آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

عملیات ریاکارانه ناتو و آینده مسلمانان کوزوو

عملیات ریاکارانه ناتو و آینده مسلمانان کوزوو

یگسلاوی کشوری است که در اروپای شرقی واقع شده است .این کشور از متحدان قدیمی و هم پیمانان نزدیک روسیه محسوب می شود . این کشور در گذشته متشکل از چند جمهوری بوده و هنگام جنگ سرد هم در اردوگاه اتحاد جماهیر شوروی سابق قرار داشت .پس از آنکه اتحاد بلوک شرق و فلسفه حیاتی آنها متلاشی گردید پیمان ورشو که در مقابل ناتو بوده و به عنوان قدرت باز دارنده تلقی می شد به مرور زمان تضعیف و سرانجام ضرورت بقاءو حیات آن زیر علامت سوال قرار گرفت. .کشورهای اروپای شرقی که در حال گذر از حکومت کمو نیستی به دمکراسی بودند تصور کردند که غربیان امنیت را با خود به ارمغان آورده و نیازی به پیمان دفاعی ورشو نیست .هنگامی که کشورهای اروپای شرقی سر گرم ماه عسل دمکراسی به سبک غربی بودند ایالات متحده و اروپای غربی در فکر گسترش ناتو و تک قطبی ساختن جهان بودند این سیاست غربیان آن پیمان باز دارنده را فرو پاشید اما پیمان ناتو در این مدت همواره رو به گسترش و توسعه بوده است.

یو گسلاوی یا صربستان در حال حاضر با کشورهای آلبانی . مقدونیه . کرواسی .   مجارستان . بلغارستان وبوسنی  هرزگوین       هم مرز است .ایالت کوزوو با آلبانی و مقدونیه هم جوار است .مردم ایالات مزبور مسلمان و آلبانی تبارند .آنان از دولت مرکزی در خواست خود مختاری نموده اند که این امر در قانون اساسی گذشته این کشور پیش بینی شده است د ولت بلگراد از اعطای خود مختاری سر باز زده مسلمانان آلبانی تبار را از حقوق اولیه محروم ساخت . مسلمانان ایالت کوزوو هر روز که سپری می گشت تحت فشار مضاعف صربها قرار می گرفتند و دولتهای غربی همانگونه که در مصائب والام مردم مسلمان بوسنی . هرزگوین تعلل ورزیدند در اینجا نیز به نوعی دیگر سستی به خرج دادند .

هنگامی که راههای دیپلماتیک در مذاکرات مستقیم وامبویه در فرانسه با مخالفت یو گسلاوی به شکست انجامید غرب عملیات نظامی را برای حل بحران کوزوو انتخاب نمود. اکنون چندین هفته از عملیات ناتو در صربستان سپری  می شود اما مسلمانان هوده و نتیجه ای جز رنج و آلام افزونتر از سابق به دست نیاوردند. حوادث و وقایع مناطق مختلف جهان از جمله بحران بالکان نشان می دهد که اروپا در نظر دارد هیچ کشوری را در حریم و حوزه  خود دخالت نداده بر آن است که قلمرو فعالیت و نفوذ خود را در تمام اروپا گسترش دهد .با این که مردم ایالت کوزوو مسلمانند و بحران پدید آمده هم بین دولت مرکزی و ایالت تابع صربستان است شاید مناسب تر آن بود که کنفرانس اسلامی از طریق روسیه که نفوذ زیادی در محافل دولت یو گسلاوی داشت بحران مزبور را با گفتگو حل می نمود و جای پایی برای ناتو نمی گذاشتند .محتمل به نظر می رسد که اروپا چنین موضوعی را پیش بینی کرده و با مداخله سریع هیچ نقشی را برای روسیه و سازمان کنفرانس اسلامی قائل نشد .ایران ریاست کنفرانس اسلامی را به عهده دارد و مناسبات این کشور نیز با روسیه گرم و سازنده است گفتگو و مساعی دو جانبه می توانست ماجرا را بدون دخالت اروپا به نفع دولت بلگراد و مسلمانان کوزوو پایان دهد .در این صورت منافع و حیثیت روسیه بدین شکل مورد حمله و تهدید ناتو قرار نمی گرفت  و از سوی دیگرمحتمل می نماید که مقامات و رهبران ناتو خواسته باشند میزان پایبندی روسیه نسبت به متحدانش را آزموده و در صورت مواجه شدن با واکنش جدی فشار بیشتری به آنان وارد سازند .

سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو)به نام رهایی مسلمانان عملیات نظامی را آغاز نمود تا با این شعار هم به اهداف از پیش تعیین شده خویش دست یافته و هم در جهان اسلام کسب وجه نماید تا از این رهگذر آبروی از دست رفته خویش را به خاطر ضربه زدن به حقوق مسلمانان در خاور میانه و سایر نقاط جهان جبران کند.

روسیه عملا" نتوانست درباره حرکت ناتو که بر ضد یو گسلاوی صورت پذیرفت تصمیمی اتخاذ کند حوادث اخیر نشان می دهد کرملین انسجام کافی برای مهار هیچ بحرانی را ندارد .وابستگی روسیه به صندوق بین المللی پول و وام کشورهای اروپایی و نیز میلیاردها دلار بدهکاری به این و آن موجب گردید که نتواند به نحو شایسته از حیثیت جهانی خویش دفاع کند .

