گفت و گوی تبیان با خانم دباغ قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی و نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی
تبیان : با تشکر از اینکه مصاحبه با تبیان را پذیرفته اید . لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی نموده ، نقش خود را در قبل و بعد از انقلاب اسلامی بیان کنید ؟
جواب : من مرضیه حدید چی دباغ هستم فعلا در مجلس شورای اسلامی در خدمت مردم عزیزمان می باشم و قائم مقا م جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران را هم به عهده دارم امیدوارم که خداوند این خدمات را بپذیرد .
تبیان : سال جاری سال امام خمینی (ره) نامیده شده شما پیش از انقلاب و پس از آن با امام ارتباط داشته اید در هنگام مبارزه چگونه با امام آشنا شدید در این باره برای خوانندگان ما توضیحاتی بفرمائید؟
جواب:در رابطه با آشنایی و مبارزاتی که به عهده داشته ام باید بگویم که از سال 1346 بوده است در این هنگام بود دقیقا"با مبارزات حضرت امام آشنایی پیدا کردم و وارد مبارزه شدم و مبارزه مسلحانه را هم پذیرفتم.در سال 1352 دستگیر شدم و به زندان افتادم مدتی در زندان بودم و در این مدت تحت شبکه قرار گرفتم و سرانجام به بیمارستان منتقل شدم ،پس از عمل جراحی و مداوا از آنجا فرار کردم و به کشورهای اروپایی مثل انگلیس و فرانسه رفتم بعد از مدتی به سوریه و لبنان رفتم و در کنار خواهران و برادران ایرانی مان بودم و در آنجا هم در حال مبارزه بودیم از آنجا به عراق رفتم و به محضر امام (ره)شرفیاب شدم و از این به بعد در محضر امام در خدمت انقلاب بودم و در طول مدتی که امام (ره) در نوفل لوشاتوحضور داشتند بنده خدمتگذار داخل بیت حضرت امام بودم و بعد از پیروزی انقلاب هم به ایران برگشتم ،مدتی مسئولیت سپاه پاسداران استان همدان را به عهده داشتم بعد هم مسئولیت آموزش و تشکیل بسیج دانش آموزی را به عهده داشتم و بعد هم دوره های مختلف در مجلس شورای اسلامی در خدمت مردم و ملت خوبمان بوده و هستم.
تبیان:شما برای معرفی خوب و موثر امام (ره)چه راههایی را پیشنهاد می کنید؟
جواب:من به نظرم می رسد اگر کسی بخواهد حضرت امام را بشناسد ،باید از روش تبلیغی ،روش مبارزاتی و بینش های حضرت امام دقیقا" آشنایی داشته باشد و برای اینکه بتوانیم این آشنایی را داشته باشیم زیبا است که از وقتمان سرمایه گذاری کنیم کتابهای حضرت امام را و خاطرات افرادی که از محضر حضرت امام (ره)استفاده کردند مطالعه بکنیم تا بتوانیم امام را بهتر بشناسیم و از روشها و عملکرد ایشان خودمان را بهره مند کنیم تا زندگی پر باری داشته باشیم .
تبیان : جنابعالی عضو هیاتی بودید که امام به مسکو فرستاد امام با این کار چه انگیزه و هدفی را دنبال می کرد در این باره در صورت امکان توضیحاتی برای خوانندگان ما بفرمایید؟
جواب : من عضو هیئت بودم که نامه امام را به مسکو برد طبیعی است که نامه ی امام به گور با چف در آن مقطع تاریخی بسیار حساس بود و دنیا روی این قضیه خیلی حساب باز کرده بود ، دشمنان ما به دلیل اینکه همه مسایل را با اندیشه و فکر مادیشان می سنجند فکر می کردند همه نامه حضرت امام چون بعد از پذیرفتن قطعنامه صلح یعنی (قطعنامه 598بود )، بخصوص امریکا ئیها و اسرائیلیها فکر می کردند حالا نامه در خواستی است از مسکو که کمکی بکنند با بازسازی بعد از جنگ و امثال آن ، در حالی که نامه را به دستور حضرت امام در پرواز از تهران –مسکو در داخل هواپیما باز کردیم ، دقیقا صدو هشتاد درجه با دیدگاههاو تفسیرهای آنها تفاوت داشت و نامه ای بود برای هدایت گورباچف که آن روز رهبری یکی از قطب های جهان را به عهده داشت . با لا خص اینکه امام با آن هوشیاری و بینش عمیق و دور نگری که داشت توصیه هایی در رابطه با اینکه مکتب کمونیسم نمی تواند نقشی در رشد انسانها داشته باشد نمودند و اشاراتی داشتند به اینکه این مکتب به اوراق تاریخ سپرده خواهد شد و مهم قضیه این بود که هشدار بسیار ظریف و تکان دهنده ای داده بودند به رهبر اتحاد شوروی سابق ، به اینکه مبادا از چاله ی کمونیست بیرون بیایند و به چاله ی سرمایه داری و نظام امریکایی بیافتند .
تبیان: خانم دباغ پرسشی که در اینجا وجود دارد این است که آیا قبل از انکه شما در هواپیما نامه را باز کنید پیش از آن از محتویات نامه مطلع و با خبر بودید یا خیر ؟
جواب : به هیچ وجه حضرت امام اجازه نداده بودند که کسی از متن نامه ی ایشان مطلع باشد به ما هم اجازه ندادند روی زمین نامه را باز کنیم ، قصد این بود که هیچکس از متن نامه مطلع نباشد تا نامه برای آقای گور باچف ابلاغ شود آن هم نه اینکه نامه را بدهیم به ایشان و بر گردیم بلکه امام فرمودند نامه را بخوانید برای ایشان یعنی آموزش سمعی و بصری به آقای گور باچف داده شود و به همین دلیل بود که اجازه دادند نامه در اسمان باز شود که در آنجا به دست کسی نمی رسید و امکان در یافت اطلاعات کم بود لذا فرمودند در هواپیما بعد از پرواز نامه را باز کنید و شاید همین امر یعنی ندادن هیچ گونه اطلاعات به کسی اینها را عصبانی کرده یادم هست حاج احمد آقا رضوان ا... آمدند به فرودگاه و گفتند که امام فرمودند وصیتنا مه هایتان را را هم بنویسید و بروید احتمال دارد هواپیمای شما را امریکایی ها بدزدند ، برای اینکه از متن نامه مطلع نیستید ، هواپیما را سرنگون کنند و یا حتی شورویها عصبانی شوند و دستگیرتان کنند وامثال اینها ..... این امور نشان می دهد که دقیقا کسی از متن نامه مطلع نیست . ولی اصل و عصاره ی نامه یک نامه هدایتی و هشدار دهنده بود . و بنده را به یاد اعزام گروهایی که رسول اکرم (ص) برای ابلاغ اسلام به کشور های مختلف می فرستاد مخصوصا به حبشه و قضایای نجاشی انداخته بود و آن چه که مهم است برای زنان جامعه مان و باید یک هشداری باشد اینکه حضرت امام با یک ظریف کاری در انتخاب اینکه من و حضرت آیت ا.... آملی را انتخاب کرده بودند ، این را می خواستند اعلام بکنند که در جامعه اسلامی هر نقشی که قرار است ایفا شود ، باید زنان و مردان در کنار هم باشند و همدیگر را یاری بکنند و در به ثمر رساندن خواسته ها و نیازهای مکتب مان ، انقلاب مان و جمهوری اسلامی مان این نقش را هر دو گروه داشته باشند اگر این نقش را هر دو گروه با هم همراهی و همکاری داشته باشند مسلما اثرات کافی و کاملی را خواهد داشت به همین دلیل هم ما می بینیم از بین آقایان یکنفر را انتخاب می کنند و از قشر خانمها هم یک نفر را این هم برای زنان جامعه مان افتخار امیز است من امیدوارم ره اورد این سفر پیامی باشد برای زنان جامعه مان و حق امام را که به گردن مان هست بشناسیم و خودمان را از اندیشه او بهره مند سازیم .
