آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

آوای وشتــــــــــــــــــــــــــــان

سید محمد حسین دریاباری هستم، روزنامه نگار ، نویسنده و مدیرمسئول نشریه گو یه در استان قم .تلفن تماس 09127625987 کانال تلگرام https://t.me/daryabary1339

مصاحبه ی اختصاصی تبیان باابو سرور مسئول اطلاع رسانی و تبلیغات دفتر جنبش مقاومت اسلامی حماس در ایران

مصاحبه ی اختصاصی تبیان باابو سرور مسئول اطلاع رسانی و تبلیغات دفتر جنبش مقاومت اسلامی حماس در ایران

اشاره

این گفت وگو قراربود با جناب آقای دکتر ابوسامه نماینده ی حماس در تهران انجام پذیرد به همین دلیل  نامه ی ذیل خطاب به ابواسامه است .ازآنجایی که وی درآن هنگام با مشغله ی زیاد مواجه بوده است ابوسروربه پرسش های تبیان  پاسخ داده است. شایان ذکراست ابوسروربه سؤال دوازدهم تبیان پاسخ نداده است.گفتنی است ابو سروردرآن هنگام مسئول اطلاع رسانی و تبلیغات دفتر جنبش مقاومت اسلامی حماس در ایران بوده است.این مصاحبه ازسوی سیدمحمدحسین در یاباری تهیه وتنظیم و درتبیان شماره 68مورخ 20/11/1387چاپ شده است .درادامه متن نامه بانضمام پرسش هاومتن کامل گفت وگوازنظرمی گذرد.

 جناب آقای دکتر ابوسامه نماینده ی حماس در تهران

با سلام

بدینوسیله باستحضار می رساند نشریه ی تبیان زیر نظر نماینده ولی فقیه در غرب کشور انتشار می یابد این نشریه در نظر دارد در خصوص بحران اخیر در غزه با جنابعالی گفت وگو یی داشته باشد ، خواهشمند است با درخواست مطروحه موافقت فرمایید در خاتمه ضمن آرزوی پیروزی برای مقاومت اسلامی عین سؤالات بحضور ارسال می گردد :

1-برخی از تحلیل گران سیاسی براین باورند که اسرائیل پس از عملیات علیه حزب الله در زمان مشخصی به حماس حمله می کند آیا حماس چنین تصور و باوری را قبول دارد و می پذیرد ؟

2-علامات و نشانه های حمله احتمالی اسرائیل به حماس با بستن گذرگاه ها و در تنگنا قرار دادن مردم و جنبش حماس آشکار بود چرا حماس آتش بس را پس از پایان تمدید نکرد ؟

3-دولت حماس برخاسته از آراء مردم است به همین دلیل می تواند از حقوق مشروع خود و ملت خویش با ابزار متعارف دفاع کند چرا مخالفان حماس از تجهیز شدن به اسلحه ی آن دولت مخالفت کرده و واهمه دارند ؟

4-منابع اطلاعاتی اسرائیل می گویند استعداد و توان حماس بلحاظ نیروی انسانی 20 هزار نفر اند شما در این زمینه تحلیل و نظری دارید ؟

5-رژیم صهیونستی اسرائیل مدعی است که حمله به نوار غزه برای جلوگیری از پرتاب موشک بوده بنابرگزارش روزنامه گتاردین در طول آتش بس موقت سال گذشته حتی یک موشک از سوی حماس به مناطق صهیونیست نشین پرتاب نشد بنابراین انگیزه و هدف آن رژیم از جمله به غزه و حماس چه بوده است ؟

6- سفرهای دیپلماتیک یک سال اخیر نشان داد که بخشی از جهان عرب از یک سو و آمریکا و متحدانش از سوی دیگر در حال اجرای طرح و ترسیم نقشه و توطئه ای علیه حماس هستند بدون شک این روند تداوم خواهد یافت راههای مقابله حماس با این ترفند ها چیست ؟

7-امکان گفت وگوی مستقیم حماس با محمود عباس وجود دارد ؟ میزان موفقیت و دست یابی به تفاهم همه جانبه چه مقدار است ؟

8-شماری از تحلیل گران سیاسی معتقدند جنگ اخیر علیه حماس توسط اسرائیل با چراغ سبز امریکا و حمایت این کشور بوده است نظر شما در این زمینه چیست ؟

9-به نظر شما دولت اسماعیل هنیه می تواند بدون برسمیت شناختن موجودیت اسرائیل با سازمان الفتح محمود عباس به تفاهم رسیده و با سایر کشورهای عربی و غیره روابط عادی داشته باشد ؟

10-در صورت امکان در خصوص میزان خرابی ها ، تلفات انسانی و سایر جنایات ارتش اسرائیل که تاکنون کمتر گفته شده برای خوانند گان ما توضیح دهید ؟

11-رهبران کشورهای ونزوئلا و بولوی روابط خود با اسرائیل را به حالت تعلیق درآوردند به نظر شما این چه پیامی برای دولت های عربی و اسلامی بدنبال خواهد داشت ؟

12-در صورت امکان بفرمایید گروه هایی که با حماس متحد هستند کدامند ؟ درخصوص افکار ، اندیشه و ایدئولوژی آنان اندکی توضیح برای خوانندگان تبیان بفرمائید ؟

13-آیا شورای امنیت بعنوان عالیترین نهاد بین المللی به خواسته ها و انتظارات مردم فلسطین ایفای نقش کرده است ؟

14- پس از حمله ی اشغالگران قدس انتظار می رفت حاکمان کشورهای عربی در قالب اتحادیه عرب اقدامات مقتضی را بعمل آورند آیا این اتحادیه انتظارات دولت منتخب فلسطین و مردم این سرزمین را برآورده ساخته است ؟

سید محمد حسین دریاباری 

مصاحبه ی اختصاصی تبیان باابو سرور مسئول اطلاع رسانی و تبلیغات دفتر جنبش مقاومت اسلامی حماس در ایران

1-برخی از تحلیل گران سیاسی براین باورند که اسرائیل پس از عملیات علیه حزب الله در زمان مشخصی به حماس حمله می کند آیا حماس چنین تصور و باوری را قبول دارد و می پذیرد ؟

جنبش مقاومت اسلامی حماس با توجه به ادامه ی اشغال سرزمین فلسطین و مقدسات اسلامی و تداوم تجاوزات و حملات رژیم اشغالگر قدس همواره در حال جنگ با این رژیم به سر می برد ،بنابراین استراتژی این  جنبش مقاومت علیه اشغالگری با هدف پایان دادن به اشغال فلسطین است. از این رو، همواره خود را در حال و وضعیت مقاومت می بیند و همیشه خود را برای مقابله با دشمن صهیونیستی آماده می کند. دشمن صهیونیستی وقتی در تابستان 2006 میلادی به جنوب لبنان حمله کرد و آن شکست مفتضحانه ای را متحمل شد، انتظار می رفت که برای به دست آوردن ابهت ارتش پوشالی خود دست به ماجراجویی دیگری بزند، لذا همچنانکه گفته شد نیروهای مقاومت غیر از این که همیشه در حال آماده باش هستند، با درک شرایط موجود و وضعیت رژیم صهیونیستی که زخم خورده ی جنگ اخیر لبنان بود، بیش از گذشته آماده ی مقابله با ماجراجویی های این رژیم بودند. در حقیقت ماهیت رژیم صهیونیستی مبتنی بر کشتار و تجاوزات و قتل عام و اشغال سرزمین دیگران و آواره کردن دیگران است، به همین خاطر این مساله ایجاب می کند که مقاومت دائما در حال آماده باش باشد. ضمنا شرایط و وضعیت تنها می توانند در تاکتیکهای مقاومت موثر باشند و نمی تواند استراتژی آن را مبنی بر تداوم مبارزات تغییر دهد.

2-علامات و نشانه های حمله احتمالی اسرائیل به حماس با بستن گذرگاه ها و در تنگنا قرار دادن مردم و جنبش حماس آشکار بود چرا حماس آتش بس را پس از پایان ، تمدید نکرد ؟

جنبش مقاومت اسلامی حماس وقتی بصورت غیرمستقیم با آتش بس موافقت کرد با همکاری کلیه گروههای مقاومت در موضع قدرت و اقتدار بود. این جنبش و گروههای مقاومت شروطی را برای آتش بس تعیین کردند که عبارت بودند از: رفع کامل محاصره نوار غزه و بازگشایی گذرگاهها و انتقال این آتش بس به کرانه باختری و توقف حملات رژیم صهیونیستی. اما وقتی آتش بس برقرار شد، از همان روزهای اول رژیم صهیونیستی آن را نقض کرد و تا پایان آتش بس به مدت شش ماه هیچ کدام از شروط مقاومت محقق نشد و این دشمن کینه توز به وعده های خود که به مصری ها داده بودند مبنی بر تحقق این شروط عمل نکرد، بنابراین حماس و گروههای مقاومت هیچ لزومی به تمدید آتش بس ندیدند و با تمام قوا با تمدید آن مخالفت کردند و حماس اعلام کرد تنها با تحقق شروط فوق الذکر مقاومت با تفاهم آرام سازی اوضاع موافقت می کند و حاضر نیست آتش بسی مجانی تقدیم دشمن کند. بنابراین این جنبش همچنانکه از موضع قدرت با تمدید آتش بس مخالفت کرد و در حقیقت پذیرش آتش بس بدون تحقق شروط مقاومت یک نوع خفت و خواری بود که حماس قاطعانه آن را رد کرد و نپذیرفت.