روسیه صرفا به خاطر فرونشاندن خشم نیروهای داخلی خود دست به اقدامات نمایشی  و تهدیدات پراکنده زده است اگر صدای این طبل آنها را رهانید که چه بهتر و اگر هم کاری نیافتد خواهد گفت به تهدیداتش عمل کرده است . به هر صورت مواضع نابخردانه روسیه تنها کشورهای طرفدار او را دلسرد و برگی بر آغاز پرونده جنگ سرد مجدد افزوده است مقامات یوگسلاوی هنگامی به بخت خویش لگد زده اند که زیر بار هیچ یک از راه حلهای پیشنهادی نرفته اند و مهمتر از همه به قانون اساسی قبلی خویش که حق خود مختاری را به مسلمانان داده است عمل نکرده اند . مسلمانان ایالت کوزوو در بدترین شرایط قتل و عام شدند و تماشاچیان اروپا دیر هنگام دست به کار شدند . همان کاری که در نقطه ای دیگر از بالکان به وقوع پیوست یعنی بوسنی و هرز گوین عملیات ناتو در بلگراد سرانجام روشنی ندارد زیرا ناتو خود سرانه و بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل دست به اقدامات نظامی زده است . نظیر آنچه که آمریکا و انگلیس تحت عنوان عملیات (پرواز ممنوع ) علیه عراق انجام می دهند این دو حرکت فاقد مجوز قانونی است در نتیجه مورد مخالفت کشورهای دیگر قرار می گیرد بدیهی است که حرکتهای خود سرانه سازمان ملل را که یک نهاد بین المللی است تضعیف و فاقد کارایی می سازد گسترش و توسعه جنگ در منطقه بالکان مطلوب و معقول نیست زیرا این منطقه همواره محل تلاقی قدرتها و نفوذ سیاسی آنها بوده است کشمکش در بالکان ممکن است برای جهان خطر ساز باشد چنین هشداری توسط برخی از سیاستمداران مجرب به طرفهای در گیر داده شده است همه به خاطر دارند که آتش جنگهای جهانی از این منطقه روشن گردیده است در این میان آمریکا توان خود را به نمایش گذارده است تا دولتهایی را که به رغم آنان متمرد و سرکش بشمار می روند مجازات کند . در بحرانهای مناطق جهان آمریکا هم داوری را بر عهده دارد و هم پس از داوری مامور اجرای احکام صادره می شود آمریکا با این سیاست می خواهد به جهانیان بنمایاند که نظم جهان و بقاء آن برعهده او است بحران کوزووو نشان داده است که کشورهای اسلامی در هیچیک از حوادث و بحرانها نقش سازنده ای ندارد باید برای ایفای هر نقشی به وحدت همه جانبه که کلید رمز همه موفقیتها است دست یابند .

سید محمد حسین در یاباری           

چاپ شده در مجله تبیان               شماره : 33     

تاریخ: اردیبهشت  سا ل 1378

عناصر و ابعاد قابل تصور در تقلید

بسم الله الرحمن الرحیم

عناصر و ابعاد قابل تصور در تقلید

. درس هشتم

بخشی از مباحث مربوط به مسأله "تقلید" در درس هفتم گذشت . اکنون قسمت های دیگری از آن ، در درس حاضر مورد بررسی و کاوش قرار می گیرد . گرو هی از صاحب نظران عقیده دارند تقلید و پیروی از دیگران خود نوعی موانع و آفات شناخت به شمار می رود . این نظریه مطابق و هماهنگ با سخنان ائمه اطهار علیهم السلام می  باشد که در قالب احادیث و روایات به دست ما رسیده است . در بیانات گوهر بار پیشوایان دین خود محوری و تکبر ، عمل ننمودن به علم و دانش،

غصب و عصبانیت ، پیروی از هوا و خواهشهای نفسانی ، طمع و آرزوی بلند ، انکار و لجاجت و بالاخره غفلت و تقلید از موانع و آفات شناخت بحساب آمده است . اندیشمندان و متفکران برای شناخت تقلیدی وبه عبارت روشنتر برای خود تقلید دو تعریف ارائه کردند .

تعریف نخست می گوید : تقلید عبارت است از " قبول و پذیرش گفتار شخص دیگری بدون دریافت دلیل " معنی کلام این است که افرادی گفتار شخصی را قبول کرده و می پذیرند و آن را الگوی خویش قرار می دهند بدون ایتکه برای صحت و سقم آن دلیلی خواسته باشند . گروه دیگری برای "تقلید " تعریف دیگری ارائه کرده است . این گروه می گویند : تعریف نخست جامع و فراگیر نیست . به همین علت برای تکمیل تعریف "تقلید " عبارت زیر را پیشنهاد می کنند . تقلید " منعکس ساختن چیزی از برون ذات در درون ذات و پذیرش آن " می باشد. این تعریف شامل هر گونه پدیده های قابل انعکاس می شود چه اینکه از حس  .  گفتار و قول باشد ، یا اینکه از نوع عقیده ، اندیشه ، اخلاق و کردار عینی و خارجی . بدون شک و تردید هر عمل و فعلی چه تحقیقی و چه تقلیدی شناختی به دنبال خواهد داشت . اما شناخت به دست آمده متفاوت و مختلف است . شناختی که از راه تحقیق باشد دارای اصالت و بنیاد است ولی شناختی که از طرق و راه های تقلید بدست می آید چنین نیست . زیرا شناختی که از راه تحقیق به دست می آید مستقیم و بدون واسطه می باشد اما شناخت حاصله از راه تقلید و پیروی غیر مستقیم و بواسطه اسباب می باشد . بر همین اساس تحقیق بر تقلید . محقق بر مقلد ترجیح و برتری دارد . این برداشت بروشنی در ابیات بلند مولانا جلال الدین بلخی پیدا است .

