آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

فشرده شرح احوال سفیران ایران و آمریکااز آغاز تا پیروزی انقلاب

                فشرده شرح احوال سفیران ایران و آمریکا

                     از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی

روند پیدایش وزارت امور خارجه در ایران

«سفارت و سفرا»، پدیده ای متعلق به روابط خارجی دولتهاست که از طریق نهاد معینی به نام «وزارت امور خارجه»فعال می شود.بنا بر این پیش از پرداختن به ذکر بیوگرافی سفیران ایران و آمریکا،به منظور تبیین و ترسیم فضای روشنی از مناسبات خارجی ایران  و آمریکا و دولتهای دیگر –که در آن فضاها مبادله سفیران صورت می گرفته نکته هایی را به عنوان مقدمه یاد می کنیم.

ایران کشوری است که از فرهنگ و تمدن دیرینه برخوردار است .و در بعضی از ادوار تاریخ به عنوان یکی از چند قدرت و امپراطور جهان بشمار میرفت.شواهد و قرائن تاریخی نشان میدهد که زمامداران ایران حتی جنگجو ترین آنها نتوانستند از اقتدار ملی دفاع کرده و برای سر بلندی میهن و تکامل نهادهای گوناگون درون ایران بکوشند.

به یقین ناتوانی آنان ناشی از تصادف نبود بلکه ساختار حکومت در کشور ما به همواره به نحوی بود که مردم در آن سهم و دخالتی نداشتند،در این صورت بدیهی است که حکومت قادر به جذب نخبگان دلسوز نبوده است .نخبگی و نبوغ تنها هنگامی ارزش داشت که در خدمت خاص حاکمان باشد .شاهان کشور ما گاهی با هوش خود روی کار می آمدند و گاهی دیگران برای تامین منافع توده آنها را به قدرت میرساندند.با این که مردم هر کشوری به عنوان نیروی انسانی و سازنده مرز و بوم بشمار میآید اما مردم در ایران نقش چندانی در تعیین سرنوشت خود نداشتند .پیشرفت و ترقی بسیاری از کشورها را باید در آزادی مردم و دخالت مستقیم آنان در امر حکومت جستجو کرد .ولی مردم کشورمان هم واره از این حق مشروع محروم بودند. اگر از لابلای حکومتها در هر دوره ای نابغه ای بر میخواست و از توان سازندگی بهره ای داشت و اندیشه ساختن میهن را در سر می پروراند ،کوته فکران داخلی و دشمنان خارجی ،با شتاب فراوان او را از گردونه حکومت و مدار هستی ساقط می کردند.مورخان اوضاع ایران را به انواع مختلف بررسی کرده اند .در این بررسی ها نحوه دستیابی شاهان به قدرت ،عملکرد آنان تا آن هنگامی که سوار بر اریکه قدرت بودند .میزان توجه حاکمان به مردم و در نتیجه اقبال و توجه مردم به سلاطین مورد توجه و ملاحظه قرار گرفت .این بررسی و کاوش نشان میدهد که ایران دوران جنگهای سخت و خونین ،عصر شکوه ، دوران آرامش نسبی ،دوران پر آشوب ،دوران رقابتهای استعمار گران و بالاخره دوران اشغال نظامی بیگانگان را پشت سر گذارده است .در حال حاضر کشور هایی در جهان به چشم می خورند که یک پنجم ایران سابقه تمدن و فرهنگ ندارند ولی اکنون در زمره کشورهای بسیار مقتدر گیتی محسوب می شوند .شاید یکی از مهمترین و اصلی ترین علل،دور نگاه داشتن مردم از صحنه سیاست و مشارکت ندادن آنها در عرصه های مختلف علمی ،فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی بوده است .ایران کشوری است که اهمیت ژئوپولتیک آن برای غریبان پنهان نبود.همین امر موجب گردید تا کشورهایی مانند انگلیس ،روسیه و سپس آمریکا بر سر منابع و ذخایر سرزمین ما به رقابت استعماری بپردازند .حمایت بیگانگان از حاکمان جدای از مردم ایران نشان می دهد که اگر حکومت سلاطین متکی به مردم و قدرت خروشان آنها بود هر کشوری به آسانی نمی توانست بدون موانع اقدام به کودتا کرده و فردی را از جایش بر داشته و شخص مورد دلخواه خود را بر اریکه قدرت نشاند .بهر تقدیر علل و عوامل بی شماری دست در دست هم گذاردند تا ایران دوهزار و پانصد ساله نتواند اقتدار ملی ،علمی و اقتصادی و اجتماعی درشان خویش را که مقطعی میراث دار علم و معرفت بوده محفوظ نگاه دارد .مجموعه عوامل یاد شده اثرش در دوران سلطنت ناصر الدین شاه قاجار آشکار گردید. ایران در این هنگام از لحاظ سیاسی و اقتصادی بقدری دچار ضعف و انحطاط شد که بدون اجازه دو دولت همسایه نمی توانست با دولت های دیگر روابط صمیمانه و نزدیک بر قرار کند .البته روابط موجود ایران در آن زمان با کشورهای دیگر جنبه تشریفاتی و سمبلیک داشت. با این همه در دوران فتحعلیشاه اتفاقی رخ داد که اثرات مهمی در روابط و مناسبات خارجی ایران داشته است و آن تاسیس و تشکیل وزارت امور خارجه در ایران می باشد .از اوایل قرن نوزدهم که انتصاب نمایندگان سیاسی و سفرای دائمی در دربار ایران مرسوم شد کثرت و زیادی کار مربوط به سیاست خارجی و نمایندگان بی شماری که از طرف دولت های خارجی به ایران اعزام می شدند موجب گردید که فتحعلی شاه در سال 1809 میلادی رضا قلی خان نوائی منشی الممالک را که در واقع وزیر داخله به شمار می رفت مامور مراجعات نمایندگان بیگانه بنماید و به این ترتیب در آغاز، وزارت وزارت امور خارجه به صورت شعبه ای از وزارت داخله تاسیس گردید.فرمان مورخ ذی الحجه 1236 قمری برابر با اکتبر1821 میلادی دستور تاسیس وزارت امور خارجه را به طور مجزا و مستقل صادر نمود و میرزا عبدل الوهاب خان معتمد الدوله نشاط اصفهانی ،دانشمند و شاعر مشهور را به سمت نخستین وزیر خارجه تعین نمود. در این زمان وزارتخانه مزبور از تشکیلات نیرومند و منسجم بر خوردار نبود .از هنگام تاسیس وزارت امور خارجه تا بر قراری مشروطیت در سال 1906 میلادی مجموعا" یازده نفر این مقام را به عهده گرفتند. وزیران امور خارجه در این دوره ها تابع و مجری دستورات صدر اعظم وقت بودند و در حقیقت وزارت امور خارجه به صورت شعبه ای از دفتر صدارت اعظمی به شما می رفت.تا این که در سال 1882 میلادی اولین نظامنامه وزارتخانه مشتمل بر 25 فصل به تصویب ناصر الدین شاه رسید .این ترتیب و روند تا پایان عمر سلسله قاجاریه تداوم داشت .با این همه نمیتوان گفت که ایران تا انقلاب مشروطیت به معنای صحیح کلمه دارای«وزارت امور خارجه» بوده است ،چرا که از تشکیلات وزارتی خبری نبود.در این مقاله هدف اصلی آشنایی با خلاصه بیوگرافی سفیران مبادله شده دو کشور ایران و آمریکا می باشد .با این بیان روشن است که این گفتار در صدد پرداختن و مورد بحث قرار دادن روابط تجاری بازرگانی و فرهنگی نیست.

روابط سیاسی ایران با دولت های غیر همجوار

ایران کشوری است که از جهات مختلف جغرافیایی ،سوق الجیشی و ژئو پولتیک همواره مهم بوده است و از جمله کشورهای قابل توجه جهان به شمار می روداین موضوع را کشورهای غربی و غیره از دوران گذشته درک و بدان رسیده بودند .اسناد و مدارک تاریخی نشان میدهد که ایران در دوران شاه عباس بزرگ با کشورهای اروپایی مراوده و ارتباط داشته است .در کذشته هر هیاتی که به کشور دیگر فرستاده می شد او را سفیر میخواندند در واقع آن هیات مامور انجام کاری بود که امروز آن را با تشکیلات مدرن و برنامه ریزی حساب شده عمل می نماید.منتهی موضوع بحث در اینجا «برقراری روابط دیپلماتیک است که با گشایش سفارت و تعیین وزیر مختار یا سفیر ،معنی و مفهوم پیدا میکند». کشورهای روسیه و انگلستان حضور فعال در صحنه سیاست ایران داشتند و این بدان خاطر بود که سایه آنان در مرزها و سرحدات کشورمان را پوشاند با این اوصاف اسناد و مدارک گواه است که ایران با امپراطوری روسیه ،انگلیس و نیز دولت ترکیه در سال 1851 میلادی برابر 1230 شمسی ،روابط دیپلماتیک را آغاز کرده و آقایان میرزا محمد حسین خان عضد الملک ،میرزا شفیع خان نایب اجودان باشی و حاجی میرزا احمد خان خویی را به عنوان وزیران مختار برای سه کشور یاد شده اعزام کرد .هنگام زمامداری سلسله قاجار ،روسیه و انگلستان به دلیل داشتن قدرت در منطقه از یک سو و ضعف و ناتوانی در درون حکومت قاجاریان از سوی دیگر روابط ایران با دیگر کشورها جدی نبوده و ارتباط اندک هم جنبه تشریفاتی و سمبلیک داشته است .امپراطوری اتریش و مجارستان در سال 1873 میلادی «کنت ویکتور دو سبکی »را به سمت وزیر مختاری به تهران فرستاد نامبرده اقدام به تاسیس سفارت نمود . اما دولت ایران در سال 1883 نریمان قوام السلطنه را که ارمنی بود به سفارت در دربار امپراطور اتریش به دربار وین فرستاد .هنگامی که ناصر الدین شاه دومین سفر خود را به اروپا می گذرانی عده ای از افسران اتریشی برای تعلیم سربازان ایرانی استخدام شدند ولی دولت روسیه که مایل نبود رقیبی در برابر قزاقخانه داشته باشد به طرز عجیبی اقدام به اخلال و کار شکنی کرد که افسران مذبور دلسرد شده و ایران را ترک نمودند .با این که دولت امپراطوری اتریش و مجارستان در آن هنگام از دول مقتدر اروپا محسوب می شد اما چون منافع سیاسی و اقتصادی مهمی در ایران نداشت چندان توجهی به این کشور ننمود .حتی اعزام وزیر مختار ایران ده سال بعد از اعزام وزیر مختار اتریش صورت پذیرفت بدون شک روسهادر   خصوص این موضوع هم دخالت ورزیدند.اما فرانسه،ناپلئون سوم امپراطور فرانسه که مانند عمویش ناپلئون کبیر نقشه های جاه طلبانه ای  برای تصرفات فرانسه داشت در ژوئیه 1855 میلادی وزیر مختاری به نام «پروسه بوره»به ایران فرستاد .وی توانست یک عهد نامه تجارتی هم با میرزا آقا خان نوری منعقد کند .ناپلئون همواره نسبت به ایران اظهار دوستی و صمیمیت می کرد و با میانجیگری ناپلئون سوم بود که پیمان صلح پاریس بین ایران و انگلستان منعقد گردید .پس از جنگ 1870 میان آلمان و فرانسه که منجر به سقوط ناپلئون سوم و اعلام جمهوریت در فرانسه گردید باز هم روابط و مناسبات دوستانه بین ایران و فرانسه تداوم یافت .آنچه که دو کشور ایران و فرانسه را به یکدیگر نزدیک می کرد روابط فرهنگی بود زیرا فرانسه قدرت نظامی و سیاسی گذشته را نداشت و منافع خاصی هم در ایران نداشت به همین دلیل نتوانست نقش مهمی در صحنه سیاست ایران بازی کند .اما دولت ایران در سال 1857 میلادی مطابق 1235 شمسی روابط رسمی دیپلماتیک خود را با فرستادن فرخ خان امین الملک غفاری با دولت فرانسه پس از دو سال تاخیر آغاز کرد.

ژاپن ،در ماه مارس 1863 از طرف امپراطور ژاپن سفیری بنام «یوشیدا»به ایران اعزام گردید. سفیر نام برده به حضور ناصر الدین شاه رسید و نامه امپراطور کشورش را که مبنی بر «اظهار تمایل به افتتاح باب تجارت بین دو کشور ژاپن و ایران بود»تقدیم کرد.اما عملا" هیچ اقدامی در این خصوص بعمل نیامده و درباریان ناصر الدین شاه موضوع مزبور را به فراموشی سپردند و بر قراری روابط سیاسی و بازرگانی بین ایران و ژاپن از این تاریخ تا نیم قرن به تعویق افتاد.

سوئیس – روابط و مناسبات ایران و سوئیس هم در حد قابل توجه نبود . در ژوئیه 1873 ( نظر آقا یمین السلطنه ) وزیر مختار ایران در شهر ( ژنو) عهد نامه مودت و تجارت بین ایران و سوئیس با وزیر خارجه فدرال این کشور امضاء کرد ولی تاسیس سفارت تا بعد از جنگ جهانی اول به تاخیر افتاد . ایتالیا – پس از آنکه این کشور وحدت خویش را به دست آورده و رسما اعلام استقلال کرد ، وزیر مختاری از سوی دولت نو بنیاد ایتالیا در سال 1862 میلادی به تهران اعزام شد و در 24 سپتامبر همان سال عهد نامه مودت و تجارت بین دو کشور را میرزا سعید خان ، وزیر امور خارجه امضاء کرد . اما دولت ایران در سال 1275 شمسی نریمان قوام السلطنه را به عنوان وزیر مختار به رم فرستاد . در سال 1886 دو دولت ایران و ایتالیا اقدام به تاسیس سفارتخانه دائمی در پایتخت یکدیگر نمودند . ظاهرا دولت ایران با پانزده سال تاخیر وزیر مختار خود را به ایتالیا فرستاد و ده سال بعد دو دولت سفارت دائمی تاسیس کردند . اما کشورهای اسکاندیناوی در سال 1886 میلادی روابط و مناسبات سیاسی با ایران بر قرار نمودند . میرزا رضا خان ار فع الدوله وزیر مختار ایران در دربار سوئد و نیز در دانمارک وزیر مختار انگلستان شد . تا اینجا معلوم گردید که ایران شکوه و عظمت نسبی را که در زمان سلسله صفویه بویژه شاه عباس بزرگ به دست آورد در دوران سلسله قاجار همه از دست رفت بطوری که نمی توانستند تصمیم بر قراری روابط با کشور غیر همجوار را بدون اجازه روسیه و انگلستان بگیرند