تبیان : مشارکت زنان در امور فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی بنظر شما به تقویت نهاد خانواده خواهد افزود یا نه؟
جواب:من احساس می کنم تا وقتی که ما اهداف جمهوری اسلامی را خوب شناسائی نکرده باشیم و عنایت خاص حضرت امام را نسبت به زنها را در این مقطع تاریخی نشناسیم از این مشارکت آن بهره لازم را نمی توانیم ببریم علت اساسی قضیه هم این است که در طول تاریخ همانطور که امام فرمودند ، بر همه ی اقشار مختلف در زمانهای مختلف ظلم هایی چه از حکومتها و چه جوامع مختلف شده ، منتهی به قشر زن این ظلم ها مضاعف بوده علت ان هم این بوده که زنان ما کمتر خودشان ، خودشان را شناخته ،به همین دلیل بوده که قشر دیگر جامعه یعنی مردها با توجه به اینکه اینها خودشان نخواستند ، به آنها میدانهای لازم را ندادند و در اختیار شان نبوده ، لذا حضرت امام یکی از الطاف شان نسبت به قشر زن این بود که مرتب در صحبتها و در و در نصایح شان مساله ی حضور زن در امور فرهنگی ، در امور اجتماعی و مسایل سیاسی را متذکر می شدند ، حتی در مسایل دفاعی واقعا اگر زنهای ما ، در جامعه نخواهند از این داده های جمهوری اسلامی و توجهات خاص حضرت امام بهره لازم را ببرند و اگر نخواهند خود سازی بکنند و نخواهند از این موقعیت استفاده ی لازم را ببرند نه تنها به خودشان ظلم کرده اند بلکه به نسل آینده جوانان و زنان آینده هم این ظلم روا داشته اند . برای اینکه چون نسل آینده الگوی ندارد . نمی داند که امام چه داده و چه کرده در رابطه با این قشر از جامعه طبیعی است که دوباره یا خدای ناخواسته به آن تهجر کشانده می شود یا خدای نا خواسته به آن فرهنگ های غربی گرایش پیدا می کنند لذا یکی از تکالیف و وظایف زنان جامعه مان این است که دیدگاههای حضرت امام و راهکارهایی را که ارائه دادند برای رشد و برای حضور در میادین مختلف پیگیری کنند و شناخت پیدا بکنند و آموزش ببینند و به نسل آینده هم منتقل بکنند ، تا بتوانیم از این داده ها و داشته ها هم نهاد خانواده را پربار بکنیم و هم نهاد جامعه مان را که از خانواده بزرگتر است .
تبیان:گزارشهای خبری حاکی است درصد طلاق و جدایی رو به افزایش است چرا آگاهی و مشارکت زنان از حجم آن نکاسته است هنوز در باره ی طلاق و ازدواج و بسیاری از مسایل مربوط به زنان در جامعه ایرانی خرافات وجود دارد به نظر شما برای زدودن آنها چه اقداماتی صورت گرفته است ؟
جواب : اینجا من باید یک اشاره ای بکنم به یک مساله مهم تا اینکه خوانندگان مجله شما ازآن درس لازم را بگیرند وآن چه که می خواهم بگویم از امام است و من نمی خواهم که خوانندگان فقط از ما شنوایی داشته باشند اگر مردان جامعه مان دیدگاههای حضرت امام در بارهی زن مطرح می کردند برای خودشان منبع قرار بدهند و اموزش ببینند من مطمئنم که آمار طلاق و جدایی در جامعه ما مسلما شکل دیگری به خود می گیرد چون ما امروز می بینیم در زمان طاغوت آمار طلاق اگر بالا بود در خانواده های مرفه و بی درد و از خدا بی خبر بوده ، متاسفانه امروز در خانواده های مذهبی دارد شکل می گیرد و من فکر می کنم علت آن آگاهی زنانمان نیست به حق و حقوقشان است چون مردها نتوانستند خودشان را با این آگاهی که امام به زنها داده هماهنگ بکنند لذا خانواده از آن تعادل لازم برخوردار نشد و به همین دلیل هم خواسته ی این خانم باعث نگرانی همسرش می شود و باعث نگرانی قشر مردها می شود و به اصطلاح نطفه ی اختلاف بسته می شود.
من امیدوارم به بینشی که حضرت امام نسبت به زنها داشت و آزادیهای علمی که برای آنان قائل بود همه در یابیم و با آن آشنا شویم امام می فرمود : همانطوری که خدا مرد را آزاد آفریده زن را هم آزاد آفریده و در رابطه با مسایل خانوادگی مدیریت داخل خانه با زنها باید باشد و مدیریت اجرائی و طرح و برنامه با مرد خانه است و این نشان می دهد که زن باید از یک آزادی نسبی در برنامه ها و مسائل خانواده برخوردار باشد.اگر یک خانم از آن اندوخته ها و داده های اسلام خودش را پر بار نکرده باشد و خود را به یک شناخت لازمی نرسانده باشد ، مسلما بچه هایی که در دامن او پرورش پیدا می کنند این نواقص را خواهند داشت و جامعه با مشکلاتی در آینده روبرو خواهد بود.لذا فکر می کنم مردان جامعه مان یکی از تکالیفی را که در قبال انقلاب دارند اینست که در رابطه با خانمها به یک بازشناسی بپردازند،یک بازنگری در دیدگاههای شان نسبت به زن را داشته باشند تا بتوانیم از این داده های امام خوب استفاده بکنیم و انشاءالله آمار در گیریها و طلاق در خانواده ها به سطح قابل قبولی برسد.