از محقق تا مقلد فرقها است                کاین چو داوود است و آن دیگر صدا است

خلق را تقلیدشان بر باد داد                ای دو صد لعنت بر این تقلید باد

خاصه تقلید چونان بی حاصلان          کابرو را ریختند از بهر نان .

در ادبیات فوق برخی از انواع تقلید که ریشه اصیل ملتها و فرهنگ تمدن آنان را تضعیف و یا حضور آن را در جامعه کم رنگ کند ، نگوهش و توبیخ شده است . با بیان مولوی می توان این نتیجه را به دست آورد که همه ی انواع تقلید اعتبارشان اصالت نداشته و مبتنی بر اصول و پایه ای است . هر عمل و فعل تقلیدی مرکب از چند عنصر و بعد می باشد . آن ابعاد و عناصر به شرح زیر است.

الف) تقلید کننده : این عنصر عبارت است از انسانی که پدیده ای را از شخص دیگری یافته و برای او مطلوب جلوه کرده است و با تمام وجود در خود منعکس می سازد و آن را بدون هیچ دشواری و چون و چرا می پذیرد . این فرد پذیرنده و دریافت کننده اصطلاحا " مقلد بکسر لام " خوانده می شود . با این بیان مسلم است که گرفتن و پذیرش و یا منعکس ساختن هر چیزی را در خود ؛ بسیط نیستند و هر یک ار آنها دارای انواع و مراتبی می باشند. مانند گرفتن کامل ، گرفتن ناقص ، بعنوان مثال می توان گفت : کسانی وجود دارند که بعدی از امتیاز مطلوب را تقلید می کنند در صورتیکه کسانی را هم می توان یافت ابعاد بیشتری از امتیاز را گرفته و در ذات خویش منعکس می سازند . برخی تصور می کنند که تقلید فقط کار عامیانی است که از هر گونه شناخت محرومند ولی باید دانست که در میان مشاهیر تاریخ ، فلسفه و نیز سایر علوم مقلدان زیادی دیده شده و می شود تا جایی که خود انان اعتراف می کنند که این مطلب یا مطالب را از فلان فیلسوف گرفته ام . البته توافق دو یا چند متفکر و اندیشمند در شناخت م معرفت دلیل قطعی بر تقلید یکی بر دیگری نیست . تصور این نکته آسان است ممکن است که دو انسان نزدیک هم باشند و یا از نظر محیطی با هم فاصله داشته باشند به هر دلیلی مانند هم نظر بدهند این توافق نظر تقلید نامیده نمی شود . بهر حال توافق و توارد افکار و اندیشه تقلید نیست .

ب) تقلید شونده : منظور و مقصود از عنصر دوم انسانی است که پدیده ای از او مطلوب به نظر می رسد و شایسته وابسته شدن به او برای گرفتن و دریافت آن پدیده مطلوب تلقی می گردد و بعبارت روشنتر این شخص سزوار تقلید و پیروی می باشد . این گونه اشخاص اصطلاحا "مقلد بفتح لام " نامیده می شوند .

این گروه از مردم در هر موقعیتی که باشند وضع بسیار حساسی دارند زیرا اینان نشان دهنده واقع و توجیه کننده مغزهای آدمیان هستند به موضوعات مطلوب و می توانند سرنوشت مردم پیرو را برای رسیدن به موضوع مطلوب تعیین کنند . این دسته با چنین ویژگی هایی مورد تقلید قرار می گیرند روایتی که تقلید را مجاز می شمارد ناظر به این است که تقلید شونده واقعیت را کاملا در اختیار دارد و آن را بدون کمترین آلودگی در اختیار تقلید کننده قرار می دهد . شناختی که تقلید شونده بدست می آورد در اختیار تقلید کننده می گذارد باید مستند به چهار دلیل معتبر باشد مشروح این مطلب در جای دیگر خواهد آمد .

ج) اشیاء و پدیده های مطلوب . در توضیح این عنصر باید گفت : شرط اساسی و بنیادی تقلید در هر پدیده و حقیقتی عبارت است از مطلوب جلوه کردن آن پدیده و حقیقت . مطلوب جلوه کردن نیز به دو صورت قابل تصور است . اول اینکه جلوه گری و مطلوبیت مستند به تقلید کننده است . در این قسم چون مطلوبیت مستند به درک و دریافت خود تقلید کننده می باشد تا حدودی دلیل بر فهم و شعور او است که توانسته مطلوبیت پدیده ای را درک و از آن تقلید کند . دوم اینکه مطلوبیت پدیده ی مورد تقلید مستند به خود تقلید کننده نیست حتی خود مطلوبیت آن پدیده را هم از تقلید شونده و یا کس دیگری پذیرفته است . باید قبول کرد که اکثریت افراد هر جامعه را اینگونه مقلدان تشکیل می دهند . در خاتمه باید گفت : پدیده و حقیقت مورد تقلید می تواند گفتار ، کردار ، اندیشه ، اخلاق و غیر اینها باشد .

د) اهداف و انگیزه های تقلید : در توضیح این عنصر باید گفت ، هدفی که از تقلید منظور می گردد به دو قسم تقسیم می شود . اول هدف معقول و منطقی . دوم هدف نامعقول و غیر منطقی . مسلم است که این بعد و عنصر در همه کارهایی که از روی خرد و منطق انجام شود وجود دارد . یعنی تقلید هم یکی از کارهایی فکری و عقلانی است که باید مستند به خرد و منطق باشد که بدون هدف امکان پذیر نمی باشد . و هر کاری که مستند به خرد و منطق نباشد طبعا از چار چوب هدفمندی و منطقی بودن خارج است . از قول ابن سینا نقل شده است که گفت " من قال او سمع بغیر دلیل فلیخرج عن رتبه الانسانیه " یعنی کسی چیزی بگوید یا بشنود بدون ارائه و دریافت دلیل از مدار انسانی بیرون می رود . بهر حال کار انسان باید با دلیل و مستند به واقعیتی باشد نه با امضای دیگران.