. آغاز روابط ایران و امریکا و تنشهای آن

تا کنون روشن گردید روابط و مناسبات ایران با کشورهای غیر همجوار خیلی گرم و سازنده نبود . آمریکائیان قبل از آنکه روابط سیاسی با ایران ایجاد کنند به این کشور رفت و آمد می کردند . اما مناسبات سیاسی و دیپلماتیک بین دو کشور در ژوئن سال 1883 میلادی بر قرار شد . ایالات متحده در این تاریخ وزیر مختاری به نام س.ج. بنجامین به تهران فرستاد . وی سفارت کشورش را در ایران تاسیس کرد . دولت ایران هم حاجی حسینقلی خان صدر السلطنه فرزند میرزا اقا خان نوری صدر اعظم را در اکتبر 1888 به واشنگتن فرستاد که بعدها به ( حاجی واشنگتن ) مشهور گردید . در این دوره دولت امریکا فعالیت چندانی در ایران نداشت . مهمترین کار دولت ایالات متحده امریکا در این دوره حمایت از میسیو نرها و مبلغان مذهبی آمریکایی در ایران بوده است . دولت ایران بر پایه تاریخ ارائه شده پنجسال بعد از امریکا سفارت خود را در واشنگتن بنا کرده است . همانطوری که گفته شد نفوذ دولتهای انگلستان و روسیه در ایران مانع هر گونه تصمیم گیری دولت ایران در روابط با دیگر کشورها بوده است . البته این بدان معنی نیست که روابط با دیگر کشورها بهتر از انگلستان و روسیه بوده بلکه سخن در این است که دولت ایران راسا و شخصا قادر به اتخاذ تصمیم در آن هنگام نبوده است . این احتمال را هم نمی توان از نظر دور داشت که اگر دولتهای غیر همجوار نقش دو دولت روسیه و انگلستان را داشتند این مشکل و درد سر را برای دولت وقت ایران فراهم می ساختند . منتهی چیزی که به یاری ایران شتافت شانس بود که نگذاشت دولتهای غیر همجوار هم در ایران با ندازه انگلستان و روسیه منافع داشته باشند . روابط و مناسبات سیاسی ایران با آمریکا همیشه و در همه حال یکسان و یکنواخت نبوده است بلکه شرائط زمانی هر از چند گاه آن را دچار بحران و تنش جدی می ساخت . ایران در سال 1919 میلادی قرار دادی را با دولت انگلیس منعقد ساخت این قرار داد به مذاق دولت امریکا خوش ننمود و بلا فاصله دولت مزبور به منظور تهدید دولت ایران کمک دویست هزار تومانی خود – به ایران را قطع کرد . اما این تنش و بحران در مناسبات تاثیر چندانی بر فضای مناسبات سیاسی نگذارد . در دو مقطع از تاریخ ، بحران بسیار جدی در روابط و مناسبات سیاسی ایران و امریکا پدیدار گردید که تمام مناسبات فرهنگی ، علمی ، اقتصادی ، و نظامی را در بر گرفت و بر روی آنها تاثیر مستقیم گذاشت . در بحران نخست که شرح آن بزودی خواهد آمد برای مدتی مناسبات سیاسی دولت ایران و ایالات متحده امریکا قطع گردید . در بحران دوم که دولت امریکا مسبب بروز ان بود . روابط دیپلماتیک دو کشور قطع شده و کماکان نیز ادامه دارد . اکنون لازم است. به علل و عوامل موثر در قطع روابط سیاسی دو کشور اشاره گردد . و سپس از زوایای مختلف بر روی ان مطالعه و کاوش صورت پذیرد . حادثه ای که موجب قطع روابط سیاسی ایران و امریکا شد بدین قرار است . در نوامبر 1935 میلادی مطابق با اذر ماه 1314 شمسی غفار جلال علاء وزیر مختار ایران در آمریکا به علت تخلف از مقررات رانندگی از سوی یک پاسبان آمریکایی باز داشت گردید ، با انکه وزیر مختار ایران خود را معرفی کرد پلیس امریکا ترتیب اثر نداده و او را دست بند زده و به پاسگاه پلیس منتقل نمود . پلیس اعلام کرد وی به دلیل تخلف از مقررات رانندگی نظیر سرعت غیر مجاز دستگیر شده است ولی پلیس در پاسگاه به محض اینکه از هویت وزیر مختار ایران اطلاع پیدا کرد وی را آزاد نمود. دولت ایران از دولت آمریکا خواست نسبت به این حادثه رسیدگی رسما از دولت ایران عذر خواهی کند . دولت آمریکا تقاضای ایران را پذیرفت و مساله را رسیدگی کرد اما وزیر امور خارجه این کشور اظهاراتی را بیان داشت . نتیجه این که دولت آمریکا از حادثه پدید آمده عذر خواهی ننمود امور یاد شده موجب گردید که رضا شاه در مارس 1936 فروردین 1315 دستور احضار وزیر مختار و قطع روابط سیاسی ایران با امریکا را صادر نماید .دو سال و نیم بعد یعنی اواخر سال 1938 (والاس مری ) به عنوان نماینده فوق العاده آن کشور به تهران آمد و رسما از طرف دولت امریکا عذر خواهی به عمل آورد و بدنبال این اقدام روابط سیاسی ایران و امریکا در ژانویه 1940 دی ماه 1318 مجددا بر قرار گردید . رضا شاه در توجیه عمل خود موضوع را اهانت به وزیر مختار ایران تلقی کرد و نتیجه عادی آن را قطع مناسبات سیاسی دو کشور دانست . هنگامی که مناسبات سیاسی ایران و امریکا قطع شد ترکیه حافظ منافع ایران در آمریکا بوده است . اما بحران دیگری که موجب قطع مناسبات سیاسی ایران و امریکا گردید در ارتباط با شاه مخلوع ایران بود . پناه دادن به شاه و حمایت از او توسط دولت آمریکا ، موجب خشم عمومی و ملی در ایران گردید و هیجانات عمومی خارج از کنترل دولت ایران شد . در نتیجه جمعی از دانشجویان مسلمان سفارت آمریکا در تهران را اشغال و به منظور استرداد شاه مجرم ، اعضای آن را به گروگان گرفتند . در نتیجه از تاریخ 19 فروردین 1359 روابط و مناسبات سیاسی رسمی دو کشور به کلی قطع گردید . این بار نیز قطع روابط دیپلماتیک تاثیر مهمی در شو ون دیگر گذارد . بگونه ای که مقامات آمریکایی ، بر خلاف عرف و موازین بین المللی ، جهت تحت فشار قرار دادن دولت ایران قوانین سختگیرانه ای علیه ایران در زمینه اقتصادی ، وضع نمودند . اکنون حدود 17 سال است که روابط دو کشور به کلی قطع می باشد . در آغاز ایران و آمریکا الجزایر پاکستان و سوئیس را به عنوان حافظان منافع یکدیگر انتخاب کردند .

نگاهی به چند واژه سیاسی

قبل از آنکه به بیو گرافی سفر او نمایندگان سیاسی ایران و امریکا از آغاز برقراری روابط و مناسبات سیاسی تا سال 1359 پرداخته شود ، ضروری است چند اصطلاح که در روابط بین الملل ، سخنرانی سیاستمداران و نیز مقالات سیاسی به کار برده می شود ، شرح داده شوند . در گذشته های دور آداب و رسوم دیپلماتیک به شیوه امروز نبود که هر کشوری در کشور دیگر سفارتخانه ثابت داشته باشد و این سفارتخانه به منزله خاک کشورش تلقی گردد و هر گونه تعرض و تعدی به آن ، تجاوز و تعدی به حاکمیت کشور صاحب سفارتخانه محسوب  شود . . در سابق اگر هیاتی به منظور انجام پاره ای از مذاکرات و گفتگو پیرامون مسایل مورد علاقه دو طرف به کشوری عزیمت می کرد هیات مزبور سفیر خوانده می شد که البته آن افراد مانند امروز از مصونیت های سیاسی بر خوردار بودند . و همین طور فرد اعزام شده در راس هیات که وزیر مختار نامیده می شد .

وزیر مختار : این عنوان به مامور دیپلماتیک اطلاق می شود که از نظر درجه پایین تر از سفیر است . اما این مقام که مامور کشوری در کشور دیگر است برای او باقی است . در گذشته کشورهای بزرگ و نیرومند نزد یکدیگر سفیر و نزد کشورهای کوچک و یا کم اهمیت به هر دلیل وزیر مختار می فرستادند . اما امروز وزیر مختار جز عنوان چیز دیگری برای ان باقی نمانده است . و در بعضی از موارد این درجه را به نفر دوم بعد از سفیر در سفارتخانه می دهند که اداره برخی از رشته های مهم فعالیت سفارت را بر عهده دارد . در حال حاضر عنوان وزیر مختار عملا منسوخ شده است .

روابط دیپلماتیک : و آن عبارت است از روابطی که بین دو کشور پس از انکه یکدیگر را به رسمیت شناختند با توافق بر قرار گردد . بر قراری روابط دیپلماتیک با اعزام نماینده از سوی دو کشور ایجاد می شود . مناسبات و روابط دیپلماتیک  شامل کلیه ارتباطات سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی است که بین دو یا چند کشور از طریق نمایندگان دیپلماتیک کشورها صورت می پذیرد .

ماموریت دیپلماتیک : یعنی تمام کارهایی که نمایندگی دولت فرستاده نزد دولت پذیرنده انجام می دهد . امروزه این ماموریت در حد بسیار گسترده توسعه یافته است که بیان آن در این مختصر نمی گنجد. واژه ماموریت همه ی اشخاصی را که در محل معینی مامور انجام و اجرای وظایفی هستند در بر می گیرد. اما اعضای ماموریت دیپلماتیک بعد از سفیر یا وزیر مختار بترتیب عبارت است از : وزیر مختار ، رایزن ، دبیر اول ، دبیر دوم ، دبیر سوم  و وابسته . همانطور که گفته شد سفیر بالاترین درجه و مقام ماموریت دیپلماتیک است. ذکر کلمه «کبیر» بدنبال سفیر نادرست و بی معنی است. با این اوصاف امروزه در زبان فارسی متداول شده است. در اصطلاح خارجی لغتی را که معنی کبیر داشته باشد در دنبال سفیر استعمال نمی کنند. رتبه همه سفرا یکی و هر سفیری کبیر است.

 سفیر فوق العاده : سفیری که برای کار معین و یا برای مدت محدودی نزد دولت دیگر سفارت دارد سفیر فوق العاده نامیده می شود. سفیر فوق العاده نماینده دولت محسوب می شود ، نه نماینده رئیس دولت به همین دلیل سفیر مزبور حق درخواست مستقیم ملاقات از رئیس دولت. محل ماموریت را ندارد. ممکن است خوانندگان در خلال این گفتار به واژه «اکردیته» برخورد کنند. واژه «اکردیته» یعنی معتبر یا کسی که واجد اعتبار است. نماینده سیاسی یک کشور اگر علاوه بر محل ماموریت خاص خود ، در کشورهای دیگر هم مامور باشد ، در کشورهای اخیر «اکردیته» نامیده می شود. ممکن است یک فرد معینی را در چند کشور به عنوان رئیس یا عضو ماموریت تعیین نمایند. این امر غالبا به خاطر مسایل مالی ، عدم روابط در حد کافی و کمبود اشخاص صلاحیتدار برای سمت سفارت است. دوران پهلوی پنجاه و سه سال بطول انجامید. در این مدت حدود 270 نفر به مقام سفارت یا وزیر دست یافتند. در دوران رضاشاه شمار سفارتخانه های ایران در کشورهای خارجی کم و محدود بوده است. ولی در انتخاب نمایندگان سیاسی دقت زیادی بعمل می آمد. اکثر نمایندگان سیاسی در آن هنگام عنوان وزیر مختاری را دارا بودند. نماینده سیاسی ایران در آمریکا هنگام به قدرت رسیدن رضاشاه باقر کاظمی بود که شرح حال او در جای خود خواهد آمد. مجموع نمایندگان سیاسی ایران در ایالات متحده آمریکا از سال 1265 شمسی تا 1361 شمسی 30 نفرند که اسامی و بیوگرافی آنها خواهد آمد. البته روابط ایران و آمریکا در 19 فروردین 1359 قطع شده است. افرادی که کادر موقت و حافظ منافع بودند نیز در این لیست قرار دارند. مجموع نمایندگان سیاسی آمریکا در ایران به 27 نفر می رسد که اسامی و شرح حال آنها نیز بزودی از نظر خواهد گذشت. گفتنی است ابتدا به درج خلاصه زندگینامه نمایندگان سیاسی ایران برحسب توالی زمانی و بر پایه ی تاریخ انتصاب آنان در آمریکا و سپس به بیوگرافی نمایندگان سیاسی آمریکا در ایران با رعایت ترتیب و توالی تاریخی اقدام می کنیم.   

سفیران ایران در آمریکا

حسینقلی خان صدر السلطنه ( حاج واشنگتن )

«حسینقلی خان » به معتمد الوزراءلقب داده شد و در نوشتارها از او حسینقلی خان معتمد الوزراء یاد می کنند . ولی وی را بسیاری به حاج واشنگتن هم می شناسند . نامبرده فرزند « میرزا آقا خان نوری » است که در سال 1265 قمری متولد شد و در سال 1316 قمری در گذشت . او از مقامات بر جسته و عالیرتبه دولت بشمار می رفت . مهارتها و تخصص های وی زبان انگلیسی و فرانسوی بوده است . « حسینقلی خان » مناصب و مشاغل زیادی بر عهده گرفته است . معتمد الوزراء در سال 1886 میلادی سر کنسول ایران در هندوستان بوده و در سال 1892 وزارت فوائد عامه را بر عهده گرفت . وی مدتی نایب اول و معاون وزارت خارجه و کارمند وزارت دارایی بوده است . حاجی واشینگتن در دوران زندگی خود به خاطر لیاقتی که ازخود بروز داد ، نشان و  مدالهای زیادی به دست آورد . از جمله می توان ، نشان درجه دوم خارجه ، نشان و حمایت سرتیپی اول و خلاصه نشان درجه اول خارجه را نامبرد . «حسینقلی خان » در زندگی شخصی ممسک و دست بسته بود و به قول معروف فردی خسیس شهرت یافت با اینکه او شخصی  و سرمایه دار بوده است . اولین وزیر مختار ایران در ایالات متحده آمریکا خطش زیبا و نیکو بوده است . وی گاهی از اوقات شعر هم می گفت ولی اشعارش مهمل ، بی معنی و سبک بوده است . «حسینقلی » در سال 1295 به زیارت مکه رفته است . سرپرستی وی را پس از آنکه خانواده ای خود را از دست داد ، « سعید خان موتمن الملک » به عهده داشت . او در میان مردم به حاجی واشنگتن معروف شده است  البته دقیقا معلوم نیست که چرا و به چه دلیل او به شهرت مزبور شناخته می شود ؟ ولی احتمال می رود که به خاطر نا مه هایی باشد که برای صدر اعظم وقت ارسال کرده و در آن از مردم آمریکا و مسوولان آنان ستایش فراوان بعمل اورده است .

حاج حسینقلی خان معتمد الوزراء نخستین وزیر مختار ایران در ایالات متحده آمریکا می باشد . سفارت ایران در واشینگتن در سال 1265 شمسی ، 1888 میلادی توسط او تاسیس گردید . نامبرده حدود 13 سال در این سمت باقی مانده و برای دولت ایران انجام وظیفه کرد .

اسحاق خان مفخم الدوله

«اسحاق خان » در 26 جمادی الاولی 1276 بدنیا آمده است . او تحصیلات علوم سیاسی و زبانهای خارجی را در مدرسه نظامی تبریز آموخت . مفخم الدو له به زبانهای فارسی ، ترکی ، فرانسوی ، انگلیسی ، روسی و آلمانی تکلم می کرد . او در سال 1300 وارد وزارت خارجه گردید . او نشان و مدالهای زیادی به خاطر لیاقت و کارایی که از خود بروز داد دریافت نمود که مهمترین انها نشان سرهنگی و سرتیپی بوده است . « اسحاق خان » پست و مناصب زیادی را بر عهده گرفت . نامبرده سر کنسول و نماینده سیاسی ایران در مصر بوده است . وی در سال 1890 میلادی در معیت مظفر الدین شاه به اروپا مسافرت کرد او پس از بازگشت از اروپا زندگی نو خویش را با فردی محرب و کهنه شروع کرده و با دختر بیوه « میرزا نصرالله خان » مشیر الدوله وزیر امور خارجه ازدواج نمود . نماینده سیاسی ایران در قاهره پس از ازدواج به سمت وزیر مختاری در اتریش منسوب گردید . اسحاق خان مفخم الوله از سال 1278 شمسی تا سال 1282 شمسی وزیر مختار و نماینده سیاسی ایران در ایالات متحده آمریکا بوده است . او تقریبا بیش از چهار سال این سمت را در اختیار داشت اما این که وی در چه تاریخی در گذشت دقیقا روشن و معلوم نیست ؟

میرزا مرتضی خان  ممتاز الملک

«مرتضی خان ممتاز الملک»در ربیع الاول 1281 در تهران چشم به جهان گشود .او تحصیلات خویش را ابتدا در تهران و سپس پاریس به پایان رساند . «مرتضی خان » علاوه بر فارسی به زبان های ترکی ، فرانسوی ، انگلیسی سخن می گفت . نامبرده پیشخدمت ویژه دربار و مترجم مخصوص شاه بوده است . وی نشانهای مختلف سرتیپی و علمی را دریافت داشت .یکی از مشاغل و مناسب او این است که غلام حرمخانه شاه به شمار می رفت . و مترجم وزارت امور خارجه در سال 1299 بوده است . او همچنین مترجم کتب علمی و قوانین دارالترجمه همایونی در سال 1305 بوده است «مرتضی خان » لقب ممتاز الملکی را در سال 1314 به خود اختصاص داده است ممتازالملک چهارمین نماینده سیاسی ایران در امریکا بوده که از سال 1283 ماموریت خویش را آغاز و تا سال 1288 د آمریکا باقی مانده است . نامبرده تقریبا بیش از پنج سال وزیر مختار کشورمان در آمریکا بوده است . موفقیت و عدم موفقیت شفرای ایران در عهد قاجار بستگی به حکومت سلسله قاجار دارد .

میرزا مهدی خان امیر تومان

«مهدی خان امیر  تومان»در سال 1286 قمری در شهر همدان دیده به جهان گشود .او از رجال وزارت امور خارجه محسوب می گردد. امیر تومان نشان و مدالهای فراوانی به خاطر انجام وظیفه مناسب و نشان دادن لیاقت ها و شایستگی های درونی خود دریافت نموده است. مهمترین آنها عبارتند از :نشان طلای سلطانی ،نشان و درجه سرهنگی و سر تیپی،نشان دیگر او امیر تومانی است که میرزا مهدی خان به آن شهرت یافته است .آقای امیر تومان چهارمین نماینده ی سیاسی ایران در واشنگتن بشمار می رود .نامبرده از سال 1292 ماموریت خویش را آغاز کرده و تا سال 1297 در آمریکا سرگرم انجام وظیفه برای دولت ایران بوده است.

عبد العلی خان صدری صدیق السلطنه

«عبد العلی خان »در واقع پنجمین وزیر مختار و دیپلمات ایرانی است که به واشنگتن اعزام گردید .آقای صدری از سال 1297 شمسی ماموریت خود را در آمریکا آغاز و سال 1300 شمسی ماموریت او خاتمه یافته و آن سمت در اختیار حسین علاء قرار گرفت .«صدیق السلطنه»سه سال وزیر مختار ایران در آمریکا بوده است .از خصوصیات شخصی و ویژگی های اخلاقی نامبرده اطلاعات چندانی در دست نیست.

