ارنشست هم اندیشی استاندار با اصحاب رسانه تا ابلاغ یک بخشنامه
استاندار قم عصر دوشنبه با اصحاب رسانه دیدار و گفت وگو کرد. اطلاعیه خانه مطبوعات اعلام کرد که باعث وبانی دعوت از استاندار در این نشست بوده است. نفس این عمل وحرکت پسندیده وستودنی است. این دعوت سوالاتی را هم برانگیخت که دراین نشست نیز مطرح شده است و آن این که مناسب تربه عرف آن بود استاندار محترم از طریق روابط عمومی پیشقدم شده و چنین نشستی را اجرایی و از اصحاب رسانه دعوت به عمل می آورد. در این صورت نشان دهنده علاقهمندی فزاینده استاندار و همکارانش به رسانه و اصحاب رسانه بود. البته این نشست هم اگر با انصاف نگریسته شود خالی از فایده نبوده است. برای این که شماری از این اصحاب رسانه اهل تحلیل ، نظر و صاحب اندیشه در پیچیده ترین مسائل سیاسی ، فرهنگی، اجتماعی و شهری استان هستند وآن را مورد مداقه قرار می دهند. وقتی که سخن از تحلیل و مداقه به میان میآید اگر تعداد این افراد در یک چنین نشستی محدود باشند مثمر ثمر نخواهند بود. دراین نشست دو محدودیت وجود داشت نخست محدودیت زمانی بود که افراد نتوانستند مستترات ومحتویات ذهنی خود را در این اجلاس بیان کنند چون وقت کم بود. نکته دیگر این که بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران این حوزه حضور نداشتند و اهداف مورد نیاز در حد لازم به دست نیامده است . بسیار شگفت زده میشود کسی که قدرت تحلیل و قدرت خبرنویسی داشته باشد و اخبار مخابره شده در رسانهها را ببیند. برخی از خبرگزاری ها به گونهای حقایق را وانمود کردهاند که گویا اصحاب رسانه برای مشکلات خویش و طرح آن با استاندار دیدار کردند در حالی که این گونه نبوده و شاید بتوان گفت ۹۰ درصد از مطالب مطرح شده از سوی اصحاب رسانه و خبرنگاران مشکلات عموم مردم بود که به مباحث فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی مربوط میشد وحدود ۱۰ درصد از مباحث مطرح شده در حوزه مسائل صنفی بوده است. نکته مهمی که باید خاطر نشان کرد این است که دعوت شدگان در این این نشست کامل نبودند زیرا بسیاری از کارشناسان صاحب نظران و نویسندگان حوزه مطبوعات در این جمع حضور نداشتهاند ما نمی توانیم استاندار را در این خصوص مورد سوال قرار دهیم البته پرسش اول از ایشان پا برجاست که چراخود ایشان اقدام به دعوت از اصحاب رسانه نکرد. اما این که بسیاری از افراد غایب بودند و حضور نداشتند به دعوت کنندگان بر می گردد که خانه مطبوعات و در نهایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است. زیرا استاندار در بخشی از سخنان خود با اشاره به این که در توسعه قم باید از همه ظرفیت ها استفاده کرد میگوید: باید کارگروههای تخصصی رسانهای با حضور سلایق و نگاههای مختلف سیاسی و اجتماعی تشکیل شود تا از نظرات آنان در پیشبرد امور استان بهره مند شویم. نتیجه چنین سخنانی معنایش این است که می خواهد با همه سلایق و دیدگاهها در ارتباط باشد. اما این اتفاق متاسفانه نیفتاده است. استاندار بر این باور است که اصحاب رسانه می توانند مشکلات را پیگیری کرده و اطلاع رسانی در موضوعات مختلف داشته باشند. شاهچراغی در سخنانش به یک نکته اشاره کرد و آن این که مطالبه گری اصحاب رسانه حد توقف ندارد و به عبارتی پایانی ندارد و برای آن محدودیتی قایل نیست مگر این که حرمت کسی زیر سوال برود و یا حرمت مدیری بیجهت و به دلایل نامعلومی شکسته شو د. این جا دیگر نمیتواند مطالبهگری صورت پذیرد و باید متوقف شود. حال پرسش اساسی این است وقتی که استانداری برای مطالبه گری حد و مرزی قائل نیست و معتقد است همه سلایق میتوانند در جهت بهبود وضعیت موجود تاثیر بگذارند و با انگیزه در خدمت رسانی مشارکت کنند چرا باید عده ای پا را فراتر گذاشته و هر کس و یا جناح سیاسی یا گروهی که باب میل شان نیست و تمایل ندارند، آن عده را از مشارکت بازدارند؟. نکته دیگر این است که استاندار محترم در انتخاب مدیران بنا به گفته برخی تا اینجا درست گام برداشته است البته آنچه که ما به آن درست میگوییم همواره نسبی است . یکی از نکاتی که در حوزه فرهنگی و عمرانی مورد بحث و توجه قرار گرفت آن بود که در شهر و استان قم به اسناد بالادستی در برنامه ریزی توجه نشده و حرکت ها و کارهای انجام شده متکی بر نگاه مدیران بوده و همین امر مبتنی بر عدم توجه به اسناد بالادستی و عدم پاسخگویی برخی مدیران نیز بود .استاندار قم میگوید تیم رصدی راپایه گذاری کردیم تا عملکرد مدیران استان را رصد کند به نظر ما مدیر خوب آن مدیری است که خوب پاسخگو به عملکرد خود باشد و ما سعی می کنیم گزارش تیم رصد عملکرد مدیران استان را هر از چند گاه به اطلاع مردم برسانیم.
یک نکته دیگری که لازم است بدان خاطر نشان کنیم آن است استاندار محترم چندی پیش بخشنامه ایرا ابلاغ کرد در این بخشنامه به استناد پارهای از قوانین و مقررات که در سال ۹۶ وضع گردید ،صادر شده است این بخشنامه مسئولان را موظف می کند درهفته یک روز به خواستههای مردم، پرسشها و مشکلات مردم به طور حضوری پاسخگو باشند بخشنامه مواد متعددی داشت که در جای خود ستودنی است. اما ای کاش استاندار پاسخگو بودن مسئولان در برابر رسانه ها را هم قید میکرد که اگر چنین می شد منع قانونی هم نداشت بلکه علاقهمندی و صمیمیتی که نسبت به رسانه ها و اصحاب رسانه داشت را دوچندان جلوه گر می ساخت.
مطلب دیگری که نباید از ذکر آن غافل شد این است که بخش بسیاری از طرح های کلان استان قم سال ها درباره آن بحث و گفت و گو شده است جلساتی هم همواره با حضور خبرنگاران و مسئولان شکل گرفت. از سال ۱۳۷۵ تا به امروز ۱۳ استاندار در قم منصوب شدند. این در صورتی است که ما سرپرستان استانداری را به حساب آنان بگذاریم. آقای شاهچراغی که فردی فعال و کوشا و از فرمانده هان و مبارزان خستگی ناپذیر در جبهه های جنگ و دفاع مقدس بوده سیزدهمین استاندار قم به شمار می آیند. هر استانداری که در قم منصوب شد برای کسب اطلاعات ، رایزنی و اموری از این قبیل با روزنامهنگاران و اصحاب رسانه دیدار و گفتگو کردند. بدون شک این اجلاس هم در راستای همان نشست ها خواهد بود. حداقل در زمان چند استاندار محور اصلی بحث ها، مباحث فرهنگی طرح های ناتمام و مشکلات اقتصادی مردم بوده است. مونوریل ، مترو و فرودگاه از طرحهای کلان به شمار میآیند که همواره درباره آن بحث و گفتوگو صورت می گیرد، اما نتیجه ملموسی صورت نمی پذیرد. راهکاری که ما میتوانیم الان به جناب استاندار بدهیم این است که با دقت مباحث را پیگیری کند واز آن دسته از کسانی که عامل اصلی وارونه ماندن این طرح ها بودهاند کمتر به مشورت بپردازد و اشکالات را بررسی کند تا شاید در سفر آتی ریاست محترم جمهوری راه حلی برای این پروژه ها پیدا شود تردیدی وجود ندارد که نمایندگان محترم مجلس هم باید پاسخگو باشند که چرا اینها گام های بلندی در این عرصه برنداشته اند به هر تقدیر انتظارات مردم پیداست. تلاش مسئولان هم فراوان. چیزی که دغدغه اصلی همگان است نتیجه روشن این پروژه هاست که آیا باید جمع گردد؟ یا باید سر پا بایستد و در خدمت مردم قرار گیرد؟
سید محمد حسین دریاباری
چاپ شده در روزنامه گویه مورخه ۱۷ /۱۰ /۱۴۰۰ شماره ۱۸۴۷
ضرورت ها و اولویت های تحقق شعارسال 1400 ازسخنرانی تا عمل
شعار سال ۱۴۰۰ از سوی مقام معظم رهبری« تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی» نامگذاری گردید.
سال ها است که ایشان برای هر سال در پیام نوروزی شعاری انتخاب می کنند تا بر پایه آن همه امکانات برای رسیدن به آن هدف بسیج گردد.