ه) اعتبار تقلید : این عنصر براحتی می تواند ارزش . اعتبار و هویت شناخت های تقلیدی رابنمایاند . پیداست آنچه که مطلوب همه ی انسانها ، از هر ملل و نژادی در همه دورانها است ، شناخت اصیل و مستند به حواس و استدلال واقع گرایانه می باشد نه شناخت تقلیدی که در واقع انعکاس ثانوی از واقعیات است . ممکن است برخی از شناخت های حاصله از تقلید نا معقول و غیر منطقی باشد علت آن این است که تقلید بر پایه دلیل و برهان استوار نبوده . بدیهی است که در اینصورت نتیجه ای بهتر از این نباید انتظار داشت . تقلید فاقد برهان در درون انسان با شعور وجود ندارد . وقتی که انسان سراغ شناخت اصیل و ریشه دار می رود کمتر برای یافتن شناختهایی که با واسطه بدست می آید تکاپو می کند . این شعور فطری به انسان می قبولاند که شناخت های بدست آمده از تقلید انعکاس ثانوی از واقعیات است . اگر چه همه تقلید ها هم مستند به دلیل و برهان است . تقلیدی که در قرآن ممنوع گردیده ، هم مستند به دلیل و برهان بوده و آن هم " کهن بودن آراء و اندیشه های پدرانشان " بود . این نکته یعنی " انعکاس ثانوی بودن شناخت های تقلیدی " در ابیات مولوی بخوبی قابل دریافت است که این ابیات قبلا گذشت .

                              تقلید در فروع دین

اخبار و احادیث رسیده از سوی امامان معصوم (ع) نشان می دهد که تقلید در فروع دین بلامانع و حتی واجب و لازم است . بر همین اساس فقیهان بزرگ در کتب خویش مساله اجتهاد و تقلید را مطرح کرده و پیرامون آن بطور مبسوط و مفصل سخن گفتند . عالمان دین در کتاب ها و رساله های عملیه خویش می نویسند تقلید در فروع دین بر همه واجب و الزامی است مسلمان در احکام غیر ضروری دین یا باید مجتهد باشد که در این صورت می تواند احکام را از روی دلیل چهارگانه بدست آورده و بدان عمل کند . اینچنین شخص نیازی به تقلید ندارد . یا

اینکه اگر مسلمانی مجتهد نبود می تواند محتاط باشد ، راه احتیاط را پیشه می نماید بدین معنی که طوری به وظیفه خود عمل می کند که یقین نماید تکلیف خود را انجام داده است . بعنوان مثال ، عده ای از مجتهدان عملی را حرام می دانند و عده ای دیگر عقیده دارند حرام نیست آن را انجام نمی دهد ، و اگر عملی را برخی واجب و جمعی مستحب می پندارند آن را بجا می آورد ، و اگر هیچ یک از این دو ، یعنی نه مجتهد بود و نه محتاط بر چنین مسلمانی واجب و لازم است که از یک مجتهد جامع الشرایط تقلید کند . هنگامیکه به عنصر پنجم و دوم مراجعه گردد اهمیت و ارزش تقلید در احکام دینی روشن می شود . زیرا اعتبار این بخش از تقلید مستند به گفتار کاملترین انسانهای روی زمین یعنی ائمه اطهار علیهم السلام است . تقلید شونده در بیان و گفتار پیشوایان دین کسانی اند که دریافت های خود ، که مستند به چهار دلیل است را بدون هیچ آلودگی به تقلید کننده می سپارند . در کتابهای معتبر فقهی و روایی حدیثی نقل شده است که بر اساس آن ، امام حسن عسگری (ع) مردمانی که در حوزه دینی تخصص و اطلاعات گسترده در حد فتوا ندارند را به تقلید از علماء فرا خوانده اند . متن حدیث که بخشی از بیانات گهر بار امام یازدهم می باشد به شرح زیر است

و اما من کان من الفقها ء صائنا لنفسه ، حافضا لدینه ، مخالفا علی هواه، مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه : یعنی اما از گروه فقها ،کسی که حافظ و نگهبان دین خود از هر گونه آلودگیها بوده باشد خویشتن داری کند و مخالف هوا و هوس باشد و به دنیا و امور آن علاقه نشان ندهد و از امر الهی اطاعت نماید ، بر مردم لازم است که از چنین افرادی تقلید کنند .

علماء و دانشمندان حدیث شناس در اطراف متن و سند حدیث فوق فراوان بحث کرده اند . بحثهای انجام گرفته نتائج آن هر چه که باشد تقلید را مجاز و شرائط مطروحه برای تقلید شونده هم متقن و محکم می باشد تا جایی که علماء این بخش از متن حدیث را در رساله های خویش برای مراجع تقلید و کسانی که می توانند مورد تقلید قرار گیرند عنوان می نمایند . همانگونه که در بحثهای پیشین گذشت تقلید و پیروی تنها از واژه " قلد" نیامده بلکه "تبع" و "اخذ" نیز آمده است .