حسین علاء

«حسین علاء»از رجال سیاسی و از نخست وزیران بشمار می رود.او لقب معین الوزراء را به خود اختصاص داد .نامبرده فرزند«محمد علیخان»علاء السلطنه می باشد حسین علاء در محرم سال 1264 شمسی در تهران متولد گردید و در سال 1243 درگذشت . معین الوزرا تحصیلاتش را در انگلستان در مدرسه حقوق به پایان رسانیده و مدرک دکترا دریافت کرده است .حسین علاء از تخصص ها ومهارت های زیادی نیز برخوردار بوده است .مهمترین آنها عبارتند از :تسلط بر زبان انگلیسی ،فرانسوی و آلمانی .وی پس از فارغ شدن از تحصیلات مشاغل و مناصب زیادی را بر عهده گرفت .مدتی ریاست بانک و ریاست شورای عالی پیش آهنگی را به عهده داشت .او همچنین مدتی وزیر امور خارجه ،وزیر بازرگانی و نمایندگی مجلس را در تهران پذیرفت. حسین علاء مترجم حضور شاه نیزبوده است .نبوغ و استعداداو موجب گردید که مدال جوایز و نشان های زیادی دریافت کند . حسین علاء در سال 1921 میلادی مسافرتی به آمریکا داشته است .در وقایع نیز سال 1331 وی طرفدار قوام بود .پس از استعفای دکترمحمد  مصدق نخست وزیری به او پیشنهاد گردید ، هنگامی که وی به نخست وزیری انتخاب گردید. از سوی نواب صفوی اخطاریه ای مبنی بر عدم صلاحیتش برای مقام نخست وزیری دریافت کرد .در ضمن او از فراماسون نیز به شمار می رفت،  پس از آنکه ماموریت عبد العلی خان صدری صدیق السلطنه خاتمه یافت سمت وزیر مختاری ایران در آمریکا به حسین علاء محول گردید .او از سال1301 شمسی عهده دار سمت مذبور گردید شغل و منصب وزیر مختاری تا سال 1303 شمسی در اختیار او بوده است شایان ذکر است که حسین علاء از شهریور 1324 تا اسفند 1328 مجدا"سفیر ایران در آمریکا گردید .در پی اتمام این ماموریت نصر الله انتظام مقام او را به عهده گرفت .حسین علاء در دوره اول مقام وزیر مختار و در دوره ی دوم مقام سفیر ایران در آمریکا را بر عهده داشت.

باقر کاظمی

پس از حسین علاء باقر کاظمی به سمت کاردار ایران در آمریکا منصوب گردید .ماموریت نام برده از سال 1303 شمسی آغاز و تا سال 1305 شمسی به طول انجامید  هنگامی که آقای کاظمی در واشنگتن انجام وظیفه می کرد همتای آمریکایی وی در ایران «هوفمان فلیپ» بوده است.

داوود مفتاح

داوود مفتاح هشتمین دیپلمات و نماینده سیاسی ایران در ایالت متحده آمریکابوده است نامبرده از مهر ماه 1305 ماموریت خویش را آغاز و در فروردین 1309 سمت وزیر مختاری رها کرده است .قبل و بعد از مفتاح آقایان کاظمی و عضدی این سمت را دارا بودند . هنگامی که آقایان مفتاح وزیر مختار در واشینگتن بود همتایان وی در این مدت هوفمان فلیپ و چارلز هارت بوده اند . در مورد خصوصیات شخصی مفتاح مطالب چندانی در دست نیست .  

یدالله عضدی

«یدالله عضدی » در کابینه های گوناگون خدمت کرده است وی همواره یا سمت وزارت یا معاونت را بر عهده داشت.عضدی در سال 1339 وزیر امور خارجه در دولت محمد علی فروغی بوده است . همچنین در سال 1320 وزیر دارایی در دولت فروغی را در اختیار داشت . ایشان سالهای 1320 و1321 در کابینه ی دولت علی سهیلی و نیز در کابینه ی احمد قوام السلطنه پست وزارت راه و ترابری را بر عهده داشته است . او در واقع نهمین نماینده ی سیاسی ایران در واشینگتن محسوب می شود . نامبرده از تیر ماه 1310 به مقام وزیر مختاری ایران در آمریکا منصوب گردید و تا فروردین 1312 در آن مقام انجام وظیفه نمود او قبل از آن که این ماموریت را به دست آورد داوود مفتاح به جای او انجام وظیفه می نمود . همتای وی در این هنگام درتهران ویلیام هورنی بروک بوده است . درباره ی زندگی شخصی وی اطلاعات چندانی در دست نیست .

غفار جلال علاء

پس از آنکه غفار جلال علاء به عنوان سفیر ایران در آمریکا ماموریت یابد؛ آقای عضدی وزیر مختار ایران در واشینگتن بوده است . غفارجلال علاء از فروردین 1312 تا 29 دی ماه 1314 سفیر ایران در آمریکا بوده است . همتای آمریکایی او در ایران ویلیام هورنی بروک بوده است . غفار جلال علاء به نظر می رسد از نزدیکان حسین علاء باشد . نامبرده در سال 1314 در ایالات متحده آمریکا به جرم تخلف از مقررات راهنمایی و رانندگی دستگیر شد . دولت ایران پس از اطلاع از ماجرا اقدام به قطع روابط و مناسبات سیاسی با آمریکا نمود . او بیش از چهار ساعت در پاسگاه پلیس تحت بازداشت قرار داشت . هنگامی که پلیس بازجویی از او را آغاز کرد . علاء خود را معرفی نموده  و مصونیت خود را یادآور گردید پلیس با وزارت امور خارجه تماس گرفت و مراتب را به آن وزارت خانه ابلاغ کرده است . سرانجام غفار جلال علاء از بازداشت رهایی یافت . مشروح حادثه  فوق در دیباچه همین گفتار نقل شده است.

علی اکبر دفتری

دکتر علی اکبر دفتری در دی ماه 1317 پس از آنکه روابط و مناسبات سیاسی ایران و آمریکا مجددا برقرار گردید به عنوان کاردار موقت انجام وظیفه می نمود.قبل گزینش دفتری به عنوان کاردار موقت ،« روابط ایران و آمریکا » به خاطر آنچه که « تخلف ز مقررات رانندگی » توسط غفار جلال علاء نامیده شده بود قطع بوده است . آقای دفتری تا آذر 1318 یعنی قریب به یک سال کاردار موقت بوده است درباره ی ویژگی شخصی و زندگی خصوصی او اطلاعات چندانی در دست نیست .

محمد شایسته

محمد شایسته یازدهمین نماینده ی سیاسی ایران در ایالات متحده آمریکا بشمار می رود . آقای شایسته از رجال سیاسی رژیم پهلوی محسوب می گردد یکی از ماموریت های مهم او این بود که از جانب دولت ایران ماموریت یافت ، در جریان « جنگ جهانی دوم و اشغال ایران » با مقامات آمریکایی ملاقات نماید تا بتواند یاری آنها را برای جلوگیری از ادامه ی اشغال و پایان دادن آن جلب کند . شایسته در آذر ماه 1318 به سمت وزیر مختار ایران در واشینگتن منصوب گردید او تا سال 1322 در همین مقام یعنی وزیر مختاری انجام وظیفه کرد . هنگامی که او وزیر مختار بود این مقام در تاریخ 1322 به سفارت ارتقا یافت . نامبرده تا شهریور 1324 سفیر ایران در آمریکا بوده است . پس از خاتمه یافتن ماموریت محمد شایسته حسین علاء جایگزین او گردید. گفتنی است حسین علاء با به دست گرفتن پست سفیری در شهریور 1324 بار دوم است که به نمایندگی سیاسی ایران د رواشینگتن منصوب گردید ماموریت دور دوم او چهار سال و نیم به طول انجامید . او در واقع مانند شایسته هم مقام سفارت و هم وزیر مختاری را بر عهده گرفت . هنگامی که شایسته سفیر دولت ایران در آمریکا بود همتای آمریکایی او در ایران « لویز دیفوس» بوده است .

سید نصرالله انتظام

آقای انتظام از رجال سیاسی برجسته به حساب می آید ، وی هم در مقام وزارت و هم در مقام سفارت انجام وظیفه کرده است . نامبرده در سال 1339 سفیر ایران در فرانسه بوده است . آقای انتظام به مدت یک دوره ی رئیس مجمع عمومی سازمان ملل متحده بوده است . وی در وزارتخانه های مختلف راه یافته و به عنوان وزیر انجام وظیفه نمود . ایشان در کابینه ی علی سهیلی در سال 1321 وزارت راه و ترابری را بر عهده داشت مضافا بر این در کابینه ی مرتضی قلی خان بیات هم حضور داشت . و در سال 1323 وزیر امور خارجه و در سال 1341 به عنوان وزیر مشاور به شمار می رفت . ایشان مانند حسین علاء و اردشیر زاهدی دوبار به عنوان سفیر ایران در آمریکا منصوب گردید . انتظام در دوره ی اول سفارت خود در آمریکا که تا شهریور 1331 تداوم یافت علاوه بر مقام سفیری نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد را نیز بر عهده داشت. همانطور که اشاره گردید در این مدت به ریاست مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزیده شد. در وهله ی دوم سمت سفیری نامبرده ، از مهر 1332 آغاز و تا دی 1334 بطول انجامید . در بین دو تاریخ فوق فاصله ی زمانی وجود دارد در این مدت یک ساله که فاصله ی  دو ماموریت می باشد . اللهیار صالح سمت مزبور به دست گرفت.

اللهیار صالح

بعد از کناره گیری سید نصرالله انتظام از سفارت ایران در آمریکا در شهریور 1331 اللهیار صالح به سمت سفیر ایران در واشینگتن منصوب گردید . سمت سفیری برای اللهیار صالح میمون نبوده و تنها یک سال این در پست باقی مانده است زیرا بعد از کودتای 28 مرداد و سقوط حکومت دکتر محمد مصدق حاضر به همکاری با حکومت کودتا نشد. همانطور که در شرح حال انتظام گذشت انتظام مجددا به سمت سفیرایران در آمریکا تعیین گردید . اللهیار فرزند «حسین» « مبصر الممالک» بوده است . او در 12 فروردین سال 1275 شمسی در فین کاشان به دنیا آمد و در سال 1360 در گذشت . اللهیار صالح از رجال سیاسی ، نمایندگان مجلس شورای ملی و اعضای جبهه ی ملی و نیز از دولتمردان بشمار می رود . درباره ی او می نویسند وی علاوه بر اینکه فارغ التحصیل کالج آمریکایی در تهران بوده مدارج علمی قدیمیه را نیز دارا بوده است .

او در دوره های پانزدهم ، شانزدهم  و بیستم از کاشان به مجلس شورای ملی راه یافته است نامبرده مشاغل و مناصب زیادی داشته است که مهمترین آنها به قرار زیر است . اللهیار پست وزارت دارایی و دادگستری را در کابینه ی احمد قوام و محمد ساعد بر عهده داشت و در کابینه ی ابراهیم حکیمی وی وزیر کشور و مشاور در آن محسوب می شد . او همچنین در کابینه ی علی سهیلی وزیر دارایی بوده است  مضافا بر آنچه گفته شد . او عضو هیات مذاکره کننده یا نماینده ی انگلیسی و یکی از اعضای هیات اعزامی به سازمان ملل به همراهی دکتر محمد مصدق  بوده است . او همچنین یکی از اعضای هیات ایران در دیوان لاهه واقع  در هلند بوده است . هنگامی که رضاخان حکومت را در اختیار داشت وی معاون علی اکبر داور وزیر بهداری بود. اللهیار از چهره های فرهنگی هم به شمار می رود بدین جهت با مجله ی آینده همکاری نزدیک داشت . صالح یکی از آن پنج نفری بود که لایحه ی ملی شدن صنعت نفت را در آذرسال 1329 به مجلس ارائه داد و در استیضاح دولت رزم آرا در مهر ماه سال 1329 شرکت جست یکی از حوادث مهم زندگی صالح این است که او معاون وزیر دارایی امیر حسوری بود . هنگامی که وزیر نامبرده ارقام بودجه را برای رضا خان توضیح می داد در همین حال رضا خان پرسید معاونت کجا رفته است ؟ وزیر پاسخ داد نیامده همین امر باعث برکناری صالح از معاونت گردید . او زمین ملکی پدرش را در اختیار داشت و مبادرت به کشاورزی نمود و تا پایان بدینسان زیست تا اینکه پیام پایان زندگی بگوش او رسید و جان به جان آفرین تسلیم کرد . اللهیار صالح در زمان دولت مصدق یعنی از شهریور 1331 تا مهر 1332 سفیر ایران در آمریکا بوده است . قبل و بعد از ماموریت وی آقای انتظام این سمت را بر عهده داشته است . در این وقت همتای آمریکایی او سلدن چی بین بوده است .

دکتر علی امینی

« علی امینی » فرزند حاج « میرزا محسن امین الدوله» می باشد که در سال 1292 شمسی متولد گردید . او از نخست وزیران و رجال سیاسی برجسته عصر خود است . امینی تحصیلات خویش را در تهران و پاریس به پایان برد . و دکترای اقتصاد را در پاریس گرفت. علی امینی علاوه بر پست نخست وزیری ، وزیر اقتصاد در کابینه ی منصور و مصدق ، وزیر دارایی در کابینه ی زاهدی و دادگستری در کابینه ی علاء را بر عهده داشت . علی امینی یکی از چهره های سیاسی مورد قبول سیاست های آمریکا بوده است . هرگاه شاه به دنبال چهره هایی بود که بتواند قدرتهای بزرگ دنیا را راضی نگه دارد به سراغ امینی و امثال وی می رفت و آنها را عرضه می نمود . برخی عقیده دارند که مهمترین حادثه زندگی او در طول خدمتش « خاموش کردن اعتصاب فرهنگیان » بود که با انتخاب « محمد درخشش» به وزارت فرهنگ ، این موفقیت را به دست آورد ، دکتر علی امینی  که از شاهزادگان قاجار ( نوه دختر مظفرالدین شاه ) و هماهنگ با سیاست های آمریکائیان بود به نخست وزیری دست یازید  تا زمینه برخی اقدامات و اصلاحات  اجتماعی مورد نظر آمریکا در ایران را فراهم بیاورد . پس از آنکه امینی برای مصلح نشان دادن خود اقدام به بازداشت برخی رجال سیاسی و نظامی به اتهام اختلاس نمود در این مقطع از تاریخ سیاست خارجی آمریکا در ایران بسیار فعال شد و از طریق وامها و کمکهای مالی که آمریکا به ایران داد وابستگی اقتصادی و سیاسی کشور به آمریکا گسترش و تعمیق پیدا کرد . امینی در تیر ماه 1341 از نخست وزیری کناره گرفت و اسدالله علم به جایش آمد امینی هنگام وقوع انقلاب اسلامی نیز خود را  نشان داد ولی مقبول کسی نیفتاد و لذا راهش گرفته و به آمریکا رفت. امینی ا ز نظر آمریکاییان چهره  موجه و شناخته شده ای بود .هدف شاه از انتخاب امینی به سمت سفیرایران در آمریکا نزیک هر چه بیشتر آمریکا به ایران بوده است. امینی به جای انجام هدف و انگیزه شاه مقدمات نخست وزیری خود را فراهم می ساخت . امینی در یک سخنرانی گفت: منابع و ذخایر مهم معدنی مانند نفت به همه کره ی زمین تعلق  دارد نه به کشوری که منابع در آن نهفته شده است . شاه از شنیدن این سخن خشمگین شد و بی درنگ دکتر امینی را به تهران احضار کرد . امینی در سال 1334 پست سفیری ایران در آمریکا را تصاحب کرده و تا فروردین 1337 در اختیار داشت . به نظر می رسد امینی آنچه که از این سفارت می خواست به دست آورده است . او سه سال و سه ماه در این سمت به کار مشغول بوده است .

علیقلی اردلان

« علیقلی اردلان» در سال 1901 میلادی متولد شده است . او از رجال سیاسی و وزراء کابینه ی حسین علاء و اقبال محسوب می شود . او از تحصیلات عالی برخوردار بوده است و دکترای حقوق و علوم سیاسی را داشته است . نامبرده تحصیلات خویش را در تهران گذراند . وی علاوه بر فارسی به زبانهای فرانسوی و آلمانی سخن می گفت . اردلان در کابینه ی حسین علاء وزیر صنایع و معادن و وزیر امور خارجه بوده است . علیقلی در دولت منوچهر اقبال نیز سمت وزارت امور خارجه را به دست گرفت . اما در کابینه ی جمشید آموزگار همواره معاون و دستیار در امور گوناگون بوده است . علیقلی اردلان در سال 1341 شمسی سفیر ایران در شوروی بود وی در رده های مختلف سفارتخانه ، در کشورهای آلمان غربی ، فرانسه و ترکیه برای دولت ایران انجام وظیفه نمود . علیقلی اردلان از فروردین 1337 تا بهمن 1338 سفیر ایران در واشینگتن بوده است . نامبرده برای سفارت آمریکا در تهران جاسوسی می کرد . اسناد و مدارک جاسوسی ، از سفارتخانه آمریکا در تهران به دست آمده و منتشر گردیده است.

حسین قدس نخعی

«حسین قدس نخعی» در سال 1290 شمسی در تهران متولد گردید و در سال 1356 در گذشت.نامبرده از وزراء ، سفراء، و کارمندان عالیمرتبه ی دولت به شمار می رود . محل تحصیل او در دانشگاه لندن بوده است. مهارت و تخصص «قدس نخعی» شعر و نویسندگی بوده است . وی در مدت عمر خود پس از تحصیلات مشاغل و مناصب زیادی به دست آورد که مهمترین آنها به شرح زیر است . در سال 1339 وزیر امور خارجه در کابینه ی شریف امامی و همچنین وزیر امور خارجه در کابینه ی دکتر علی امینی در سال 1340 بوده است . او مدتی مدیر مجله ی ماهان ( ندای قدس) ، رایزن سفارت شاهنشاهی در آمریکا و رایزن سفارت ایران در انگلستان بوده است . قدس نخعی بخشی دیگر از عمر خویش را صرف سفیری ایران در انگلستان و عراق کرده است . نامبرده دو بار پست سفیری ایران در توکیو را پذیرفت . او به اندازه ای به دستگاه پهلوی نزدیک شد که وزارت دربار شاهنشاهی بدو محول گردید . او توانست مدالها ، نشانها و جوائز زیادی به دست آورد که مهمترین آن نشان درجه یک همایون است . وی پس از تحصیلات فعالیت خود را در رشته های سیاسی ، ادبی و روزنامه نگاری آغاز کرده است . بسیاری از رباعیات او. به وسیله ی شعرای برجسته کشورهای گوناگون ترجمه شده است . او آثار قلمی فراوانی بر جای گذاشت که بعضی از آنها عبارتند از: خدا و بشر، اثر گمشده در بهشت ، کوه کبوتران، دختر شاهسون ، موسیقی ایران و خلاصه ی پرورش نفس. « حسین قدس نخعی » در فروردین 1341 به عنوان نماینده ی سیاسی و سفیر ایران در ایالات متحده آمریکا انتخاب گردید . ماموریت وی تا اسفند 1341 یعنی ظرف یک سال تداوم یافت . پیش از او اردشیر زاهدی و بعد از ایشان محمود فروغی این سمت را بر عهده داشتند . اما اینکه چه عواملی سبب گردید که نخعی تنها یک سال در آنجا بماند چیزی منتشر نشده ا ست .