تبیان: چرا و چگونه جمعیت زنان جمهوری اسلامی تشکیل شده عمده ترین فعالیت این تشکل زنان چه بوده است؟
جواب : جمعیت زنان جمهوری اسلامی ایران در سال 1365 تشکیل شده ، در آن موقع که نیازهای جبهه و جنگ بسیار بالا بود برای کمک رسانی و مقابله با بعضی از دگرگونیهای که در کشورهای مختلف با برخوردهای خصمانه شان با مسایل جنگ ما داشتند، ما در جمعیت زنان به این نتیجه رسیده بودیم با تعدادی از خواهرانمان که فرزند حضرت امام و نوه ی امام و عروس حضرت امام که احتمالا همسرحاج احمد آقا مد نظر است در میان ما بودند گرد هم جمع شدیم و این احساس نیاز که زنان به یک تشکیلات نیاز دارند را عملی ساختیم تا بتوانیم از درون این تشکیلات بعضی از معضلات و مشکلاتی که در جامعه است و برای زنانمان پیش می آید را حل و فصل کنیم لذا در سال 65 ما جمعیت را به راه انداختیم و مجوز هم از وزارت کشورگرفتیم و امروز هم جمعیت بحمدا... در مسایل سیاسی در مسایل حتی جهانی حضور فعال دارد و در مسایل داخلی در حد وسیع و توانش حضور دارد و کار می کند چه کار فرهنگی و چه کار سیاسی .
تبیان: آیا ممکن است جمعیت زنان جمهوری اسلامی به صورت یک حزب در آید و در تمام شهرستانها برای خود عضوگیری کند؟
جواب:ما زیاد روی این قضیه فکر کردیم ، برمامه های مختلفی هم داشتیم و در صدد شناسایی خواهرانمان در شهرستانهای مختلف هستیم و بودیم و امیدواریم بتوانیم در آینده ای نه چندان دور این کار را انجام بدهیم ، ولی فعلا در شهرستانها ودر کشور ما دفتری جز دفتری در تهران نداریم اما در مسایل انتخاب و امثال آن در شهرستانها افرادی را می شناسیم و مورد تاییدمان هست حمایت می کنیم.
تبیان: آیا نشریه یا روزنامه ای که سخنگوی جمعیت زنان جمهوری اسلامی باشد در اختیار دارید؟
جواب: ما مجله ای داریم که فصلنامه هست وهر سه ماه یک بار منتشر می شود و این فصلنامه "ندا" نام دارد و مجله ی بسیار وزینی هم هست و جوایزی هم تا به حال گرفته چون وزین بوده است و هر گاه چاپ می شود در اختیار خوانندگان و علاقه مندان قرار می گیرد.
تبیان: تحلیل شما از عملکرد مجلس شورای اسلامی در این دوره پیرامون مصوبات خاص زنان و معضلات اجتماعی آنان چیست؟
جواب: ما در مجلس شورای اسلامی در دوره های مختلف آن نیازهایی که احساس می شد را به صورت طرح با امضای نمایندگان
ارائه شده خیلی های آن هم رای آورده ما یک موضوع بسیار حساسی داشتیم در مورد فرزندان شهدا و عزیزان اسرا و آزادگانمان که خانواده ها می خواستند بچه ها را از مادرانشان جدا بکنند مجلس مصوبه ای را به تصویب رساند که این بچه تا وقتی که مادر نخواسته ازدواج بکند باید در اختار و در کنار مادرهایشان پرورش پیدا بکند.
در رابطه با طلاقهای غیر منطقی که از طریق مردها انجام می شد مجلس مصوبه ای داشته که مرد وقتی می خواهد جدا شود از همسرش قاضی باید مهر او را به نرخ روز تعیین کند و ثروتی را که مرد در هنگام مشترک به دست آورده با زن باید تقسیم کند همچنین در رابطه با بازنشستگی مشکلاتی را خانمها داشتند در رابطه با سنشان هم مجلس بسیار بر روی آن کار کرد و امیدواریم که برای شور دوم رای خوبی را بیاورد و نیز در رابطه با اینکه خانمها مثل آقایان از حقوقشان در طول خدمتشان بیمه برداشت می کند ولی بعد از مردن چیزی به خانواده پرداخت نمی شد که این مصوب شده است اگر دختری را داشته باشد و همسری از کار افتاده داشته باشد و اگر همسر این زن حقوق بگیر نباشد حقوق این زن به همسر او تعلق می گیرد .
و اگر هم در جامعه ببینیم که با نیاز به قانون و تصویب آن است و کمبود قانونی هست اینکار انجام خواهد شد .
تبیان: آیا جمعیت زنان جمهری اسلامی در شهرستانها هم فعالیت دارد در صورت امکان بفرمایید چه فعالیتی انجام شده است؟
جواب: درباره این سوال گفته شد ، ما در تهران دفتر داریم و هنوز برای شهرستانها کاری صورت ندادیم ولی در این زمینه مطالعات لازم انجام شده است.
تبیان: آیا تشکلهای غیر دولتی بانوان وجود دارد ، مناسبات جمعیت زنان جمهوری اسلامی با آنها چگونه است؟
جواب: ما تشکلهای غیر دولتی زیاد داریم که به نام " ان جی او " الان در کشور مطرح هستند و همینطور جمعیت زنان یک تشکل غیر دولتی است ، ما از دولت به هیچ وجه کمک مالی و امثال آن نمی گیریم و از آن کمکهای مردمی استفاده می کنیم به همین دلیل هم خیلی از کارهایی را که گروههای دیگر می توانند بکنند نمی توانیم انجام بدهیم ما بودجه ای را از دولت نمی گیریم که اگر روزی بخواهیم حرفی را بزنیم نان خور کسی نباشیم و در رابطه با بعضی از مسایل کوتاه بیاییم . اگر تشکلهای دیگر در وزارت کشور یا جای دیگر اگر جلسه ای منعقد کنند ما هم شرکت می کنیم و نشست و بر خاست مناسب را داریم اما در رابطه با انتخاب طبیعی است که هر گروهی دید گاههای خاص خودش را دارد و اعتقاد ما این نیست که هر کسی با ما هست و مثل ما می اندیشد آدم خوبی است ، ممکن است در میان دیگر اندیشان هم افراد خوب و برجسته ای هم باشند بنابراین همانطور که رئیس جمهور آقای خاتمی می فرمایند هر آدم خوبی که هر کجا که هست در خط امام حرکت می کند و مورد احترام جمعیت است و ممکن است گاهی موارد در لیست های خودمان قرار دهیم .
تبیان: بهر حال هر کشوری در معرض هجوم فرهنگی دیگر قرار دارد، اما کشور ما بدلایل مشخص بیشتر تحت فشار است دولت و مجلس به دور از شعار چه اقداماتی را برای مبارزه با آن به عمل آورده است؟
جواب: من فکر می کنم این کلمه شعار در سوال چیز قشنگی نیست هم دولت و هم مجلس و همینطور رهبر معظم انقلاب همه هم و غم شان این است که بتوانیم از این هجوم فرهنگی جوانهایمان را بر حذر بداریم و ان شاءالله رحمان از خطر دورشان کنیم از افتخارات جمهوری اسلامی است که آقای خاتمی یک حلقه وصلی شدند بحمدا... و المنه بین نسل انقلاب کرده و جوانهایی که می رفت فرهنگ غربی آنها را از انقلاب دین جداشان کند پیوند داد این حلقه وصل واقعا بسیار زیبا بود و شکل خاص خود را دارد می گیرد امیدواریم خداوند به ایشان توفیق دهد که این حلقه را با قفل محکم بکنند تا ما نسل جوانمان را از هجوم خصمانه کشورهای غربی و مخرب نجات بدهیم.