" منابع"

1- وسائل الشیعه جلد 27 تألیف شیخ حر عاملی ناشر موسسه ال البیت " علیهم السلام ص 131"

2- تحریر الوسیله جلد اول تألیف امام خمینی "ره" ناشر جامعه مدرسین چاپ اول

3- العروة الوثقی تألیف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی جلد اول

                  

    این درس ها درتهران هیات مکتب التوحید متوسلین به موسی بن جعفر علیهما السلام گفته شده است تاریخ تدریس  سالهای 1371 و1372 بوده است

                          سید محمد حسین دریاباری    

قبول واقیعت سخت است

           مروری به موضع گیری مطبوعات دوم خرداداستان قم               

  قبول واقیعت سخت است

قبول واقیعت سخت است ; خصوصا اگر ظرفیت های لازم برای پذیرش واقعیت وجود نداشته باشد.

متاسفانه در کشور ما هنوز اصول رقابت سالم سیاسی پی ریزی نشده است و ا ز قبل

این مسئله پس از هر انتخابات می بایست انتظار بهانه تراشی ها و توجیهای نا مربوط را داشت .

در انتخابات شورای شهر نیز بروز این حادثه کاملا مشهود بود.ابتدا به جناح پیروز انتخابات تبریک گفتند . بعد اعلام کردند که در کل کشور ما پیروز انتخابات بوده ایم و آخر گفتند مردم قهر کردند و نیامدند و...

چه زمانی گروهها و فعالین سیاسی فارغ از پیروزی یا شکست به قانون و واقعیت تن میدهند ؟

قطعا تا حصول این مساله نمی توان انتظار شادابی و پویایی را در حرکت های سیاسی داشت . اگر بپذیریم هر شکست یا پیروزی نتیجه سیاستها و عملکردناشی از آن است به سهولت دستاوردرقیب رابه تند باد هوچیگری و بعظا تهمت نداده و برای گام های بعد تفکر و برنامه ریزی خواهیم کرد.

هر چند عملکرد عمده مطبوعات استان قم در زمینه انتخابات مثبت و قابل تقدیر بوده است;اما برخی حرکت های ناشیانه و احساسی ناشی ازعدم موفقیت در انتخابات تاثیری منفی بر افکار عمومی گذاشته از حلاوت حماسه اول اسفند کاست.

یکی از این  نشریات که پیش از انتخابات با تیترهای جنجالی مکررا اعلام کرده بود چندین و چند حزب و شبه حزب قمی در انتخابات شرکت نمی کنند . پس از حضور پر شور مردمی به تمسخر رای آورندگان پرداخته و نوشت با نگاهی به لیست جناح راست]درمیابیم[  افرادی که به عنوان نمایندگان تهران و دیگر شهرها انتخاب شده اند... یا دارای سابقه مشخص و قابل قبولی نبوده و یااین که هیچ گاه درعرصه اقتصاد صنعت و مسایلی از این قبیل نه تنها تحصیلات و تخصص لازم را ندارند بلکه با حداقل سابقه ای  نیز در مدیریت خود کشور<!> در این راستا<!> بر خوردار نمی باشند.

برای اثبات این مدعا به نمایندگان تهران و قم اشاره شده و برایهر کدام از کوچک ترین مسولیتهای بیست ساله آن ها ذکرشده است . اگر از اغلاط انشایی و املا یی نوشتار در لازم به ذکر است حداقل در بین رای آورندگان تهران و قم کمتر از مدرک دکترا و فوق لیسانس وجود ندارد و هر کدام از منتخبین مردم بین 10تا 25 سال مدیریت در سابقه اشان ذکر شده است نویسنده که دراوج اطلاعات  عماد افروغ را عماد افروغ[!]  نوشته درد دل خود رااین گونه بر کاغذ پیاده کرده است .

این نشریه که چون افراطیون از حضور مجمع روحانیون مبارز و خانه گارگر به عنوان احزاب دوم خردادی در انتخابات به شدت عصبانی و درمانده

شده حضور این احزاب در ساعات پایانی انتخابات ذکر کرده و از این که از سوی ائتلاف پیروان امام و رهبری از حضور این احزاب تشکر شده است ابراز نارضایتی و انتقاد کرده است .

رویکرد دیگری که در میان  این قشر نشریات استان قم دیده میشود فریاد واصلاحات است.

شعارهایی چون اصلاحات بازگشت و توقف ناپذیر است و یا محافظه کاران ناچارند به روند رو به رشد اصلاحات تن دهند هم چنان پس از شش سال تکرار می شود . شعاری که هیچگاه فحوای آن یعنی خود اصلاحات  تعریف نشده و نمی شود.

آقایان باید درک کنند که یکی از علل روگردانی مردم از طیف موسوم به دوم خردادی ها خستگی و دلزدگی نسبت به تکرار مکررکلیاتی بوده و هست که از سوی هیچ مرجعی تعریف روشنی از آن ارائه نشد.

به راستی جامعه مدنی پیام دوم خرداد اصلاحات گفت و گوی تمدنها یا ارجحیت توسعه سیاسی یعنی چه وپس از شش سال به چه سرانجامی مبتلا شد؟

اصلاحات چه دستاورد ویژه ای داشته که بازگشت  ناپذیر است؟

در همین ارتباط شایسته است به مطلبی که در شماره 49 نشریه گویه درج شده است نظری داشته باشیم

آن چه مسلم است این است که اصلاح طلبان حتی اگر به پیروزی قاطع هم دست یابند برنامه روشنی برای آینده ندارند زیرا آنان در این مدت بهترین فرصت ها راکه هرکدام به منزاه گلستان بود به خاکستر مبدل ساختند . موضع گیری های نا هماهنگ نداشتن مدیران کارآمد فراموش کردن خواسته های مردم و بالاخره رابطه سالاری  به جای شایسته سالاری و...