محمود فروغی

یکی از نمایندگان سیاسی و سفیران ایران در آمریکا محمود فروغی بوده است . فروغی در اسفند 1341 به عنوان سفیر ایران در واشینگتن منصوب گردید . ماموریت او تا بهمن سال 1343 ادامه یافت. از خصوصیات فردی و ویژگی شخصی او چیزی در دست نیست زمانی که وی سفیر ایران در آمریکا بود امینی دوران نخست وزیری خود را در تهران سپری کرد نامبرده تقریبا دو سال در این سمت برای دولت ایران انجام وظیفه کرده است ، برخی از مدارک و کتابها نام فروغی را محمد ذکر کرده اند و شماری دیگر محمود فروغی که  ظاهرا همین به واقع نزدیکتر است . در شرح احوال محمود فروغی آمده است که ، او از رجال سیاسی بوده و مناصب و مشاغل متنوعی داشته است . مشاغل و مناصب او هم در وزارت امور خارجه بوده است . اما این که تصریح شده باشد نامبرده سفیر ایران در آمریکا بوده است ، چنین صراحت در شرح حال دیده نمی شود . اما محمد فروغی که در وزارت خارجه سمتی داشته باشد دیده نشده است پس بنابراین محمود فروغی  سفیر ایران در آمریکا بوده که کم و بیش مقامی در آن وزارتخانه داشته است .

خسرو خسروانی

«خسرو خسروانی» در فروردین 1344 به عنوان سفیر ایران در آمریکا از سوی وزارت امور خارجه ی کشورمان انتخاب گردید. ماموریت وی در فروردین 1346 خاتمه یافت. یعنی ایشان دو سال پست سفیری ایران در آمریکا را بر عهده داشت . پس از او هوشنگ انصاری به این سمت منصوب گردید . ماموریت هر سفیر علی القاعده و بطور معمول چهار سال است. ولی از سال 1332 تا 1346 هفت نفر سمت سفیری ایران در آمریکا را به دست گرفتند . اما اینکه چرا تغییر و تحول در وزارت امور خارجه آنی و لحظه ای بود اطلاعات چندانی در اختیارما نیست ؟ نکته ی دیگری که شایان توجه است این است که در میان نمایندگان سیاسی و دیپلمات های ایران دیده می شود که برخی سمت سفیری و وزیر مختاری را دوبار بر عهده گرفتند . این موضوع یعنی بر عهده گرفتن پست مزبور در چند نوبت توسط یک نفر در میان نمایندگان سیاسی آمریکا در ایران اصلا مشاهده نمی شود . به نظر می رسد حکومت شاه تلاش می کرد تا فرد مطمئن و همسو با سیاست جاری خود و نیز فردی که مورد علاقه باشد را برای اعزام به آمریکا پیدا کند چون گاهی از اوقات این امر میسر و ممکن نمی شد ناگزیر برخی از دیپلمات ها را به دلیل اینکه آنها یک بار آزموده شده و کاردانی آنها اثبات گردید. بار دیگر به سمت سفیری منصوب می شدند. این امر نشان می دهد که وزارت امور خارجه با نوعی قحطی رجال مواجه بوده است.

هوشنگ انصاری 

« هوشنگ انصاری » در سال 1928 میلادی دیده به جهان گشود . او از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی به شمار می رود . نامبرده همواره سفیر، وزیر و از کارشناسان اقتصادی شناخته می شود . انصاری تحصیلاتش را در انگلیس ، آمریکا و ژاپن به پایان رساند. مدرک علمی او فوق لیسانس اقتصادی است . ایشان به زبانها ی انگلیسی ، فرانسوی سخن می گفت.وی مشاغل و مناصب زیادی را بر عهده  گرفت اما بیشترین آنها پستهای اقتصادی بوده است . هوشنگ انصاری در کابینه ی هویدا وزیر اطلاعات بوده است . نامبرده در همان کابینه مدتی وزیر اقتصاد و دارایی بوده است . او همین سمت را در کابینه ی جمشید آموزگار هم برای مدتی در اختیار داشت. او مدتی سفیر ایران در پاکستان بود. ایشان توانست تقریبا به اکثر نقاط جهان مسافرت کند.  هوشنگ انصاری پس از سقوط رژیم پهلوی به خارج فرار کرد ه است. او از جمله افرادی است که چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با مقامات آمریکا ارتباط تنگاتنگ داشته است. او از تئوریسینها و رجال سیاسی کار آمد رژیم پهلوی محسوب می گردد. ایشان نه تنها سفیر ایران در پاکستان بوده بلکه سفیر ایران در مصر هم بوده است . و در تاریخ 18/11/1349 به حضور « انور سادات» رسیده و استوار نامه ی خود را تسلیم وی کرد. هوشنگ انصاری در اریبهشت 1346 به سمت سفیری ایران در آمریکا منصوب گردید . ماموریت وی در تاریخ مرداد 1348 خاتمه یافت. شایان ذکر است وی در زمان زمامداری ریچارد نیکسون در آمریکا اقامت داشت . بسیاری سیاست هوشنگ انصاری را مستقل و آبرومندانه ارزیابی می نمایند.

امیر اصلان افشار

آقای افشار از سال 1348 به عنوان سفیر ایران در آمریکا انتخاب شده است .ماموریت او تا اسفند 1350 ادامه یافت .پس از افشار سمت سفیری ایران در واشنگتن را اردشیر زاهدی پذیرفت او تا سال 1357 همزمان باپیروزی انقلاب اسلامی در این مقام باقی ماند .ماموریت وی با پیروزی انقلاب اسلامی از اساس باطل گردید .در مورد خصوصیات فردی و اجتماعی افشار اطلاعات چندانی در دست نیست .اما آگاهان و ناظران امور سیاسی عقیده دارند ماموریت افشار در آن هنگام،آن هم در ایالات متحده آمریکا نشان می دهد که او برای شاه و وزیر امور خارجه مهم و ارزشمند بوده است .

اردشیر زاهدی

«اردشیر زاهدی »فرزند«فضل الله» در مهر ماه 1307 شمسی در تهران متولد گردید .او از رجال سیاسی رژیم پهلوی به شمار می رود . وی تحصیلات خویش را در دبیرستان نظام تهران ، دانشگاه کالیفرنیای آمریکا و دبیرستان اسلامیه بیروت به پایان رساند . اردشیر مدتی وزیر امور خارجه در کابینه هویدا در سالهای 1345و 1346 بوده است زاهدی در سال 1341 سفیر ایران در لندن بوده است . او به خاطر به اصطلاح لیاقتی که از خود نشان داده مدال و نشان زیادی به دست آورد که مهمترین ان نشان درجه یک رستاخیز است . نامبرده در 14 مهر 1343 در کاخ سعد آباد با حضور شاه و فرح مراسم نامزدی با دختر منوچهر اقبال برگزار نمود . وی در بیروت با ...... روزولت آشنایی یافت و در کودتای 28 مرداد با نام مستعار (مصطفی ) و (ویسی ) شرکت کرد . سرویس اطلاعاتی امریکا همواره از وی همایت به عمل می اوردند که توانست بعد از پدرش ماندگار باشد . گفتنی است وی با شهناز نامزد شده و در سال 1330 ازدواج کرد . این ازدواج نامیمون در سال 1343 منجر به طلاق گردید . آقای زاهدی در سال 1338 به عنوان نماینده محمد رضا پهلوی برای تماس با دانشجویان ایرانی در اروپا عازم آنجا شد . او کوشید در سالهای 1346 و 1348 پست نخست وزیری را برباید ، اما توفیق چندانی در این راه به دست نیاورد اما برای این کار در میان مقامات انگلیس و امریکا دستان زیادی پیدا کرد . آگاهان عقیده دارند . سالهای وزیری اردشیر زاهدی در وزارت امور خارجه یعنی از بهمن 1345 تا شهریور 1350 یکی از بد نامترین دوران تاریخ وزارت امور خارجه می باشد .اردشیر زاهدی مردی بد دهن و فحاش بود و یکی از هرزه ترین نخبگان سیاسی و دولتمردان رژیم پهلوی به شمار می رفت . او به این اوصاف نه تنها در میان خواص بلکه در سطح جامعه نیز شهرت کافی داشت . اردشیر زاهدی دوبار به عنوان سفیر ایران در آمریکا منصوب گردید . ابتدا از اسفند 1338 و فروردین 1341 و سپس از اسفند 1351 تا بهمن 1357 پر سرو صدا ترین و جنجالی ترین سفیر ایران در امریکا اردشیر زاهدی بوده است . که دو دوره و بیش از 8 سال این سمت را بر عهده داشت . یکی از مقامات وزارت امور خارجه می گوید : در حالی که بسیاری از سفارتخانه های ایران در خارج از لحاظ بودجه در تنگنا بودند و برای تامین مخارج روزمره با مشکلات مواجه می شدند قریب یک چهارم بودجه وزارت خارجه صرف سفارت ایران د امریکا می شد . عده ای معتقدند اردشیر زاهدی توانست نظر موافق رهبران آمریکا از جمله کارتر و برژنسکی  مشاور امنیت ملی را به حمایت کامل از شاه در برابر جریانات انقلابی جلب نماید .

جعفر فقیه

«جعفر فقیه » به عنوان کار دار موقت در واشینگتن انجام وظیفه می نمود . او در بهمن 1357 برای سمت مزبور انتخاب گردید و تا اردیبهشت 1358 در ان سمت باقی ماند . در این هنگام ایران در انقلابی پر شکوه بسر می برد و بدنبال آن پیروزی را جشن می گرفت . طبعا روابط و مناسبات سیاسی ایران و امریکا نه تنها مانند سابق گرم نبوده است بلکه روز بروز به سمت تیرگی کامل نزدیک می شد . سرانجام پس از جعفر فقیه علی اصغر آگاه تیرگی کامل روابط ایران و امریکا را تا به امروز امضاء کرده است . در باره ویژگی شخصی نامبرده چیزی منتشر نشده است .

علی اصغر آگاه

«علی اصغر اگاه » در سال 1917 میلادی متولد گردید . آقای آگاه همانطور که از نامش پیدا است . در شمار دانشمندان و محققان بر جسته قرار دارد . ایشان تحصیلات خویش را در تهران ، سویس و امریکا گذراند . مدارک علمی وی لیسانس ، فوق لیسانس ، و دکترای فیزیک می باشد . او به زبانهای انگلیسی و فرانسوی تسلط کامل داشته است . مشاغل و مناصب او بیشتر در چارچوب مراکز علمی و تحقیقاتی بوده است . علی اصغر اگاه مسافرت های زیادی به امریکا و خاور داشته است . او نماینده ایران در کنفرانس های بین المللی مانند «کنفرانس انرژی اتمی در جهت صلح (ژنو) و کنفرانس اتمی دوبی »بوده است . ایشان کاردار موقت ایران در امریکا بوده است . آقای آگاه سمت مزبور را در اردیبهشت 1358 دریافت و در بهمن 1359 به صاحبان آن یعنی وزارت امور خارجه تحویل داد. روابط و مناسبات دیپلماتیک ایران در 19 فروردین 1359 قطع شد . او تا بهمن همان سال در این پست به عنوان حافظ منافع انجام وظیفه می نمود . از این تاریخ به بعد آقایان سید ابراهیم سجادی ، محمد تقی صادقی و علی سبز علیان به عنوان مسوولان موقت از سوی وزارت امور خارجه انتخاب شدند . بهر تقدیر آقای علی اصغر آخرین نماینده ی سیاسی ایران در واشنگتن بوده است .

سفیران آمریکا درایران                                                             

س،ج،بنجامین S.G.W.BENGAMIN))

آقای « س.ج.بنجامین »نخستین نماینده ی سیاسی ایالت متحده آمریکا در ایران بود .او کاردار ،سرکنسول و بنیانگذار سفارت آمریکا در ایران به شمار میرود .آقای بنجامین در سال 1261 شمسی مطابق با 1883 میلادی به تهران آمده و سفارت کشورش را در ایران تاسیس کرد .نخستین نماینده آمریکا در ایران 21 سال در کشور ما اقامت داشته و ماموریت سیاسی برای کشور خویش انجام داده است .گفتنی است در این دوره دولت آمریکا روابط و مناسبات بسیار گرم با ایران نداشته است عمده ترین نماینده ی سیاسی کشورش در ایران حمایت از میسیونرها و مبلغان مذهبی آمریکایی در ایران بوده است .در این دوره انگلستان و روسیه چون نقش فعال داشتند آمریکا منافع دیگری در ایران نداشت .برای آقای بنجامین اتفاقی در ایران افتاده که در مطبوعات به چاپ رسیده و نقل آن برای خوانندگان خالی از فایده نیست  .بنجامین اولین سفیر آمریکا از دست نگهبانان حرمخانه شاه در ایران کتک خورد اگر یکی از زنان حرم متوجه نشده بود سفیر و دخترش کشته شده بودند. در گذشته های دور سفرایی که تعیین می شدند و به کشورهای جهان عزیمت می نمودند اکثر آنها از آداب و رسوم اهالی آن کشور با خبر نبودند و همین باعث می گردید که ناگهان روابط و مناسبات دو کشور دوست به هم خورده و سفرای یکدیگر احضار شوند از جمله اتفاقی که در این زمینه رخ داد ،در زمان سلطنت ناصر الدین شاه قاجار بود .در آن زمان بنجامین به اتفاق همسر و فرزندان خود از آمریکا به تهران آمدند این دیپلمات سعی کرد از روزهای نخست آداب و رسوم ایرانیان را فرا گیرد چون بیم داشت که یک دفعه بر اثر بی مبالاتی  روابط دو کشور ایران و آمریکا به هم . بر حسب تصادف همین طور هم شد و روزی که بنجامین و دخترش با درشکه به محل ییلاقی سفارت در شمیران می رفتند به قهوه خانه ای در بین راه می رسند که چند درشکه دیگر در آنجا ایستاده بودند هنگامی که درشکه سفیر به آنجا رسید ناگهان عده ای نظامی از زیر درختان بیرون می ریزند و به درشکه چی و جلودار و سفیر و دخترش حمله ور می گردند جلو دار هر چه فریاد می زند این درشکه سفیر آمریکا است ،گوش نظامیان به این حرف بدهکار نیست و آنها مشغول زدن می شوند .بنجامین متوجه می شود که سربازان از سربازان گارد سلطنتی هستندو حرمخانه شاه در این جا توقف دارد .در چنین مواقع آداب و رسوم چنین است که سفراء هم  به چنین محوطه ای داخل نشوند .سفیر آمریکا بلا فاصله دستور داد درشکه چی درشکه را بر گرداند ولی با این حال سربازان دست از کتک کاری بر نداشتند .از قضا یکی از زنان حرم سرا متوجه قضیه می شود و مستخدم مخصوص را برای خلاصی   و پایان دادن ماجرا می فرستد.او هنگامی می رسد که جلودار و درشکه چی زرنگ ،جان سفیر و دخترش را از دست سربازان رهانیده بود ماجرا در این جا خاتمه نیافت .روز بعد یاد داشتنی از طرف سفیر به وزارت امور خارجه ارسال گردید .در این یاد داشت آمده است که اگر چنانچه عذر خواهی نشود پرچم سفارت آمریکا پایین کشیده می شود و سفیر دستور تعطیلی سفارت خانه را خواهد داد . صبح روز سوم «صنیع الدوله» یکی از وزرای برجسته به محل سفارت می رود و تاثر خاطر شاهانه را به سفیر ابلاغ می کند .بعد از آن جوابی در جواب سفارت می رسد که متن آن تماما" ا............. بوده و منشی سفارت و درشکه چی و جلودار احضار می نمایند و در پیش چشمان آنان مسببین واقعه را شلاق می زنند . از این ماجرا به بعد ناصر الدین شاه محبت خاصی نسبت به سفیر آمریکا پیدا کرد و حتی دستور داد ماهیانه مبلغ صد تومان به مدرسه دخترانه آمریکایی در تهران کمک شود .بدین نحو از حادثه ای که بنا بود روابط دو کشور به هم بخورد جلوگیری شده است .

هربرت باون (HERBERT W. BOEIN  )

« هربرت باون » دومین نماینده سیاسی ایالات متحده آمریکا در ایران است نامبرده سمت وزیر مختاری را بر عهده داشت .ماموریت او از سال 1901 میلادی براب با 1280 شمسی آغاز شد و کمتر از یک سال به طول انجامید .اما این که چرا ماموریت او کوتاه و محدود بوده است بر وزارت امور خارجه آن کشور دقیقا" مسی چیزی نمی داند .مطبوعات آن هنگام در این باره چیزی منتشر نساختند .همتای ایرانی او در این هنگام اسحاق خان مفخم الدوله بوده است.

لئوید گریسکوم (LIOYD C. GRISCOM)

«گریسکوم » سومین دیپلمات و نماینده ی سیاسی آمریکا  در ایران می باشد .او نیز مانند اسلاف خود سمت وزیر مختاری را برعهده داشت .لئوید گریسکوم در سال 1901 میلادی 1280 شمسی وارد ایران شده نامبرده هنوز ماموریتش آغاز نشده بود که زنگ پایانش نواخته شد .در سال 1902 بود که شخصی دیگر به جای او آمده گریسکوم کمتر از شش ماه در این مقام انجام وظیفه نمود .آیا این که وی قدرت و توانش محدود بوده یا برای امری مهمتر به آمریکا فرا خوانده شد چیزی که بتواند پاسخ سوالات باشد انتشار نیافت .همتای ایرانی او در آن اسحاق خان مفخم الدوله بوده است .