3-دولت حماس برخاسته از آراء مردم است به همین دلیل می تواند از حقوق مشروع خود و ملت خویش با ابزار متعارف دفاع کند، چرا مخالفان حماس از تجهیز شدن به اسلحه ی آن دولت مخالفت کرده و واهمه دارند ؟

ببینید در این دنیای کنونی که برخی کشورها داعی دار دمکراسی و حقوق بشر هستند، خود اولین ناقضان دمکراسی و حقوق بشر هستند. وقتی جنبشی مردمی با راهکارهای نوین و از طریق انتخاباتی شفاف و آزاد (به اعتراف خود آنها که حتی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا که ناظر این انتخابات بود، اعلام کرد تاکنون انتخاباتی به این شفافیت در منطقه برگزار نشده است) به قدرت می رسد اولین انتظار این است که منادیان دمکراسی به این انتخاب آزاد مردم فلسطین احترام بگذارند و حکومت حماس را به رسمیت بشناسند، اما این گونه نشد و اولین گام آنها تحریم سیاسی و اقتصادی این دولت برخاسته از آرای مردم بود.تا اینجا برای همگان واضح شد که دمکراسی مورد نظر آمریکا و غرب همان است که در راستای منافع آنها باشد و اگر این دمکراسی در راستای منافع ملتها باشد، خوشایند آنها نیست. از همین رو، از سر مخالفت با این حکومت برخاستند. لذا از هر اقدامی برای ساقط کردن این حکومت دریغ نکردند. وقتی آنها چنین موضعی در قبال این حکومت مردمی اتخاذ می کنند، انتظار نمی رود که با مسلح شدن این حکومت کنار بیایند و با آن مخالفتی نکنند. بلکه آنها از همان ابتدای به قدرت رسیدن حماس شروطی از جمله این که این جنبش مقاومت مسلحانه را کنار بگذارد، مطرح می کردند و می خواستند حماس همان تسلیحاتی را هم که در اختیار دارد، کنار بگذارد چه رسد به مخالفت آنها با تجهیز شدن حکومت حماس به اسلحه. آنها در اصل از آن بیم داشتند که حماس مقاومت را در عرصه سیاسی نیز پیگیری کند و با تشکیل حکومتی مقاوم و مبارز به روند مبارزات خود تشدید بخشد و همین گونه هم شد و حماس همچنان که به ملت فلسطین وعده داده بود، مقاومت را در عرصه حکومت و سیاست نیز پیش برد و میان کار سیاسی و مقاومت تلفیق ایجاد کرد. وقتی دشمنان شاهد این موفقیتهای متوالی حماس بودند دست به هر کاری زدند تا جلو رشد حماس را بگیرند و نمونه های از این اقدامات به شرح ذیل است:

ـ تحریم سیاسی و اقتصادی دولت منتخب

ـ بازداشت نمایندگان وابسته به حماس در پارلمان و وزرای حکومت منتخب ( حدود 50 نماینده و وزیر)

ـ به راه انداختن آشوب فتنه داخلی با تحریک جریان مزدور و شورشی در داخل جنبش فتح که محمد دحلان سرکرده ی این جریان است.

ـ تشدید محاصره ی همه جانبه ملت فلسطین در نوار غزه که از 18 ماه پیش به شدت شروع شده است.

ـ و بالاخره جنگ اخیر علیه مردم غزه با هدف نابودی حکومت منتخب و جنبش حماس و مقاومت.

4-منابع اطلاعاتی اسرائیل می گویند استعداد و توان حماس بلحاظ نیروی انسانی 20 هزار نفر می باشد، شما در این زمینه تحلیل و نظری دارید ؟

جنبش مقاومت اسلامی حماس از لحاظ نیروی انسانی و تسلیحاتی از هیچ تلاشی برای افزایش توان خود دریغ نمی کند و با توجه به این که مقاومت تنها راهکار و استراتژی این جنبش برای باز ستاندن حقوق غصب شده ی مردم فلسطین است، بنابراین حق دارد که توان نظامی خود را بالا ببرد و ناتوانی دشمن صهیونیستی در ورود به غزه و اشغال مجدد آن بهترین دلیل بر این مدعاست که حماس در عرصه مقاومت به خوبی پیش رفته و توانست دومین شکست تاریخی را بر دشمن صهیونیستی (پس از شکست آن در جنوب لبنان) تحمیل کند.

5-رژیم صهیونستی اسرائیل مدعی است که حمله به نوار غزه برای جلوگیری از پرتاب موشک بوده، در حالی که گزارش روزنامه گاردین می گوید: در طول آتش بس موقت سال گذشته حتی یک موشک از سوی حماس به مناطق صهیونیست نشین پرتاب نشد، بنابراین انگیزه و هدف آن رژیم از جمله به غزه و حماس چه بوده است ؟

اهداف اصلی دشمن صهیونیستی از حمله به نوار غزه عبارت بودند از:

ـ نابودی حکومت منتخب فلسطین

ـ سرکوب جنبش مقاومت اسلامی حماس و نیروهای مقاومت

ـ بازگرداندن جریان مزدور به نوار غزه

ـ تقویت جریان سازشکار فلسطین و غیره

دشمن در طول جنگ این اهداف را عملا دنبال می کرد، اما از ترس این که تجربه تلخ شکست در جنگ سی و سه روزه لبنان دوباره برای این رژیم تکرار شود، آشکارا از طرح این اهداف عمده برای حمله خود در طول جنگ خودداری می کرد، گرچه قبل از جنگ بارها اعلام کرده بود که هدف استراتژی آن نابودی حماس و حکومت آن است. لیونی وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی قبل از جنگ مطلب فوق را بر زبان رانده بود و یکی دو روز مانده به جنگ نیز اعلام کرده بود که ظرف سه روز حماس را از بین می برند. اما وقتی حمله هوایی در آن سطح گسترده  صورت گرفت، دشمن و مزدوران آن انتظار داشتند که حماس دست تسلیم را بالا می برد. غافل از این که حماس در دل مردم فلسطین جا دارد و از بین رفتنی نیست، وقتی آنها متوجه شدند که حمله هوایی گسترده کارساز نبوده است و حتی پس از این حمله آقای هنیه در سخنرانی غرای خود نوید پیروزی را داد، دشمن مأیوس شد و از طرح آشکار اهداف عمده ی خود اندک اندک خودداری کرد تا مبادا تجربه تلخ جنگ لبنان برایش تکرار شود. همچنانکه مستحضر هستید، اکنون پیروزی در جنگها در تحقق یا عدم تحقق اهدافی است که برای آن جنگ تعریف می شود که اگر اهداف محقق شود، گفته می شود که طرف آغازگر پیروز شده است و در غیر این صورت شکست خورده است، وقتی دشمن پس از نومیدی از تحقق اهداف عمده اش اهدافی جزیی را برای جنگ تعریف کرد که عبارت بودند از متوقف ساختن حملات موشکی حماس و استقرار نیروهای بین المللی در غزه. دشمن حتی در تحقق این اهداف جزئی نیز ناتوان ماند و شکست خورد و دیدیم که در طول جنگ حملات موشکی حماس تشدید شد و روز به روز بر برد موشکهایش افزوده می شد و حتی وقتی دشمن صهیونیستی پس از شکست خفت بارش آتش بس یکجانبه رااعلام کرد، این نیروهای حماس و مقاومت بودند که به سمت مناطق صهیونیست نشین موشک شلیک کردند، این بدان معناست که دشمن در توقف حملات موشکی مقاومت شکست خورد و از سوی دیگر، حماس و سایر گروه های مقاومت به شدت با استقرار نیروهای خارجی مخالفت کرده و خواهند کرد و اعلام کردند که با این نیروها به عنوان اشغالگر برخورد خواهند کرد. بنابراین دشمن در تحقق حتی اهداف جزئی اش هم شکست خورد و پس از 22 روز حمله ی گسترده ی هوایی، دریایی و زمینی نتوانست حتی یک وجب وارد شهرهای نوار غزه شود و در این مدت در اطراف نوار غزه با نیروهای مقاومت رو به رو بود و نتوانست حتی یک وجب به سمت داخل نوار غزه پیشروی کند.

6- سفرهای دیپلماتیک یک سال اخیر نشان داد که بخشی از جهان عرب از یک سو و آمریکا و متحدانش از سوی دیگر در حال اجرای طرح و ترسیم نقشه و توطئه ای علیه حماس هستند، بدون شک این روند تداوم خواهد یافت راههای مقابله ی حماس با این ترفند ها چیست ؟

راههای مقابله حماس با این ترفندها تاکید بر ادامه ی مقاومت و تاکید بر اصول و مبانی قضیه فلسطین است و  حماس با پشتوانه ی مردمی از این حقوق و اصول دفاع می کند و این توطئه ها را خنثی می کند. همچنان که در طول 22 روز با مقاومت سرسختانه توطئه ی بزرگ برای نابودی مقاومت و حکومت برخاسته از آن را خنثی کرد.

7-امکان گفت وگوی مستقیم حماس با محمود عباس وجود دارد ؟ میزان موفقیت و دست یابی به تفاهم همه جانبه چه مقدار است ؟

جنبش مقاومت اسلامی حماس بارها اعلام کرده است که همواره حامی و پشتیبان گفتمان داخلی بوده و هست، اما این گفت و گو برای آن که موفقیت آمیز باشد، باید مبتنی بر اصول و مبانی روشنی باشد. مقاومت باید اساس این گفت و گو ها باشد و اگر آقای محمود عباس خواهان گفت و گو است، باید به همکاری امنیتی خود با رژیم صهیونیستی در کرانه باختری پایان دهد. ادامه بازداشت رهبران و اعضای جنبش مقاومت اسلامی حماس و جهاد اسلامی و نیروهای مقاومت در کرانه باختری توسط نیروهای تشکیلات خودگردان بیانگر آن است که ابومازن رغبتی به گفت و گوی داخلی ندارد. چرا که اگر مایل به گفت و گوی داخلی است باید با آزادی قریب به 700 عضو حماس و 50 عضو جهاد اسلامی و بقیه نیروهای مقاومت در کرانه باختری زمینه این گفت و گوها را فراهم کند. تا زمانی که وتوی آمریکایی صهیونیستی در مقابل گفت و گوی داخلی وجود دارد، میزان موفقیت این گفت و گوها بسیار پایین است و وقتی تشکیلات خودگردان خود را از فشارهای آمریکا و صهیونیستها خارج سازد و با این وتوی آنها مخالفت کند، و شرایط لازم برای گفت و گوها را که به آنها اشاره شد، فراهم کند، آن وقت می توان انتظار موفقیت این گفت و گوها را داشت.

8-شماری از تحلیل گران سیاسی معتقدند جنگ اخیر علیه حماس توسط اسرائیل با چراغ سبز امریکا و حمایت این کشور بوده است نظر شما در این زمینه چیست ؟

آمریکا همیشه از رژیم صهیونیستی حمایت می کند و تمامی تجاوزات و حملات آن علیه مردم بی دفاع فلسطین را توجیه می کند و آنها را دفاع از خود می نامد، و این گونه چراغ سبزی دائمی برای این حملات فراهم کرده است و این رژیم را جری تر کرده است. آمریکا قربانی را جلاد و جلاد را قربانی معرفی می کند و تا زمانی که این گونه برخورد می کند و حقوق ثابت ملت فلسطین را نادیده می گیرد، نمی توان از آن انتظار داشت، در کنار مردم فلسطین قرار بگیرد.

9-به نظر شما دولت اسماعیل هنیه می تواند بدون برسمیت شناختن موجودیت اسرائیل با سازمان الفتح(محمود عباس) به تفاهم رسیده و با سایر کشورهای عربی و غیره روابط عادی داشته باشد ؟

دولت منتخب آقای هنیه بارها از همان اوایل شکل گیریش اعلام کرده است که هرگز حاضر نیست رژیم اشغالگر و سفاح صهیونیستی را به رسمیت بشناسد، کلیه رهبران حماس نیز در مناسبتهای مختلف بر این نکته تاکید کرده اند، بنابراین عدم به رسمیت شناختن اسرائیل سیاست ثابت حماس و دولت منتخب آن شمرده می شود و شناسایی آن هم به معنای تضییع حقوق حقه مردم فلسطین است.