تعجب آور نیست که نشریه ای با چنین ادعاییدرباره اصلاحات ادعا کند محافظه کاران ناچارند به روند رو به رشداصلاحات تن دهند؟!

از طنز روزگار در صفحه ای از قبیل نشریات داد آزادی خواهی سر داده شد و در صحنه ای دیگرمعلمین منتقد رییس آموزش و پرورش قم جاه طلبان قدرت و مقام خوانده شده اند این نیز شاید از دیگر دستاوردهای حضرات باشد. آزادی]فقط و فقط [ برای من و هم فکرانم! قطعا این اظهارات و عملکرد دو گانه در گرایشات عمومی موثر بوده و خواهد بود بی شک رسالت قلم آن هم درمهد علم و تقوا پریشان گویی هایی از این دست نمی باشد و عکس العمل منفی عمومی را درپی خواهد داشت بدیهی است شرایط حساس و خطیر کشور  فضای همدلی به دور از تهمت ها و تخریب های بی پایه و اساس را میطلبد .

هر آن زمان که تمامی مطبوعات استان آموختند که چارچوب های انتقاد را رعایت کنند می توان به رفع ضعف ها و نارسایی های استان قم دل بست و الا ...

مجدالدین معلمی

نشریه امین شماره 18سال اول مورخ یکشنبه 17/12/82صاحب امتیازومدیرمسئول باقررسولی

مدیر مسول (گویه ) در دادسرا

                      مدیر مسول (گویه ) در دادسرا

ایلنا:مدیر مسئول دو هفته نامه گویه در پی شکایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج در دادسرای عمومی و انقلاب قم حاضر شد

سید محمد حسین ضمن اشاره به این شکایت صورت گرفته مبنی بر توهین ، افترا ، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی در پی چاپ مطلبی پیرامون تقدیر از یک فرهنگی بازنشسته صورت گرفته گفت ک پس از دو بار حضور در ستاد خبری نیروی انتظامی قم و بازجویی ،در شعبه 25 دادسرای عمومی و انقلاب قم حاضر شده و به سوالات دادیار محترم پاسخ دادم.

روزنامه شرق شماره 322 یکشنبه 3 آبان 1383

روزنامه ایران خطاکرد گویه کارت زرد گرفت

روزنامه ایران خطاکرد گویه کارت زرد گرفت

     روزنامه ایران در22 اردیبهشت سال جاری  با درج کاریکاتوری وحدت ملی را تهدید و زمینه اختلاف ما بین  اقشار جامعه را از طریق مسایل نژادی و قومی فراهم ساخت.این روزنامه  دولتی و وابسته به خبر گزاری جمهوری اسلامی ایران می باشد. روزنامه ایران و خبر گزاری دولتی ایرنا به طور مستقیم زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اداره می شوند.پس از تشکیل دولت نهم و آغاز فعالیت این دولت، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جایجایی نیروها را آغاز کرد. اولین جابجایی و عزل وانتصاب اودر خبر گزاری ایرنا بوده است. بدون تردید اهمیت فوق العاده خبر گزاری برای صفار هرندی موجب گردید چنین اقدامی را بعمل آورد. شاید سرعت عمل و عدم مطالعه دقیق، ارشاد نشینان را به آن اشتباه بزرگ روزنامه دچار ساخته است . نمی دانیم چرا بزعم اینان  دیگران باید تاوان آن خطاواشتباه را بپردازند؟ پس از آنکه جامعه به علت چاپ کاریکاتور دستخوش اعتراضات گردید مطبوعاتی که صرفا اطلاع رسانی نموده و دلسوزانه و ناصحانه خواستار عدم تکرار چنین اشتباهاتی شدنداخطار دریافت نمودند. یکی از این نشریات« هفته نامه گویه» در قم بوده است که به خاطر چاپ یک خبر کوتاه اخطار دریافت نمود.

پژوهشگر ان و ناظران مطبوعات می دانند که« گویه» در طول انتشار خود هیچگاه بر خلاف منافع ملی قلم نزده است. و مقالات چاپ شده درآن چه از جانب مدیر مسئول آن و نیز سایر نویسندگان نظیرمقاله مفصل «زبان مشترک اقوام ایرانی و مقالاتی از این دست  همگی در راستای تحریص و تشویق وحدت» ملی و تحکیم مبانی آن بوده است . پس از درج کاریکاتور توسط روزنامه ایران ; هفته نامه گویه خبری را در شماره 101 تحت عنوان« اعتراض ترک زبانان قم به روزنامه ایران»  چاپ نمودکه  اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم به علت چاپ خبر مذکور به گویه اخطار داده است.

اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به ماده 6 قانون مطبوعات استناد کرده است که ناظر به بندهای 4و5 آن ماده می باشد . گفتنی است خبر مندرح در گویه خواستار برخورد با عوامل اختلاف و اعتراض به روزنامه ایران شده است .

آیا روزنامه ایران بدلیل دولتی بودن مساوی با امنیت ملی است؟

متن اخطار اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم بدین شرح است.

    احتراما با توجه به ماده 6 قانون مطبوعات که در آن ایجاد اختلاف ما بین اقشار جامعه به ویژه از طریق مسائل نژادی و قومی و تحریص و تشویق افراد و گروهها به ارتکاب اعمالی علیه امنیت حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج منع گردیده است و این مهم در شماره 101 آن نشریه با تیتر« اعتراض ترک زبانان قم به روزنامه ایران» رعایت نشده است نسبت به عدم تکرار و استفاده از چنین مطالبی به همکاران محترم تذکرات لازم را مبذول فرمایید.