ریچموند پیرسون

«پیرسون » چهارمین نماینده ی سیاسی آمریکا بوده که برای آمدن به ایران ماموریت گرفت .او نیز سمت وزیر مختاری داشت .پیرسون در سال 1902 به این سمت منصوب گردید .و در سال 1907از مقامش بر کنار گردید .نامبرده حدود پنج سال به عنوان وزیر مختار آمریکا در ایران اقامت داشت . مطالب دیگری که گویای ویژگی شخصی او باشد در دست نیست .همتای ایرانی او در هنگام وزیر مختاریش در ایران مرتضی خان ممتاز الملک بوده است.

جان جاکسن

پنجمین نماینده سیاسی ایالات متحده آمریکا در ایران «جان جاکسن » بوده است .وی از سال 1907 به وزیر مختاری آمریکا در کشورمان منصوب گردید .هنگامی که جان جاکسن این مقام را از وزارت امور خارجه کشورش دریافت کرد همتای ایرانی وی در آمریکا ،مرتضی خان ممتاز الملک بوده است .جاکسن قریب به دو سال در ایران مقام فوق الذکر را به عهده داشت .

چارلز راسل

« چارلز راسل » سمت وزیر مختاری آمریکا را بر عهده داشت . او ششمین نماینده ی سیاسی پس از برقراری مناسبات دیپلماتیک با ایران است . ماموریت راسل از سال 1909 آغاز و در سال 1914 خاتمه یافت.

وی قریب به شش سال در سمت خود باقی ماند . اما اینکه او در مدت شش سال چه اندازه موفقیت به دست آورد ، معلوم نیست ؟ و یا اینکه علت تغییر او به چه دلیل بوده است ؟ در کتابها و مطبوعات چیزی به دست نیامده است . آنچه که مسلم است شرائط سیاسی داخلی آمریکا موجب تغییر او شده است . ولی باید اذعان داشت او فردی موفق و کارآمد بود که وزارت امور خارجه این کشور به مدت شش سال او را در ایران نگاه داشته است.

جان کالدول        

« جان کالدول » مانند اسلاف خویش سمت وزیر مختاری کشورش را در ایران بر عهده داشت. او در سال 1914 میلادی به مقام فوق دست یازید و تا سال 1921 در سمت وزیر مختاری باقی ماند . بعبارت دیگر کالدول حدود هفت سال پست مزبور را در اختیار داشت . جان کالدول هفتیمین نماینده ی سیاسی آمریکا در ایران می باشد .  گفتنی است همتای ایرانی  او در آمریکا عبدوالعلی خان صدری صدیق السلطنه بوده است .

جوزف سول کورنفلد

« جزف سول کورنفلد» مانند نمایندگان سیاسی سابق سمت وزیر مختاری را در ایران دارا بوده است . نامبرده از سال 1300 شمسی 1921 میلادی جهت انجام وظیفه برای دولت مطبوع خویش به تهران آمد . ماموریت وی تا سال 1925 به طول انجامید . ایشان حدود پنج سال در این سمت باقی مانده است.

هوفمان فیلیپ

« هوفمان فیلیپ» در سال 1925 میلادی از طرف وزارت امور خارجه ی آمریکا به عنوان وزیر مختار به تهران آمده است. ماموریت وی در کشورمان تا سال1929 میلادی  به طول انجامید . هنگامی که فیلیپ سرگرم انجام وظیفه در ایران بود . همتای ایرانی وی در واشینگتن باقر کاظمی بوده است کاظمی سمت کارداری بر عهده داشته است . درباره ی خصوصیات فردی فیلیپ در کتابها و مطبوعات چیزی به دست نیامده است.

چارلز هارت

« چارلز هارت» هم مانند اسلاف خود سمت وزیر مختاری را دارا بوده است . نامبرده در سال 1929 میلادی عازم تهران گردید . ماموریت هارت در سال 1933 خاتمه یافت. همتای ایرانی وی هنگام وزیر مختاری آقایان داوود مفتاح ، یدالله عضدی و غفار جلال علاء بوده اند در مورد خصوصیات و ویژگی شخصی او مطلبی به دست نیامده است. گفتنی است وی دهمین نماینده ی سیاسی ایالات متحده ی آمریکا محسوب می گردد.

ویلیام هورنی بروک

آقای « بروک» از سوی وزارت امور خارجه ی آمریکا به سمت وزیر مختار در ایران منصوب گردید . ماموریت او از سال 1933 آغاز گردید و در سال 1940 خاتمه یافت . « ویلیام هورنی بروک»حدود هفت سال در این پست برای دولت مطبوع خویش انجام وظیفه کرده است. هنگامی که او در تهران اقامت داشت ، همتای ایرانی وی در واشینگتن آقایان غفار جلال علاء ، دکتر علی اکبر دفتری و محمد شایسته بودند. گفتنی است در این مقطع از تاریخ و سال و نیم روابط و مناسبات سیاسی ایران و آمریکا به خاطر آنچه که « تخلف از مقررات رانندگی» توسط غفار جلال علاء نامیده شده ، قطع بوده است.

لویز دریفوس

« لویز دریفوس» آخرین نماینده ی سیاسی ایالات متحده ی آمریکا است که با سمت وزیرمختاری به تهران اعزام گردید . وزیر خارجه ی این کشور « لویز دریفوس» را در سال 1940 به مقام وزیر مختاری در کشورمان منصوب کرد. ماموریت او تا سال 1944 ادامه داشت . پس از وی سمت وزیر مختاری به درجه ی سفیری ارتقاء یافت . هنگامی که دریفوس در تهران مامور بود همتای ایرانی او در واشینگتن محمد شایسته بوده است که در زمان نامبرده وزیر مختاری به درجه ی سفیری ارتقاء یافت.

لیلاند موریس

«لیلاند موریس » در سال 1944 میلادی از سوی وزارت خارجه کشورش به عنوان نخستین سفیر آمریکا به تهران اعزام شده است.

قبل از او همه ی نمایندگان سیاسی این کشور سمت وزیر مختاری داشته اند . وی تنها یک سال در تهران باقی ماند ه است سپس جای خود را به « والاس موری » داده است. هنگام ماموریت موریس در تهران ، همتای ایرانی او در آمریکا محمد شایسته بوده است که در سال 1322 لباس سفیری را بر تن کرده است . آگاهان و ناظران سیاسی عقیده دارند برخی از اوقات تغییر و تعویض نمایندگان سیاسی آمریکا در تهران ارتباط تنگاتنگ با شرائط سیاسی داخلی آن کشور داشته است. بدین معنی که اگر قدرت را در دموکرات به دست گرفتند احساس می نمایند که ملزم می باشند نیروهایی برگزینند که با ساختار فکری و آرم دموکرات که مشی آرام مانند حمار است سازگار باشد. اما اگر گردونه قدرت  به دست جمهوریخواه افتاد نیروهایی را می گمارند که خط و مشی آنان که شیوه ی باز شکاری است هماهنگ و منطبق باشد البته این نکته شایان ذکر است که این اندیشه اختصاص به امور ایران ندارد بلکه آمریکاییان برای همه ی نقاط جهان همین طور می اندیشند .

والاس موری

« والاس موری» چهاردمین نماینده ی سیاسی آمریکا در ایران بوده است. او در 1324 شمسی 1945 میلادی به مقام سفیری منصوب شد. مدت ماموریت او هم مانند بعضی از همکارانش در ایران از نظر زمانی محدود کوتاه بوده است. همتای ایرانی او در واشینگتن آقای حسین علاء بوده است .

جرج آلن

« جرج آلن» پس از آنکه ماموریت کوتاه والاس موری خاتمه یافت « جرج آلن» به عنوان سفیر آمریکا در تهران انتخاب گردید . او در سال 1946 میلادی به سمت فوق برگزیده شده ماموریت او نیز تقریبا کوتاه بوده است . جرج آلن دو سال سفیر آمریکا در ایران بوده و همتای ایرانی وی در واشینگتن حسین علاء بوده است.

جان وایلی

« جان وایلی» در سال 1948 میلادی 1329 شمسی به سمت وزیر کشورش در ایران منصوب گردید . ماموریت او تا سال 1950 میلادی به طول انجامید. همتای ایرانی « جان وایلی » در واشینگتن  آقایان حسین علاء و نصرالله انتظام بوده اند .

هنری گریدی

« هنری گریدی» در 7 تیر سال 1329 شمسی 1950 میلادی از سوی وزارت خارجه کشورش به عنوان سفیر و نماینده ی سیاسی آمریکا در تهران منصوب گردید . وی تنها یک سال در تهران به عنوان سفیر انجام وظیفه نمود. 30 شهریور 1330 « هنری گریدی» سفیر آمریکا در ایران استعفا داده است ،  این استعفا بلافاصله مورد قبول رئیس جمهور کشورش قرار گرفت و « هندرسون» سفیر نیرومند و نیرنگ باز به جای وی به تهران آمد . هنری گریدی در 24 اردیبهشت ، همزمان با ملی شدن صنعت نفت ملی مقاله ای ملی شدن نفت ایران را شکستی برای کشورهای غربی خواند سفیر یکساله آمریکا در ایران 25 فروردین 1330 گفت : دولت آمریکا امیدوار است که مساله ی نفت با رضایت مردم ایران و به نفع دنیای آزاد که ایران نیز جزئی از آنست حل شود. اما اینکه چرا وی قبل از اتمام ماموریت استعفا داده و مقامات آمریکا هم با عجله استعفای او پذیرفتند اطلاعاتی انتشار نیافته است. هنگامی که گریدی در تهران اقامت داشت همتای ایرانی او د رواشینگتن انتظام بوده است.

لوی هندرسون

« لوی هندرسون» در سال 1330 شمسی و 1951 میلادی به عنوان سفیر ایالات متحده آمریکا در ایران انتخاب گردید. ماموریت او ظاهرا چهار سال به طول انجامید بدین  معنی که نامبرده در سال 1334 شمسی 1955 میلادی ماموریتش خاتمه یافته و تهران را ترک کرد: هنگامی که هندرسون تهران انجام وظیفه می نمود همتای ایرانی وی در واشینگتن آقایان نصرالله انتظام و اللهیار صالح بودند . هنگنمی که هندرسون در تهران بود دکتر محمد مصدق زمام امور ایران را در دست داشت . آقای مصدق با سفیر آمریکا ملاقات و گفتگو کرد . در این ملاقات درخواست خود را مبنی بر خروج مستشاران آن کشور از ایران به وی ارائه داد. کودتای 28 مرداد 1332 بوقوع پیوست هندرسون هنگام ماموریتش در ایران 12 مرداد 1332 به واشینگتن سفر کرد و در 27 مرداد همان سال باز گشت و با دکتر مصدق ملاقات نمود. مورخان و آگاهان سیاسی هندرسون را از سفرای نیرومند آمریکا در ایران به حساب می آورند . بنا به نوشته مطبوعات هندرسون ملاقاتهای مکرر و زیادی با دست اندرکاران حکومت ایران داشته است .این دیدار و گفتگوها گویای نفوذ وی در سیاست ایران و تاثیر گذاری بر آن به شمار می رود . او در 4 خرداد پس از بازگشت از پاکستان و ملاقات با وزیر خارجه آمریکا با دکتر مصدق دیدار کرد. سفیر آمریکا در 15 فروردین 32 با مصدق و در 22 فروردین 32 با حسین علاء وزیر دربار ملاقات کرد. او در 11 مرداد 33 با دکتر علی امینی وزیر دارایی ملاقات کرد. آقای هندرسون در 15 آذر 1340 یک قطعه نشان همایون از دست اردشیر زاهدی سفیر ایران در آمریکا به نمایندگی از سوی شاه دریافت کرد. گفتنی است این نشان به کسی داده شد که در گذشته یعنی هنگام کودتای 28 مرداد علیه مصدق در تهران ، سفیر آمریکا بوده است . او در اول اسفند 1331 در تهران پیشنهاد جدیدی به نام ( طرح علیه مشترک دولتین آمریکا و انگلیس) تسلیم نخست وزیر کرد . در این پیشنهاد اصل ملی شدن صنعت نفت به رسمیت شناخته شده بود و اداره ی صنعت نفت تحت دولت ایران قرار گرفت. ولی مداخله ی کارشناسان خارجی ، فروش و تعیین قیمت نفت بر خلاف اصل نه ماده ای بوده است . یکی از اموری که سبب رفتن وی از تهران بشمار میرود پیشنهاد قبول معاونت وزارت خارجه آمریکا از سوی آن وزارتخانه بوده است.

سلدن چی پین

«سلدن چی پین»  در سال 1955 وارد تهران گردید . او هفتمین سفیر آمریکا در ایران بوده است . زیرا دولت آمریکا در سال 1944 وزیر مختاری را ارتقاء داده و به سفیری تبدیل نمود. از آن تاریخ ماموران وزارت خارجه آمریکا با سمت سفیری وارد تهران می شدند ."چی پین" پس از ورود به تهران به دلیل تقابلی که بین سیاست آمریکا و انگلیس وجود داشت ، ویلیام "رانتری" وزیر مختار و مستشار سفارت را تغییر و " جرج لویس جونز " معاون سفارت آمریکا در قاهره را به جای وی منصوب نمود . همین سفیر تغییرات افزونتری در رده های پایین تر سفارت به خاطر موضوع فوق به وجود آورد . سلدن چی پین حدود سه سال در این پست باقی ماند . هنگامی که او در تهران برای دولت ایالات متحده خدمت می کرد همتای او در واشینگتن دکتر علی امینی بود که هم برای دولت ایران و هم برای نخست وزیری خود انجام وظیفه می کرد.

ادوارد ویلز

«ادوارد ویلز » در سال 1958 به سمت سفیر آمریکا در ایران انتخاب گردید . ماموریت او تا سال 1961 ادامه داشت . همتای ایرانی او در واشینگتن علیقلی اردلان و اردشیر زاهدی بودند.

جولیوس هولمز

«جولیوس هولمز» در 27 خرداد 1340 وارد تهران شد . وی مدت چهار سال در تهران اقامت داشت . برخی از خبرها حاکیست که او در 12 فروردین 1334 به عنوان سفیر آمریکا در ایران از سوی وزارت خارجه آن کشور منصوب گردید . اما حکم مزبور به این دلیل که پزشکان استراحت را برای وی الزامی دانسته اند لغوشد . «جولیوس هولمز » 62 سال داشت که به عنوان سفیر آمریکا در ایران انتخاب گردید . او از اعضای موفق کادر سیاسی وزارت خارجه آمریکا به شمار می رفت .هولمز مدتی در بخارست پایتخت رومانی هم به عنوان سفیر کشورش اعزام گردید . وی چهار سال برای دولت مطبوعش در رومانی انجام وظیفه نموده است . هنگامی که « هولمز » سفیر آمریکا در ایران بوده است کادر سفارت این کشور از دیپلمات های مخرب و آشنا به امور ایران تشکیل شده بود . جولیوس هولمز به دلیل عملکرد مطلوبش توانست از وزارت خارجه ی کشورش عنوان مقدم السفرایی را نیز دریافت نماید .

آرمین هنری می یر

« آرمین هنری می یر » در سال 1965 میلادی به عنوان سفیر آمریکا در تهران منصوب گردید . وی تا سال 1971 در این پست باقی ماند . هنگامی که او سفیر آمریکا در ایران بوده است نقض حقوق بشر از سوی شاه به اوج خود رسید . مبارزان و انقلابیون مسلمان بدترین شرایط را در زندانها داشته اند . اما دیپلماتها و سفیران مدعی حقوق بشر کمترین اعتراض را از سوی دولت مطبوع خویش ابراز ننموده اند . همتایان ایرانی او در واشینگتن آقایان خسرو خسروانی ، هوشنگ انصاری و امیر اصلان افشار بوده اند .

دکتر مک آرتور دوم

«مک آرتور » 16 مهر 1350 به عنوان سفیر جدید آمریکا در ایران منصوب گردید . او قبل از انکه عازم تهران شود سفیر آمریکا در اتریش بوده است . این انتصاب نشان می دهد که دولت آمریکا توجه خاصی نسبت توسعه ی روابط بین ایران و آمریکا داشته است . او فقط مدت یکسال در تهران باقی مانده است . همتای ایرانی او در واشینگتن امیر اصلان افشار بوده است .

جوزف سیمپسون فارلند

« جوزف سیمپسون فارلند » در 22 اردیبهشت 1351 به عنوان سفیر آمریکا در تهران انتخاب گردید . او مدتی مامور ویژه سازمان (اف –بی – آی ) بوده است . او همچنین به عنوان افسر رابط نیروی دریای ، نیروهای نظامی دولت امریکا در کره خدمت کرد مظافا بر این نامبرده مدتی عهده دار سفارت در جمهوری دو مینیکن و پاناما بوده است فارلند در سال 1969 در پاکستان برای دولت امریکا انجام وظیفه می کرد . وی در مدت اقامت خود در تهران در اول اذر 1351 با رئیس بانک  صادرات و واردات امریکا با شاه دیدار و ملاقات کردند . همتای ایرانی او در واشنگتن هنگام ماموریتش در تهران امیر اصلان بوده است .