این انتخاب کارشناسی شده و با بررسی دقیق مشکلات و کارهای انجام شده و نیز بررسی عملکرد سال قبل توسط مسئولان و دولتمردان در طول سال سپری شده و نتایج اقدامات به دست آمده صورت می گیرد.
از این جهت این نامگذاری ها همواره با مطالعه و پشتوانههای علمی همراه است وبنا به باوربسیاری از کارشناسان مسایلی مطرح وانتخاب می شود که ازنیازها وضرورت های مبرم کشورمحسوب می گردد.
درچند سال اخیر که به دلایل گوناگون اقتصاد کشوربا مشکل مواجه شده همه ی این انتخاب ها وناگذاری ها درحوزه اقتصادی بوده است.
ازسال های ۹۷، ۹۸ و99 «حمایت از کالای ایرانی»، «رونق تولید» و «جهش تولید» انتخاب گردید چرا که در این سال ها نیازبه آن ها احساس می شد و در آن مقاطع کشورمان در حال مقابله با دشمن و در جنگ اقتصادی بوده وکماکان نیزمی باشد. رونق تولید نیز یکی از اساسی ترین فاکتورها و راهکارهای مقابله با نفوذ و استعمار دشمنان و تحریمهای اقتصادی می باشد و همچنین غلبه بر مشکلات اقتصادی ایران در آن نهفته است.
شعارهایی با مضامین اقتصادی در دهه ی پایانی نود نشان از آن دارد که رهبری انقلاب به تقویت بنیه اقتصادی ایران همواره توجه داشته و دارد، همان گونه که همواره تاکید می کند ایران باید قوی و قدرتمند شود در خصوص اقتصاد نیز چنین است. ایشان با انتخاب این شعار ها نشان دادند که کشور زمانی مستقل است که نیازی به بیگانگان نداشته باشد و مردم با تلاش وتوانمندی خویش کشور را اداره کنند برای رسیدن به این شرایط بدون شک دشواریهایی هم وجود دارد.
آمارها نشان میدهد که توان داخلی، فوق العاده بالاست. اما این که چرا این خواسته ها و شعارها ی ایشان تحقق پیدا نکرده یا کمترتحقق یافنه، باید به تحلیل آن پرداخت. ایشان در پیام نوروزی اشاره نمودند که گزارش ها نشان میدهد کارهایی صورت گرفت اما انتظارات را برآورده نکرده است. حال ما در صدد آنیم تا براساس شعار امسال به بررسی اموری بپردازیم که درصورت تحقق ودست یابی به آن و نیزاجرای دقیق آن انتظارات مردم را تامین میکند و به قدرتمند شدن و قوی شدن ایران که خواست همه ی علاقمندان به ایران می باشد بتواند کمک کند.
بدون تردید توفع هرایرانی آن است تا چرخ صنایع و کارخانجات با سرعت بیشتری بچرخد و تولید ملی نیز رو به افزایش یابد و در نتیجه رشد اشتغال و نهایتاً تقویت اقتصاد ملی پدید آید. قوی و قدرتمند شدن ایران درهمه ی امور ازجمله اقتصاد که مقام معظم رهبری نیز به کرات بر آن تاکید داشته و دارند در گرو صنعتی شدن و افزایش تولیدات داخلی آن هم تولیداتی با کیفیت و درجه ی یک می باشد. که با عنایت به استعداد و ظرفیتهای وسیعی که در کشور وجود دارد و با اراده و خرد جمعی و مدیریت صحیح و تدوین و اعمال سیاستهای درست می توان این مسیر را طی و به اهداف مورد نظر دست یافت.
شعار« تولید، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها» برای سال جدید نشان از اهمیت ویژه ی مقام معظم رهبری به امر اقتصاد و علیالخصوص به رشد و جهش تولید داخلی دارد.
این شعار بسیار مهم و اساسی است و چنان چه به طور صحیح و دقیق اجرا و محقق شود قطعاً تحول بزرگی در اقتصاد ایران و رفع مشکلات اقتصادی به وجود می آید.
در حقیقت چند اقدام اساسی و مهم در یک قالب و به صورت یک شعار اعلام شد که با شعار سال های پیشین تفاوت اساسی داشته و به نوعی از آن شعارها مهم تر و جامع تر می باشد. اگر به دنبال تولید با هویت ملی هستیم باید به پشتوانه ی آن یعنی فناوری ملی اهمیت داده شود.
تولید در بخش اقتصاد، صنعت، خدمات و کشاورزی است. لازم است همه بخشها به بازتولید فناوری ایرانی از طریق شرکتهای دانش بنیان توجه کرده و نگاه بخشهای تولیدی نباید صرفاً به مونتاژ کردن و واردات فناوری باشد بلکه باید فناوری وارداتی را هم بومی سازی کرد.
اگر کشوری دارای فناوری ملی نباشد نمیتواند خود را با تغییرات و تحولات بازار و مخاطب آن تولیدات مطابقت دهد.
به عنوان مثال کره ی جنوبی کشوری است که صنعت فولاد را از حدود ۲۰ سال پیش شروع کرده و از ابتدا به دنبال تبدیل شدن به فناوری در این عرصه بود و امروزه دارای فناوری ملی در صنعت فولاد است.
یکی از موانع تحقق شعار سال ۱۴۰۰ را باید فعالیتهای محدود بخش مردمی اقتصاد دانست. برای رفع این مانع لازم است زیرساختهای فعالیت های اقتصادی که اکنون مبتنی بر محور نفتی است به سمت دانش محور حرکت کند.
بسیاری از صاحب نظران براین باورند برای تحقق شعار سال باید تشویق هایی در جهت سرمایهگذاری برای بخش داخلی انجام شود و در این زمینه دولت باید تسهیلاتی فراهم کند و در جهت تشویق به سرمایه گذاری اقدام کند. مضافا براین باید موانعی که سر راه بخش خصوصی قرار دارد برداشته شود و دولت باید زمینه ی بروز هرنوع فساد را هم از بین ببرد تا زمینه برای بخش خصوصی فراهم گشته وبخش خصوصی هم باخیالی آسوده اقدام به سرمایهگذاری و تولید کند. با ایجاد امنیت خاطر و امید به آینده ی بهتر برای بخش خصوصی در ابعاد مختلف، سرمایه گذاری فراهم می گردد. البته دراین صورت بخش خصوصی واقعی مبتنی بر حفظ نیروی کار و بازسازی و نوسازی واحد های تولیدی شکل می گیرد.
از جمله راهکارهای تحقق شعار سال به کارگیری تکنولوژی و نوآوری و به کارگیری سیستم بانکی در راستای حمایت از تولید است.
موضوع بسیارمهمی که تحلیل گران اقتصادی بدان می پردازند این است که اصلاح ساختاراقتصادی کشور با محوریت حمایت از تولید ملی و صنعتی شدن و جلوگیری از خام فروشی وخصوصیسازی به معنای واقغی در این شرایط حساس کشور و جنگ اقتصادی که در قالب تحریمهای ظالمانه بر علیه ملت ایران شکل گرفته است وبه تورم و بیکاری و گرانی و مشکلات معیشتی دامن زده است. پایان می دهد.
همان گونه که اشاره شد صنعتی شدن به جلوگیری از خام فروشی به معنی واقعی کمک می کند ودر حفظ نیروی کار و بازسازی و نوسازی واحد های تولیدی مؤثراست.
کارشناسان حوزه ی اقتصاد می گویند : به کارگیری تکنولوژی می تواند برکارمدی تولید تأثیرفراوان گذاشته و سیستم بانکی نیز در راستای حمایت از تولید و فناوری می تواند نقش فوق العاده ای ایفا نماید. وبالاخره راهبرد صادرات با پیگیری تمام توان دیپلماسی و شناسایی و تسخیر بازارهای صادراتی این چرخه را تکمیل می کند.
امورمزبور دغدغههای اصلی جامعه محسوب می گردد که راه حل آن را هم رهبری به راستی در قالب شعار سال ۱۴۰۰ تحت عنوان «تولید پشتیبانی ها، موانع زدایی ها» تبیین و روشن نمودند. تولید زمانی پیشرفت میکند که این شرایط در آن زمان به وجود آید.
برای تحقق مبانی ومطالب فوق و تحقق شعار سال همه ی دستگاههای مهم کشور میتوانند نقش اساسی ایفا کنند و هر کدام راهی را برای بهبود وضع اقتصادی کشور و اجرای دقیق شعار سال پیدا و پیشنهاد کنند. در وهله ی اول مجلس شورای اسلامی است که می تواند با وضع قوانین مناسب و حذف قوانین دست و پا گیر به ساماندهی بپردازد و زمینه را برای تولید کنندگان هموارتر کند تا به سهولت شرایط برای تحقق این شعار فراهم شود. مهم تر از آن این که نمایندگان با ارایه ی طرح ولوایح درخواستی ازدولت قوانین مبارزه با فساد را تصویب ودراختیار قوه قضائیه گذارند..