تهیه و تنظیم : سید محمد حسین دریاباری
چاپ شده : در مجله ی تبیان
شماره ی:35
مرداد و شهریور 1378
نگاهی گذرا به واژه «ایام الله » در قرآن کریم
1. به عقیده بسیاری از تحلیل گران خارجی،انقلاب اسلامی در ردیف انقلابهای بزرگ جهان قرار دارد، عظمت و شکوهی که با انقلاب اسلامی همراه و عجین گردیده پیام بلند آنست. پیام و اندیشه ای که نه تنها از انقلاب تفکیک نمی گردد بلکه موجب امتیاز انقلاب اسلامی از سایر انقلابها نیز گردیده است .و پیامی که تحول اساسی و ریشه ای در جهان معاصر بوجود آورده و سبب بیداری ملتها گردیده و زمینه را برای باز گشت به خویشتن فراهم ساخته است .بروز و ظهور انقلاب اسلامی معادلات پیچیده ی سیاسی ،اقتصادی و نظامی را دگرگون و تمامیت اردوگاه کفر و استکبار را بلرزه در آورده است .ناظران و تحلیل گران مسائل ایران میگویند:«انقلاب اسلامی ایران به طور معجزه آسا و سریع پیروز شده است» در حالی که سایر انقلابهای جهان چنین نبوده اند .همین امر موجب گردید که مسائل مربوط به انقلاب را پیگیری کرده و دهها کتاب و مقاله پیرامون علل و عوامل وقوع انقلاب اسلامی در منطقه و سر انجام پیروزی آن به رشته تحریر در آوردند .15 خرداد 42 آغاز دوره ای از پیدایش تمدن جدید با معیارهای قرآنی و الهی محسوب میگردد. چرا که امام خمینی (ره) در این روز نهضت مقدس خویش را آغاز کرده است و امروز ملت بزرگ ایران سرگرم ساختن ارکان پولادین آن هستند. 15 خرداد 42 آغاز حرکت عاشورایی ملت ایران بوده و امام دراین روز در مقابل حکومت یزیدی شاه ایستاده و اعتنایی به قدرت او نکرده و فریاد برآورد:«اسلام در خطر است» و «اسرائیل غاصب سرزمینهای اسلامی است » ،«شاه و دولت حامی صهیونیسم جهانی هستند» فی الواقع میتوان گفت .در 15 خرداد خط مشی مبارزه و مواضع سیاسی انقلاب اسلامی نیز ترسیم شده است .قرائن و شواهد تاریخی نشان میدهد که بسیاری از ملتها و اقوام ،برخی از روزها را به خاطر پیروزی یا بدلیل دستیابی به عزت و نعمتی گرامی می دارند و این مسئله در جوامع امروزی رایج و به صورت فرهنگ در آمده است. با بیان مذکور روشن گردید که 15 خرداد یکی از روزهای مهم و حساس تاریخ ایران و انقلاب اسلامی به شمار میرود و بر آحاد ملت ضروری است که این روز بزرگ را به عناوین گوناگون گرامی دارند ،امام خمینی (ره) روزهای حساس و پرشکوه انقلاب اسلامی را به تبع و پیروی از قرآن «یوم الله» نامیده، بدین شکل از این روزها تجلیل فرمودند.15 خرداد 42،22 بهمن 57-12فروردین 58 از جمله ی این روزهاست .در این مقاله تلاش میشود تا جایگاه گرامی داشت برخی از روزها و فلسفه آن در مکاتب الهی روشن گردد. بسیاری از جملات امام (ره) برگرفته از مفاهیم بلند آیات قرآن و احادیث معصومین صلوات الله علیهم می باشد که بدون شک تحقیق در آن بابی از ابواب معارف را برای تشنگان آن می گشاید .این گفتار فشرده در نظر دارد با برسی آیات قرآن و احادیث شریف معصومین علیهم السلام واژه « ایام الله» را در قرآن معنی و تفسیر کند ،تا شاید بتوان از این سخن امام که فرهنگ ناب اسلام است درسی آموخت. شماری از الفاظ قرآن کریم به طور شگفت انگیزی با علم تکوین برابری دارند برای مثال کلمه «شهر» که به معنی «ماه» میباشد در قرآن مجید 12 مرتبه آمده که برابر با ماه های یک سال است .همچنین واژه «یوم» و هر چه که از متعلقات آن محسوب میگردد مانند «یومکم» «یومهم» «یومین» «ایام» «یوما"» و« یوم» 365 مرتبه در مصحف شریف آمده که برابر با روز های یک سال است .لفظ «یوم » و سایر متعلقات آن بر حسب موارد و مفاهیم مربوطه ، به اماکن ،از منه اقوام ،اشیاء و به الله نسبت داده شده است . ولی ظاهرا" در قرآن کریم دو مورد ملاحضه می گردد که «ایام » به «الله» نسبت داده شده است.نخست در سوره ابراهیم آیه 5 « و لقد ارسلنا موسی بایا تنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله» «ما موسی را با آیات خود فرستادیم و دستو دادیم قوم خود را از ظلمات به نور بیرون آر ،و ایام خدا را به آنها متذکر شو»
2. دوم اینک در سوره «جاثیه»آیه 14 میفرماید:«قل للذین آمنو یغفر وا للذین لا یرجون ایام الله » بهر حال در این دو آیه «ایام » به« الله» اضافه گردیده است شک و تردیدی وجود ندارد که در این گونه اضافات رمز و رازی نهفته است .مفسران در تفسیر واژه «ایام الله» دیدگاه های گوناگونی داشته و احتمالات مختلفی را بیان کرده اند .بعضی گفته اند :«ایام الله» اشاره به روزهای پیروزی پیامبران پیشین و امتهای راستین آنها می باشد،که بر اثر شایستگی آنها انواع نعمتهای الهی شامل حالشان گردید. عده ای دیگر گفته اند:واژه ی فوق اشاره به روزهایی است که خداوند اقوام سرکش را به زنجیر عذاب کشیده طاغوتها را با یک فرمان دایره هستی ساقط کرده است . جمعی دیگر از مفسران معتقدند که «ایام الله» اشاره به هر دو قسمت میتواند باشد .نظر مفسران هر چه که باشد اضافه «ایام» به «الله» اشاره به روزهای سرنوشت ساز و مهم در زندگی انسانها است که به خاطر عظمتش به نام الله آراسته و اضافه گردیده است . با این بیان می توان این نتیجه را استنتاج نمود که اگر قوم یا ملتی به خاطر اینکه یک نعمت بزرگ الهی شامل حال آنان گردیده،یا مجازات دردناک الهی دامنگیر ملتی سر کش و طغیانگر شده است ،هر دو صورت شایسته تذکر و یاد آوری است .همانگونه که در سطور فوق گذشت شک و تردیدی وجود ندارد که مراد از «ایام الله» ایام مخصوصی است و انتساب ایام مخصوص به خداوند سبحان با این که همه ایام و موجودات از آن اوست به خاطر حوادثی است که در آن ایام مخصوص به وقوع پیوسته است با فرمانی از فرمانهای خدا در آن تحقق یافته که در دیگر ایام چنین تجلی و ظهوری رخ نداده است .