ریچارد هلمز

« ریچارد هلمز » در سال 1973 میلادی 1352 شمسی وارد تهران گردید . وی طی دیداری با شاه استوار نامه  خود را به او تقدیم داشت . ریچارد هلمز جانشین « جوزف سیمپسون فارلند » سفیری است که بیش از هفت ماه در این سمت باقی نمانده است .« ریچارد نیکسون » رئیس جمهور وقت امریکا « هلمز » را که رئیس سازمان اطلاعاتی امریکا (سیا) بوده است را به سفیری در تهران برگزید . هلمز از سال 1966 رئیس سازمان یاد شده بود ولی در حقیقت همکاری خود را با این سازمان از سال 1947 آغاز کرد. وی در سال 1935 و پس از پایان تحصیلات به سمت خبر نگار « یونایتد پرس » در اروپا انتخاب گردید . او مدتی با روزنامه ی «  ایند یا پولیس تایمز » همکاری کرد تا سرانجام در سال 1947 به سازمان مذکور پیوست . ریچارد هلمز بدنبال پایان یافتن ماموریتش در 5 دی 1355 تهران را ترک کرد و جای خود را به ویلیام هیلی سولیوان داد . هنگامی که هلمز سرگرم انجام ماموریت در تهران بوده همتای ایرانی او در واشنگتن اردشیر زاهدی بوده است .  

ویلیام هیلی سولیوان

« ویلیام هیلی سولیوان » در خرداد 1356 شمسی 1977 میلادی وارد تهران گردید و به عنوان سفیر آمریکا فعالیت خودش را آغاز کرد . 24 خرداد بود که وی استوار نامه خود را تسلیم شاه کرد . ویلیام هیلی سولیوان پس از یک هفته ، در اتاق بازرگانی ایران سخنرانی نمود . وی در سخنرانی خود گفت : آمریکا علاقمند است ایران را مستقل و از لحاظ اقتصادی نیرومند و در درون مرزهای خود امن ببیند . سولیوان آخرین سفیر ایالات متحده آمریکا در ایران بوده است . شهرت سولیوان به خاطر ماموریت دو ساله و جنجالی اش در ایران می باشد . ویلیام هیلی سولیوان در جنگ جهانی دوم وارد خدمت ، در نیروی دریای آمریکا شد و با درجه افسری در یک رزمنا و آمریکایی در جنگهای خاور دور شرکت کرد . پس از پایان جنگ جهانی دوم سولیوان وارد وزارت امور خارجه آمریکا گردید . او در جریان جنگ کره به عنوان مشاور سیاسی ژنرال مک ارتور در دفتر او خدمت می کرد . سولیوان سپس از ماموریت های مختلف در خاور دور به سمت سفیر امریکا در لا ئو س و سپس فیلیپین منسوب شد . او در جریان این ماموریت ها از مشاوران نزدیک کیسینجر وزیر خارجه پیشین آمریکا در مذاکرات صلح ویتنام بود . همانطور که گفته شد آخرین ماموریت سیاسی سولیوان احراز پست سفارت امریکا در ایران بود که این ماموریت مصادف با انقلاب اسلامی ملت ایران گردید و به استعفای جنجالی وی از خدمت سی و چند ساله اش در وزارت امور خارجه امریکا منجر گردید . سولیوان کتابی را تحت عنوان « ماموریت در ایران » منتشر کرده که به فارسی نیز ترجمه شده است .

بروس لینگس

پس از انکه ما موریت اخرین سفیر امریکا یعنی ویلیام سولیوان خاتمه یافت . جای او را کار داری از آن کشور گرفت . 28 خرداد 1358 وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد . آقای « ناس » کار دار سفارت امریکا در تهران به کشور فرا خوانده شد و به جای او « بروس لینگس » به عنوان کار دار موقت تعیین و به تهران اعزام شده است . بنا براین « ناس» بین « سولیوان» و « بروس لینگس» حائل بوده است.

اما چون او کاردار موقت بوده نامش در کتابها کمتر به چشم می خورد . در همین حال آمریکا اظهار امیدواری نمود تا سوءتفاهم در روابط ایران و آمریکا از بین رفته و سفیر جدید آمریکا آقای " والتر کاتلر" به تهران محل ماموریت خود عزیمت کند . این مطلب در اگوست، خرداد 1358 عنوان گردید . 16 خرداد 1358 دکتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه ایران اعلام داشت. دولت ایران از پذیرش " والتر کاتلر" سفیر پیشنهادی آمریکا در ایران خود داری نمود. او افزود: اگر آمریکا می خواهد روابط و مناسباتش با جمهوری اسلامی بهبود یابد سفیری بفرستد که دارای سوابقی مناسب باشد. زیرا " کاتلر" دارای سوابق مداخله جویانه در امور زئیر بوده است. در 19 فروردین 1359 روابط و مناسبات ایران وآمریکا از سوی دولت واشینگتن قطع شده است. این امر با استقبال گرم امام خمینی (ره) روبرو گردید.

"والسلام"

منابع

-          مجله خواندنی ها.

-          تاریخ روابط خارجی ایران ، تالیف عبدالرضا هوشنگ مهدوی.

-          روز شمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تالیف باقر عاقلی دو جلد، ناشر نشر گفتار.

-          تاریخ سیاست خارجی ایران.

-          رجال وزارت خارجه در عهد ناصری و مظفری ، از نوشته های میرزا مهدی خان ممتحن الدوله ، میرزا هاشم خان ، ناشر شرکت انتشارات اساطیر در دو جلد.

-          فرهنگ علوم سیاسی ، علی آقا بخشی، ناشر نشر تندر چاپ 1363.

-          تاریخ معاصر ایران تالیف دکتر سید جلال الدین مدنی ناشر دفتر انتشارات اسلامی .

-          ماموریت در ایران: تالیف ویلیام سولیوان ، مترجم محمود مشرقی، ناشر انتشارات هفته.

چاپ شده درفصلنامه  یاد ویؤه   تحولات روابط ایران و آمریکا

ویژه نامه یاد ، نشریه بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی

سال سیزدهم ، شماره های 51 و 52 .پاییز و زمستان 1377 .

                                   سید محمد حسین دریاباری

پیچ وتاب توجیهات آموزش فرارازمسولیت

پیچ وتاب توجیهات آموزش فرارازمسولیت

پس از جنگ تحمیلی، کشورمان پا به عرصه باز سازی گذارد.از آن هنگام تا کنون ، هر انتخاباتی که برگذار شد، شعار اصلی آن عدالت، اشتغال جوانان ،رفع فاصله طبقاتی و خلاصه بهبود وضع معیشتی اقشار آسیب پذیر جامعه بوده است ..شایان ذکر است این شعارها و شعارهای زیبا تر از این اختصاص به نامزدهای ریاست جمهوری در ادوار گذشته نداشت ،بلکه نامزدهای مجلس هم در تبلیغات خود از آن به خوبی استفاده کردند ..هیچ فرد منطقی از شنیدن این گونه شعارها ی زیبا ، دلنشین و جذاب نه تنها خسته نمی شود بلکه بسیار خرسند و مسرور هم می گردد که ،مقامات احتمالی آتی کشورشان ، بسیار عمیق و دقیق دغدغه های جامعه و مردم خود را درک می نمایند ..پس از انتخابات شعارهای داده شده یا تکذیب می شود و یا رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد .آقای خاتمی شعارهای فراوان داده است و شاید شرایط او با دیگران مانند هاشمی رفسنجانی و آقای احمدی نژاد تفاوت بسیار داشته است . او توانست به برخی از شعارهایش تحقق عینی ببخشد با توجه به این که تقابل سنگینی بین اصلاح طلبان و جناح راست ، حاکم بوده است . در اذهان عمومی این نکته شکل گرفت که خاتمی ، اهل کار و تلاش است اما دیگران موانع ایجاد می نمایند . به هر دلیل این ضعف بر تارک هشت سال ریاست جمهوری اونقش بسته که چرا موانع را به طور شفاف با مردم در میان نگذاشته است و خود را در پیچ و تاب توجیهات انداخته است ؟.اما در دوره نهم ریاست جمهوری ، آقای احمدی نژاد تمام تلاشهای خویش را صرف این موضوع مهم ، جذاب و پسندیده کرده است که جامعه از بی عدالتی ،تبعیض و فقدان مهر رنج می برد باید برای این عناوین و تحقق آن تلاش مضاعف کرد. به هر تقدیر محوری ترین شعار او عدالت ، رفع تبعیض  ،اشتغال جوانان و مهر ورزی و ....بوده است ..آقای احمدی نژاد اگر چه بحران انرژی هسته ای توسط بیگانگان را در پیش رو دارد ولی امکانات عظیمی را هم با خود دارد و آن این که حمایت همه جانبه مردم در این خصوص ، ملیاردها دلار ذ خیره ارزی که از دولت خاتمی به جای مانده است و نیز افزایش قیمت نفت ، از همه مهمتر قوای سه گانه همگی از یک جناح محسوب می شوند که این خود می تواند موفقیت آنها را در گره گشایی و تحقق شعارهای داده شده دو چندان سازد ..تقریبا یازده  ماه است که رییس جمهور قوه مجریه را در اختیار دارد و سفرهای استانی ترتیب داده است که جلسات هیات دولت را در استانها برگذار نماید ، این امر همان گونه که بارها گفته شدبسیار خوب و پسندیده است چرا که مدیرانش از نزدیک با مشکلات و نابسامانی و محرومیتهای مردم آگاه می شوند اما پرسش اساسی

این است که عمده ترین راه کاربرای حل مشکلات چیست؟تشخیص ، درک و فهم مشکلات اگر چه مهم است اما مهمتر از آن علاج و مداوای آن است .اگر افراد منصف و بی طرف سخنرانی ها و وعدهای داده شده آقای احمدی نژاد در طول این یازده ماه و هشت سال آقای خاتمی را در کنار هم قرار دهند معلوم می گردد کدام بیشتر است ؟در تمام سخنان رییس جمهور چند شعار از همه برجسته تر است . اجرای عدالت ،اشتغال،رفع تبعیض به کار گماردن مدیرا ن متعهد و کار آمد حال باید پرسید کدامین شعار در آستانه تحقیق است ؟!

آیا اکنون مدیران شما به خواسته های شما تحقق عینی بخشیدند؟

آیا مدیران و کار گزاران شما اهداف شما را دنبال می کنند ؟

آیا پاسخ گفتن به پرسش خبر نگاران به صورت غیر شفاف مشکل جامعه و مردم را حل می کند؟ آیا مدیران شما با اینگونه پاسخها

آموزش تو جیح نمی بینند تا خدای نا کرده به سمت و سوی فرار از مسئو لیت رهسپار شوند؟ آقای احمدی نزاد در دومین مصاحبه مطبوعاتی خود در پاسخ به این سوال که شما وعده داده اید پول نفت بر سر سفره مردم آورده شود ، تصریح کرد، که در روزنامه شرق این را از قول من از خود نوشت و من هم تکذیب نکردم اما من نگفته بودم . معلوم می شود باب تو جیح از همین اکنون در حال باز شدن است . اگر روزنامه ای مطلبی را از قول شما نوشت یا قبول دارید یا ندارید . اگر قبول دارید تکذیب نمی کنید و پیامد آن را هم خواهید پذیرفت . اما اگر قبول نداشتید چرا آن موضوع مهم وحساس که آن همه جنجال برسروزارت نفت پدیدآوردرا تکذیب

نکرده اید؟!در خصوص پرسش خبر نگاری که پرسید میثاق نامه شما با وزرا به دلیل حضور بستگان نزدیک در کابینه نقض شده است ، با سخره گرفتن این پرسش گفت: ببینید تا کجا دولت مهرورزی است که حتی با جناقها هم فامیل شده اند . متوسل شدن به توجیهات بیهوده مشکلی را حل نمی کند زیرا هدف پرسشگر این نبود که چرا بستگان شما از مشاغل دولتی و سطوح عالی برخوردارند بلکه آنچه که پسندیده نیست جمع کردن اطرافیان توسط مسولان به دور خود بدون توجه به وعده های داده شده و نگاه به شایسته سالاری است . اگر این موضوع به صورت یک فرهنگ در آید و روابط بر ضوابط ترجیح یابد فاجعه برای ملت ، نخبگان  و آینده کشور نیست ؟ در برنامه های  گوناگون دولت موظف گردید ششصد تا هشتصد هزار فرصت شغلی ایجاد کند .تعداد فارغ التحصیلان مراکز آموزشی هم تقریبا همین ارقام است که  سالانه وارد بازار کار می شوند . واقعابا دادن وام و اندیشیدن تدابیر مقطعی مشکلات مردم حل شده و یا بهبود می یابد این درحالی است که هر روز ما شاهد اعتصاب . تجمع . اعتراض . و یا تعطیلی مراکز کارگری در اقصا نقاط کشور به خاطر عدم پرداخت حقوق و مزایا و یا اخراج کارگران بر تارک خبرگزاریهای داخلی هستیم اگر امکان ایجاد فرصت شغلی برای دولت نیست لا اقل از تعطیلی و اخراج کارگران و عدم پرداخت حقوق این زحمت کشان جلو گیری شود . اگر چنین کاری هم تحقق یابد می توان گفت  کاری مثبت و قابل قبول صورت پذیرفته است مقامات ارشدکشورموردعلاقه مردم وبرگزیده آنهاهستند  بنابراین توقع وانتظار کار، هم حق انان است ولی مسوولان باید بدانند که کار به عمل بر آید به سخند انی نیست .

               سیدمحمدحسین دریاباری

سلب اعتماد ؛نتیجه اش بن بست اصلاحات

پیام قم در گفت وگوبادریاباری26/6/1381  

    سلب اعتماد ؛نتیجه اش بن بست اصلاحات

مدیر مسئول نشریه گویه گفت : واژه ی اصلاحات به معنی کنونی آن از زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی در ادبیات سیاسی ایران جای گرفته است و در گذشته به شکلی دیگر مطرح بود .

محمد حسین دریاباری افزود : بدون شک همه ی حکومتها تغییر و تحول اجتماعی ،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را باور دارند و به همین دلیل در قانون اساسی خویش راهی برای تجدید نظر باقی میگذارند . وی ادامه داد : تغییر قانون اساسی یا به دلیل رشد روز افزون مردم و نا کافی بودن قوانین در پاسخگویی به نیازهای آنان است یا به دلیل فشار نخبگان و مردم بر حاکمیت و یا ممکن است قدرت و حکومت ظرفیت ملی را بسیار بالا ارزیابی کند و قانون را ناکافی بدانند ، در هر صورت حکومت ها اصلاحات را می پذیرند . وی افزود : اصلاحات هم هنگامی کامل است که متوازن و در ابعاد گوناگون باشد . در کشور ما همه ی جنا ح های سیاسی به اصل اصلاحات باور دارند اما در نحوه ی اجرا ، اختلاف نظر شدید دارند . شکی وجود ندارد که عده ای با اصلاحات اجتماعی متضرر خواهند شد و شاید مخالفتهای محدود هم کم و بیش به همین دلیل است . این روزنامه نگار تاکید کرد : هنگام انتخابات ،بهترین فرصت برای ابراز نظر مردم در زمینه های مختلف است . اکنون اصلاحات نه متوقف شده و نه به بن بست رسیده بلکه روند آن کند شده است . گر چه قم به دلیل مهاجرپذیری و تنوع فرهنگی و اجتماعی با بسیاری از استانها تفاوت دارد ولی جزئی از پیکر میهن اسلامی ماست و در صورت تسریع روند اصلاحات ، قم نیز ناگزیر است آن را بپذیرد زیرا مردم قم و مسئولان آن خود را بر تر از مردم و خواسته آنان نمی پندارند . وی گفت : یکی از مهمترین نشانه های به بن بست رسیدن اصلاحات یا متوقف شدن آن بی تفاوتی محض مردم نسبت به امور جاری کشور است در حالی که مردم نه از خواسته های خویش دست برداشته و نه اعلام انصراف نمودند . در واقع جناح های سیاسی که خود را نماینده ی بخشی از مردم در قالب سلیقه های متنوع می دانند در فضای نمی دانم و چون و چرا افتاده اند .