به رسمیت نشناختن یک طرف نمی تواند مانع تفاهم طرف دیگر با کشورها و سازمانهای دیگری باشد، مگر این که این کشورها یا سازمانها رسیدن به هر نوع تفاهم را منوط به به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی کرده باشند که تا کنون چنین مساله ای مطرح نشده است. بنابراین سیاست حماس مبنی بر به رسمیت نشناختن "اسرائیل" نمی تواند مانعی در ارتباطات آن با دیگران باشد.

به عنوان مثال کشورهایی هستند که "اسرائیل" را به رسمیت نمی شناسند و با دیگر کشورها هم روابط خوبی دارند.

حماس همواره حقوق حقه و اصول و مبانی قضیه فلسطین را ملاک سیاستهای خود قرار داده است. بنابراین چون موجودیت "اسرائیل" با این حقوق و اصول همخوانی ندارد، با به رسمیت شناختن آن مخالفت می ورزد.

10-در صورت امکان در خصوص میزان خرابی ها ، تلفات انسانی و سایر جنایات ارتش اسرائیل که تاکنون کمتر گفته شده برای خوانند گان ما توضیح دهید ؟

مرکز حقوق بشر فلسطین اخیرا گزارشی درباره تلفات و خسارت های وارده به نوار غزه در نتیجه ی جنگ 22 روزه ی نظامیان تا بن دندان مسلح به این منطقه منتشر کرده است. در این گزارش آمده است که نیمی از قربانیان این تجاوزات زنان و کودکان فلسطینی هستند.

آمار و ارقام نتایج این حملات و تجاوزات به شرح ذیل  است:

ـ شهادت بیش از 1330 فلسطینی از جمله 437 کودک، 110 زن، 123 فرد مسن، 14 عضو تیم پزشکی و 4 خبرنگار و چهار ورزشکار . گفتنی است که با توجه به ادامه عملیات آوار برداری آمار شهدا رو به افزایش است.

ـ زخمی شدن بیش از 5500 فلسطینی از جمله 1890 کودک که حال 200 تن به شدت وخیم است.

ـ تخریب کامل 121 مرکز صنعتی و تجاری

ـ آسیب دیدن 200 مرکز صنعتی و تجاری دیگر

ـ تخریب کامل 4 کارخانه بتن سازی و یک کارخانه دیگر

ـ ویرانی 60 مقر پلیس، پنج سازمان اطلاع‌سانی، دو سازمان بهداشتی و 29 سازمان آموزشی

ـ تخریب کامل حدود4 هزار باب منزل و آسیب دیدن 20 هزار  باب منزل دیگر

ـ تخریب کامل 28 سازمان مدنی، وزارتخانه، مقر شهرداری‌ها، بنادر و شورای قانونگذاری فلسطین

ـ تخریب کامل 30 مسجد و وارد  آمدن خسارات به 15 مسجد دیگر .

ـ محروم شدن 800 هزار فلسطینی از آب آشامیدنی

ـ محروم شدن بیش از 60 درصد از ساکنان نوار غزه از نعمت برق

ـ قطعی کامل  گاز

ـ ویرانی 34 مرکز بهداشتی و 8 بیمارستان و 26 کلینیک بنا به گزارش سازمان بهداشت جهانی

11-رهبران کشورهای ونزوئلا و بولیوی روابط خود با اسرائیل را به حالت تعلیق درآوردند به نظر شما این چه پیامی برای دولت های عربی و اسلامی بدنبال خواهد داشت ؟

این پیام را دارد که وقتی کشورهای غیر عربی در آن سوی دنیا به اصول و مبانی انسانی احترام می گذارند و حاضرند در این راستا روابط خود را با رژیم غیر انسانی صهیونیستی قطع کنند، چگونه ممکن است که برخی کشورهای عربی به روابط خود ادامه می دهند؟ در حقیقت این سیاست منطقی نیست و ما هم از کشورهای عربی انتظار داریم که چنین اقدامی را پی بگیرند و روابط خود با  با دشمن صهیونیستی را قطع کنند.

12-در صورت امکان بفرمایید گروه هایی که با حماس متحد هستند کدامند ؟ درخصوص افکار ، اندیشه و  ایدئولوژی آنان اندکی توضیح برای خوانندگان تبیان بفرمائید ؟

13-آیا شورای امنیت بعنوان عالیترین نهاد بین المللی به خواسته ها و انتظارات مردم فلسطین ایفای نقش کرده است ؟

در حقیقت شورای امنیت بسیار ضعیف عمل کرد و با سکوت خود به جنایت های رژیم صهیونیستی کمک نمود و با این سکوت خود در حقیقت نشان داد که نماینده واقعی ملت های جهان نیست و بلکه تحت فشار و تاثیر قدرتهای بزرگ است و هر جا این قدرتها لازم بدانند، بنا به صلاحدید خود باعث می شوند که شورای امنیت قطعنامه صادر کند و هر جا لازم نبینند، از صدور قطعنامه الزام آور جلوگیری می کنند. حتی اگر این سکوت و بی اعتنایی موجب جری تر شدن جلادان و اشغالگران برای سرکوب ملتها شود. اکنون این سؤال از شورای امنیت مطرح است که چگونه علیه حقوق حقه برخی کشورها از جمله حقوق هسته ای جمهوری اسلامی ایران  قطعنامه صادر می کند؟ ولی حاصر نیست با صدور قطعنامه ای جدی و الزام آور از ملت مظلوم فلسطین دفاع کند؟ اکنون شورای امنیت اگر می خواهد اعتبار و حیثیت جهانی خود را باز یابد، باید به خواسته ملت ها احترام بگذارد و در راستای آنها عمل کند و از قربانی حمایت و جلاد را محکوم کند و به سیاست برخورد دوگانه خود در قبال مسائل بین المللی پایان دهد و خود را از زیر فشار قدرتهای بین المللی خارج سازد.

14- پس از حمله ی اشغالگران قدس انتظار می رفت حاکمان کشورهای عربی در قالب اتحادیه ی عرب، اقدامات مقتضی را بعمل آورند آیا این اتحادیه انتظارات دولت منتخب فلسطین و مردم این سرزمین را برآورده ساخته است ؟

متاسفانه اتحادیه عرب انتظارات بحق ملت فلسطین را برآورده نکرد و از اتخاذ سیاستی جدی در دفاع از مردم غزه کوتاهی کرد و آن گونه که باید و شاید از آنها حمایت نکرد. در حقیقت اتحادیه عرب نتوانست در عرصه عملی خواسته ها و مطالبات ملت های عربی را تحقق بخشد و اما برخی کشورهای عربی در این جنگ کاملا از مردم فلسطین در غزه حمایت کردند و با شرکت در اجلاس سران در دوحه نشان دادند که حامی مقاومت و مبارزات فلسطینیان هستند. اما انچه مایه تاسف است و برای ملت فلسطین و امت اسلامی غیرمنتظره بود، اینکه وزیر امور خارجه رژیم اشغالگر قدس در یک پایتخت عربی خبر حمله به غزه را اعلام کرد. برخی از حکام کشورهای عربی نه تنها در قبال جنگ علیه غزه سکوت اختیار کردند بلکه با مقصر معرفی کردن حماس در این جنگ با دشمن صهیونیستی تبانی و نوعی همکاری داشتند.

 15ارزیابی شما از مواضع جمهوری اسلامی  ایران نسبت به اوضاع نوار غزه چیست؟

جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب  همیشه  حامی و پشتیبان ملت فلسطین بوده و  هست و هیچ کوتاهی در این مورد چه در سطح رسمی و ملی نداشته است.

مسوولان و مردم ایران در سخت ترین شرایط در کنار ملت فلسطین و مقاومت هستند و  این مسئله نشان از این است که ایران به اصول اساس جمهوری اسلامی و افکار و اندیشه های امام خمینی (ره) پایبند است و همچنان که امام راحل فرمودند: فلسطین ، قضیه اساسی ایران و همه مسلمین جهان است.

 در حقیقت پیامهایی را که مقام معظم رهبری (امام خامنه ای) صادر کردند خیلی مهم و تاریخی بودند، ایشان حجت را بر همه حکام عربی و اسلامی و ملت  های مسلمان تمام کردند، این پیامها تاثیر زیادی در تقویت روحیه مبارزاتی ملت مظلوم فلسطین در نوار غزه داشتند و موجب خشم وعصبانیت دشمنان اسلام و دشمنان ملت فلسطین و رژیم غاصب صهیونیستی و مزدوران آنها  در منطقه شدند.

ما همچنین از آن دسته از رهبران کشورهای عربی که سکوت اختیار کرده اند و حتی درتوطئه ی حمله به غزه تبانی و مشارکت داشتند ،می خواهیم که به آغوش ملت های خود بازگردند و اگر نمی توانند مانند رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران پیامی تاریخی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و حکومت منتخب آن بدهند، لااقل سکوت اختیار کنند و در توطئه علیه ملت غزه مشارکت و تبانی نکنند.

زمانی که مقام معظم رهبری اعلام کردند، ملت شریف ایران و جمهوری ایران از راه های مختلفی به فلسطین و حماس کمک خواهد کرد، بعضی از حکام کشورهای عربی در تنگنا قرار گرفتند  و تحت فشار قرار گرفتند و با این سؤال ملتهای خود مواجه شدند که چطور جمهوری اسلامی ایران که کشوری غیر عربی است در این سطح گسترده حاضر به حمایت از ملت فلسطین است؟ در حالی که برخی حکام عربی هیچگونه اقدامی را در حمایت از این ملت انجام نمی دهند و حتی علیه ملت فلسطین تبانی می کنند. مردم فلسطین همیشه قدردان جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (حفظه الله) بوده و هست و ایران اسلامی را شریک این پیروزی بزرگ خود می داند.

16-این جنگ چه دستاوردهایی برای مردم فلسطین خواهد داشت؟

حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه نه تنها پیروزی قاطع مقاومت را به همراه داشت و نه تنها دستاورد بزرگی برای مردم فلسطین داشت،بلکه دستاوردهایی نیز برای امت اسلام داشت همچنانی که رهبران مقاومت تاکید کردند ،دشمنان اسلام و مقاومت احمق هستند.

این جنگ برای امت اسلام 3 دستاورد عمده در بر دارد،

اولین دستاورد ،دشمن صهیونیستی و امریکا و مزدوران آنها طی سالیان گذشته و به خصوص ماه های اخیر تلاش های گسترده ای از جمله سرمایه گذاری ها و هزینه های زیادی را متحمل شدند تا ایران را به عنوان دشمن اول کشور های عربی مطرح بکنند اما این جنگ بر عکس نشان داد، رژیم صهیونیستی دشمن اول جهان عرب و جهان اسلام است و ایران اسلامی حامی اصلی ملت های عربی و اسلامی است.

این حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه، تلاش های آنها را در این زمینه برباد داد و هزینه های سنگین آنها بی نتیجه ماند.

آنها و برخی از مزدوران اسراییل و امریکا اقدام به نوشتن مقالات و اظهار نظر در این زمینه کرده بودند و قصد داشتند با این کار میان جمهوری اسلامی ایران و ملت عربی شکافی ایجاد کنند ولی به لطف خداوند این تلاش ها ناکام ماند و حتی اگر در آینده نیز تکرار شود با شکست مواجه خواهد شد زیرا کشورهای عربی و اسلامی آگاه هستند که دشمن واقعی آنها چه کسی است و می دانند ایران همیشه حامی و پشتیبان اصلی فلسطین بوده و خواهد بود.

دومین دستاورد این جنگ برای امت اسلام این بود که توطئه دشمنان اسلام برای ایجاد تفرقه و فتنه میان شیعه و سنی خنثی شد، دشمنان مدام در تلاش هستند که با هدف استحاله توانایی ها و انرژی جهان اسلام میان برادران مسلمان شیعه و سنی اختلاف و تفرقه ایجاد کنند که به یاری خدا باز هم تلاش هایشان به شکست انجامید و ناکام ماندند.

تمامی مسلمانان اعم از شیعه و سنی در اقصی نقاط جهان به خیابان ها آمدند و از مردم فلسطین حمایت کردند و همه هم صدا فریاد مرگ بر رژیم صهیونیستی را برعلیه دشمنان اسلام سردادند.

همچنین این نکته مهم نیز باید ذکر شود که فلسطین یک قضیه وحدت آفرین است و همیشه از زمان پیدایش این مساله تاکنون ما شاهد بودیم که آرمان فلسطین موجب اتحاد ملت های اسلامی است و هرکس خارج از این چارچوب حرکت کند ،موجب تفرقه و اختلاف است.

سومین دستاورد این جنگ، خنثی شدن توطئه رژیم صهیونیستی و بربادرفتن تلاش برخی از کشورها برای جا انداختن این رژیم و عادی سازی روابط این رژیم با کشورهای عربی و اسلامی است، رژیم صهیونیستی و امریکا و مزدوران آنها ، کارهای زیادی برای  ایجاد ارتباط میان ملت های عربی و اسلامی با رژیم غاصب صهیونیستی انجام دادند.

هدف آنها از این کار این بود که پایه های این رژیم را در منطقه تثبیت کنند، اما این جنگ باعث شد که این تلاش ها بی ثمر بماند و رژیم صهیونیستی همچنان به عنوان موجودی غیر قانونی و پلید در اذهان مردم بماند.

به لطف خداوند دشمن صهیونیستی می خواست با این حملات مقاومت و فلسطین و حماس را نابود کند ولی او با این حملات خود را به نابودی و زوال پیش از پیش نزدیک کرد.

اما همچنان که خالد مشعل رهبر جنبش مقاومت اسلامی حماس اعلام کردند دشمن می خواست با این حمله مقاومت را در غزه از بین ببرد اما مقاومت جهانی است و به ضرس قاطع می توان گفت که نه تنها تمامی اهداف دشمن محقق نشد و این دشمن شکست مفتضحانه ای متحمل شد، بلکه مقاومت فلسطین جهانی شد و دشمن صهیونیستی جنگ را در عرصه های سیاسی و اخلاقی و نظامی باخت و این مقاومت نیست که این مطلب را بیان می کند که بلکه خود رهبران صهیونیستی و وزارت دفاع آمریکا و روزنامه ها و رسانه های صهیونیستی و غربی اعلام کرده اند که رژیم صهیونیستی از حمله به غزه چیزی عایدش نشد و بلکه این حمله نتایج معکوسی هم برایش به دنبال داشت.

تهیه وتنظیم ازسیدمحمدحسین دریاباری  چاپ شده درتبیان شماره 68مورخ 20/11/1387

 

تفسیریک خبر{استان کردستان}بخش نخست

تفسیریک خبر{استان کردستان}1

اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر گرفته از آموزه های دینی است به ما می آموزد از خوبی ها وزیبایی ها دفاع کرده وآن رادرجامعه ترویج کنیم وهمچنین ازبدی ها وهر آن چه که مغایر با عقل، شرع ومنطق است نهی ودوری کرده وازترویج آن ممانعت به عمل آوریم.بااین مقدمه این پرسش مطرح می شود که  ملاک ومعیار انتخاب مدیر یا مسوول که بخشی ازمدیریت جامعه رابه وی می سپاریم چه در کارهای بزرگ وچه درکارهای کوچک چیست ؟انتخاب مدیر یا مسوول ممکن است در سطح کلان باشد یا درسطح کوچک تری ، مانند مسوول دفتر یک نهاد استانی. بهر تقدیر هرانتخاب وگزینش برای هر بخشی ، ملاحظه ی شماری از معیارها وملاک ها لازم وضروری است. درجوامع امروز  گزینش  مدیر یا مسوول برای سازمان یا نهادی چه کوچک و چه بزرگ موضوع چندان آسانی تلقی نمی شود.براین اساس ،شایستگی ،تعهد،توانمندی،تجربه،پاره ای از خصوصیات اخلاقی ، استفاده بهینه از شرایط وبهره وری از الزامات انتخاب یک مدیر ویا مسوول می باشد. چندی قبل دررسانه ها ی استان کردستان مشاهده گردید که مسوول دفتر نماینده ی ولی فقیه دراستان  منصوب گردیده است .این خبر  به خودی خود شگفت انگیز نیست بلکه چنین جابجایی هایی معمول و متعارف است .شگفتی ماجرا  دربازه ی زمانی انتخاب این مدیریا مسوول دفتر می باشد.استان های مرزی همه وهمه مهم اند چرا که محرومیت زمان های سابق کم وبیش به رغم تلا ش های  انجام شده  گاه و بیگاه خودنمایی می کند وبد خواهان می توانند آن رابه عنوان کم کاری ها یا اشتباهات مسوولان به رخ بکشند . ودیگر این که درنوار مرزی بودن آسیب های بیشتری را بلحاظ فرهنگی واجتماعی برساکنان وارد می کند.مرزنشینان درهر گوشه ای از کشورمان هم اکنون شاهد صدها امواج وگیرنده ی دیداری وشنیداری از بیرون هستند بدون شک گردانندگان این امواج به دعاگویی ما مشغول نیستند وبالاخره امکان  رخنه ی دشمن دراین جا نسبت به سایر مناطق افزون تر است .اگر چه مرزنشینان ایران زمین همواره سربازان فداکار برای ایران واین ملت بزرگ بوده اند. بنابراین استان کردستان هم یکی از استان های مرزی ایران  بشمار می رود .استان کردستان از یک سو به کرمانشاه واز سوی دیگر به استان آذر بایجان غربی مرتبط می باشد.کشورمان ازاستان کرمانشاه  وکردستان  باعراق وآذر بایجان غربی  با ترکیه دارای مرزمشترک می باشد .بنابراین استان کردستان بلحاظ سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی واقتصادی بسیار مهم ارزیابی می شود . پس درنتیجه باید نیروی انسانی  هم برابر  این ظرفیت ها وبالاتر از آن برای کارپیدا وگمارده شوند.همه ی این مقوله ها باید در انتخاب وگزینش نیرو ها اعم  ازمدیر یا مسوول  دفتر مقامات  بلند پایه، مد نظر قرار گیرد .تابتوان ازاین رهگذر به نتایج  مطلوب ودلخواه دست یافت . حجه الاسلام والمسلمین حسینی شاهرودی در دوازدهم دی ماه 1389حکم  نمایندگی مقام معظم رهبری ومسوولیت مرکز بزرگ اسلامی غرب کشوررا دریافت ودردوم بهمن همان سال وارد شهرستان سنندج مرکز استان کردستان گردید. وی جانشین حجت الاسلام والمسلمین سید موسی موسوی شده که بیش از 30 سال درآن استان خدمت کرده است .مسوولان وقت ومردم  از آقای حسینی شاهرودی استقبال با شکوهی به عمل آوردند. آن استقبال حکایت  از انتظارات وتوقعات مردم درآینده را در اذهان تدایی می کرد موضوع بحث الان دراین مقوله نیست  که آیاانتظارات تحقق یافته یا نه ؟ بلکه موضوع مورد بحث وکنکاش ،تفسیر آن خبر است.  از بدو ورود حسینی شاهرودی تا به امروزحدود شش سال و پنج ماه می گذرد درباب شخصیت ایشان باید بگوییم درعرصه ی کار وتلاش بسیار جدی وپر کار بوده وبیشترین اوقات خویش را مصروف آن می نماید. عده ای براین باورند شاید برخی از کارها که مورد رضایت بسیاری نیست ویا اشکالاتی  درآن مشاهده می گردد تصمیم  مشاوران وی می باشد مانند خبری که در تفسیرآن هستیم . ایشان در این مدت کوتاه اخیرا حکم چهارمین مسوول دفتر خویش را دراختیار رسانه ها قرار دادند . مسوولان دفتر ایشان از ابتدا ی حضورش دراستان عبارتند از سید محمد جمال زمانی ، محمد مرادزارعی،محرمعلی فراشی وبالاخره مهدی فرزی .بدیهی است که دفتر نماینده ی ولی فقیه دراستان ها به ویژه استان های مرزی ، باید نیرو هایش تحلیل گر قوی ،برخوردارازپتانسیل قابل ملاحظه وبروز باشند واوضاع منطقه را بادقت رصد نمایند پرسشی که مطرح می باشد این است که این مسؤولان چگونه انتخاب شده وچرا ترک کار کردند؟.آیامعیارها وملاک های ضروری برای مدیریت موردتوجه قرارگرفته بود ؟ آیامدیران منتخب ازاختیارات لازم برخورداربودند .آیاقبل ازپذیرش مسؤولیت ، طرحی برای بهبود اوضاع ارایه گردند؟ چراوبه چه دلیل باید درمدت کوتاه شش سال ، چهار مسوول  دفتر به کار گرفته شود؟ آیا مسوول فعلی می تواند به نیازهای مهم استان پاسخکوباشد؟ توانایی،تجربه ،تخصص وسوابق مدیریتی مدیرجدید کی وکجا به اثبات رسیده است ؟ موارد فوق الذکربخشی ازپرسش هایی است که اذهان بسیاری را مشغول کرده است .دو تن ازآقایان یعنی فراشی و زارعی از نیروهای خوش سابقه وشناخته شده می باشند .چراوبه چه دلیل نتوانستند مدت بیشتری درسطح مدیریت و مسوولیت  دفتر به کار اشتغال داشته باشند؟. ازمباحث فوق می توان به این هوده دست یافت ، نهاد مورد بحث دارای زیرمجموعه هایی است که یکی ازآن مرکز بزرگ غرب کشور است . هنگامی که  ریاست ومدیریت دفتری درشش سال به چهار نفر سپرده می شود بدون شک سایر مجموعه های مرتبط باآن وضعیت مساعد تری نخواهند داشت مضافا براین دفتری بااین کیفیت چگونه می تواند وظیفه ی نظارتی خویش نسبت به دستگاه های اجرایی را به انجام رساند؟. پرسش اساسی دراین حوزه آن است که آیا تهران این گونه تحولات منطقه ومشابه آن وزیان های کوتاه مدت ،میان مدت وبلند مدت آن را دنبال می کند ؟.