قوای قضاییه و مجریه را در امر اجرای این شعار کمک کنند. نمایندگان مجلس می توانند با نظارت براجرای دقیق قوانین ازخلاء وکا ستی های آن مطلع وبه جبران نواقص احتمالی مبادرت ورزند. به عبارتی دیگر هر یک از قوا می توانند با بازسازی خود و وضع قوانین،هم با فساد احتمالی که دردرون و بیرون وجود دارد مبارزه کنند. تا ریشههای فساد محتمل خشکانده شود. دراین بین نقش قوه ی قضاییه بسیار تعیین کننده است. قوه ی قضاییه می تواند راه ها وروزنه های دسترسی به فساد را شناسایی کند و با آن مبارزه نماید و با رانت خواری و بانک ها یی که نمی خواهند بر پایه قوانین تسهیلات دهند با آن برخورد کرده و زمینه را برای ایجاد تولید فراهم سازد. اگر قوای سه گانه مجلس شورای اسلامی، قوه ی قضاییه و مجریه در مبارزه با فساد ابتدا ازمجموعه ی تحت امر خود شروع کرده و مبارزه نمایند وسپس با کسانی که در بیرون هستند و به صورت گوناگون نمایان شده ومی شوند مبارزه نمایند دیگر جایی برای وجود فساد نیست و منافذی که از طریق قوانین برای عدهای گشوده شد بسته شود راهی دیگر برای فساد مفسدان چه در درون و چه در بیرون باقی نمی ماند. قوانین ضد فساد و قوه ی قضاییه مصمم و مجازات متناسب ترس و واهمه وبا زدارند گی ایجاد می کند کما این که چند صباحی است که چهره ی بازدارندگیش را به نمایش گذاشت. اگر همه اعم از قوه قضاییه، مقننه و مجریه خویش را حامی، طرفدار و علاقهمند به اجرای فرامین رهبری بدانند که می دانند و به همان اندازه تلاش کنند مطمئنا وضعیت به گونه ای خواهد شد که همه انتظار آن را داشته ودارند. برای تحقق این شعار از کارهای سیاسی باید دوری جست وواقعاً به مردم و به کشورباید اندیشید در این صورت است که وظایف محوله درست و مناسب انجام می گیرد. در صورتی اقتصاد شکل و شمایل پیشرفت را پیدا میکند که همه از سیاسی کاری پرهیز کرده و منافع ملی را برمنافع گروهی و حزبی ترجیح دهند. اگر درک درستی از منافع ملی وجود داشت باید در چند سال اخیر که شعار های متعددی در خصوص حوزه ی اقتصاد تعیین شده الان باید به سرانجام می رسید همه پذیرفتیم فشارهای بیرون فراوان است اما تلاشهای درون هم بسیاربود ولی برای دست یابی به نتیجه ی مطلوب کافی نبوده است.
سیدمحمدحسین دریاباری؛ مدیر مسئول روزنامه گویه
چاپ درروزنامه گویه شماره 1686 موخ 22/1 1400
مهندس پناه درگفتگو با « گویه» خواستار شد:
ظهور جریان سوم سیاسی در کشوربرمبنای منش سردارسلیمانی
با مراودات و گفتگوهایی که در چند سال اخیر با عزیزان و بزرگان معتدل هر دو جناج داشته ام به این نتیجه رسیده ام و ظرف یک هفته اخیر که این طرح را در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشتم عزیزان بسیاری از هر دو جناح با تماس ها و پیامهای تقدیر آمیز حمایت خود را از این طرح اعلام نمودند و حتی حاضر به همکاری میباشند.
اشاره
اخیراً جناب آقای مهندس عباس پناه طرحی را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد ه است. مفاد این طرح آن است که در میان نیروهای اصولگرا و اصلاح طلب چهره های مومن ، منصف و متعهد بسیاری وجود دارند .این طرح می خواهد همه ی این نیروها باوصف سه میم گرد هم آیند وتشکل سومی را برای بهتر اداره کردن کشور شکل دهند .وی طرح مزبوررابا سه میم رمزگذاری کرده است . این طرح پرسش هایی را برای اجرایی شدن احتمالی آن در میان متفکران و کارشناسان و صاحب نظران به وجودآورده است. پس از آن که این طرح را مورد مطالعه و بررسی قرار داده ایم پرسش های بسیاری برای روزنامه گویه مطرح گردیده است .به همین منظوربر آن شدیم پرسش ها ی خویش را جهت گفت وگو در اختیارایشان قرار دهیم تا این که ابهامات طرح واضح و روشن گشته و پیچیدگی های احتمالی آن مطرح کردد .
ضمن تقدیر و تشکرازمهندس پناه جهت پذیرش گفت وگو، متن کامل مصاحبه ی روزنامه گویه باایشان درخصوص زوایا وابعاد گوتاگون طرح پیشنهادی به شرح زیرازنظرمی گذرد.
گویه : قبل از آن که وارد بحث و بررسی طرح شما که در شبکه های اجتماعی انتشاریافت شویم، درصورت امکان ابتدا شمه ای از بیوگرافی و فعالیت های خویش را درحوزه های اجتماعی ، فرهنگی وسیاسی برای خوانندگان گویه توضیح بفرمایید؟
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
ج - بنده بیش از ۲۰ سال است که فعالیت های اجتماعی،فرهنگی و سیاسی انجام می دهم و در این راستا و برای رسیدن به اهداف تعریف شده یا خود راسا موسس تشکل های صنفی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده ام و یا در هیأت موسس و مدیریت تشکل های موصوف اعم از استانی و کشوری نقش موثری داشته ام.
گویه : آیا به نظر حضرتعالی طرح شما برای احزاب موجود اعم از اصلاح طلبان و اصولگرایان که آمیخته از تندروها و میانه رو ها هستند امکان پذیر می باشد؟
ج - این طرح را میانه روها، معتدلین و کسانی که حفظ و صیانت از منافع ملی برایشان مهم است کاملا میپذیرند و مورد حمایت آن ها است، از این جهت این مطلب را خدمتتان عرض می کنم که با مراودات و گفتگوهایی که در چند سال اخیر با عزیزان و بزرگان معتدل هر دو جناج داشته ام به این نتیجه رسیده ام و ظرف یک هفته اخیر که این طرح را در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشتم عزیزان بسیاری از هر دو جناح با تماس ها و پیامهای تقدیر آمیز حمایت خود را از این طرح اعلام نمودند و حتی حاضر به همکاری میباشند.
گویه : در صورتی که این طرح بر پایه فرمایشات شما قابل اجرا بوده و کاربردی است نام چنین تشکلی را باید چه گذاشت و اصولاً امکان پذیر است که شماری از جناح اصلاح طلب که مومن منصف و متعهد هستند با چهره های اصولگرا که همین ویژگی را دارند در یک حزب فعالیت کنند که ملاک و معیار شان منافع ملی باشد؟
ج - نام های متعدد و فراوانی می شود برای این طرح و گفتمان گذاشت کما این که ما احزاب سیاسی بسیاری در حال حاضر داریم که تحت معانی و مترادف با واژه های معتدل، مستقل، شایسته سالاری و... از وزارت کشور پروانه ی فعالیت گرفته و فعال هستند و من بعد هم می شود افراد منصف، مومن و متعهدی از هر دو جناح ،حزب و تشکل سیاسی با همین اهداف تاسیس کنند.
جا دارد در این مجال خدمتتان عرض کنم که چنان چه اساسنامه و مرامنامه هر دو جناح سیاسی را ملاحظه فرمائید از معتدلین تا تند روها در متن اساسنامه آن ها حفاظت و صیانت از منافع و منابع ملی آمده است منتها بعضا به این مهم نه فقط هیچ توجه و عنایتی نمی شود بلکه تصمیمات، تصویبات، گفتار و رفتار آن ها دقیقا ضد منافع ملی و کشور می باشد.
گویه : بدون شک تفاوت ها و تفکر گوناگون و مختلف و نگاه های متفاوت و نیز برداشتهای مختلف از قوانین و اندوخته های سیاسی ، اجتماعی فرهنگی اقتصادی و علمی ، جناح های سیاسی را از هم جدا کرده و این گروه ها با توجه به داشتن وصف ایمان و انصاف و تعهد از هم جدا شده اند حال چگونه در شرایط فعلی شما می توانید این جناح های سیاسی را با این سه اوصاف کنار هم قرار دهید آیا واقعا امکان پذیر است ؟
ج - در این شرایط خاص و بحرانی که در حال حاضر کشور با آن مواجه می باشد و با تحریم های ناجوانمردانه روبرو هستیم عقل و منطق حکم می کند که کلیه جناح ها خصوصا در مقابل دشمنان قسم خورده خارجی ید واحده ای بشوند تا بتوانیم همچون گذشته در مقابل فشارهای غیر انسانی مقاومت کرده و تاب و توان خودمان را افزایش دهیم و به نظرم اگر حتی تندرو ترین افراد از هر دو جناح سیاسی چپ و راست قدری تفکر و تامل داشته باشند و تلنگری به خود بزنند و رفتار قبل خود را مرور کرده و افق آینده را با چشم انداز بیشتری ببینند می شود امیدوار بود که اوضاع سیاسی داخلی کشور و کش مکش ها فرو کش خواهد کرد و التهابات نا صواب التیام می یابد.