مفسرانی که این نظریه را تقویت میکنند می گویند به طور مسلم مقصود از «ایام الله» آن ظروف و ازمنه ای است که امر خدا ،آیات وحدانیت و سلطنت آخرتی او هویدا و ظاهر می گردد چرا که در این روز اسباب دنیوی از سببیت و تأثیر می افتد .مانند روز قیامت که انواع انتساب و مالکیت از تأثیر و هر گونه عملیات باز ایستاده و متوقف شده است و همه امور تنها به دست خدا است . این دیدگاه روزها یی را که قوم نوح ،عاد و ثمود در آن به هلاکت رسیدند را نیز «ایام الله» می خواند زیرا در این ایام مخصوص قهر و غلبه الهی ظاهر گشته است همچنین روزهایی را که رحمت و نعمت الهی در آن تحقق یافته در ردیف «ایام الله» می باشد بدین معنا که نعمتهای الهی آنچنان ظهوری یافته که در دیگر ایام به آن روشنی نبوده است .مانند روزی که حضرت نوح از کشتی بیرون آمده و مشمول سلام و برکات خدا شده ،یا روزی که حضرت ابراهیم از آتش نجات یافت زیرا این گونه ایام مانند ،ایام یاد شده فوق .در حقیقت نسبتی به غیر خداوند ندارد و منسوب به او می باشند .همانگونه که گاهی برخی از روزها به اقوام و ملل نسبت داده می شود و به دیگران ارتباطی ندارد.در روایت و احادیث رسیده از معصومین صلوات الله علیهم «ایام الله» به روزهایی گوناگونی تفسیر شده است .بدیهی است که هرگز این گونه احادیث دلیل بر انحصار نیست بلکه بیان قسمتی از مصداق های روشن آن می باشد. قرآن کریم «ایام الله» را بارها به بنی اسرائیل و مسلمانان تذکر داده است بدین معنا که روزهای مملو از نعمت یا مجازات خاطر نشان گردیده اما آنچه که مسلم است این است که اصولا" نمی توان تعبیر گویا و رسا را محدود ساخت بلکه «ایام الله» تمام روزهایی است که دارای عظمتی در تاریخ زندگی بشر است .پس از آیه 5 سوره ابراهیم «و ذکر هم بایام الله »تنها روزی که صریحا"و به وضوح روی آن انگشت گذاشته شده است .«روز نجات بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان است »با این که در تاریخ پر ماجرای بنی اسرائیل روزهای بی شمار بزرگی وجود داشته که در پرتو هدایت و رهبری حضرت موسی پدیدار گشته و در آنروزها به این قوم نعمتهای گوناگون ارزانی گردیده است .ولی تذکر و یاد آوری روز نجات قوم مذکور از چنگال فرعونیان در آیات مورد بحث دلیل بر اهمیت آزادی و استقلال در سرنوشت ملتها است .آنچه که به عنوان تمثیل برای «ایام الله» عنوان گردید را می توان در چند جمله خلاصه کرد .هر روزی که فصل تازه ای در زندگی انسانها گشوده شود و درس عبرتی به آنها داده شود و ظهور و قیام پیامبری در آن روز بوده،طاغوت یا گردنکشی در آن به قعرنیستی فرستاده شده،یا یکی از فرمان های خدا در آن درخشیده و بقیه امور را تحت الشعاع قرار داده و خلاصه ظلم و بدعتی خاموش گشته،همه از مصادیق «ایام الله» خواهند بود . به هر حال یاد آوری روزهای بزرگ و مهم (اعم از روزهای پیروزی یا روزهای سخت و طاقت فرسا )نقش موثری در بیداری و هوشیاری ملتها دارد .و با الهام از همین پیام آسمانی است که ما خاطر ه روزهای بزرگ را که در تاریخ اسلام بوده جاودانه میداریم و هر ساله برای تجدید آن خاطره روزهای معین و مشخصی را گرامی داشته ،و درسهای مهمی از آن می آموزیم امام خمینی (ره) روزهای مهم انقلاب اسلامی را «یوم الله» نامیدند تا به پیروان خویش خاطر نشان سازند همه عظمت و شکوهی که انقلاب اسلامی در جهان به دست آورده از الطاف الهی است این حکیم فرزانه با قلم ،بیان و عمل خویش بسیاری از مسائل پیچیده را روشن و آشکار ساخته و جان تشنگان معارف الهی را با دم مسیحایش سیراب کرده است ،و با اعلام این که فلان روز «یوم الله» است آیه ای از آیات قرآن را به طور زیبا و قابل فهم برای همه تفسیر کرده است .
منابع مورد استفاده:
1- تفسیر المیزان 2- فی ظلال القرآن 3- تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب 4- تفسیر نور الثقلین 5- تفسیر المراغی 6- تفسیر القر طبی 7- تفسیر روح البیان 8- تفسیر نمونه
سرمقاله تبیان شماره(9،10)
تاریخ:1374
نوبت سنندج است
کاری مشترک
کتابخانه شماره3 یا کتابخانه مشترک مرکز بزرگ اسلامی واداره
کل فرهنگ وارشاداسلامی استان کردستان کتابخانه ای است که ازخردادسال 1381آغازبه کارکرده است .این کتابخانه که اغلب
مخاطبانش رادانشجویان وروحانیون تشکیل می دهندبالغ بر3 هزارعضوفعال دارد
مسوول این کتابخانه که بسیار÷یگیرمسائل ومشکلات کتابخانه است می گوید : باتوجه به اینکه کتابخانه به صورت تفاهمی اداره می شودمشکلات زیادی داردکه معمولاحل نمی شوند
دریاباری مسوول کتابخانه می گوید:
هزینه های کتابخانه مهمترین مشکل ماهستندکه معمولاازطریق نهادهاوسازمان هاسعی می کنیم مسائل مالی کتابخانه را حل کنیم
چاپ شده درکتاب هفته شماره 200شنبه 2آبان 1383
وفاق ملی
یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر درباره آن از سوی صاحب نظران ومسؤو لان کشور در تریبون های رسمی ،بیانیه هاومطبوعات بطور گسترده بحث وگفتگو شده است وفاق ملی است .هر گاه که کشور ومردم از سوی بیگانگان مورد تهدید قرار گیرد موضوع یاد شده جدی تر مطرح می گردد.پس از آنکه مقامات آمریکایی تهدیدات خویش را به ایران ابراز کرده وملت ایران ونظام اسلامی آن را مورد اهانت قرار داند .مباحث پیرامون وفاق ووحدت ملی وابعاد گوناگون آن بیش از پیش مورد مطالعه وتوجه قرار گرفت . تردیدی وجود ندارد که در این مدت تمام زوایا وابعاد این مقوله از دریچه های مختلف بررسی شده است . در حال حاضر مشکلات علمی وپژوهشی در دست یابی به مقوله وفاق ملی وجود ندارد بلکه آنچه که سیاستمداران ،احزاب ،گروه ها وجناح های سیاسی برای دست یابی به وفاق ملی نیاز دارند عبارت است از درک واقعیت های جامعه ،نیازمندی های مردم وجامعه که به وفاق ملی وابسته است وبالاخره تحمل اندیشه یکدیگر ونقد پذیری . هنگامی که سیاستمداران ،احزاب گروه ها ونخبگان جامعه فاقد ظرفیت های لازم برای ساختن یک اجتماع قابل قبول باشند می توان انتظار داشت به این پدیده ی میمون وپرثمر اجتماعی وسیاسی یعنی وفاق ملی دست یافت ؟تا وقتی که این ظرفیت ها وتوانایی ها به فعلیت نرسد ،احزاب وگروه ها از یکدیگر بیم وهراس دارند . تجربه وواقعیت های جامعه نشان داده است که وفاق ملی از طریق سخنرانی ،نگارش مقاله ونشست های پی در پی پدید نمی آیدبنابراین نباید فراموش کرد که در مواقع حساس جناح های سیاسی بیانیه های داغ ،پرشور ومحبت آمیز بیشماری صادر کردند وهمه شعار وفاق سر دادند .در این بیانیه ها برای تجلیل از وفاق ملی وتاثیر آن بر توسعه ومشارکت مردم ،زیباترین ،گویاترین ودلنشین ترین الفاظ وجملات استخدام شده است .اما هنگامی که جامعه در عرصه عمل به وفاق ملی نیاز داشت گویی همه آن الفاظ زیبا ومفاهیم دل ربا که برکاغذ نقش بسته بود به فراموشی سپرده شده است .بدون شک همه گروه ها وجناح های سیاسی به خوبی به این نکته دست یافتند که هر نوع اختلاف در هر زمینه ای که موجب حذف گروهی شود زیان آور بوده واین ضرر وزیان متوجه کشور ومردم می باشد .زیرا در میان این گروه نخبگانی وجود دارند که صرفا به خاطر اختلاف نظر با گروه دیگر طرد شده اند .بنابراین ازاختلاف وبرخورد حذفی که مانع تحقق وفاق ملی است بایدبشدت پرهیز شود ،احزاب ومطبوعات به راحتی وصبوری لازم می توانند اساس وشالوده های وفاق ملی را به وجود آورند وآن را برای مردم ترسیم کنند آنچه که باعث دامن زدن اختلاف وپراکندگی می شود به طور جدی با آن برخورد کرده وریشه های آن رابخشکانند .گروهی که صاحب فرهنگ برتر ومنطق غالب است از گفتگو باز نمی ایستد .تاکنون کمتر اتفاق افتاده است که بتوان با تهدید ،زندان ،محاکمه وایجاد رعب ووحشت وفاق ملی وهمدلی به وجود آورد .امور مزبور همه برای گروه یاافرادی که مرتکب جرایم شده اند وضع گردیده است . نخبگان سیاسی واجتماعی محور شکل گیری وفاق ملی اند برخورد ورویا رویی با آنان نیز باید سنجیده باشد تا تبعات وعواقب آن دامنگیر جامعه نشود زیرا ساده ترین پیامد های آن دلسردی ،بی تفاوتی وبه مرور زمان شانه خالی کردن مردم از مسؤولیت خواهد بود. همه گروه های مؤمن ومعتقد به قانون اساسی بر این باورند که وفاق ملی وزندگی مسالمت آمیز ودور از هر گونه تنش ، توسعه ومشارکت مردم را به دنبال دارد . این مشارکت همه جانبه بستری مناسب برای دست یابی به اهداف اقتصادی ،فرهنگی وسیاسی است .بدون شک هر خطری که کشور ونظام اسلامی ایران راتهدید کند همه ی گروه ها در برابر آن متحد وبرای حمایت از ایران خواهند کوشید حرکتی که همه دستجات وگروه های معتقد ومؤمن به قانون اساسی در برابر تهدیدات رئیس جمهور آمریکا انجام داده وهمگی با صدور بیانیه از مردم جهت حضور در راه پیمایی دعوت به عمل آوردند واظهارات بوش را قویا محکوم کردند .بنابراین می توان نتیجه گرفت که قاطبه ی مسؤلان ،مدیران ،رهبران احزاب ومطبوعات خواهان وفاق ملی وحل مشکلات از طریق مجاری قانونی اند . متاسفانه افراد معدودی که حیات سیاسی خود را در حذف این یا آن می دانند ودر مصادر تاثیر گذار هم جای گرفتند .علاقه ی چندانی به وفاق ملی نشان نمی دهند عده ای از ناظران بر این باورند که صبوری وتحمل احزاب ودستجات مقابل ونیز حلاوت گفتگو ،در آنان هم تاثیر خواهد گذاشت از سوی دیگر عزم مردم ومسؤولان بتدریج آنان را به اعتدال فرا خواهد خواند.
سید محمد حسین دریاباری
چاپ شده در نشریه گویه
"مطبوعات مردم و انتخابات"
تردیدی نیست که در جوامع امروزی مطبوعات و رسانه های مکتوب می توانند تاثیر فراوانی بر افکار عمومی بگذارند. به همین دلیل دولت ها نهاد های مدنی و مردم برای رسیدن به اهداف خود از مطبوعات بهره می جویند . شاید تاثیر گذاری و ماندگاری مطبوعات موجب شده که مخالفان جدی و فراوانی هم داشته باشد. اما رسالت مطبوعات در کشورهای مستقل دفاع از منافع ملی و آرمان های مردمی است . به موازات پیشرفت ارتباطات ومدرن شدن آن مطبوعات هم روز به روز کار آمدتر می شوند . در کشور ما مطبوعات سابقه ی دیرینه دارند ولی در دهه ی اخیر از نظر کمی و کیفی تحول چشمگیری پیدا کرده است . این شتاب خواست مردم ، دولت و تلاش پیگیر ارباب ابن فن بوده است . در هر حال همان گونه که مطبوعات درحل مسایل کشور نقش فراوان ایفا کرد اکنون که کشورمان با مسایل بی شمار خارجی و داخلی مواجه است رسالت مطبوعات مهمتر و آشکارتر است . در انتخابات ریاست جمهوری غیر از مطبوعات متنوع که هر کدام نماینده گروهی از اقشار جامعه اند می توانند تنور انتخابات را گرم پر حرارت و هیجانی سازند ؟ نقد برنامه ها ، ارایه برنامه های مناسب ، بررسی عملکرد مدیران و ده ها موضوع مربوط به نحوه اداره کشور، می تواند مردم را به پای صندوق های رای بکشاند . به هر تقدیر پرسش اساسی این است که آیا مطبوعات می توانند این بار همچون دوره های قبل رسالت خویش را ایفا کنند و گام دیگری در اعتلای ایران اسلامی بر دارند ؟