سید محمد حسین دریاباری

31/3/1396

کالبد شکافی شکست 96وآینده ی اصولگرایان

کالبد شکافی شکست 96وآینده ی اصولگرایان

دراصل ششم قانون اساسی آمده که کشور با آراء عمومی وهمه پرسی اداره می شود.بدون شک انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی ،رئیس جمهور واعضای شورای شهر وروستا از مصادیق بارز آن است.برای تحقق امر انتخابات وحضور مردم، نقش احزاب ،جناح های سیاسی ومطبوعات ضروری وبرجسته می باشد.برجستگی جناح ها ی سیاسی درآن است که نقش احزاب راایفا کرده وهمواره به تناسب زمان برنامه ارایه داده وبا مردم به اشکال گوناگون ارتباط داشته ودارند.نقش احزاب در کشورمان همواره کم رنگ ودرصد تاثیر گذاری آن محدود بوده است .درطول 38 سال اخیر جناح های سیاسی ، موسوم به چپ وراست یااصلاح طلب واصول گرا همراه با رسانه های خویش تنور انتخابات را داغ وشعله ور ساخته وباعث حضور مردم ومشارکت  آنان درانتخابات شدند .صدا وسیما به عنوان رسانه ی ملی وفرا ملی بیشتر اوقات تمام قد درکنار یک جناح وتفکر ظاهر شده است .این حضور ومشارکت درنهایت شکست یا پیروزی یکی ازدو تفکر رایج را رقم زده است.پس از جنگ عراق علیه ایران وپذیرش قطعنامه وصلح پایدار در مرزهای کشور دولت های سازندگی،اصلاحات،اصولگراودولت تدبیر وامید روی کار آمده اند که محصول تلاش وتفکر جناح های سیاسی مهم کشور بوده است.علل و عوامل شکست اصلاح طلبان واصول گرایان متفاوت است.زیرا اساسا تفکر این دو طیف سیاسی برای اداره ی کشورمتفاوت ومتضاد است.اندیشه ی اصلاح طلبان دراداره ی کشور همواره یکسان نبود بلکه به مرور زمان ونیاز جامعه تکامل یافت. الان هم همه ی آن ها وحدت فکری ورویه ی واحد دراداره ی کشور ندارند.درمجموع مشکلات آنان کمترودستیابی آنان به توافق وائتلاف آسان تراست.علل شکست های  اصلاح طلبان درانتخابات با اصولگرایان هم متفاوت است. بزودی  درگفتاری به نقد اندیشه های اصلاح طلبان  هم خواهیم پرداخت چرا که نقد عامل موثری برای کارآمد شدن نیروی  انسانی ونشانه ی پویایی هر جامعه خواهد بود.  پس از دولت اصلاحات وپیروزی اصولگرایان درانتخابات ، دولت اصولگرا به ریاست احمدی نژاد شکل گرفت .دراین هنگام مجموعه ی قوا یک دست وهمسوشدند. بسیاری براین باور بوده وهستند که نتیجه وهوده ی یک دستی وهمسویی ،سبب کاروتلاش مضاعف وفراوان می باشد.امادرعمل ، این آرزو وامید چندان تحقق نیافته است .سرانجام درسال 1392با شکست اصولگرایان ، دولت تدبیروامید روی کار آمده است. از آن پس اصولگرایان درمقاطع گوناگون شکست های سنگین وخیره کننده ای راپی درپی دریافت می کنند.چرا وبه چه دلیل؟

این گفتار به چرایی وچگونگی ،علل وعوامل شکست های پی درپی آنان خواهد پرداخت .دراین جا پرسش هایی مطرح است وآن این که آیا تغییری درنیازها ومطالبات مردم پیدا شده است؟ یا به دلیل رسانه های نوظهوروفراگیر، سطح آگاهی مردم نسبت به گذشته متفاوت شده است؟.یا این که اصلاح طلبان دربرنامه ریزی وهم کلامی بامردم ودرک وفهم مطالبات آنان دستخوش تغییر شده اند؟وبالاخره این که آیا اصولگرایان بلحاظ نگاه وفکر در زمینه های مختلف سیاسی،فرهنگی، اجتماعی واقتصادی تضعیف شده وقادر به ارایه ی برنامه ا ی جامع،نو وکارآمد نبوده ونیستند؟.گفتار پیش رواین سؤالات وده ها پرسش دیگر که موجب شکست سنگین وبهت آور اصولگرایان شده است را بررسی می کند.اصولگرایان برای تداوم فعالیت وتاثیر گذاری بلحاظ اقتصادی ورسانه ای مشکل چندانی نداشته وندارند.منتهی اساسی ترین وجدی ترین ضعف آنان تن ندادن  به تشکیلات سازمان یافته بافعالیت مداوم درچارچوب آن است.همین امر موجب گردید که ائتلاف ها وفعالیت های جمعی آنان فصلی ومقطعی وچند روزه باشد.لذا هنگام وقوع انتخابات مردم شاهد ظهور گروه ها ،احزاب و دستجات متنوع اصولگرایی درکشور هستند.پس از خاموش شدن تب وتاب، شورواشتیاق وهیجان انتخابات ،دیگر اثری از آن ها به چشم نمی خورد .مقطعی  اندیشیدن و مقطعی فعالیت کردن سبب پیدایش دو اصل دیگر ی که به تضعیف روحیه واراده ی هرانسانی  می انجامد،عارض برآنان نیز شده است. نخست این که شایسته سالاری که از امور پذیرفته شده ی عقل است از میان آنان رخت بربسته وجای خودرابه روابط ونسبت های متعارف داده است . دوم این که بسیاری از فعالیت های فرهنگی و اجتماعی را برمحور تکلیف نگریسته  وبه انجام آن مبادرت می ورزند وبرای موفقیت مطالعه ی عمیق نکرده وتمهیدات لازم وموردنیاز آن رابطور مبسوط فراهم نمی سازند. معنای این گونه اعمال واین نوع تفکر این است که کار باید  انجام پذیرد. اگر درست تحقق یافت چه خوب واگر درست تحقق نیافت ونتیجه ی لازم بدست نیامده می گویند به «تکلیف» عمل شده است. این درحالی است که ادیبان ، فقیهان وعارفان تکلیف رابه کلفت یعنی انجام کاری پررنج وزحمت تعبیروتفسیرکرده اند . مفهوم آن این است که تکلیف باید باتمام دقایق ،ظرایف ومقد ماتش انجام پذیرد وآسانی درآن تصورنمی گردد. یکی از خصیصه های دیگر این جناح سیاسی آن است که توجهی به اقشار تحصیل کرده ندارد .مصلحت سنجی که درهمه ی جوامع رایج و معمول است ولی آن را درمیان آنان نمی توان یافت. اصولگرایان درهر دوره از انتخابات برای پیروزی بررقیب «دغدغه های معیشتی»را به عنوان مهم ترین ضعف دولت وقت درسر لوحه ی کار خویش قرار داده وبه عنوان اصلی ترین شعار مبارزاتی تلقی کرده اند .اما برای رفع معضل این پدیده پس از پیروزی ها وقبل از آن برنامه ای ارایه نکرده اتد.در دوران احمدی نژاد که دولتی ثروتمند واصولگرا بود .باید ریشه ی فقر بکلی از میان می رفت ولی  نه تنها ریشه کن نشد بلکه بر دامنه ی آن  هم افزوده شد. درزمان تصدی دولت اصولگرایان به ریاست احمدی نژاد که اوج قدرت آنان بود، نفت از بشکه ای 20 دلار به 150 دلاررسید. برپایه ی تخمین کارشناسان، آن دولت درطول هشت سال 700 میلیارد دلار در آمد ارزی از طریق فروش نفت داشته است، بااین اوصاف قادر  به حل معیشت مردم نشده است .از آنجایی که این جناح سیاسی فاقد روحیه ی نقد به خود وانتقاد پذیری است حاضر نشدند از طریق قوه ی مقننه وسایر نیرو های نظارتی درخصوص موضوع مذکور واکنش نشان داده وپرسشی مطرح نمایند.اینان  بااین شیوه وروش فهم مردم را نادیده گرفته ومی گیرند وهرگز  به انتقاد از خود نمی پردازند .بسیاری از مسوولان ورهبران  جناح های سیاسی اصل هشتم قانون اساسی را متوجه مردم  می دانند وحاضر نیستند که این اصل ، همگانی تعبیر شود. بدیهی است که مردم هم برپایه ی این اصل حق نظارت برامورجاری رادارند . شکست های پی در پی اصولگرایان از سال 92 تا96وواگذار کردن بخش هایی از قدرت مانند مجلس شورای اسلامی، شوراها ی اسلامی شهروروستا وریاست جمهوری، باید نکاتی را به آنان آموخته و بیاموزد. ضعف جدی درتعامل با فرهیختگان داخلی وفقدان برنامه جهت اداره ی کشورودیپلماسی ناکار آمد درخارج، برای رسا ند ن این اموربه نقطه ی مطلوب برنامه می خواهد وبا شیوه ی اتهام زنی به طرف مقابل وتبدیل مناظره به مغالطه حل نخواهد شد.درانتخابات مجلس شورای اسلامی ومجلس خبرگان،اتهام زنی وتخریب طرف مقابل سر چشمه ی  شکست درانتخابات بوده است .رسانه های این گروه لیست اصلی اصلاح طلبان واعتدالی برای مجلس شورای اسلامی ولیست مرحوم هاشمی رفسنجانی برای  مجلس خبرگان رالیست انگلیسی خوانده اند.