بنده بسیار امیدوارم که این اتفاق مبارک رخ خواهد داد.
گویه : شما در مقدمه ی طرحتان ۲ شعار مطرح کردید که یکی از آن ها، " من یک اصول بنای اصلاح گر هستم " چطور به این شعار رسیدید و چرا از ۲ واژه اصول و اصلاح که قسمتی از نام جناح های راست و چپ یعنی اصول گرا و اصلاح طلب استفاده کرده اید، لطفا پیرامون این شعار توضیح دهید؟
ج - با انتخاب این جمله و دو واژه "اصول بنا" و "اصلاح گر" خواستم به کش و قوس های ناصواب تندروهای این دو جناح پایان دهم.
ضمن احترام به "منصفین، مؤمنین و متعهدین" هر دو جناح اعم از مدیران، اعضا و هواداران آن ها، دلیلم برای انتخاب واژه " اصول بنا " این بود که معتقدم کسی که بنایش بر رعایت اصول مترقی اسلام باشد و بنایش بر به ثمر رساندن اصول و اهداف انقلاب باشد بسیار مصمم تر از کسی هست که فقط گرایشش به اسلام و انقلاب باشد، در گرایش به موضوعی امکان انحراف قطعی است اما در بنا و بیس انحراف راه ندارد.
و دلیل انتخاب واژه " اصلاح گر" این است که اعتقاد دارم کسی که "اصلاح گر" باشد می بایستی اصلاح گری را از خود شروع کند و در صنف شغلی خود و هر اجتماعی که اشکالات و تضاد های شرعی و قانونی مشاهده می کند به عنوان اصلاح گر ورود پیدا کند منتها از طریق مبادی و مجاری قانونی وارد عمل اصلاح گری شود و هر فردی که چنین رفتاری داشته باشد عملا امر به معروف و نهی از منکر را انجام می دهد.
واژه اصلاح گر بسیار با مسمی تر و قوی تر از واژه ی " اصلاح طلب " است، اولین ذهنیتی که پس از شنیدن واژه ی اصلاح طلب به ذهن خطور می کند این تصور است که شخص طلب کارانه و بدون اقدامی از طرف خود تقاضای اصلاحات به وسیله ی دیگران دارد.
در کل واژه ی "اصلاح گر" منقلب بودن و واژه ی " اصلاح طلب " منفعل بودن را به ذهن متبادر می کند.
در اساسنامه هیچ حزبی تند روی تعریف نشده، این اعضا و بعضا مدیران احزاب سیاسی هستند که فرا اساسنامه و فرا مرامنامه عمل میکنند و ساختار شکنی میکنند در صورتی که شورای مرکزی احزاب عنایتی به تخلفات داشته باشند و کمیته ی انظباطی حزب به وظایف قانونی و رسمی خود عمل کنند افراد ساختار شکن در حزب خود را می بایستی حذف و اخراج کنند.
گویه: طرح حضرتعالی تا حدودی در شبکههای اجتماعی انتشار یافت و بنا به گفته جنابعالی در اختیار بسیاری از بزرگان قرار داده اید و مورد پشتیبانی قرار گرفته و از آن استقبال به عمل آمده است این ها چه کسانی هستند ؟
ج - اجازه دهید در پاسخ به این سوال شما نام اشخاص محترم و بزرگوار را ذکر نکنم و به صورت کلی از بزرگان علمی و دینی تا شخصیت های بزرگ کشوری و لشگری از این طرح استقبال کرده و حمایت خواهند نمود.
گویه : تاکنون چهره های شاخص از احزاب سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا و خارج از این چهار چوب از مسئولان و حتی شخصیت های حقیقی و حقوقی که از آن طرح استقبال کردهاند نام ببرید؟
ج - با توجه به این که هنوز این طرح از طریق جراید و خبرگزاریها منتشر نشده است و فقط از طریق فضای مجازی مطرح شده است ، حضرات شاخص احزاب سیاسی اصول گرا و اصلاح طلب عکس العمل و واکنشی نسبت به این طرح نداشته و یا حداقل مستقیم با بنده تماس نداشته اند و امیدوارم که با تفکر، تامل و در صورت نیاز تلنگر شما اصحاب رسانه به ایشان به خود آیند و با نگاه ملی به کش مکش های موجود خاتمه دهند
گویه : حتی اگر طرح شما مورد استقبال قرار گیرد آیا با اصل بیست و ششم قانون اساسی و همچنین با قانون احزاب مغایرت و منافات ندارد چراکه این احزاب باید شماری از افرادی که به نظر شما تندرو و کسانی که مضر منافع ملی هستند را باید کنار بگذارند؟
ج - طرحی که مطرح نمودم هیچ تضاد و مغایرتی با اصل بیست و ششم و دیگر اصول قانون اساسی ندارد و همچنین با مفاد و مواد اساسنامه و مرامنامه هیچیک از احزاب سیاسی رسمی و قانونی کشور مغایرتی ندارد و اهداف و واژه هایی که ذکر شده با معانی مترادف به تائید و امضای موسسین و مدیران کلیه ی احزاب کشور رسیده است اما در عمل به مفاد اساسنامه و مرامنامه درست عمل نمی شود. در اساسنامه هیچ حزبی تند روی تعریف نشده، این اعضا و بعضا مدیران احزاب سیاسی هستند که فرا اساسنامه و فرا مرامنامه عمل میکنند و ساختار شکنی میکنند در صورتی که شورای مرکزی احزاب عنایتی به تخلفات داشته باشند و کمیته ی انظباطی حزب به وظایف قانونی و رسمی خود عمل کنند افراد ساختار شکن در حزب خود را می بایستی حذف و اخراج کنند.
لازم است به این نکته اشاره کنم که در کشور ما حزب سیاسی به معنای واقعی نداریم ما در حال ممارست و تمرین کار حزبی هستیم متاسفانه بعضی از احزاب خود محور و فرد محور هستند و حتی به نظرات اعضای شورای مرکزی خود در استانها که قانونا و رسما انتخاب شده اند هیچ توجهی نمی کنند.!
در کشور ما حزب سیاسی به معنای واقعی نداریم ما در حال ممارست و تمرین کار حزبی هستیم متاسفانه بعضی از احزاب خود محور و فرد محور هستند و حتی به نظرات اعضای شورای مرکزی خود در استانها که قانونا و رسما انتخاب شده اند هیچ توجهی نمی کنند.!
گویه : در صورت پذیرفته شدن این طرح نیاز به یک نام سلیس و روان برروی این حزب جدید وپدیده ی نو باید گذارد شما نام چنین تشکلی را چه خواهید گذاشت ؟
ج - برای اجرای این طرح، ایده و پدیده ی نو نام "پیروان منش سلیمانی" را انتخاب می کنم چرا که این سردار شهید عزیز در عمل دقیقا به شعارهای مطرح شده در این طرح عمل نمودند و مرتب در سخنرانی های خود نکات مطرح شده را متذکر میشدند اما متاسفانه تندروهای هر دو جناح که مدیریت های حساس استانی و کشوری را در اختیار دارند کمتر توجهی به روش و منش این شهید بزرگوار و والامقام ندارند.
با عنایت به این که مقام معظم رهبری در خصوص ابعاد شخصیتی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند :
روش و منش شهید سلیمانی بک یک مکتب، الگو و مدل تبدیل شده است، بنده نام این تشکل سیاسی را " پیروان منش سلیمانی " انتخاب می نمایم که ان شاءالله به برکت خون این شهید والامقام مشکلات و مسائل کشور در کلیه ی زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حل و فصل گردد.
ضمن عرض تسلیت ایام عزای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و تسلیت سالگرد شهادت سردار سلیمانی و به برکت خون ایشان که الگوی ماندگار و سرداری منصف، مومن و متعهد بود و به حرمت خون دیگر شهدای اسلام بتوانیم پیرو راستین منش سلیمانی باشیم تا سرانجام رستگار شویم.
گویه : شما در طرح تان به (سه میم) اشاره کردید " منصفانه، مومنانه متعهدانه" ، این عبارات بسیار زیبا و دوست داشتنی را چطور از میان انبوه شخصیت ها که در طول این سال ها در امور سیاسی کار کردهاند می توان جدا کرد؟
ج - هم اکنون شخصیت های مسئول بسیاری در کشور نسبتا این شاخصه ها را دارند و شخصیت های گمنام" بی کس و کار سیاسی " بیشماری داریم که بر اساس ملاک ها و معیارهای ناصواب، تاکنون از وجودشان استفاده نشده است که امیدوارم با اجرا شدن دقیق این طرح به صحنه خدمت به ملت دعوت شوند.