    ضمنا در مورد چاپ مطلب به زبان ترکی به استحظار می رساند هر گونه تغییرات در نشریه طیق ماده 10 قانون مطبوعات باید با موافقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گیرد و آن مستلزم در خواست آن نشریه خواهد بود. مستدعی است دستور فرمایید از چاپ مطالب به زبان غیر فارسی خوداری کنند.

آیا اعتراض به یک روزنامه دولتی و عملکرد آن و اطلاع رسانی  تهدید امنیت ملی است؟! عین خبر به شرح زیر است:

    در پی درج مطلبی موهن در روزنامه ایران جمعه 22 اردیبهشت ماه 1385 جمعی از شعرا و نویسندگان ترک زبان قم طی تماس تلفنی با نشریه گویه اعتراض خود را نسبت به این عمل غیر اخلاقی و تفرقه افکنانه ابراز نمودند.لازم به ذکر است  در مورخه مذکور روزنامه ایران که باید تربیون رسمی تمام زبانها و قومیتها باشد با درج مطلب و کاریکاتوری که ملت ترک که در صد بیشتری از ساکنان جمهوری اسلامی را تشکیل می دهند توهین نموده بود.گفتنی است استان قم که ام القرای جهان اسلام می باشد و اکثر ترک زبانان آن نیز در مهاجرت اولیه خود به این منطقه جهت کسب علوم و معارف الهی پیشقدم بوده انداز معترضین جدی این گونه حرکتهای ناسیونالیستی می باشدامید است صدای اعتراض میلیونها ترک زبان ایرانی خواب خرگوشی کسانی را که هنوز به حقوق ملت ترک زبان در ایران اسلامی اعتقاد ندارند آشفته سازد.

شایان ذکر است یک واژه باید به قوم تغییر می کرد که متاسفانه چنین نشد اگر چه این واژه در ابتدای خبر استعمال و استخدام شده است .

    لازم به ذکر است گویه در هر شماره یک یا دو ستون به زبان ترکی مطلب چاپ می نمود. وقوع  جریان مذکور موجب گردید با تذکر شفاهی اداره کل فرهنک و ارشاد اسلامی مواجه و به دلیل عدم مجوز در خصوص این زبان وسایر زبانها از ادامه چاپ به آن زبان  خوداری شده است . همگان می دانند رعایت قوانین و مقررات همواره در سر لوحه کار آن نشریه قرار دارد . بارها اینجانب خواستار تذکر و یادآوری مقامات آن اداره به نشریه شده ام برای خنثی کردن برخی از تبلیغات سایتهای اینترنتی مطلبی تحت عنوان تذکر و یادآوری یر روی وبلاک «پیام وشتان» که متعلق به مدیر مسئول« نشریه گویه» می باشد قرار گرفت همین مطلب تحت عنوان هفته نامه گویه از« زبانهای انگلیسی عربی و آذری استفاده نمی کند» چاپ شده است که متن آن به شرح زیر است:

     تذکرویادآوری هفته نامه گویه از زبانهای انگلیسی عربی و آذری استفاده نمی کند

خوشبختانه  نشریه گویه، علی رغم همه مشکلات موجود توانست ازدوهفته نامه به هفته نامه تغییریابد.امیداست اکنون که قلمروفعالیت ان دربازتاب اخبار،دیدگاههاومباحث سیاسی ،فرهنگی ،اجتماعی،اقتصادی،علمی وورزشی وبالاخره تحلیل ونقدآن ازحیث زمانی گسترش یافت دررسالت خویش یه موفقیت های افزونتری نایل آید.ازآنجایی که در پروانه انتشار گویه، زبان فارسی قید شده است،لذااخیرامعاونت محترم مطبوعاتی اداره کل فرهنگ وارشاداسلامی استان قم اعلام کردچون زبان نشریه فارسی است استفاده ازسایر زبانها مانند عربی،انگلیسی وآذری منوط به کسب مجوزازوزارت فرهنگ وارشاداسلامی خواهدبود.لذابرهمین اساس نشریه گویه ضمن اعلام پایبندی به مقررات وقوانین اززبانهای فوقالذکرتاطی مراحل قانونی وکسب مجوز ازآن استفاده نخواهد کرد.در اینجا چند پرسش اساسی مطرح می شود که امید است حقوق دانان منصف ،صاحبنظران وتحلیلگران مسایل مطبوعاتی آن را پاسخ گفته ویا حداقل در جریان نحوه عملکرداداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی قم قرار گیرند .

1-   این اخطار بر اساس ماده 6 قانون مطبوعات بند 4و5 آن صادر گردیدآیا خبر مذکور که اعتراض  به روز نامه ایران بوده خللی در امنیت ملی پدید آورده است تا اخطار مبنای حقوقی پیداکند .