چند پرسش دیگر وجود دارد که باید در طول این گفتار توضیح داده شود،و آن اینکه مواضع جناح راست در انتخابات آینده چگونه است؟ به عبارت دیگر نامزد یا نامزدهای آن گروه کیانند؟ در مقابل جناح اصلاح طلب چند نامزد خواهند داشت؟ آیا آنان بر سر نامزد واحد اجماع بدست خواهند آورد . و دیگر اینکه مقامات مسول در آینده که اکنون نامزد پست ریاست جمهوری اند چه برنا مه ای به مردم ارایه خواهند داد. آگاهان و ناظران سیاسی دیدگاه دو جناح سیاسی در کشور را هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ عملی بسیار متفاوت می دانند . همین امر موجب گردید که پس از انتخابات هم نه تنها دو جناح با یکدیگر تعامل نداشته بلکه برای عدم وصول به اهداف گاهی کار شکنی هم صورت پذیرد . بنابراین باید فرهنگ تعامل و گفت وگو علی رغم وجود اختلافات سلیقه ای در میان جناح های سیاسی پدید آید . نیم نگاهی به مواضع دو جناح در انتخابات نشان می دهد که هر کدام چه اندازه به آرا مردم نیاز دارند. جناح راست هنوز بر این باور است که زمان و مکان همچنان در اختیار اوست و همه ی ابزار و امکانات مورد نیاز برای دستیابی به ریاست جمهوری فراهم است و با خوش بینی تمام تصور می کنند مجلس هفتم یکبار دیگر تکرار شود و آنان با آرا مشخصی که در جامعه در اختیار دارند قوه ی مجریه را هم در اختیار بگیرند. اینان بر این اعتقادند که با در اختیار گرفتن سه قوه همه ی مشکلات معضلات کشورحل خواهدنمود.این درحالی است که بادراختیارداشتن دوقوه هنوز هیچ گام اساسی در حل مشکل سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی بر نداشته و برنامه ای را هم ارائه نکردند.تا بر اساس آن برنامه رضایت مردم در داخل و فشار خارجی از بیرون را کاهش دهد. نامزد انتخابات ریاست هر کس که باشد باید معیارهایی را که نظام و انقلاب می طلبد داشته باشد در رأس همه ی معیارها توانایی ، اجرایی درک کافی از مبانی انقلاب و علاقمند به آرمان امام راحل که همان مردمی بودن است قرار دارد. مردم ایران به اندازه ای از رشد و بلوغ سیاسی دست یافتند که به شخصیت توانا ، کارآمد و قاطع که بتواند از حقوق شهروندان دفاع کند رأی دهند.
گروه های سیاسی و شخصیت هایی مانند : کروبی،معین،هاشمی رفسنجانی،توکلی،ولایتی،لاریجانی،محسن رضایی و احمدی نژاد را به عنوان کاندیدا معرفی کردند. بدون شک اگر این افراد وارد صحنه ی انتخابات شوند رقابت جدی خواهد بود. اکنون پرسش تحلیل گران سیاسی و مردم این است که چرا و به چه دلیل محافظه کاران نامزد اصلی خود را مشخص و معرفی نمی کنند؟ عده ای بر این اعتقادند که محافظه کاران شخصیت نیرومندی برای ریاست جمهوری با معرفی شدن نامزد اصلاح طلبان در اختیار ندارند، دوم اینکه محافظه کاران در زمینه ی سیاست خارجی ، مسایل فرهنگی و اجنماعی سخن تازه و برنامه ی جدیدی برای ارائه ندارند،این گروه کم و بیش در زمینه های اقتصادی سخن به میان می آورند چیزی که تا کنون تحقق نیافته است و بالاخره مهم تر از همه اینکه محافظه کاران رقابت انتخابات را با ظرفیت مجلس هفتم می پذیرند نه آن مقداری که اصلاح طلبان می خواهند.
در حال حاضر وضعیت به گونه ای است که مردم برنامه ای را می پذیرند که از حیث کمی و کیفی از برنامه های 76 آقای خاتمی قویتر و عملی تر باشد و تنها حرف و سخنرانی نباشد.جناح راست شعار حل مشکلات را پیش گرفتند تا با استفاده از این ابزار قدرت اجرائی را بدست گیرد. به نظر می رسد که مردم با در اختیار گرفتن تمام ارکان قدرت توسط یک گروه و جناح سیاسی موافق نباشند،زیرا باور این است که موجب می گردد آرادی های مدنی و زمینه های انتقاد به کلی از جامعه رخت بر بندد. شواهد و قراین موجود نشان می دهد وضعیت فعلی اصلاح طلبان در دستیابی به وفاق در درون گروه های دوم خرداد بهتر از جناح راست است. آمادگی برای وفاق و اتحاد در اصلاح طلبان بیشتر است. زیرا در صورت عدم رأی مردم به اصلاح طلبان این گروه ها همه چیز را از دست خواهند داد در حالی که اگر محافظه کاران رأی مردم را به دست نیاورند تنها ریاست جمهوری و قوه ی مجریه را از دست داده اند این خود دلیل مهمی است که اصلاح طلبان برای پیروزی خود ارائه می نمایند. انتخابات نهم نه تنها در ایران به شدت مورد بحث و گفت وگو قرار دارد بلکه در خارج از ایران نیز داغ تر و حساس تر پیگیری می شود. خارجیان به این دلیل در صدد ارزیابی نهمین انتخابات ریاست جمهوری هستند تا دریابند که چند درصد مردم در آن شرکت می کنند تا به این نکته بپردازند که رئیس جمهوراز محبوبیت و مشوعیت مردمی برخوردار است؟ در این شرایط وظیفه ی ملی حکم می کند همه ی ایرانیان زمینه را برای انتخاباتی پرشور و پرهیجان فراهم سازند تا از این رهگذر ایران در برابر اجانب برای همیشه بیمه شود. موضوع دیگری که برای مردم بسیار مهم است این است که می خواهند قانع شوند آیا آرا آنان در تصمیم سازی مؤثراست ؟ تردیدی نیست که مردم به برنامه ی نامزدها رأی می دهند پس از مدتی رئیس جمهور ارائه دهند برنامه بود نمی تواند به چیزی که رأی مردم برای آن داده شده عمل کند رهبری معظم انقلاب از همه ی گروه ها و هواداران آنان خواستند تا نامزدهای انتخاباتی را تخریب نکنند که آنها در فضایی مناسب و آزاد به رقابت بپردازند با این بیان روشن می شود که رهبر انقلاب خواهان شرکت همه جانبه ی مردم در انتخابات بوده و میزان را رأی ملت میدانند و آرا ملت است که دشمنان را مأیوس و سرخورده می سازد . نکته ای که نباید فراموش گردد این است که مطبوعات ابزار و عامل مناسبی یرای ایجاد انگیزه جهت جلب مردم و زمینه سازی حضور آنان به پای صندوق های رأی خواهند بود مطبوعات را باید در این زمینه تقویت کرد و به خاطر موضوعات کوچک و بهانه های غیر منطقی آن را مورد تهدید قرار نداد. سایر رسانه های دولتی نیز با شیوه های مدرن و جانبداری از منافع ملی که برگزاری انتخابات با حضور شکوهمند ملت ایران است را باید تبلیغ نمایند.