 این اتهام دور ازمنطق و عقلانیت ، ازوزن آنان کاسته است .سکوت بزرگان این گروه دربرابر آن از جمله لطایف ولحظات تلخ انتخابات آن هنگام بوده است .این جناح سیاسی هنوز تصور می کند مردم نظاره گربوده وبه آنان اقتدا می کنند.درآن انتخابات لیستی انگلیسی قلمداد شده که همه ی اعضای آن ازمجرای شورای نگهبان تایید شده بود.دراین ماجرا علاوه بر تخریب،اخلاق هم کاملا زیر سوال رفت.یکی از شیوه های منحصر به فرداین جناح سیاسی آن است که خودرا به مردم باافشاگری وبا تخریب دیگران شناسانده ومعرفی می کند.این موضوع درانتخابات 88 ،92،و96 به وضوع دیده شد.شاید علت اصلی آن باشد که جناح مذکورچیزی برای شناساندن خویش به مردم درچنته ندارد .الان به خوبی روشن است که مردم ایران سابقه ی تاریخی قابل قبولی ازافشاگری درایام انتخابات درذهن ندارند.افشاگری شگردی بوده که احمدی نژاد آن را به انتخابات گره زده وقالیباف آن راتداوم بخشیده تا از آب گل آلود ماهی بگیرند. برخی از ناظران براین باورند که باشکست پی در پی وسنگین اصول گرایان حیات سیاسی آنان رو به پایان است وممکن درآینده ی نزدیک باتغییراتی درروش وبانام های دیگری درجامعه ظاهر شوند. شکست پی درپی وباور نکردنی آنان درسال  92 ،94واکنون در96وفقدان برنامه ی منسجم ، ناظران وتحلیل گران سیاسی رابه چنین نظریه هایی رهنمون ساخته است.یکی ازمهم ترین راهبردهای اصولگرایان برای شکست نا پذیری، این بود که گمان می کردند چون به حاکمیت نزدیک هستند وبلند گوی فراوان ورسانه های متنوع دراختیار داشته وبه نحوی ازانحاء بدان وابسته اند، اقبال عمومی به سمت وسوی  آن ها است ومردم آن ها را تکیه گاه وامین خود می پندارند.این جناح سیاسی که در درون خویش اختلافات فراوانی دارد کوشیده تا راه چندین ساله رایک شبه طی کرده و به وحدت واتحاد به هرقیمتی دست یابند.اما هرگز تصور نمی کردند پراکندگی وانشقاق چندین ساله ی احزاب ، گروه ها وجبهه ها را نمی توان در یک دوره کوتاه حل وفصل نمود .اصولگرایان درابتدا بسیار فربه وحجیم بودند وشامل جمع کثیری می شد ند.اما به تدریج وگذشت زمان وایجاد اختلافات گونا گون در میان آنان این جناح سیاسی  رفته رفته  کوچک وکوچک تر گردید.به گونه ای که چتر سایه ی گستر اصولگرایان تنگ تر شده وشامل بسیاری از اصولگرایان گذشته نمی شود وآنان باید زیر چتر گروهی  دیگر سر برآورند.شماری از تحلیل گران گمان می کنند درآینده ی  نزدیک وبه خصوص درصورت موفق شدن  اعتدالگرایان واصلاح طلبان در امور معیشتی ،فرهنگی واجتماعی شکاف اصولگرایان افزون تروعمیق تر شده ودچار انشعاب سختی می گردند.دلیل این برداشت آن است که اصولگرایان همواره ودر هر انتخاباتی توجه خاصی به معیشت داشته ودارند وابزار طرح خود آنان در جامعه نیز همین سوژه می باشد .بنابراین درصورت حل موضوع معیشت وبهبود اوضاع اقتصادی، ابزار وسوژه ی احساسی وهیجانی کمتری برای مواجهه با جناح واحزاب مقابل خویش در اختیار خواهند داشت. یکی از بزرگترین نقدی که به این جناح سیاسی وارد است این است که چرا آنان درراس امور بودند به این موضوعات توجه نکرده وانتقادی به کردارورفتار خویش روا نداشته اند.دردوران هشت ساله ی ریاست جمهوری احمدی نژاد نفت هر بشکه ای 150 دلاربه فروش می رسید بنا به گفته ی کارشناسان وی در این مدت ذخایر ارزی فراوانی در اختیار داشت ولی اصولگرایان حاضر نشدند به عمل کرد ایشان نقد کرده وپرسش هایی را که کارشناسان مطرح می کردند با وی در میان گذارند. این موضوع وده ها موضوع مشابه آن.

این جناح سیاسی را در جامعه منزوی کرده وشکست تاریخی را برآنان تحمیل کرده است. این جناح سیاسی بارشد فکری جامعه وروی کار آمدن نسل های جدید تری به ویژه در انتخابات بعد ی ممکن است اوضاع پیچیده تری پیدا کند.آنان الان فرصت  کافی دارند اموری را دربازسازی خویش مورد توجه قرار دهند تابتوانند دوباره درجامعه راه یابند.نخست این که شیوه ی تخریب واتهام زدن به طرف مقابل را به انتقادات سازنده وگفت وگوی احسن تبدیل کنند اگر چه این کار دشوار است ولی باید تمرین کنند.زیرا انتقاد سازنده به منزله ی  امر به معروف ونهی از منکروواجب همگانی ومنطبق بااصل هشتم قانون اساسی است. دوم این که نمایندگان این جناح در موضع گیری ها، سخنان خارج از عرف وخلاف واقع راترک وآن را به استدلال تبدیل نمایند وباید بدانند که درعصر امروز برهم زدن سخنرانی ،تخریب سخنران وبالاخره برهم زدن نظم وانضباط میتینگ وجلسات رقیب یامخالفان فکری که قانون فعالیت آنان را مجاز دانسته توسط عوامل هرجناح سیاسی درسراسر کشور جاذبه نداشته وندارد. همه ی امور مذکور ضرورت تجدید نظر وپالایش نیرو های جریان  اصولگرا راایجاب می نماید.برخی از کارشناسان بر این باورند که این جریان سیاسی هیچگاه نتوانست ونمی تواند آراءبخشی ازجامعه که خاکستری نامیده می شود را جذب کند .در20 سال اخیر هر گاه تنور انتخابات  داغ وشعله ور نبوده آراء موسوم به خاکستری به سمت وسوی صندوق نیامده دراین صورت پیروز میدان اصولگرایان ویا همان جناح راست مصطلح جامعه بوده است.اما در صورتی که تبلیغات انتخابات هیجانی می شد وپای آراء خاکستری به میان می آمد پیروز میدان اصلاح طلبان وسایر گروه ها ی نزدیک به این جناح سیاسی بوده اند. یکی از مشکلات اصولگرایان آن است که حرف نو وادبیات مناسب برای جذب مردم را ندارند.اما امکانات مالی فراوان برای راه اندازی رسانه ها ی گونا گون دراختیار دارند .اما رسانه به تنهایی مرحم دردهانیست رسانه  سخن نو،ادبیات لین،تحلیل های بروزونیروی انسانی کارامد می طلبد.تردیدی وجود ندارد که درجوامع امروزنمی توان با اتهام زدن به دیگران وطرد نیرو های کا رآمد ،خود وگروه خویش را اثبات کرد.درپایان باید خاطر نشان کرد که چرا به رغم حمایت همیشگی جامعه ی روحانیت مبارز تهران وجامعه ی مدرسین حوزه ی علمیه ی قم از اصولگرایان وعلی الخصوص در انتخابات ریاست جمهوری 96باز هم اصولگرایان شکست سنگین وحیرت انگیزی رامتحمل  شده اند. الان زمان آن رسیده هم جامعه ی روحانیت وهم جامعه ی مدرسین وگروه مورد حمایت آنان به بازخوانی مواضع سیاسی ،فرهنگی واجتماعی خویش مبادرت ورزند .اصولگرایان همه ی امکانات برای رویارویی درانتخابات رادراختیار داشتند علاوه بررسانه  های مکتوب ، سایت های اینترنتی وبالاخره حضور درشبکه های اجتماعی مضافا براین صداوسیما را نیز همچون  گذشته با خود همراه ساخته اند .این گروه درمراکز استان ها وشهرستان ها  همچون گذشته و به رویه ی دیرینه مورد حمایت بسیاری از روحانیون که درنهادهای مختلف فعالیت دارند قرارگرفت .امامان جمعه که تریبون آنان دولتی محسوب می شود  برخی علنی وشماری درلفافه  وپنهانی در مواقع حساس از آنان پشتیبانی کرده ومی کنند حتی امامان جماعت درمساجد ومداحان در مراسم گوناگون  به نفع آنان تبلیغ کرده اند با این همه وحتی بیشتر ازاین ها که مجال پرداختن به آن نیست از اصولگرایان حمایت کرده و می کنند.مضافا براین جناح مورد بحث تاتوانست از سرمایه های  مقدس ملی،دینی ومذهبی برای اثبات  خود هزینه کرده است اگر احزاب یا جریان های سیاسی  برنامه داشته باشند نیازی به خرج کردن از سرمایه ی  مقدس ندارند. بااین اوصاف چراوچگونه باز هم ناکام مانده اند؟ وشکست غیر قابل ملاحظه ای را پذیرفتند؟. آیا الان وقت آن نیست که رهبران اصولگرایان ونخبگان آنان فرصت را غنیمت شمرده وبجای اتهام زنی وطرح شبهات درخصوص این حماسه ی مردمی به کالبد شکافی عملکرد خویش مبادرت ورزند ودرصدداصلاح برآمده تابیشتر از این مردم رااز خود دور نسازند.؟ جناح های سیاسی کشورمان پس از پیروزی درهر انتخابات باید به دواصل که اساس پیشرفت محسوب می شود پایبند باشند نخست همکاری با حزب یا جناح پیروز دوم مراقبت ازآن با انتقاد سازنده ومداوم چراکه جامعه جهت پویایی نیازمبرم به آن دارد.بدون شک سنگ اندازی وچوب لای چرخ گذاشتن به زیان ملت وکشورخواهدبود.