2-   حد ومرزهای اطلاع رسانی وتحریک اقوام ونژاد در جهت اخلال در امنیت ملی کشور کجاست وبر اساس موازین موجود چگونه قابل نعریف است .در این اخطار حد ومرزهای اطلاع رسانی وتحریک مراعات شده است ؟

3-   3-از آنجایی معمولا نامه های اداره کل با امضای مدیر کل برای بیرون ارسال می گردد اخطار فوق با امضای معاون مطبوعاتی برای گویه ارسال شده است البته اطلاعات ما حاکی است نامبرده فردی دلسوز ونیز از نیروهای رزمنده زمان جنگ بوده واز سوابق خوبی برخورداراست . پرسش ما این است که چرا مسئولیت آن اخطار رامدیر کل شخصا بر عهده نگرفته است اگر چه در نهایت مسئولیت آن متوجه اوست .تصور ما این است اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم چه مدیر کل و جه معاون وی تحت فشار دیگران اقدام به صدور خطا نموده اند . احساس ما این است که تحولات پدید آمده در روز نامه ایران به اختلافات در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی با خبرگزاری ونیز گردانندگان روز نامه برمی گردد وبالاخره رفتار مسوولان هنگام آغاز به کار مجددروزنامه معید همین جریان است اختلافات وتسویه حسابها برای بدست گرفتن خود روزنامه با کادرموردنظر موجب گردید تا اتفاقات اخیر بوجود آید.آیابرای بدست گرفتن یک تریبون باید این همه هزینه از جیب منافع ملی آن هم دراین مواقع دشوار و حساس مجاز، مشروع و قانونی است؟و مرتکبان آن نباید به ملت ایران و تاریخ پاسخگو باشند؟   

                                                سیدمحمدحسین دریاباری

                                   1/4/1385

ستون نیمه خصوصی

ستون نیمه خصوصی

           تشریه گویه

گفته می شود : نشریه گویه از اختیار سر دبیر این نشریه خلع ید شده و تحت حمایت  مالی و سیاسی دبیر مجمع رو حانیون مبارز قم قرار گرفته است .

نشریه 19  دی    یکشنبه 20 دی ماه 1383  شماره 380

گویه به این اتهام 19 دی پاسخ نداد

کلنگ احداث حوزه علمیه امام صادق{ع} وحسینیه وشتان زده شد

             کلنگ احداث حوزه علمیه امام صادق{ع} وحسینیه وشتان زده شد

روزسه شنبه 7 شهریور85 همزما ن بامیلادمسعودسرداررشیدکربلا ابوالفضل العباس (ع) کلنگ احداث حوزه علمیه امام صادق (ع) وحسینیه وشتان توسط آیت الله جوادی آملی برزمین زده شد.زمین این بنا دوهزارپانصدمترمی باشد.بااینکه مراسم کلنگ زنی دراواسط هفته صورت گرفت ومردم وشتان وحومه درشهرهای مختلف ، مانند تهران ومازندران ساکن وسرگرم کاربودندبرای برگزاری پرشکوه مراسم کلنگ زنی کاروکسب خویش راتعطیل کرده ودروشتان حضوریافتند.ازسوی دیگرروابط گرم مردم وشتان بامردم حومه موجب گردیدهمه ی دعوت شدگان فیروزکوه وروستاهای اطراف درمراسم حاضرشوند دراین مراسم جمع کثیری ازروحانیون فیروزکوه ، قم ، مازندران وروستاهای اطراف شرکت داشتند.هیاتی بلندپایه ازسوی شورای مدیریت حوزه علمیه قم به ریاست آقای گلزاری درمراسم شرکت جسته وازنزدیک باموقعیت استثنایی آنجآا شناشد.حوالی 30/11دقیقه صبح بودکه آیت الله جوادی آملی کلنگ احداث حوزه علمیه رابرزمین زدحاضران باذکرصلوات خرسندی واشتیاق خویش راابرازکردند. پس ازان همه ی مردم درمسجدحاضرشدندوبه سخنان امام جمعه فیروزکوه آقای رستمی گوش فرادادند. امام جمعه فیروزکوه ضمن تجلیل ازمردم وشتان گفت :بحق حوزه علمیه امام صادق(ع) درجای بسیارمناسب وشایسته ای واقع شده است.سپس استادسید عنایت الله دریاباری ازاساتیدحوزه علمیه قم طی سخنانی به پیشینه علمی وفرهنگی روستای وشتان اشاره کرد وگفت:وشتان شخصیت های علمی وفرهنگی فراوان داردازجمله می توان سیدمظفرالدین موسوی که بارگاه منورش دروشتان است رایادآورشد.کتابی ازایشان باقی مانده که شرحی بر شرایع الاسلام است.وی افزود:بایددرباره سیدمظفرالدین تحقیقات گسترده تری صورت گیردتاشخصیت وآثارعلمی ایشان برای مردم ونسل امروزآشکارترگردد.ایشان بااشاره به کتابهای سید یعقوب موسوی وشتانی گفت:اوقریب به 60جلدکتاب درحوزه مختلف دین تالیف کرده است که بسیاری ازآنها دردست نیست. بااین وصف آثارموجودنشان می دهد که اوازبرجسته گان عصرخودبوده است.سپس نمازجماعت باشکوه فراوان به امامت آیت الله جوادی آملی اقامه گردید.پس ازنمازمردم به سخنرانی نامبرده گوش فرادادتد.چیزی که برای بسیاری شگفت انگیزبودتحمل مردم وشوروشعف  آنان بود.مردم علی رغم خستگی با علاقه فراوان وحوصله بسیاربه سخنان آیت الله جوادی آملی که پنجاه دقیقه بطول انجامیدگوش فراداندایشان درسخنان خویش به این نکته اشاره کرد،آنچه که موجب گردیدمردم طبرستان همواره دردین ثابت واستواربمانندحضورامامزادگان بوده است. وی تصریح کرد:من اطمینان دارم حوزه علمیه امام صادق(ع) دروشتان بدلیل همجواربودن باارامگاه سید مظفرالدین استوار،ماندگاروموفق خواهدبود.وی درخاتمه خاطرنشان ساخت :خوزه علمیه دروشتان بعلت آمدورفت نخبگان دین واندیشه موجب گسترش فرهنگ وتوسعه ی همه جانیه آن منطقه خواهدشد.

سیدمحمدحسین دریاباری