در پاسخ به نحوه ی جدا سازی افراد منصف، مومن و متعهد خدمتتان عرض می کنم که برای جدا کردن شخصیت های منصف، مومن و متعهد می توان به کارنامه ی مدیران حاضر مراجعه نمود و این امر کار دشواری نیست، رفتار،. گفتار و کردار مدیران فعلی حداقل برای اصحاب رسانه اظهر من الشمس است .برای پالایش مدیران فعلی فقط کافی است از مدیران جراید، خبرگزاری ها و تشکل های صنفی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تشکل های مردم نهاد مرتبط با فعالیت شخص مورد نظر استعلام گرفت و در صورت عدم کسب امتیاز، سلب مسئولیت شوند و یا مسئولیت دیگری به ایشان واگذار نشود.
یک اصل مهم در انتخاب مدیران این که هر مدیری در هر رده و پست و مقامی که هست چنان چه کوچک ترین شائبه ی خیانت و نا راستی دارد بایستی از انتخاب و ارتقای شغلی و سمت آن جلوگیری شود مگر این که خلاف خیانت آن ثابت شود.
به اعضای محترم شورای نگهبان پیشنهاد می نمایم یکی از ملاک ها و معیارهای تائید کاندیداهای شورای شهر، مجلس و حتی ریاست جمهوری، ملحوظ نمودن نظرات اصحاب رسانه، نخبگان، فرهیختگان و تشکل های مرتبط باشد و پاسخ استعلام از آن ها در رد یا تائید آن ها موثر باشد.
به اعضای محترم شورای نگهبان پیشنهاد می نمایم یکی از ملاک ها و معیارهای تائید کاندیداهای شورای شهر، مجلس و حتی ریاست جمهوری، ملحوظ نمودن نظرات اصحاب رسانه، نخبگان، فرهیختگان و تشکل های مرتبط باشد و پاسخ استعلام از آن ها در رد یا تائید آن ها موثر باشد.
گویه : اصولا تشکیل فلسفه ی حزب برای آن است تا نیروهای کارآمد را پرورش داد و در صورت لزوم از آنان استفاده کرد اگر الان چنین طرحی به اجرا در آید بسیاری از نیروها را باید از گردونه حذف کرد به دلیل تندرو بودن ، عدم درک منافع ملی وبالاخره ناکارآمدی های دیگر، درنتیجه این احزاب باید اظهار عدم موفقیت کنند طرح شما برای چنین مشکلی چه برنامه ای ارائه می دهد؟
ج – همان طور که در پاسخ به سوالات قبلی متذکر شدم در کشور ما خیل عظیمی از تحصیل کردگان مجرب و مسلط و نخبگانی داریم که "بی کس و کار سیاسی" هستند و تاکنون به علت عدم رعایت شایسته سالاری، و وجود قوانین محدود کننده ی استخدام در دستگاههای اجرایی و دولتی (که می بایستی قوانین و دستورالعمل های محدود کننده اصلاح شود ) از آن ها استفاده نشده است می توانند به وسیله فراخوان اینترنتی " افراد، منصف، مومن و متعهد " را شناسایی، گزینش و بکار بگیرند.
ضمنا حزبی که چنین رفتار کند باز سازی و نوسازی درونی انجام داده و به مفاد اساسنامه و مرامنامه خود عمل کرده است و نیرو های تازه نفس را جایگزین می نماید و محبوب جامعه خواهد شد.
گویه : در طرح شما موضوع تخصص از اولویت برخوردار است اکنون بسیاری از آقایان بر این باورند که از تخصص کافی با وجود تجربه فراوان برخوردارند این موضوع در طرح شما چگونه می تواند فقدان تجربه این احراب را اثبات کند؟
ج – کافی است فقط ۳ ماه عملکرد مدیر موصوف را بررسی کرده و باز از نظرات اصحاب رسانه و تشکل های مردم نهاد مرتبط با مدیر استفاده کرد لازم به ذکر است در جای جای کشور مشاهده می شود که تحصیلات مدیر منصوب هیچ سنخیتی با فعالیت مجموعه تحت مدیریت وی ندارد و این یعنی "عدم تعهد" و فاجعه...!!!.
گویه : آیا برای اجرای این طرح با کارشناسان در حوزه احزاب و مسائل اجتماعی وارد گفتگو خواهید شد آیا امیدی وجود دارد که همین احزاب فعلی بتوانند طرح مورد نظر شما را در یک گفت و گوی جمعی به انجام رسانده و نتیجه مورد نظر شما را به دست آورند؟
ج - بله و حتما در صورت هماهنگی مذاکره خواهم نمود و همان طور که در پاسخ به سوالات صدر به آن اشاره شد کلیه ی احزاب فعلی کشور بدون نیاز به هیچ تغییری در اساسنامه و مرامنامه خود می توانند طرح بنده را عملیاتی کنند و افرادی که " منصفانه" قضاوت میکنند، " مومنانه" عمل میکنند و " متعهدانه" رفتار می کنند را به خدمت ملت مقاوم و صبور ایران برگزینند.
با عنایت به این که مقام معظم رهبری در خصوص ابعاد شخصیتی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند :
روش و منش شهید سلیمانی بک یک مکتب، الگو و مدل تبدیل شده است، بنده نام این تشکل سیاسی را " پیروان منش سلیمانی " انتخاب می نمایم که ان شاءالله به برکت خون این شهید والامقام مشکلات و مسائل کشور در کلیه ی زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حل و فصل گردد.
گویه : و سوال آخر این که شعار دیگر شما سه میم راه نجات کشور
بود، چرا راه نجات کشور را در انجام سه میم مورد نظر می دانید؟
ج - سه میم مورد نظر و طرح ( منصفانه، مومنانه و متعهدانه ) می باشد به این دلیل رعایت این سه میم باعث نجات کشور می شود:
کسی که " منصفانه" قضاوت کند علاوه بر این که در پیشگاه خداوند متعال ماجور است، حفظ آبروی دیگران را نموده، منافع ملی و منابع کشور را برای منافع شخصی و حزبی خود ذبح نمی کند و... و در نتیجه با جناح های دیگر کش مکش ندارد و در نهایت متانت و وزانت و آبروی خود را هم حفظ نموده و عاقبت به خیر می شود.
کسی که "مومنانه" عمل کند ، تقوا و حرمت ها را رعایت می کند از دروغ، تهمت، غیبت دوری کند و به هیچ وجه من الوجوه خیانت و غارت اموال عمومی به ذهنش خطور نمی کند.
کسی که "متعهدانه" رفتار کند مسئولیتی که به او واگذار شده را به نحو احسن انجام میدهد، در همه حال حافظ منافع ملت و کشور است و چنان چه در کاری که تخصص ندارد حتی با دعوت و اصرار دیگران از قبول مسئولیت امتناع می ورزد.
از جناب آقای سید محمد حسین دریاباری مدیر مسئول محترم روزنامه گویه که به محض مشاهده ی طرح در کانال بنده تماس برقرار فرموده و این مصاحبه را ترتیب دادند و از کلیه ی مدیران، خبرنگاران و پرسنل "گویه" کمال تشکر و قدردانی را دارم و امیدوارم مسائل مهم کشور از جمله از بین رفتن کامل ویروس منحوس کرونا، تحریم ها و مشکلات اقتصادی حل گردد و ملت ایران که در تاریخ سراسر پر افتخار خود همیشه حامی و طرفدار حق و عدالت بوده اند به آرامش، آسایش و ثبات اقتصادی مناسب و در خور فرهنگ غنی اسلامی برسند.
گفت وگو : سید محمد حسین دریاباری
چاپ شده درروزنامه گویه شماره 1633مورخ 17/10/1399
آیت الله مهدوی مازندرانی درگفتگو با گویه:
فرهنگ مجلس تجدید نظر شود
مجلس قانون گذار است نه مجری
در فرهنگ مجلس باید تجدید نظر شود. مجلس برای قانون گذاری است نه اجرا. مجلس باید بر اجرای قانون نظارت داشته باشد نه این که به دنبال کارهای اجرائی مردم برود و از وظایف اصلی خود غافل شود.
اشاره: روزنامه گویه مصمم است در عرصه های گوناگون با شخصیت های مختلف که دارای اطلاعات، تجربه و نفوذ درحوزه ی کاری خویش هستند گفتگو نماید. عرصه ها و زمینه های مورد نظر متنوع و گسترده خواهد بود تا موجب رشد و ارتقاء فکر و اندیشه ی خوانندگان گردد. از این رو روزنامه گویه با آیت الله شیخ مهدی مهدوی مازندرانی در باره ی پاره ای از مسائل گفتگو کرده است.