سید محمد حسین دریاباری

13/3/1396

دیبا چه ی سالنامه 1396

 دیبا چه ی سالنامه 1396

کردها مردمانی هستند ایرانی تبار که در قلمرو اقوام ایرانی زندگی کرده اند. آداب وو سنن آنان همواره در پیوند با اقوام ایرانی بوده است . بر اساس متن کتیبه ی داریوش در تخت جمشید و بیستون، دولت ماد در سال ۵۵۰ پیش از میلاد مسیح در قلمرو دولت هخامنشیان قرار داشته است. استان کردستان بخشی ازسرزمینی است که تحت حکومت مادها اداره می شد. مادها یکی از شعبه های معروف و مشهورنژاد آریایی به شمار می روند که حدود۲ هزار سال پیش از میلاد مسیح از شرق به ایران وارد شده و به شمال غربی و مشرق دریاچه ی ارومیه مهاجرت نموده اند. محققان و پژوهشگران در آریایی بودن آن ها شک و تردیدی ندارند. مساحت استان کردستان ۲۹۱۳۷ کیلومتر مربع و دارای ۱۸۰ کیلومتر مرز مشترک در قسمت غربی با عراق است. این استان از شمال به استان های آذربایجان غربی و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از شرق به استان همدان محدود می باشد. بر پایه ی نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت استان کردستان ۱۴۹۳۶۴۵ نفر بوده که ۷/۹۹% جمعیت استان، مسلمان هستند و اکثریت آنان تابع و پیرو مذهب شافعی و بقیه پیرو مذهب تشیع می باشند. مرکز استان کردستان شهر سنندج است. این استان دارای ۱۰ شهرستان، ۲۹ شهر، ۳۱ بخش و ۸۶ دهستان و بالاخره ۱۶۹۷ آبادی دارای سکنه و ۱۸۷ آبادی خالی از سکنه می باشد. شهرستان های استان عبارتند از: سنندج، سقز، مریوان، بانه، بیجار، سروآباد، قروه، کامیاران، دیواندره و دهگلان. استان کردستان یکی از استان های کردنشین در غرب ایران است. اکثریت ساکنان این استان کرد زبان بوده و به لهجه های گوناگون تکلم می کنند. اما مهم ترین و پر تکلم ترین لهجه ی رسمی و ادبی رایج دراستان، دو شاخه ی کرمانجی و سورانی است، شاخه ی سورانی در استان کردستان لهجه ی رایج در ادبیات مکتوب است.

استان کردستان به علت پیشینه ی تاریخی در اعماق ایران زمین ریشه دوانده و به علت گستره ی زیبای جغرافیایی همانند نگینی در پهنای این سرزمین می درخشد .این استان دارای جاذبه های تاریخی و فرهنگی بسیار ارزشمند ی می باشد. آثار به جا مانده از ادوار کهن، بیانگر قدمت و عظمت استان کردستان می باشد که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود: استان کردستان با مساحت ۲۹ هزار کیلومتر مربع به لحاظ وسعت رتبه ی هجدهم در بین استان های کشور را دارا بوده و در غرب ایران است . همه ی شهرستان ها ی این استان ، دارای آثار فرهنگی و باستانی می باشند دریاچه ی زریوار، تپه ی باستانی زیویه ،غار کرفتو ، کتیبه ی تنگیور. آثار متعلق به دوران قبل از اسلام بوده و قدمت چند هزار ساله دارند.

مسجد دارالاحسان، مسجد دارالامان در عمارت آصف الدیوان،بقعه ی باباگرگر و ده ها اثر فرهنگی و تاریخی دیگر نیز به دوران پس از اسلام تعلق دارند.

در استان کردستان دو فرقه ی عمده ی تصوف وجود دارد به نام های: طریقه ی قادریه و طریقه ی نقشبندیه.

طریقه ی قادریه مریدان شیخ عبدالقادر گیلانی معروف به (غوث گیلانی) می باشند. پیروان این طریقت درک حقیقت و وصول به حق را در قیل و قال و سماع می دانندد و با حالت دف نوازی به عالم جذبه می روند و هر بیننده ای را شیدای خود می کنند. در استان کردستان نزدیک به ۶۰ خانقاه وجود دارد که هر هفته برنامه ی ذکر و سماع در آن ها برپاست.

طریقه ی نقشبندیه: موسس این طریقه خواجه ی بزرگ، مولانا بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی است. مروج این طریقت در کردستان مولانا خالد نقشبندی است.. پیروان این طریقت عرفان و وصول به حق و درک حقیقت را در تفکر و سکوت می دانند و بر خلاف طریقت قادریه از قیل و قال و سماع پرهیز می کنند.

در استان کردستان عرفان و تصوف را می توان با همه ی ابعادش ملاحظه کرد. به هر تقدیر استان کردستان با دارا بودن علما، شعرا و فرهیختگان فراوان در ادوارر مختلف، همواره در عرصه های گوناگون فرهنگی فعال بوده است. آثار به جا مانده از گذشتگان در عرصه های مختلف علمی، ادبی، هنری، فرهنگی و توانمندی حال و بالقوه ی مردم استان موجب گردید تا رهبر معظم انقلاب این استان را در سفر سال ۱۳۸۸ خویش به « استان فرهنگی» قلمداد کند.

مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور در سال ۱۳۵۹ هـ ش به درخواست علمای منطقه و موافقت بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی (ره) تأسیس گردید. مرکز یاد شدهه در سال ۱۳۶۰ هجری شمسی به طور رسمی زیر نظر نماینده ی معظم له، حجت الاسلام و المسلمین سید موسی موسوی در منطقه ی کردستان کار خویش را آغاز کرد. هم اکنون نیز این مرکز با عنایت مقام معظم رهبری حضرت آیت ا… خامنه ای، تحت اشرافیت حجت الاسلام و المسلمین سید محمد حسینی شاهرودی، نماینده ی مقام معظم رهبری در استان کردستان و مسؤول مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور، فعالیت خویش را تداوم بخشیده است.

یکی ازفعالیت های مرکز مزبور درحوزه ی مطبوعات وفضای مجازی است تداوم انتشار نشریه ی تبیان هم درهمین راستاست.این نشریه هر ماه منتشر شده و در کنارر آن ویژه نامه های متعددی نیز در بسیاری از مناسبت های ملی و اسلامی انتشار یافته است. نشریه ی تبیان دارای وب سایت نیز می باشد. گفتنی است این نشریه بیست و چهار سال است که در سنندج انتشار می یابد. لازم به یادآوری است که « پایگاه اطلاع رسانی آوای امین» هم متعلق به مرکز بزرگ اسلامی غرب کشوربوده و در دفترنشریه ی تبیان اداره می شود. سایت شافعی نیوز به پنج زبان نیزدرهمین دفتراداره می شود.

تدوین و تنظیم سالنامه، یکی از تجربه ها ی مهم مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور محسوب می شود که از سال ۱۳۹۱ به وقوع پیوست. مجموعه ی بررسی ها، نظرر سنجی ها و ارتباطات متنوعی که با ابزارهای گوناگون تحقق یافت، نشان می دهد این تجربه نتایج مثبت و قابل ملاحظه ای داشته است. انتشار سالنامه در میان خوانندگان و مخاطبان آنچنان تأثیرمثبت گذاشته است که اهل نظر، صاحبان اندیشه و هنر جهت تداوم این تجربه و متنوع ساختن آن اصرار می ورزند بسیاری معتقدند تداوم انتشار سالنامه در ارتقاء فرهنگ، بیان معارف اسلامی و تبیین نکات عبرت آموز تاریخی بسیار مؤثر است. بر اساس این تأثیر گذاری ، نتایج مثبت و نیز اعلام تقاضا و درخواست در جهت نشر و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی در جامعه، سالنامه ی ۱۳۹۶ با خلاقیت، ابتکار و نوآوری تهیه، تدوین و انتشار یافته است.

مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور در سال ۱۳۹۱ هـ ش نخستین سالنامه ی خود را تدوین نمود. محور اصلی رویکرد جدید تلاش و کوشش در عرصه های علمی وو فرهنگی بوده است. سالنامه ی ۱۳۹۶ که پیش روی شماست محصول این رویکرد جدید است. این سالنامه با تلاش بی وقفه ی همکاران ما در نشریه ی تبیان تهیه و تنظیم گردیده است. این حرکت فرهنگی از آن جهت مهم است که مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور از بدو تأسیس تاکنون برای پنجمین بار است که بدان مبادرت ورزیده است. در سالنامه ی ۱۳۹۶ در هر صفحه، موضوعی گنجانده شده و به تناسب آن آیه ای از قرآن مجید و حدیثی انتخاب گردیده است. در سالنامه ی ۱۳۹۶ موضوعات به صورت حروف الفبا تنظیم شده است.

در میان صفحات رنگی علاوه بر فعالیت های مرکز به روایت تصویر در بخش مناسبت های تاریخی هم مطالب تاریخی بر اساس تاریخ هجری شمسی، هجری قمری وو میلادی به طور مختصر پیش بینی شده است. در این سالنامه، اوقات شرعی بر اساس فقه جعفری و فقه شافعی تدوین شده است.اوقات شرعی فقه شافعی هم از ژِئوفیزیک دانشگاه تهران گرفته شده است. از ویژگی های سالنامه ی ۱۳۹۶ آن است که در انتخاب و گزینش احادیث از ده ها منبع و مأخذ معتبر برادران اهل سنت و تشیع استفاده شده است. این اقدام می تواند خوانندگان را در شناخت این کتب ارزشمند یاری دهد. از این امور گذشته، ۳۶۶ جمله ی کوتاه در زمینه های گوناگون از اندیشمندان و تاریخ سازان جهان که خود کتابی است در چند سطر، در ذیل وقایع تاریخی در هر صفحه آورده شده است. سالنامه های ۱۳۹۱، ۱۳۹۲،۱۳۹۴،۱۳۹۵و۱۳۹۶ محصول اندیشه وتجربه ی سید محمد حسین دریاباری،تلاش همکاران وامکانات مرکزبزرک اسلامی غرب کشور بوده است که در اختیار شما قرار گرفته است. موضوعات سالنامه بر اساس مناسبت های روز تعیین نگردید. به همین دلیل ممکن است در یک روز عید که همه در انتظار شادی و نشاط هستند موضوع غم و اندوه مطرح شده باشد یا بالعکس، اگر چه تلاش شده که چنین نباشد. متن سالنامه ی مورد اشاره در دو رنگ درهر فصلی طراحی شده است .

نویسندگان ، فرهیختگان و عموم خوانندگان در استان کردستان و سایر نقاط ایران که درسالیان متمادی بانشریه ی تبیان ، ویژه نامه های مناسبتی نشریه ی تبیانن ،وب سایت نشریه ،وب سایت آوای امین ووب سایت شافعی نیوزبه پنج زبان در استان کردستان، شهرستان سنندج ارتباط وهمکاری صمیمانه داشته اید. ویژه نامه ی تبیان به مناسبت دهه ی فجر انقلاب اسلامی شماره ی ۱۰۵ بهمن ۱۳۹۵وسالنامه ی ۱۳۹۶ آخرین منشوراتی است که همکاران و تیم همراه اینجانب سید محمد حسین دریاباری ،آن را منتشر کرده اند. من از این طریق از همه ی دوستان که ما را تا این مدت یاری نموده و تحمل کرده اند سپاسگزارم و از خداوند سبحان برای همه ی شما موفقیت ،سربلندی وخدمت خالصانه به ایران اسلامی آرزو می نمایم. امید است کاستی، نقصان و ضعف های احتمالی که غالباً به دلیل فقدان امکانات می باشد، مورد عفو و گذشت شما قرار گیرد.