چاپ شده درنشریه گویه هنگام انتخابات نهم ریاست جمهوری
سیدمحمدحسین دریاباری
"سخن ما"
نشریه ی گویه در سال 72 در چند شماره منتشر گردید. اما پاره ای از موانع و مشکلات دست در دست هم دادند تا آن نشریه از انتشار باز ماند.
اما اکنون آن موانع و مشکلات در حال برطرف شدن می باشد . گویه از آغاز بدین گونه شکل گرفته بود که قدرت تحمل داشته و به دیگران هم بگوید که باید تحمل نمود . تحمل وشکیبایی دربرابرانتقادات دیگران گامی جهت تحقق اهداف بلند یک ملت است . البته در چند شماره ای که گویه منتشر گردید دیدگاه های متفاوت و گوناگون در جامعه را در حد توان منعکس نمود. آن هنگامی که چنین تفکری نه تنها از سوی مقامات کشور خریدار نداشت بلکه تک صدایی و طرد دیگراندیشان تبلیغ می شد.به گونه ای که در عصر سازندگی حامیان نظام جمهوری اسلامی هم قدرت بیان اشکالات را نداشتند.این نشریه توانست مسایل سیاسی،اجتماعی و اقتصادی را از زبان دیگران مطرح و تحلیل واقع بینانه ارائه دهد.کسانی که مسائل کشور را دنبال می کردند به خوبی به یاد دارند در عصر سازندگی هر روزنامه ای که شیوه ی منتقدانه داشت در نماز جمعه ی تهران متهم می شد که چوب لای چرخ دولت می گذارد و از آهنگ ترقی و سرعت می کاهد؟تا اینکه همه ی منتقدان و متفکران علاقمند به ایران مهر سکوت بر لب زدند،آنچه که نمی بایست اتفاق بیافتد متأسفانه اتفاق افتاده است.
با انتخابات دوم خرداد فضای کشور بکلی تغییر یافت و همه باید عادت کنند که در چهارچوب ضوابط و مقررات دیدگاه خود را بیان کنند. در پرتو بیان نظرات و اندیشه ها است که تکامل و ترقی برای هر جامعه ای پدید می آید.گویه می خواهد به گونه ای عمل نماید که هر اندیشمند و شهروند ایرانی بتواند آنچه که در درون ذهن او نهفته است و با قوانین منافات ندارد بیان کرده و بنویسد.جامعه ی مدنی واقعی،آن جامعه ای ا ست که همه بتوانند حرف و اندیشه ی خود را بیان کنند و وابستگی به احزاب،قدرت حاکم،گروه های تصمیم گیرنده و داشتن ثروت و امکانات انبوه معیاری برای برتری در بیان عقاید و اندیشه ها نباشد.مطبوعات کم وبیش در اطلاع رسانی موفق بودند و باید فعالانه تر در جامعه حضور داشته باشند،انتقاد ار مسئولان و مدیران جامعه حق طبیعی و قانونی مطبوعات محسوب می گردد.اگر اعمال و رفتار مدیران و کارگزاران زیر نظر چشمان تیز مطبوعات و مردم باشد هم مدیران فعالانه تر تلاش می کنند و هم نیروهای شایسته تری برای تصدی امور گمارده می شوند.تردیدی وجود ندارد که در میان مردم مغزهایی وجود دارد که از کارگزاران و مدیران دولت قویتر و نیرومندترند،اما شناخته شده نیستند.اگر زمینه های گفت وگو و مباحثات فراهم باشد این مغزها و اندیشه شناسایی می شوند و پس از آن می توان آنان را برای خدمت به ایران به کار گمارد.اکنون سؤال این است چرا باید نشانی مغزها و اندیشه های ایران زمین را از کشورهای دیگر گرفت؟ و آنان را در گوشه و کنار میهن عزیز منزوی یافت؟ انقلاب اسلامی دو دهه را پشت سر گذارده است اما مشکلات اجتماعی و اقتصادی هر لحظه خود را بیش از پیش می نمایاند باید با مشارکت همه ی اندیشه ها و مغزها که متعلق به ایران است به حل این معضلات پرداخت. برای راندن متفکران به حاشیه از دین،مذهب و مقدسات خرج کردن ، در بلند مدت به زیان دین و کشور است. راه مناسب آن است که با سعه صدر و روی گشاده نیروهای توانمند و کارآمد که ایران را بهتر از جان دوست دارند و پای بند به امور دینی هم می باشند جذب نمود تا شعار ایران برای ایرانیان تحقق یابد. برخی از تنگ نظری و محدوداندیشی را باید کنار گذاشت و از فرار مغزها جلوگیری نمود. بدون شک در ده سال آینده ایران از جوانترین کشورهای جهان است به همین دلیل بحرانهای سخت و دشواری در پیش رو داریم . اکنون باید برای پدیده های قابل پیش بینی چاره ای اندیشید. آیا مسئولان بیکاری،فقر خانواده ها و افت تحصیلی فرزندان ایران که کم درآمد هستند را نمی بینند؟ آیا آقایان سوء تغذیه و بیماری گوناگون مردم را احساس نمی کنند؟ آیا مقامات آمار جدایی و طلاق زن و مرد و بی سرپرستی کودکان آنان را به علت مسایل اقتصادی و اجتماعی ملاحظه نمی کنند؟ اگر امور یاد شده را ملاحظه می نمایند چرا به فکر نیروهای کارآمد و شایسته برای حل معضلات نیستند؟ بسیاری احساس می کنند دولت،قوه ی قضائیه و مجلس و سایر نهادهای ذی ربط از جذب نیروهای قوی و کارآمد ممانعت می کنند.دلیل اصلی آن هم ضعف بدنه ی همان قوا و نهادها است. به هر تقدیر باید مقررات و ضوابط جذب بر پایه ی شایستگی استوار گردد نه پاره ای از روابط، آشنایی و صلاح دیدها. بنابراین باید به همه امکان و فرصت ابراز عقیده و سلیقه را داد . اگر اندیشه و فکر در اذهان مکتوم بماند و زمینه برای بازگو کردن آن فراهم نگردد تهدیدآمیز خواهد شد زیرا فکر بی خطر و سازنده هنگامی که امکان ابراز نیابد مخفی می شود و به عقده تبدیل و در آینده تخریب آمیز می گردد.بنابراین نشریه ی حاضر هر اندیشه و فکری که با مبانی و روح قوانین منافات نداشته باشد را منتشر می کند،علاوه بر این همه ی احزاب ،گروه ها ،تشکل های سیاسی و مذهبی می توانند با حفظ حرمت افراد نظرات خود را بیان کنند . به نظر ما همه ی احزاب و گروه های چپ،راست،میانه رو و سایر طیف ها مسلمان و ایرانی اند و نظریات آنان که موجب وحدت ملی و تقویت سازندگی در ایران باشد منعکس می شود این نشریه می خواهد اطلاع رسانی مناسب و واقع بینانه داشته باشد هدف اصلی آن خدمت به دین و ایران و ایرانیان است.
چاپ شده درنشریه گویه شماره ای که دربومهن منتشرگردید پس ازانتخابات 76
سید محمد حسین دریاباری