متن گفتگو به شرح ذیل می باشد:
گویه: در صورت امکان از فعالیت های خویش و خصوصاً فعالیت های گذشته ونحوه ی تحصیل و تدریس حوزه ی علمیه به طور مختصر توضیحاتی برای خوانندگان روزنامه گویه بفرمایید.؟
مهدی مهدوی مازندرانی فرزند آیت االله شیخ حیدر مهدوی هستم . مرحوم پدرم در نجف تحصیل کرد و از شاگردان مرحوم آیات عظام:آقا ضیا و آقای نائینی و ایروانی بود. ایشان از همه ی این بزرگان اجازه ی اجتهاد دریافت کرد.. بنده در سال 1321 در یکی از بخش های شهر بابل به دنیا آمدم و شرایط آن زمان مانند امروز نبود و کلاس و مدرسه خیلی کم بود. بنابراین من به سنت قدیم در مکتب درس خواندم و پس از آموختن سواد خواندن و نوشتن، مرحوم پدر مرا به سمت وسوی طلبگی هدایت کرد و در سال 1329 درس حوزه را نزد ایشان آغاز کردم. در سال 1334 زمانی که سیزده ساله بودم، پدرم از دنیا رفت. یک سال بعد به قم آمدم و به ادامه ی تحصیل در حوزه مشغول شدم و تا سال 1340 سطح را تمام کردم و از سال 1341 وارد درس های خارج شدم. در آن زمان حوزه سه مرحله امتحان داشت. لمعه، رسائل و مکاسب، کفایه و خارج. رسائل و مکاسب را که امتحان دادم در آن سال آیت الله بروجردی فوت کردند، لذا در درس خارج آقای بروجردی موفق به شرکت نشدم و تا زمان انقلاب نزد اساتیدی چون آیت الله گلپایگانی، آملی، حائری و شریعت مداری درس خارج را گذراندم. من از همان ابتدا تدریس را نیز شروع کردم. از سال 1356 عملا وارد جریان انقلاب شدم، اعلامیه پخش می کردم و در تظاهرات شرکت می کردم.
گویه: شخصیت هایی که در جریان انقلاب کنار امام بودند چه کسانی بودند؟
شخصیت های آن روز کسانی مثل آیت الله ربانی شیرازی، آیت الله مشکینی، آیت الله هاشمی، رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای، آیت الله منتظری، آیت الله آیت الله کروبی خلخالی و خیلی از شخصیت های دیگر وشخصیت هایی که شهید شدند،مانند شهید مفتح وشهید بهشتی وشهید باهنر اکثراساتیدی که جز فعالین انقلاب بودند، با امام همراه بودند.
گویه: فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود و سمت های مهم تان بعد از پیروزی انقلاب را بیان کنید؟
بعد از پیروزی انقلاب در اولین مرحله مسئول کمیته ی انقلاب شهرستان فریدون کنار مازندران شدم و در برنامه ریزی های استان شرکت داشتم. چند سال در شورای بازسازی آموزش و پرورش مشغول بودم تا به من پیشنهاد امام جمعه شدن دادند. شرایط آن زمان طوری بود که در گزینش افراد برای امام جمعه شدن دقت می شد که وزنه ی علمی بالا و سابقه ی انقلابی داشته باشند. بنا شد که من امام جمعه ی چالوس شوم، این اولین سمت رسمی من بعد از انقلاب بود و حکم آن را به من دادند، اما طی سفری که به قم داشتم اعلام شد بروجرد امام جمعه ندارد و قرار شد به طور موقت برای سه هفته امام جمعه ی بروجرد باشم و سپس به چالوس بروم. ولی به دلیل استقبال مردم و درخواست شخصیت های علمی بزرگ بروجرد همچون آیت الله نجفی وآیات دیگر آنجا ماندم و در نتیجه حکم امام جمعه ی بروجرد را به من دادند و سه سال امام جمعه بروجرد بودم. در دوره ی دوم نمایندگی مجلس شورای اسلامی، نماینده ی مردم بابلسر و بندپی شدم. و بعد از پایان چهار سال نمایندگی، زمانی که آقای یوسفیان امام جمعه آمل استعفا دادند، از بنده درخواست شد و قبول کردم در خدمت مردم باشم و مدت پنج سال امام جمعه ی آمل بودم. و بعد از آن به قم آمده و مشغول تدریس شدم.
گویه: ز آن جا که شما یک دوره نماینده مجلس بودید، با توجه به آشنایی شما از مجلس شورای اسلامی والان نیزکشورما در آستانه ی انتخابات است چه پیشنهادی برای کاندیداهای نمایندگی این دوره و دوره های آتی دارید و به مردم چه توصیه هایی می کنید که به چه کسانی رای دهند؟
این بحث خیلی مفصل و دامنه دار است. شرایط انتخابات در دوره اول و دوم نسبت به امروز خیلی متفاوت بود. در گذشته بحث مخارج مطرح نبود و افراد صالح به اصرار مردم نماینده می شدند. امروز شرایط تغییر کرد. آن زمان تشخیص صلاحیت افراد به این شکل نبود. امروزه تایید صلاحیت و تایید انتخابات به عهده شورای نگهبان است. همانطور که می بینید هم متقاضی زیاد است و هم برای انتخابات کلان و میلیاردی خرج می کنند و بحث تایید صلاحیت فقط به تشخیص چند نفر اعضای شورای نگهبان بستگی دارد. من بعد از آمدن به قم در امور سیاسی دخالت نمی کنم اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم که به نظر بنده این محدودیت ها مشکل ایجاد می کند. باید انتخاب را در اختیار مردم قرار دهیم. این میزان فشار برای تایید صلاحیت افراد و محدود کردن انتخاب مردم صحیح نیست. اگر کسی ضد انقلاب است وظاهرا علاقمند به کشورومردم نیست و ولایت فقیه را قبول ندارد باید رد شود، اما برخی بدون هیچ توجیه موردقبول رد صلاحیت می شوند. باید مجلس قانونی تصویب کند که این شیوه تغییر کند. لازم است نکته ای را عرض کنم که اصولا مجلس باید قانون گذاری کند، باید برای یک ملت قانون بنویسد. قانون اساسی ریشه است ولی قانونی که اجرا می شود قانون مجلس است. مجلس باید طوری باشد که فکر نماینده این باشد که من چه طور قانونی تصویب کنم که به درد مملکت بخورد و آن را عوض نکنند. ولی امروزه این طور نیست و نماینده به دنبال جلب رضایت مردم از لحاظ کاری و خدمت اجرایی است و این رویکرد اشتباه است. خدمت اجرایی مربوط به دولت است. در گذشته کیفیت مجلس طور دیگری بود. هم در تایید صلاحیت و هم در فرهنگ مجلس باید تجدید نظر شود که مجلس برای قانون گذاری است نه اجرا و باید بر اجرای قانون نظارت داشته باشد نه این که به دنبال کارهای اجرائی مردم که به نماینده ارتباطی ندارد باشد.
گویه: با توجه به این که در گذشته امام جمعه بودید، و امروزه رشد جمعیت و امکانات اطلاعاتی و شبکه های اجتماعی تفاوت هایی را ایجاد کرده، هم اکنون فعالیت امامان جمعه را چگونه می بینید وچه راه ها وشیوه هایی را به کاربگیرند تا بهتر و موثرتر باشد؟
یکی از ارکان مهمی که بعد از انقلاب به وجود آمد نماز جمعه بود. مسئله ی نماز جمعه بسیار مهم و لازم است، چون حضور مردم در انقلاب و تشکیلات را نشان می دهد. حتی در جریانات سیاسی اوایل انقلاب کارشناسان خارجی بر این عقیده بودند که اگر جمعیت مردم در نماز جمعه رو به افزایش باشد انقلاب ازبین نمی رود و پابرجا خواهد ماند. البته بنده نظرها ودیدگاههایی دارم که وارد بحث نمی شوم. چون شاید شرایط فرق کرده و ممکن است بگویند از دور حرف می زنیم. همانطور که مقام معظم رهبری در نماز جمعه گفتند ما هم بر این باوریم که باید افرادی انتخاب شوند که جوان و روشن و دارای معلومات بالا باشند. اما با این میزان گستردگی در کشورو بخش ها، متاسفانه در انتخاب اشتباهاتی پیش می آید. امام جمعه باید بی طرف و همچون پدر باشد. در گذشته امام جمعه قدرت فوق العاده ای داشت. انتخاب امام جمعه شرایط خاص خود را دارد و شورای سیاست گذاری باید سعی کنند که نواقص این امر را برطرف کنند. هم از نظر انتخاب افراد و هم از نظر دخالت ها.
گویه: در حوزه ی علمیه قم دو تشکل علمی، فرهنگی و اجتماعی فعالیت می کند. جامعه مدرسین حوزه ی علمیه قم و مجمع محققین و مدرسین حوزه، شما با این دو مجمع علمی ارتباط دارید؟
شرایط حوزه هم مثل خیلی جاهای دیگر نسبت به قبل عوض شد. شرایط ورودی و خروجی و تشکیلات حوزه با هدفی که حوزه دارد و حضرت امام و رهبر تاکید داشتند؛ می تواند بهتر باشد. اما در مورد مجمع محققین و مدرسین یا جامعه مدرسین باید گفت جامعه ی مدرسین سابقه ی طولانی تری دارد. مجمع محققین و مدرسین در سال های اخیر به وجود آمد و اشکالی هم ندارد. به هرحال فکرهای متفاوت هم باید در جایی جمع شوند. مثل جامعه ی روحانیت مبارز تهران که وجود داشت و بعد از آن مجمع روحانیون مبارز هم تشکیل شد که بنده هم در اصل تشکیل جلسات حضور داشتم. آن زمان دوستان ما مردد بودند که این کار مورد تایید امام هست یا نه؟ و با ترس و تردید این برنامه را در پیش گرفتند تا این که با حاج احمد آقا خمینی صحبت کردند و گفتند که با وجود جامعه ی روحانیت می خواهند جمعی تشکیل دهند و نام آن را مجمع روحانیون بگذارند. احمد آقا از امام استمزاج کرد و امام فرمودند مشکلی نیست و خوب است ولی باهم اصطکاک پیدا نکنند و بر علیه هم کاری نکنند.واتفاقا کمک مالی نموده اند این موضوع در همین مورد هم صدق می کند. به هرحال یک عده ای جدیدترند و تفکر خاصی دارند، ولی همه انقلابی هستند. بنده از نظر عضویت، عضو مجمع محققین و مدرسین هستم ولی هر دو تشکل مشغول کار خود هستند و انتخاب با مردم است که کدام را بهتر می پسندند. مشکل حوزه در اصل این دو تشکل نیست و در جایی دیگر است که باید به صورت اساسی و ریشه ای روی آن بحث شود. این تشکل ها معمولا با هم ارتباط دارند و هر کدام نظر خود را می دهند.
