ما با آنان نیز همچون سابق ادامه خواهد یافت.

نکته دیگر آن که اگر با انتشار چنین اخبار کذب و چند پهلو در صدد اثبات این نکته هستید که نشریه اجاره ای بوده یا واگذار شده بود و یا منتظر برخورد قضایی پس از انتشار این مطلب کذب هستید . چنین نبوده و نخواهد بود و این جانب به طور مستمر در 62 شماره منتشره گویه هم نظارت داشته و هم سر مقاله های بسیاری از آن را به نگارش در آورده ام . در حالی که تا کنون سر مقاله هایچندانی از مدیران مسوول سایر نشریات ندیده ایم .

این نشریه هیچ تعلقی به حزب یا گروه نداشته و نخواهد داشت . شیوه آن اطلاع رسانی و پوشش  اخبار منصفانه و تحلیل های بی طرفانه بوده و خواهد بود

چاپ شده در نشریه 19 دی  شماره 328 

این نامه زمانی توسط مدیر مسوول گویه به نشریه 19 دی داده شد که در شماره ی326 اقدام به توهین و افترا به دست اندرکاران گویه نموده اند این متن توسط نشریه 19 دی بر اساس قانون مطبوعات چاپ شده است .

گفتنی است نامه مزبور در هفته نامه پیام قمشماره 240 مورخ 9 مهر ماه 1383  تحت عنوان مدیران مسوول نشریات استان کجایند چاپ شده است