دریاباری ابراز عقیده کرد : با تحول و تطوری که در عرصه های گونا گون در سطح جهان وجود دارد و ارتباطها روز به روز به طور شگفت انگیز تداوم می یابد ، نمی توان بن بستی برای اصلاحات پیش بینی کرد تا برای از بین بردن آن راهی جستجو کرد . بنا بر این آهنگ اصلاحات ممکن است کند شود و با خواست مردم و صلاح دید مسئولان روند آن به تندی گراید ولی مطبو عات ، اهل قلم و صاحبان  فکر و اندیشه موظفند در چارچوب مقررات و قوانین درباره  ی اصلاحات بگویند و بنویسند تا این اصل به فراموشی سپرده نشود تا خدای ناکرده به شکلی دیگر ظاهر شود که این به نفع ایران ، اسلام و منافع ملی نخواهد بود . وی تاکید کرد : در صورتی که روند اصلاحات در زمینه های مختلف کند شود ، نتیجه آن بی تفاوتی مردم و سلب اعتماد آنان از حاکمیت خواهد بود و این موضوع را هیچ یک از مقامات کشورمان نمی پذیرند بلکه معتقدند خواسته های مردم باید تحقق یابد و رفاه ، آزادی ، آسایش و امنیت در همه ی زمینه ها برای مردم فراهم شود

چاپ شده در هفته نامه پیام قم  سال پنجم شماره 141 سه شنبه 26/6/1381     

 سید محمد حسین دریاباری

 

سخن تبیان

                      سخن تبیان

خاورمیانه همواره یکی از خبرسازترین نقاط جهان به شمار می رود. ناظران سیاسی و کارشناسان مستقل براین باورند پاره ای از عوامل موجب گردیده، تا این بخش از جهان از نظر سیاسی ملتهب و ناامن باشد. قدرت های بزرگ جهان به منظور تکمیل فرم نقشه ی کشوری مستقل، برای اجرای اهداف و تمنیات بلند مدت خویش به تکاپو و جستجو پرداختند. پس از بررسی عوامل جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی،اجتماعی،مذهبی و دهها عامل سازگار و ناسازگار دیگر، به این نتیجه دست یافتند که خاورمیانه و فلسطین نقطه ی مناسبی برای کشمکش سیاسی می باشد. هنگامی که پروژه ی مورد توافق قدرتهای بزرگ به انجام رسید نقشه ی فلسطین از گیتی حذف و پرچم جعلی اسراییل با حمایت قدرتهای استکباری در جهان مطرح شده است. اکنون فلسطین نیم قرن است که هیچگاه آرامش را به خود ندیده است. با اینکه فلسفه ی سیاسی غرب مزایای دموکراسی را برشمرده است اما هنوز سیاستمداران عقب مانده ی غرب نتوانستند طعم مزایای دموکراسی را عملگرایانه به مردم دربند کشورهای منطقه بچشانند. بدیهی است ناظران سیاسی از خود می پرسند که چرا سازمان های عریض و طویل مدافع حقوق بشر، اسراییل رادرکشتار بیرحمانه ی مردم بی دفاع محکوم نمی کند اما کسانی که از حق حیات اقامت در سرزمین خویش و دهها حقوق انسانی دیگر محروم شدند و تنها ابزار دفاعی آنان سنگ و چوب است. اخلالگران صلح و امنیت شناخته می شوند. گروهی بر این باورند که عرفات پس از امضای مفاد پیمان صلح اسلو از کشورهای عربی در حمایت از وی قطع امید کرده وبا امضای این قرارداد برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی هر چند محدود خوش بین بوده است. تحلیلگران معتقدند پافشاری صهیونیستها بر مواضع خویش از یک سو و حمایت همه جانبه ی دولت آمریکا از اسراییل از سوی دیگر موجب گردید حتی اعراب طرفدار صلح با اسراییل هم در مواضع خویش تجدیدنظر کرده و با بدبینی اوضاع خاورمیانه را دنبال کنند. مواضع اتخاذ شده از سوی اتحادیه ی عرب نشان می دهد که کشورهای عربی علاقه ی چندانی به نرمش در برابر اسراییل که سر سختی بیش از حد به نمایش می گذارد ندارد. زیرا سیاستمداران دوراندیش و مجرب عرب دریافتند حمایت علنی و آشکار ایالات متحده ی آمریکا از اشغالگران قدس نمی تواند صداقت آن کشور در میانجیگری برای صلح عادلانه در منطقه را اثبات کند. مضافا بر این دولتهای عرب با ترکیه اختلافاتی دارند که گاهی آنان را تا مرز جنگ نزدیگ می نماید این در حالی است که ترکیه با اسراییل رابطه ی دوستانه ومناسبات حسنه و پیمان نظامی دارد. بنابراین این عامل و عواملی ازاین دست موجب گردید تا کشورهای عربی از شکافهای درون خویش بکاهند و دستان خویش را به سوی اتحاد دراز کنند. مواضع ایران درباره ی اوضاع خاورمیانه بسیار اصولی و سنجیده بوده است اما دولت های عرب تا هنگامی که جنگ عراق با ایران ادامه داشت نتوانستند این واقعیت را دریابند. پس از جنگ سیاستگزاران خارجی ایران همواره توسعه و گسترش روابط با اعراب را مطرح و آن تئوری را به عمل نزدیک ساختند. این عقلانیت موجب گردید که ایران در جنگ خلیج فارس که یکبار کویت به کام بغداد فرو رفته و پس از هفت ماه آزاد گردید موضع تاریخی و به یاد ماندنی اتخاذ کند. سیاست خارجی ایران در خاورمیانه معتدل، اصولی، آرمانی و همواره توأم با عقلانیت و مبنی بر واقعیات بوده و هست. بسیاری از سیاستمداران غربی بر این باورند که با روی کار آمدن دولت خاتمی سیاست خارجی ایران در قبال خاورمیانه و بویژه اسراییل دستخوش تغییر خواهد شد. زیرا غربیان معتقدند سیاست ایران بحران خاورمیانه را تداوم بخشیده و بر تنش آن می افزاید، اما سیاستگزاران ایران درپاسخ به این اندیشه ومشابه آن می گویند: دولت ایران هیچگاه مخالف صلح نبوده و نیست و خواهان زندگی مسالمت آمیز پیروان همه ی ادیان با حفظ حقوق همه در کنار یکدیگر است و با هیچ دولتی که پیشگام برقراری صلح گردیدممانعت نمی کند. اما دولت ایران خود را مانند همه دول جهان مجاز می داند نظر خویش را موافق یا مخالف بیان کند ایران همیشه و در هر جای جهان که باشد خواهان صلح عادلانه و منطقی است بدیهی است مواضع خردمندانه با اندیشه های سودجویانه انطباق نخواهد داشت و همین عدم تطابق و ناهماهنگی در اهداف وانگیزه ها زمینه های بروز اختلاف را فراهم خواهد ساخت. اکنون اعراب با درک مواضع ایران ، هم انعطاف پذیری دولت اسراییل را غیر ممکن تلقی می کنند و هم استمرار گفتگوها را بی نتیجه می پندارند بنابراین  اکنون این پرسش مطرح می شود که آینده ی انتفاضه ی مردم فلسطین سرانجامی خواهد داشت ؟ پاسخ به چنین پرسشی نیاز به گذشت زمان دارد ، اما آنچه که مسلم است این است که دولتهای منطقه از گفتگوهای بی نتیجه نه ساله که با قرارداد صلح اسلو پدیدار گشت خسته شده اند. علاوه بر این میانجی این صلح که دولت آمریکاست نتوانست بی طرفی خویش را حفظ کند و آشکارا به حمایت از اسراییل برخاست. اگردولت های منطقه به خواست اعراب گردن نهند و از انتفاضه ی مردم حمایت مالی و اقتصادی بعمل آورند و دولت غاصب اسراییل را در عرصه های بین المللی تحت فشار قرار دهند و اسراییل هم فشار همه جانبه ی دول اسلامی و عربی را محسوس و مستمرمشاهده کند ناگزیر خواهد شد امتیازات قابل ملاحظه ای را به کشورهای عربی و اسلامی بدهد، زیرا افکار عمومی اسراییل و دولتمردان این کشور تاب تحمل فشار نامحدود را نخواهند داشت.

                          سید محمد حسین دریاباری                           

چاپ درشماره43 نشرتبیان  آذر ودی 1379

توطئه استکبار جهانی علیه اسلام

توطئه استکبار جهانی علیه اسلام        

1367

انقلاب اسلامی ایران به دلیل داشتن اصول و موازین رهایی بخش از سلطه بیگانگان همواره مورد تهاجم تبلیغاتی ، اقتصادی و نظامی ، استکبار جهانی و حامیان او در تمام نقاط جهان بوده و می باشد . مقاومت و ایستادگی مردم مسلمان در برابر دشوار ترین تو طئه ها و سر انجام خنثی نمودن آنها در دهه نخست ، انقلاب اسلامی را به صورت یک پدیده شگفت انگیز و دژی شکست ناپذیر در مقابل امریکا و حامیان غربی او متجلی ساخت . جمهوری اسلامی بیست و دوم بهمن اخیر را که نخستین دهه پیروزی بوده با عظمت و شکوه ویژه ای جشن گرفت و دست اوردهای شکوهمند آن که تثبیت نظام و استحکام روز افزون آن بود گرامی داشت و همزمان با این مراسم هجوم تبلیغات در غرب علیه انقلاب رو به افزایش گذارد . به گونه ای که تنها نویسندگان مزدور استکبار جهانی چندین کتاب در کشور های فرانسه ، انگلیس و امریکا به چاپ رسانده و منابه خبری امپریالیسم نیز با ترجمه آن به شکل ماهرانه ای از آن حمایت کرده و مردم را در جریان مفاد ان قرار داده اند .

مهمترین و عمده ترین کتابی که منشاء یک توطئه عظیم و همه جانبه علیه اسلام و مسلمین توسط استکبار جهانی بوده اثر سلمان رشدی موسوم به ایات شیطانی است که در آمریکا و اروپا به طرز بی سابقه ای انتشار یافت . مولف این کتاب تمام مقدسات و اعتقادات مسلمانان را به اهانت و استهزاء گرفت . این حرکت را نمی توان ناشی از یک فرد دانست زیرا وی خود را مسلمان زاده و مسلمان معرفی می کند و به انچه که موجب خشم مسلمان و اهانت به اسلام می شود به خوبی واقف است و همین امر حاکی از شدت جرم او خواهد بود . مضافا بر این ، حمایت فوق تصور از یک شخص هتاک و انتشار کتاب موهن وی در سطح بسیار گسترده به عنوان ازادی بیان حاکی از توطئه استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی و جهان اسلام است . وی با اندیشه و قلم خویش با اطلاع کامل و با پشتیبانی استکبار جهانی قلوب یک میلیارد مسلمان را جریحه دار ساخته و با توهین به مقدسات آنان زمینه یک انتقام جدی را علیه خود و حامیانش فراهم ساخت . ضروری است اندکی مبنای فرمان امام امت مبنی بر قتل مولف  کتاب       ایات شیطانی و ناشران آگاه ان برای افکار عمومی تشریح شود . فتوای امام بسان سایر فتاوی او مبتنی بر اصول اسلامی است که این شیوه تمام فقها است فقیه و رهبر اسلامی که زمام امور را به طور اعم به عهده می گیرد دفاع از اسلام و قر ان و نیز حریم پیامبر و اهلبیت نیز به عهده اوست . تشخیص واجب شرعی براساس کتاب و سنت از آن اوست و همه مسلمانان موظف و مکلفند فرامین او را به عنوان حکم الهی اجرا کنند صدور این فرمان نشان می دهد که توطئه مزبور بسیار عمیق و دارای ابعاد مختلف است زیرا این جانب تا کنون نه به یاد دارم و نه در گزارش خوانده ام و نه شنیده ام که امام مستقیما حکم اعدام احدی را صادر کرده باشد و اگر چنین امری تحقق یافته باشد به دستگاه قضایی محول گردیده . ولی توطئه اخیر خشم مقدس امام را بر انگیخت و یکبار دیگر کفر و شرک و نفاق را مورد هدف قرار داده و خود بر مسند قضاوت که حق اوست نشست و قانون الهی که قرآن باشد گشود و حکم اعدام را علیه مولف کتاب مزبور و ناشران آگاه ان صادر کرده و مجری این فرمان یک میلیارد مسلمان خشمگین خواهند بود . بر اساس پاره ای از گزارشات مولف کتاب مزبور مسلمان و مسلمان زاده است و با نگارش این کتاب و اهانت به ساحت مقدس پیامبر و قرآن عظیم ارتداد او ثابت و خون او مباح است (1) و به اصطلاح فقهاء اسلام این نوع ارتداد و کفر به واسطئه هر فعل و عملی که دلالت صریح بر اهانت و استهزاء دین و رهبران معصوم دینی کند قتل او ضروری است زیرا وی مرتد فطری است (2) و توبه و عذر او پذیرفته نخواهد شد .

اکنون جای تاسف است که سخن از عفو و پوزش سلمان رشدی به میان امده است . در این زمینه باید گفت ارتداء او برای ابد ثابت و نفرت مسلمانان نسبت به وی باقی و مستدام خواهد بود . اگر عذر و پوزش وی پذیرفته شود نسلهای آ تی ما را زیر سئوال نخواهند برد ؟ و نخواهند گفت : پس شما از کجای اسلام دفاع کرده اید ، اگر عفو و پوزش همراه و مقرون با تعهد عدم  نشر کتاب مزبور و جمع اوری تمام نسخ آن در سرتاسر جهان باشد بگونه ای که مسلمانان اکنون و اینده شاهد چنین جسارت و توطئه ای نسبت به مقدسات خویش نخواهند بود طبق موازین شرعی چشم پوشی از قتل او جایز نیست (3) زیرا مجازات شخص مذکور موجب می شود تا احدی مجال تکرار چنین جنایتی را به خود ندهد . از امام باقر (ع) سئوال از کسی شد که به پیامبر دشنام دهد حکم ان شخص چیست ؟ امام فرمود قبل از ان که به حاکم ار جاع دهند قتل او ضروری و واجب است (4) بنابراین اتفاق و اجماع فقها (5) و ظاهر نصوص و آ یات قر آن دلالت بر قتل مرتد فطری و عدم پذیرش توبه او می کند بر خلاف مرتد ملی (6) جا است که به احتمال دیگری پرداخته شود که دور از واقعیت نیست این اثر نا میمون که فاقد ارزش هنری و علمی است و صرفا به منظور آشکار ساختن خصومت دیرینه استکبار جهانی نسبت به اسلام و مسلمین به رشته تحریر در آمده و ان طراحان توطئه نیز از او به شدت حمایت کرده اند و خود را در یک صف و اسلام را در صف دیگر قرار داده تا نتائج حاصله را آینده در یافت کنند به عنوان محارب با خدا و مفسد فی الا رض شنا خته شده باشند وحکم این طیف بی شک اعدام است (7 ) تا کنون فرض آن بود که وی مسلمان و مسلمان زاده باشد اکنون سخن در موردی است که وی مسلمان نبوده و گزارشات رسیده کذب محض باشد حکم شرعی را می توان  به عنوان سب النبی صادر کرد در مباحث گذشته روایتی گذشت مبنی بر اینکه کسی به پیامبر دشنام دهد و یا به ساحت مقدسش توهین کند قتل او بر مسلمانان واجب است در میان سه موضوع مطروحه از جانب ما که عبارتند از : ار تداد ، محارب با خدا و مفسد فی الارض ، و سب النبی و توهین به دیگر مقدسات اسلام که ام اساس و پایه این فرمان می تواند باشد ؟ سومی قویا محتمل است زیرا در این صورت مسلمان و غیر مسلمان علی السواء و یکسان مجازات می شوند (8) فرض نخست نیز می تواند عامل کیفر باشد در صورتی که طرف مسلمان و به عللی که قبلا گذشت مرتد شود به هر حال هر چه که باشد امر ولی فقیه مطاع و اجرای فرمان مزبور بر همه مسلمانان واجب شرعی است . بعد از انتشار پیام امام بر خی از صاحبنظران به مباح بودن خون مولف کتاب مزبور تاکید کرده و به این نکته نیز اشاره کرده اند که در قبل از صدور حکم مباحثات و مناظره علمی صورت می پذیرفت ، مناسب و مطلوب بود . به این افراد ساده اندیش باید هشدار داد که این حرکت جنایتکارانه که اشکال ان از پیش ترسیم شد زمینه هر گونه مذاکرات را منتفی و با توهین و جسارت به مقدسات اسلامی روحیه انتقام جویانه و نحوه تعیین مجازات را تقویت نموده مضافا بر این ، کتاب مزبور ارزش علمی و فرهنگی ندارد تا در پیرامون ان به مذاکرات پرداخت . فرمان و حکم شرعی امام امت قداست ذاتی دارد . زیرا از متون قر ان و سنت اهل بیت استنباط شده است و هرگز مناع دنیا به قداست آن نمی افزاید ولی در کاهش آن چرا ، مسلمانان بر اساس تکلیف و واجب شرعی ما مور اجرای این فرمانند و تعیین جوائز نمی تواند در اجرای ان سرعت ایجاد کند چون مسلمانان تشنه ی آب ضلال شهادت در دنیا و رضوان الهی در روز رستا خیزند اما این پیشنهاد در صورتی مطلوب و مفید است که مجری حکم مزبور فرد یا افراد غیر مسلمان باشند .

فرمان امام امت بازتاب وسیعی در محافل خبری جهان به خود گرفته است شاید استکبار جهانی هرگز تصور چنین واکنشی را از جانب رهبر انقلاب اسلامی برای انهدام و عقیم گذاردن این توطئه پیش بینی نمی کرد . بلا فاصله این فرمان را با حقوق بشر ربط داده اند باید از انان پرسید مدافعان به اصطلاح حقوق بشر ، به مقدسات یک میلیارد مسلمان توهین و قلوب شان جریحه دار شد ولی مجریان اعلامیه جهان حقوق بشر حد اقل ابراز تاسف هم نکرده اند ولی برای حفظ جان یک نویسنده مزدور به مفاد اعلامیه ای دست می یازند که منافع انان را تامین می کند ، واکنش دولتهای جهان در مورد این حکم مختلف بوده کشور های غربی که طراحان توطئه بودند مواضع تند تری اتخاذ کردند ابتدا ان را مغایر حقوق بشر توصیف کرده و سپس قطع روابط دیپلماتیک با ایران را قویا پیشنهاد کردند و به دنبال ان بازار مشترک تصمیماتی اتخاذ خواهد کرد . و سپس منابع خبری انان طبق معمول اقدام به پخش تفاسیر پر پیچ و خم که برای شنونده دشوار است نمودند .

احتمال تیرگی روابط ایران با غرب در صورت اجرای حکم مزبور بسیار قوی است که این حرکت موجب استقلال بیشتر خواهد بود اکنون ما هستیم که باید با تحمل هر گونه فشار مواضع اصولی انقلاب را بر انان تحمیل کنیم و ریشه هر توطئه مخرب را از بیخ وبن بخشکانیم بعید به نظر نمی رسد . ارتباط با غرب با اصول انقلاب توافق داشته باشد باید به این در یافت منطقی توجه شود تلاش انها برای باز سازی کشور دست یابی به سود کلان و سرمایه گذاری در جهت منافع و اهداف خود  است  بنا براین دولت می تواند در شیوه های اقتصادیش بکوشد و قانون اساسی را اصول انقلاب تعبیر و تلقی کند و از استقراض خارجی به شدت ممانعت نماید و خلاصه نشر کتاب مزبور به منظور آزمایش مهمی است که ما چقدر به اصول خود پایبند و معتقد خواهیم ماند اگر به مقدسات و اصول مان توهین شود و غرب از آن پشتیبانی کند و ما در تلاش برای استحکام روابط با انها باشیم مصداق آیه ی 140 (9) ، سوره نساء خواهیم بود . و این هم برای یک مسلمان قابل قبول نیست

پا ورقی:

1-(وسائل الشیعه ،جلد 18 ،ص545

(2)جواهر الکلام ،جلد 41 ،ص601

(3)ادله اربعه در مورد افراد هتاک به پیامبر و امامان معصوم و مرتد فطری جز به قتل و اعدام چیز دیگری دلالت ندارد.