گویه: امروزه با وضع موجود آیا شما از نحوه ی فعالیت مجمع محققین و مدرسین راضی هستید؟ چون تبلیغات و اطلاع رسانی آن ها برخلاف جامعه مدرسین که سابقه ی طولانی تری دارد، کمرنگ تر است.
هر تشکیلاتی برای خود برنامه خاص دارد، در تشکیلات ما دبیر آیت الله سید حسین موسوی تبریزی است، در اصل ایشان باید به این سوال پاسخگو باشند، اما من به طور مختصر اشاره می کنم که با توجه به مصلحت مملکت و حوزه و محدودیت ها در حد توان خود کار می کنند. اما در مورد محدوده فعالیت آن ها و میزان کارشان من نمی توانم دخالت کنم و درواقع این سوال را باید رئیس و سخنگوی مجمع پاسخگو باشند.
گویه: مهم ترین تالیفات شما چیست؟
من تالیف خاصی نداشتم. البته نوشته هایی دارم که در درس می گویم اما آن ها را چاپ نکردم زیرا بزرگان و اساتید و شخصیت های علمی بزرگتر همه ی این ها را نوشتند و در اختیار مردم قرار دارد و لزومی ندیدم. معمولاً در اول درس روایت های اخلاقی می خوانم که این ها را گردآوری کردم و کتابی به نام «آموزه های اخلاقی» جلد اول چاپ شده و در تنظیم جلد دوم آن هستیم. کتاب دیگری نیز به نام «اسوه علم و تقوا» در مورد زندگی پدرم نوشتم.
گویه: حاج آقا شما روزنامه گویه را مطالعه می فرمایید نظر شما درباره این روزنامه چیست نظری، انتقادی و پیشنهادی اگر دارید بفرمایید ؟
بله من روزنامه را که به دفتر ارسال می شود می بینم و اخبار، گزارش ها و مصاحبه هایی که با علما و بزرگان انجام می شود و منتشر میگردد نگاه می کنم و تحلیل های آن راهم کم وبیش نگاه می کنم نمی توانیم بگوییم این روزنامه مانند روزنامههای سراسری است ولی برای استان قم مفید و موثر است بدیهی است که امکانات شما در شرایط فعلی مثل بسیاری از جاهای دیگر محدود است در نتیجه این کمی و کاستی بر کار شما تاثیر می گذارد ما برای شما وهمکارانتان کارهای بهتر و بیشتر و قویتر را در آینده آرزو می کنیم.
گفت وگو از: سید محمد حسین دریاباری چاپ شده درروزنامه گویه شماره 1387lمورخ 25/9 1398
https://gooyeh-qom.com/?p=42&n=952&s=4038&id=25549
https://gooyeh-qom.com/files/nashrieh_pdf/1387_01.pdf
https://gooyeh-qom.com/files/nashrieh_pdf/1387_06.pdf
https://www.facebook.com/sayedmohamadhosain.daryabari/posts/1471391569676113
https://avayevoshtan.blogsky.com/1398/09/25/post-176/
سرمقاله:
نقش رسانه در انتخاب نماینده ی شایسته
/سیدمحمدحسین دریاباری
اکنون کشور ما در آستانه ی انتخابات مجلس شورای اسلامی است. این انتخابات دراسفند ماه سال جادی برگزارمی شود.
بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی نمایندگان مجلس به عنوان قوه ی مقننه یکی از قوای سه گانه محسوب می شود. بنا بر فرمایشات امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی: «مجلس در رأس همه امور است». مجلس شورای اسلامی در ساختار نظام جمهوری اسلامی جایگاه و نقش بسیارممتازو اساسی دارد تا جایی که بیش از یک سوم از اصول قانون اساسی، یعنی حدود شصت اصل به ﻣﺴﺎﯾﻞ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻗﺎﻧﻮﻧﮕﺬاری، ﻗﻮه ﻣﻘﻨﻨﻪ و وﻇﺎﯾﻒ اﯾﻦ ﻗﻮه اختصاص یافته است.
این موضوع نشان دهنده ی اهمیت این نهاد در جمهوری اسلامی است. از نگاه قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی در جمهوری اسلامی ایران محور بسیاری از تصمیم گیری ها، قانونگذاری ها، برنامه ریزی ها است و چراغ هدایت و راهنمایی دولت و ملت را به دست دارد. مجلس پایگاه اساسی نظام و مردم و مایه ی حضور و مشارکت واقعی مردم در تصمیم گیری ها و تجلی اراده ی ملی است. بنابراین مردم باید در انتخاب شایستگان و دارای صلاحیت فوق العاده بالا تلاش کنند. زیرا نمایندگان بر اساس قانون اساسی چند وظیفه ی مهم دارند.
یکی از آن وظایف مهم وضع قوانین می باشد که اگر جامعه ی ما قوانین متناسب و مبتنی بر نیاز امروز و این عصر داشته باشد بسیاری از مشکلات حل خواهد شد و اینان یعنی منتخبان ملت مسئول حل این گوشه از معضلات هستند.
وظیفه ی دوم نمایندگان نظارت بر اجرای درست قوانین است یعنی هر دولتی که بر پایه آراء مردم مستقر شد موظف است به قوانین مجلس عمل کند اگر تخلفی در حوزه ی اجرا به وجود آمده و قانون به طور ناقص اجرا شد نمایندگان موظفند بر حسن اجرای آن نظارت کرده و جریان را در چهارچوب قوانین، مقررات و آیین نامه های داخلی مجلس مورد پرسش و استیضاح قرار دهند. این موضوع یعنی نظارت دقیق هم میتواند بخش مهمی از مشکلات جامعه را حل کند تا دیگر مجریان قبل از هر گونه خطا یا اشتباه قانون را مطابق با روح آن درجامعه اجرا نمایند.
در این بین مطبوعات و رسانه ها اعم از شنیداری، دیداری و مکتوب موظفند به افزایش آگاهی مردم در انتخاب شایستگان مبادرت ورزند. با توجه به اهمیت انتخابات، مطبوعات و رسانه ها نباید صرفا نگاه قومی، قبیله ای، مذهبی و جناحی داشت باشند بلکه باید بکوشند تا با انتخاب اصلح و شایسته از هر طیفی زمینه ی توسعه و پیشرفت استان وکشور بیش از گذشته فراهم گردد.
هدف رسانه تنها فرستادن یک شخص به مجلس خلاصه نمی شود بلکه باید تلاش کند بهترین و کارآمدترین نامزد به مجلس راه یابد.
رسانه ها ومطبوعات می توانند با آگاهی بخشی نقش بسیار موثری در انتخاب فرد شایسته داشته باشند بر این اساس ضروری است با رعایت اخلاق مطبوعاتی و انتخاباتی زمینه ی تحقق این هدف را فراهم کنند.
ازسوی دیگر مطبوعات و رسانه ها باید با در اختیار قرار دادن فرصت برابر برای نامزدهای انتخاباتی زمینه را برای تبیین برنامه های آنان فراهم کنند تا مردم با بینش و شناخت بیشتر چهره های مردمی را انتخاب کنند. بسیاری از مسائل نیاز به تبیین و شکافتن بیشتر دارد رسانه ها ووسایل ارتباط جمعی می توانند بهترین و بیشترین کمک را به افکار عمومی نمایند.
تردیدی نیست که یکی از وظایف اصلی رسانه فراهم کردن شرایط حضور آگاهانه ی مردم برای ایفای نقش درسرنوشت خویش و اقتدار نظام است. کارشناسان حوزه ی رسانه براین باوراند که وسایل ارتباط جمعی نقش مهمی در تعصب زدایی برعهده دارند و باید تمام تلاش آن ها به سمت کمرنگ کردن تعصبات بی جا و انتخاب اصلح بر اساس شایستگی و توانمندی باشد و بالاخره ایجاد زمینه برای مشارکت حداکثری و افزایش مشارکت سیاسی مردم یکی دیگراز وظایف مهم رسانه ها در حوزه ی انتخابات است.
اصحاب قلم و اندیشه به عنوان نمایندگان افکار عمومی وظیفه دارند بعد از راهیابی افراد به مجلس شورای اسلامی با برگزاری نشست های پیوسته و تخصصی با منتخبان ملت میزان عملکرد آنان را در رفع مشکلات منطقه، کشورو قانوگذاری مورد بررسی قرار دهند.
پرواضح است که رسانه ومطبوعات در دنیای امروز یک ابزار قدرتمند محسوب می شود براین اساس ضروری است از این ابزار برای رفع مشکلات بزرگ و کوچک استفاده شود. مطبوعات و رسانهها باید آینده نگری و تدبیر در انتخاب افراد را به همه گوشزد نمایند. زیرا اگرچه مردم معمولاً میتوانند عمل کرد مسئولان را ملاک و معیار آراء خویش قرار دهند اما به نظر می رسد گوشزدکردن بسیاری از ملاگ ها و معیار ها در هر زمان و در هر حال مناسب باشد بسیاری ازصاحب نظران معتقدند دیگر زمان جناح های سیاسی با رنگ و بوی سابق پایان یافته اکنون باید به فکر احزاب و تشکلهای نیرومندی که دارای نیروهای تکنوکرات، عمل گرا و کارآمد هستند رفت رسانه ها من بعد نباید نقش جناح های سیاسی را بازی کنند زیرا باید خود را بیشتر مسئول انتخاب نمایندگان شایسته برای خدمت به میهن و مردم بدانند حال که مطبوعات را ورق می زنیم می بینیم که هنوز به شیوهی گذشته عمل می کنند هنوز تصور نمی کنند که گذشته برای همیشه گذشت.
مردم نو شدند. اندیشه ها نو شد. رسانه ها مدرن شده و نیازها مدرن تر از هر زمان دیگراست. بنابراین الان زمانی است که کشور و مردم نیاز به نمایندگان فعال، مدیر، مدبر، جسور و کارآمد دارند. آگاهی بخشی برای انتخاب چنین نمایندگانی از وظایف مطبوعات و رسانه است.
چاپ شده درروزنامه گویه شماره 1381 مورخ16/9/1398
خانه های آینده ساز خاموش ، ساکت ودر استراحتی طولانی
برخی ازناظران سیاسی ، احزاب ، گروه ها و تشکل های سیاسی را به مثابه ی تنور تلقی و ارزیابی کرده اند . همان گونه که تنور داغ و افروخته می شود و وظایف محوله ی خویش را انجام می دهد از نظر آن ها احزاب ، گروه ها ، جناح های سیاسی ، تشکل ها و انجمن ها نیز در برهه های انتخاباتی چنین وظایفی را دارند. یکی از مقامات استانداری قم چندی پیش اظهار امیدواری کرد به زودی خانه ی احزاب و گروه های سیاسی انتخابات پیشرو را گرما خواهند بخشید وی خاطرنشان کرد فعالیت خانه ی احزاب استان قم در آستانه ی مجلس شورای اسلامی در سال جاری به منظور ایجاد شور و نشاط در انتخابات بر فعالیت خویش می افزاید. این اظهارات واظهارات مشابه نشان می دهد که مسئولان و مردم منتظر و چشم به راه خانه هایی هستند که در چهار سال و اندی در سکوت مطلق بودند . حال باید ببینیم آیا در این وقت حساس ، خانه های احزاب کشوروازجمله خانه ی احزاب استان قم پس از استراحتی طولانی بر خواهند خاست تا دیدگاه های خویش را درباره ی مسائل اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی بیان کنند ؟. بدین معنا که مسئولان ناکارآمد را زیر سوال برده ومسئولان پرتلاش را معرفی خواهند کرد ؟ آیا امیدی در بین مردم می آفرینند؟ جامعه ای که سراسر نیازمند به امید و نشاط است آیا با تلاش خویش ذره ای امید و نشاط به آن تزریق خواهند کرد.؟ بنابراین چشم های فراوانی منتظراند تاببینند این خانه کی سکوتش را می شکند و وارد نقد و بررسی عملکرد دولت و نمایندگان مردم می شود. گویا همه ، چشم به فعالیت و تلاش خانه ی احزاب دوختهاند تا ببینند ظرفیت آنان چه مقدار است . آیا جناح ها و شخصیت های فعال سیاسی دارای مجوز برای برگزاری انتخاباتی پرشور تلاش خواهند کرد ؟ کی وازچه زمانی ؟ تا این که آحاد مردم بتوانند از نظرات گوناگون آن ها در حوزه ی سیاست ، در چارچوب قوانین تعیین شده بهره مند شوند. الان بسیاری از نخبگان وکسانی که خواهان پرشور شدن انتخابات هستند چشمشان را معطوف کرده اند به فعالیت های احزاب .آیا با این شیوه وسکوت می توانند شور و نشاط و شعف سیاسی در مردم ایجاد کنند و دستاوردهای نمایندگان پیشین را به رخ مردم بکشند و از مردم بخواهند در انتخابات شرکت کنند ؟. بدیهی است وظیفه ی احزاب سیاسی ارائه ی برنامه هاست .گروه ها و جناح های سیاسی باید فعالیتهای موثری انجام دهند و برنامه تدوین کنند و اشخاص را در چارچوب برنامه برگزینند و از مردم بخواهند به برنامه رای دهند پس از مدتی هم این احزاب و گروهها اگر طول عمری داشتند و سریع بعد از انتخابات به میل خود نابود نشد ند بپرسند چه مقدار از وعدههای داده شده ، بدان عمل شده است. بدون شک طیف های سیاسی مؤثر در حال حاضر در جامعه عبارتند از اصولگرایان ، اصلاح طلبان ، اعتدالیان و مستقلان .
این ها هم در خانه ی احزاب و هم درخانه «ملت» فعلی حضور دارند و پس از اتمام این دوره ی مجلس و آغاز انتخابات اتی همه ی این ها در انتخابات فعالانه شرکت خواهند کرد تاشاید بتوانند بخشی از حضورخودراحفظ کنند . گفته می شود در استان قم ۴۶ حزب و تشکل سیاسی وجود دارد که در خانه ی احزاب کم وبیش حصوردارند. چرا احزاب و گروه هایی که در استان قم فعالند درباره ی مدیریت ، مدیریت شهری ، مسایل فرهنگی ، وضعیت اجتماعی استان و بالاخره دههامسایل بغرنج وپیچیده ی دیگراظهارنظر نمی کنند؟. به نظرمی رسداحزاب وگروه های مستقردرقم صرفاهستند ونقش دیگری ایفا نمی کنند. با این حساب به نظر می رسد اظهار امیدواری و خوش بینی برخی از مقامات اجرایی از فعالیتهای احتمالی احزاب و گروه های استانی قم صرفاً به این دلیل است که این ها هستند. اگر چه نمودی در جامعه و رسانه ها ندارند و مردم هم درباره ی آن ها چیزی نمی دانند و آن ها هم درباره ی مردم چیزی اگر می دانند منتشر نمی کنند ، مگر نه این است که احزاب باید بازوی نیروهای اجرایی باشند. برخی از کارشناسان و صاحبنظران فعالیت احزاب را که می تواند کمکی به دولت و کشور باشد را در راستای امر به معروف و نهی از منکر تلقی می کنند اگر احزاب چنین نقشی را ایفا کنند جامعه بدون شک گلستان خواهد شد.
یکی ازصروری ترین و لازم ترین چیزی که جریان های سیاسی باید احساس کنند وآن را به وجود آورند واین پدیده را دربین احاد مردم تبلیغ ، ترویج وتزریق کنند این است که ملت ومردم همچون یک خانواده هستند و باید حول محور قانون اساسی به گفتوگوبپردازند.
بدیهی است که احزاب می توانند وقدرت دارند کسانی را که در جامعه به فکر و اندیشه آن ها نزدیکتر هستند جذب کنند ودرهنگام عمل واجرای کاری منسجم ترظاهرشوند.
بعضی ازصاحب نظران براین باورند یکی از دلایل اصلی اختلاف بین جریانهای سیاسی در کشور این است که هنوز گروهها ، احزاب وفعالان سیاسی بر سر عنوانی به نام منافع ملی به اجماع وتفاهم نرسیدهاند.
یعنی جریان های فکری و سیاسی باید در وهله ی اول بر سر منافع ملی به اجماع برسند و این آغاز راه برای موفقیت احزاب خواهد بود و در گام بعدی نیز باید هر حزب به حقوق احزاب مخالف خود احترام بگذارد.
اختلافات نباید در حد ی باشد که نتوانند در کنار هم بنشینند و صحبت کنند؛ چرا که اختلاف سلیقه و اختلاف سیاسی از لوازم و نیازمندیهای احزاب است وبدون آن احزاب سیاسی به تکامل نمی رسند و اگر این ها نباشد، احزاب نمیتوانند عیوب و ایرادات خود را ارزیابی کنند و آن ها را بهبود بخشند.
سید محمد حسین دریاباری
چاپ شده درروزنامه گویه شماره 1363مورخ21/8/1398