(4)- وسائل الشیعه،جلد 18،ص554

(5) منظور از اجماع و اتفاق همان اجماع اصطلاحی است که صاحب جواهر در مورد قتل مرتد فطری گواهی داده است .

(6) – ممکن است کسی بپرسد مرتد فطری و ملی چه مفهومی دارد این اصطلاح فقهی است کسی که مسلمان متولد می شود .سپس از اسلام برگردد مرتد فطری است کسی که کافر متولد شود و اسلام را بپذیرد و دوباره از اسلام برگردد مرتد ملی است .

(7) نظر اصلی مان  همان مورد اول است منظور از محارب مفهوم عمومی آن نیست.

(8) البته برای مسلمانان اگر چنین مورد پیش آید محکوم به کفر است یا با غیر مسلمان تفاوتی ندارد.

(8)هنگامی که به آیات خدا کفر ورزیده شود و یا آن را به استهزاء می گیرند با آنان هم نشین نباشند در این صورت شما مثل آنان خواهید بود.

چاپ شده در روزنامه رسالت در شماره های 912و913 مورخ یکشنبه 7 اسفند 1367 و دوشنبه 8 اسفند 1367                                           

 

                    سید محمد حسین دریا باری    

سخن تبیان

سخن تبیان

مجله تبیان در حالی انتشار می یابد که با سه هفته میمون و مبارک و سه مناسبت عظیم مقارن و همزمان شده است. نخست هفته وحدت و میلاد مسعود منجی عالم بشریت ، حضرت ختمی مرتبت ، محمد بن عبدالله ، صلی الله و آله و سلم. دوم:هفته دولت و گرامیداشت شهادت دلاور مردان عرصه علم و تقوی و فضیلت ، شهیدان رجایی و باهنر. سوم : هفته دفاع مقدس. مناسبتهای یاد شده هر کدام از نظر مذهبی ، اعتقادی ، ملی ، اجتماعی ، سیاسی و نظامی برای ملت ایران مهم و ارزشمند است. به همین دلیل مردم ایران باشکوه و عظمت فراوان از آنها تجلیل بعمل می آورند. تبیان در این گفتار کوتاه نگاهی گذرا به ریشه های مذهبی ، اعتقادی ، و ملی این مناسبتها و دست آوردهای مهم آن دارد.

هفته وحدت

جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب با توطئه های استکبار جهانی و ایادی فرومایه آن مواجه گردید. حیله ها و توطئه های رنگارنگ دشمنان به منظور تضعیف انقلاب اسلامی و رهبری آن یکی پس از دیگری به مرحله اجرا در آمد. یکی از مهم ترین حیله های استکبار ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی بوده که با درایت و دوراندیشی امام خمینی (ره) (مبنی بر اعلام هفته وحدت و پشتیبانی حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی از آن) این توطئه و صدها دسیسه ی دیگر خنثی شد. وحدت اسلامی همواره بعنوان یک آرزو برای اندیشمندان اسلامی مطرح بوده که با مجاهدت و تلاش خالصانه ی  مسئولان کشورمان پایه های اساسی آن تحقق یافته است. مضافا بر این تشکیل و تأسیس مجمع التقریب بین المذاهب از سوی رهبر انقلاب ، زمینه را برای گفتگوی دانشمندان ، صاحب نظران برجسته جهان اسلام هموارتر ساخته است. همین امر موجب گردید گامهای بسیار مهمی در خصوص وحدت اسلامی برداشته شود. جمهوری اسلامی با تمام توان آیه های وحدت و همبستگی را برای مسلمانان قرائت نموده و گامهای عملی را در راستای تحقق این هدف برداشته است. در ایجا دو آیه از آیات قرآن که وحدت و همبستگی را برای مسلمانان ضروری تلقی می نماید و به یقین جمهوری اسلامی نیز به همین آیات تأسی نموده و در گسترش این فرهنگ می کوشد اشاره می شود. 1- قرآن کریم کسانی که خدای واحد را می پرستند و بسوی یک قبله نماز می گذارند ، کتاب آسمانیشان قرآن است و پیامبر والاقدرشان حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم می باشد را به اتحاد و یگانگی فرا می خواند و همه امت اسلامی را از منازعات و اختلاف باز می دارد ، چنانکه در سوره انفال آیه 46 می خوانیم «اطیعوالله و رسوله و لا تنازعوا فتقشلوا و تذهب ریحکم » یعنی از خدا و رسول اطاعت کنید و منازعه و اختلاف نکنید که ضعف و سستی بر شما غلبه کرده و هیبتتان از دست خواهد رفت. 2- قرآن کریم در جای دیگر محوروحدت مسلمانان را توحید می داند و می فرماید «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا » یعنی همگی بر ریسمان الهی چنگ زده و متفرق نشوید با بیان فوق روشن می گردد که وحدت اسلامی یگانگی و همبستگی در برابر دشمنان اسلام بوده و مسلمانان می توانند با تکیه بر مشترکات عقیدتی مهمترین گام را برای تحقق وحدت بردارند. با توجه به اینکه مسلمانان دریافتند همسویی و وحدت برای آنان نیازی قطعی و حیاتی است. حکومت اسلامی اکنون باید بداند امروزه کفر و استکبار جهانی دست اتحاد به یکدیگر داده و برای نیل به اهداف و مقاصد شوم خود در مشترکات ناچیز خویش پای می فشارند. اهداف نظامی و اقتصادی نیز گاهی انگیزه اتحاد می باشد. چنانچه کشورهای اروپایی با وجود اختلافات اساسی و دیرینه در آستانه اتحاد واقع شده و اعلام همبستگی می کنند.آیا زمان آن نرسیده که مسلمانان دست اخوت به یکدیگر داده و با تکیه بر مشترکات گرانقدر خویش پوزه قدرت های استکباری را در تمامی عرصه های بین المللی به خاک ذلت بمالند ؟بعقیده تحلیلگران و ناظران سیاسی ، تلاشهای جمهوری اسلامی در خصوص تحقق وحدت و توسعه آن بین کشورهای اسلامی موفقیت آمیز بود و نتایج و دستاویزهای مهمی نیز داشته و در مواردی با حمایت کلیه کشورهای اسلامی مواجه گردیده است. بعنوان مثال هنگامیکه امام خمینی (ره) فتوای اعدام نویسنده کتاب آیه های شیطانی را صادر نمود ، جهان اسلام یکپارچه و قاطعانه در کنفرانس اسلامی در برابر غرب موضع گیری کرده و ضمن حمایت از فتوای امام (ره) نویسنده مزدور استکبار را مرتد خواند و دیگر اینکه اروپا و آمریکا تاکنون تمایل چندانی جهت خاموش کردن آتش جنگ در بوسنی و هرزگوین و برقراری صلح در این کشور نشان نمی دادند و قبول این نکته که احساسات نوع دوستانه آنها در حال حاضر تحریک شده و چنین تصمیمی را اتخاذ کرده ، باز هم دور از واقعیت می نماید. واقعیت این است که حرکت اخیر آمریکا و اروپا در بوسنی وهرزگوین معلول فشار کشورهای اسلامی ،  مبنی بر لغو تحریم تسلیحاتی و بی اعتبار نمودن مصوبات شورای امنیت می باشد. غرب این موضوع را به خوبی می داند که اگر ماجرای بوسنی خاتمه نیابد جهان اسلام آنها را با تصمیمات قاطع تری مواجه می سازد لذا دست به اقداماتی ریاکارانه دیگری زدند. جمهوری اسلامی در خصوص اتخاذ تصمیمهای یادشده توسط کشورهای اسلامی نقش اساسی ایفا کرده است. به هر حال از مجموع این گفتار می توان نتیجه گرفت که وحدت ، انسجام و خیزش دسته جمعی مسلمانان می تواند بسیاری از مشکلات جهان اسلام را حل کند.

هفته دولت

هفته اول شهریور که مصادف با شهادت شهیدان رجایی و باهنر می باشد ،هر ساله با شکوه و عظمت خاصی توسط مردم و مسئولان گرامی داشته می شود و از ایثار و فداکاری دلیرمردان عرصه علم ، تقوا و شجاعت تجلیل بعمل می آید. عصر روز هشتم شهریور بود که رجایی با چهره ای برافروخته سخن از شهادت و شهید به زبان داشت که ناگهان چراغهای سالن در یک لحظه خاموش و ظرف چند دقیقه ، طبقه اول نخست وزیری توسط منافقان کوردل و دشمنان دین و ملت به آتش و دود مبدل شد. از آن هنگام به بعد مسئولین بلند پایه کشور در این هفته ضمن تجدید پیمان با شهیدان ، برجسته ترین خدمات انجام شده در زمینه های اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی را به مردم ارائه می دهند. این سنت حسنه تاکنون تأثیر بسیار مثبتی بر جای گذارده است . ما این موضع را با کلامی از امام خمینی (ره) در مورد شهیدان رجایی و باهنر به پایان می بریم . «ارزش رجایی و باهنر به این بود که خودی بودند ، با مردم بودند،  برای مردم خدمت می کردند ، مردم احساس کرده بودند که اینها برای آنها دارند خدمت می کنند. »

هفته دفاع مقدس :

یکی از عظیم ترین و مهم ترین توطئه های استکبار جهانی علیه ایران اسلامی ، در 31 شهریور ماه 1359 توسط ارتش عراق به وقوع پیوست . ارتش بعث در این روز از زمین ، هوا و دریا تجاوز و تهاجم گسترده ای را به خاک مقدس جمهوری اسلامی آغاز کرد. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با حمایت تبلیغاتی ، تسلیحاتی ، اقتصادی ، سیاسی و نظامی قدرتهای بزرگ همراه بود ، این جنگ هشت سال بطول انجامید. نیروهای مسلح ایران در هشت سال دفاع مقدس قهرمانانه مقاومت کردند و آرامش را از متجاوزان سلب نمودند. مقاومت دلیرمردان ارتش جمهوری اسلامی ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، نیروهای بسیج ، پیشمرگان کرد مسلمان و جهادسازندگی بسیاری از حقایق را روشن ساخته و سردمداران استکبار را ناگزیر به پذیرش بخشی از آن حقایق و واقعیتها ساخت. در این هفته مردم و نیروهای مسلح خاطره دفاع مقدس ، ایثارگری شهداء ، رشادت جانبازان و حماسه سازان میهن اسلامی را گرامی می دارند و به همین منظور در مراسم مختلف و گوناگونی که از سوی نیروهای مسلح برگزار می شود شرکت جسته نسبت به آنان ادای احترام می نمایند .

                               سید محمد حسین دریاباری

                                تبیان شماره 12- 11    سال سوم مرداد وشهریور...1374

کتاب مجموعه سخنرانیهای پنجمین و ششمین کنفرانس جهانی وحدت اسلامی

 کتاب

مجموعه سخنرانیهای پنجمین و ششمین کنفرانس جهانی وحدت اسلامی سنندج – ارومیه

کتاب فوق الذکر توسط سید محمد حسین دریا باری و همکارانش تهیه و تنظیم گردید این کتاب در 2000 تیراژچاپ شده است کتاب مذکور سی و یک سخنرانی و مقاله در خود جای داده است پیشگفتاری راکه می خوانید سید محمد حسین در یا باری برای آن کتاب نوشته است .

این کتاب با هزینه مرکز بزرگ اسلامی عرب کشوروبه نام آن چاپ شده است.ویراستارآن محمد فایق فرجی بوده است

قطع کتاب رقعی و230صفحه  می باشد

                         پیشگفتار

جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب با توطئه های استکبار جهانی و ایادی فرومایه آن مواجه گردید . حیله ها و توطئه های رنگارنگ دشمنان به منظور تضعیف انقلاب اسلامی و رهبری آن یکی پس از دیگری به مرحله اجرا در آمد . یکی از مهمترین حیله های استکبار ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی بوده که با درایت و دوراندیشی امام راحل (ره) خنثی گردید ، جلوه های راستین وحدت در پرتو رهبریهای مصلح کبیر امام خمینی (ره) در نظام جمهوری اسلامی تحقق یافته است و امروز در امتداد رهبریهای حکیمانه بزرگمرد تاریخ بوسیله مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دام الله ظله پرچم پر افتخار توحید بهاهتزاز درآمده است. وحدت اسلامی همواره به عنوان یک آرزو برای اندیشمندان اسلامی مطرح بوده که با مجاهدت و تلاش خالصانه مسؤولان جمهوری اسلامی پایه های اساسی آن تحکیم یافته است. مضافا براین تشکیل و تأسیس مجمع التقریب بین المذهب از سوی رهبر انقلاب زمینه را برای گفتگوی مستقیم اندیشمندان و صاحب نظران برجسته جهان اسلام هموارتر ساخته است. همین امر موجب گردید گامهای بسیار مهمی در خصوص وحدت اسلامی برداشته شود. جمهوری اسلامی با تمام توان آیه های وحدت و همبستگی را برای مسلمانان قرائت نمود و گامهای عملی را در راستای تحقق این هدف برداشته است. قرآن کریم وحدت و همبستگی را برای مسلمانان ضروری تلقی کرده و از آنان می خواهد تا در گسترش این فرهنگ کوشا باشند. مسئله وحدت در دو آیه از آیات قرآن بشرحی که می آید مورد توجه قرار گرفته است. قرآن کریم کسانی را که خدای واحد را می پرستند و به سوی یک قبله نماز می گذارند ، کتاب آسمانیشان قرآن است و پیامبر والایشان حضرت محمد بن عبدالله (ص) می باشد به اتحاد و یگانگی فرا می خواند. همه امت اسلامی را از منازعه و اختلاف باز می دارد ، چنانکه در سوره انفال آیه 46 می خوانیم: «اطیعوالله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم » یعنی از خدا و رسول خدا اطاعت کنید و منازعه و اختلاف نکنید که ضعف و سستی بر شما غلبه کرده و هیبتتان از دست خواهد رفت. در جای دیگر قرآن کریم محور وحدت مسلمانان را توحید می داند و می فرماید: « و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» یعنی : همگی بریسمان الهی چنگ زده و متفرق نشوید. با بیان فوق روشن می گردد که مسلمانان می توانند با تکیه بر مشترکات عقیدتی گام مهمی را برای تحقق وحدت بردارند با توجه به اینکه مسلمانان دریافتند همسویی و وحدت برای آنان نیاز قطعی و حیاتی است. کشورهای اسلامی باید بدانند امروز کفر و استکبار جهانی دست اتحاد به یکدیگر داده و نیل به اهداف و مقاصد شوم خود در مشترکات ناچیز خود پای می فشارند. اهداف نظامی و اقتصادی گاهی انگیزه اتحاد آنان می گردد. آیا زمان آن نرسیده که مسلمانان دست اخوت به یکدیگر داده و با تکیه بر مشترکات گرانقدر خویش پوزه قدرتهای استکباری را در تمامی عرصه های بین المللی به خاک بمالند؟ بهرحال وحدت و انسجام و خیزش دستجمعی مسلمانان می تواند بسیاری از مشکلات جهان اسلام را حل کند. در غرب کشور به مناسبت هفته مبارکه وحدت که مصادف با ولادت حضرت ختمی مرتبت، منجی عالم بشریت حضرت محمد بن عبدالله پیامبر بزرگ اسلام(ص)  است. تاکنون شش کنفرانس برگزار گردیده است. در این کنفرانسها علماء ،دانشمندان و متفکران داخلی و خارجی از کشورهای مختلف شرکت داشتند و درباره مسائل گوناگون در فضای مملو از تفاهم سخنرانی کردند. محل برگزاری چهار کنفرانس شهر سنندج بوده و یک کنفرانس در مهاباد و کنفرانس ششم در ارومیه برگزار گردید؛ در این نشستها درباره مسائل گوناگون سخنرانی شد. مهمترین موضوعات مورد بحث «ولایت فقیه از دیدگاه مذاهب اسلامی و نقش اهل بیت (علیهم السلام) و صحابه در تفسیر قرآن » بوده است. نوشتار حاضر حاصل پنجمین و ششمین کنفرانس وحدت اسلامی است که با شرکت علماء ، اندیشمندان و متفکران داخلی و خارجی در سنندج و ارومیه برگزار گردید. این کتابچه به دستور نماینده مقام معظم رهبری در منطقه کردستان جناب حجةالاسلام و المسلمین حاج سید موسی موسوی تهیه و تدوین گردیده و به همه مشتاقان وحدت و منادیان اتحاد و همبستگی جامعه اسلامی تقدیم می گردد. این کتاب که «مجموعه سخنرانیها و مقالات پنجمین و ششمین کنفرانس وحدت اسلامی » نام دارد توسط مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور و مجله تبیان انتشار می یابد. در پایان گفتنی است در هر کدام از کنفرانسها موضوع ویژه ای دنبال شده است. موضوعات این دو کنفرانس «تفسیر قرآن از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام ) و صحابه ، سنت از دیدگاه مذاهب اسلامی ، اهل البیت (علیهم السلام ) از دیدگاه اهل سنت ، انقلاب اسلامی و وحدت مسلمین و اهمیت و ارزش وحدت مسلمین در عصر حاضر » می باشد.

                           سید محمد حسین دریاباری