سید محمد حسین دریاباری

اهداف ووظایف صداوسیما وچالش های پیش رو

اهداف ووظایف صداوسیما وچالش های پیش رو

امروزه ودرعصرحاضررسانه ها برابر ظرفیت ها ی خویش می توانند تاثیر گذار بوده ومخاطب بیشماری داشته باشند.درکشورهایی که رسانه های دیداری وشنیداری درکنترل وحمایت کامل دولت است وقانون هم اجازه ی راه اندازی وایجادشبکه ی رادیووتلویزیون رابه بخش خصوصی نمی دهد، {1} بدیهی است که مسئوولیت این قبیل رسانه های سمعی وبصری هم به لحاظ بودجه واعتبارات وهم به لحاظ تنوع برنامه ها برای جذب مخاطب سخت ودشواراست. زیراخواسته ها وسلایق احزاب وگروه های سیاسی ،اجتماعی وفرهنگی متنوع ومختلف است وگردآوردن همه ی نگاه های متفاوت زیریک سقف کمی مشکل است البته برای صداوسیمای ما که با مفاداساسنامه وقانون اداره ی صداوسیما اندکی فاصله گرفت دشوارتراست. اکنون رسانه های دیداری وشنیداری متنوع دولت های گوناگون وبه زبان های مختلف، درمناطق دورونزدیک وجود دارد، مهم ترین هدف آن ها نفوذ و تا ثیر کذاری برافکار عمومی بسیاری از کشورها ازجمله کشورما است. گرداننگان این رسانه ها برای نیل به هد ف در رسانه ها وبرنامه های آن تجدید نظر کرده وآن را از همه ی جهات بروز رسانی نمودند.به نظر می رسد در کشورمان همچنان مدیران ،برنامه سازان وکارشناسان صدا وسیما نتوانستند تاثیر چندانی بر مخاطب خویش بگذارند. عدم جذب مخاطب وتاثیرگذاری ، دلایل فراوانی دارد.یکی از مهم ترین دلایل عدم تاثیر گذاری ویابه عبارت دیگرفرار مخاطب از صداوسیما بی اعتمادی است .بی اعتمادی جنبه های متفاوت ومختلف دارد .یکی از مهم ترین جنبه های بی اعتمادی شکافی است که در جامعه پدید آمده است. این شکاف ودو قطبی شدن جامعه موجب شد عده ای به صداوسیما اعتماد داشته وبه برنامه ها ی آن هرچه که باشد توجه نمایند واز هر رسانه ی دیگر روی گردان باشند عده ای به عکس ، صداوسیما وبرنامه های آن را ناکافی وجانبدارانه به نفع جناحی خاص تلقی کنند وبا همان قاطعیت به آن بی اعتنا باشند. در حال حاضرودر طول سال های اخیر وضع رسانه ی ملی این گونه می باشد. این رسانه ی عریض وطویل نتوانست به مفاد ماده ی {55} قسمت الف به درستی جامع عمل بپوشاند.برخی از کارشناسان براین باورند که رادیو وتلویزیون در چند سال آینده جای خویش را به شبکه های اجتماعی  خواهند داد.آثار ونتایج این دیدگاه امروز در کشور ما مشهود وملموس می باشد.بخشی از مردم متاسفانه به رسانه های برون مرزی روی آورده وبه آن چشم دوخته اند که امکان دست رسی به آن ها از طریق ماهواره واینترنت میسر وآسان است.جمعی دیگر از مردم به شبکه های اجتماعی روی آوردند واز صداوسیما روی گردان شده واز برنامه سازان آن خداحافظی کرده اند .حال باید دید رسانه ی ملی باآن قدوقامت رعنا وطول وعرض گسترده برای جذب مخاطب گام موثری برمی دارد؟. البته تنها صداو سیما ی سراسری مورد انتقاد نیست بلکه شبکه های استانی بسیاری از استان ها با وضعیت مشابهی روبرو هستند. دلیل مهم دیگر افول صداوسیما ومخاطب گریزی آن ، نبود مدیران،برنامه سازان وهنرمندان با سلایق مختلف جامعه است. اگر رسانه ی ملی را نماینگان سلایق واندیشه های همه ی جامعه  اداره نمایند بدون شک اوضاع بهبود خواهد یافت.صدا وسیما زمانی رسانه ی ملی است که بتواند بخش عمده ی مردم جامعه راجذب کرده وآنان رانمایندگی کند {3}.در این صورت رسانه های بیرونی کم مشتری وبه تدریج  به اعتبار ونفوذ آنان لطمه خواهد خورد.رسانه ی ملی هنوز سانسور را به عنوان رکن مهم واساسی در برنامه ها مانند پخش خبر ،برخی امورفرهنگی ورخداد های اجتماعی که ضرورتی ندارد استفاده می کند.صداوسیما به جای برحذر

داشتن مردم از زندگی مصرفی و تجملی، بیشتراوقات خودراصرف پیام  وتبلیغات بازرگانی کرده که گاهی باروح برنامه های آن رسانه مغایرت دارد. دربرخی ازکشورهای جهان تلوزیون که بامالیات مردم اداره می شوند برای آسایش مردم حق پخش پیام بازرگانی را ندارند . رسانه ای که قرار بود روزی دانشگاه باشد امروزبه باوربسیاری ازصاحبنظران از چنین جایگاهی برخوردار نیست {4} .یکی دیگر از دلایل نا کا آمدی رسانه ی ملی یا همان صداوسیمای ما آن است که رقیبی ندارد تا حس پیشی گرفتن ، سبقت گرفتن ،دامن زدن به خلاقیت ، بروز ابتکار ،نوآوری دربرنامه سازی ،پاسخ گویی دربرابرقوانین، مواخذه شدن توسط افکار عمومی ، درچهره ی انبوه نیرو های آن نمایان وآشکار گردد. از آنجایی که قوانین اعتباری است وتغییر درقانون ، حتی در قانون اساسی پیش بینی شده می توان باایجاد تغییرات درقوانین مربوط به صدا وسیما آن را اصلاح کرد تا هم رقیب داشته و هم روح خلاقیت درنیروهای انبوه آن هویدا گردد وازحالت آب را کد به آب جاری تبدیل شود.برای بسیاری از کارشناسان این پرسش مطرح است وآن این که چرا برغم این همه بودجه واعتبار، ابزار وامکانات فراوان ونیروی انسانی بی شمار تاثیر گذاری آن درحد چند روز نامه ی سراسری است .«رسانه ی ملی »عنوان بسیارزیبایی است که بر صداو سیما نهادند امابنا به گفته ی بسیاری ازتحلیل گران حوزه ی فرهنگ وارتباطات رسالت ،فعالیت وتلاش های آن نه تنها ملی وفراگیرنیست بلکه این رسانه بااین نام زیبا حامی تفکر یک جناح وگروه تبدیل شده است {5} .این رسانه می تواند با جذب وتربیت نیرو های بی طرف ، اندیشمند،دلسوز انقلاب وعلاقمند به ایران رسالت ملی را پی بگیرد{6} .این رسانه می تواند در طول سال باگفت وگووفراهم کردن مناظره ، به بحث در باره ی مسایل ومشکلات سیاسی،فرهنگی،اجتماعی ،اقتصادی ،هنری و نحوه ی مقابله باتهاجم فرهنگی ،راه های صحیح ازسقیم را به مسئوولان ودست اندرکاران بنمایاند. وراه حلی در خلال این گفت وگو ها پیدا کند وزمینه ی رشد وتکامل درجامعه رافراهم سازد وقتی که افراد واشخاص مورد گفت وگو ومناظره از سلایق گوناگون باشند آن هنگام مخاطب این رسانه افزایش می یابد واعتماد از دست رفته به دست می آید. {7}                                               .پیدا کردن مخاطب فصلی  مانند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری که در آن فرصتی برای مناظره وتبلیغات انتخاباتی پیش بینی شده ،هنر رسانه ی ملی را به نمایش نمی گذارد زیرا مردم از این ابزار صرفا برای آگاهی از برنامه های نامزد ها به طورموقت ازاین رسانه استفاده می کنند وارتباطی به اعتقادآنان نسبت به رسانه ندارد .جمعی از مسئوولان کشور نگران رشد وتاثیر گذاری رسانه های بیرونی برافکار عمومی در داخل هستند . این نگرانی بجا وبحق است چرا که مسئوولان باید از افکار ،اندیشه ،آداب ، رسوم ،فرهنگ وهویت ملت ایران و همه ی اقوام ایرانی حراست وپاسداری کنند. پاسداری از این امور با ابراز نگرانی ، تاسف ،گلایه ،نصیحت ، موعظه امکان پذیر نخواهد بود. برای موفقیت در این امر مهم وخطیر رسانه ی ملی کار آمد ، نیرومند وبه معنی واقعی کلمه ملی را می طلبد که همه ی اقوام  ایرانی وسلایق جامعه را نمایندگی کند.تحقق ودستیابی به چنین امری نیازمند به قانون از سوی مجلس شورای اسلامی است که بتواند این سرمایه ی هنگفت را به سود ملت ایران فعال نماید .وقتی که اکثریت قریب به اتفاق نیرو های موثر در رسانه ی ملی از یک اندیشه وفکر باشند وبرنامه ها را برهمین مبنا تهیه  وتدوین نمایند انتظار فراگیر بودن و ملی بودن تقریبا نا بجا است.شگفت انگیز آن است که نمایندگان مجلس امسال دراطلاعیه ای از برنامه های صدا وسیما در ایام نوروز تمجید کرده اند، این درحالی است  که معلوم نیست رضایت نمایندگان ، شخصی  بوده یا اظهار رضایت مردم ،برابرآمار منتشره حدود 55 میلیون نفر  درایام نوروز  جابجا شده ودر سفر بودند که پیگیری برنامه های صدا وسیما تقریبا مشکل ودشوار است جای این ضرب المثل اینجاست که بایک گل بهارنمی شودبلکه باید به دنبال بهارپرگل بود .موسیقی سنتی ایران بخشی از فرهنگ کهن ایران محسوب می شود برای رشد وپویا نگاه داشتن آن باید تلاش مضاعف می شد ولی رسانه ی ملی به جای پرداختن به ابعاد آن ، به شکلی وسیع وبی سابقه به موسیقی پاپ روی آورد چیزی که منشأ واهدافش چندان روشن ومبرهن نیست .اینان تصور کردند که بااین رویکرد جوان گرا شده و نسل جوان را مخاطب وهمراه خویش ساخته اند.امید می رود این رسانه درآینده مروج موسیقی های نو ظهور ئیگر نگردد. .بهر تقدیر رسانه های بیگانه چه مربوط به دولت های غربی وچه رسانه هایی که باپول آنان اداره می شوند همواره در حال قوی تر شدن وتاثیر گذاری بیشتر هستند برای مقابله با این چالش ها صدا وسیما با «رسانه ی ملی» را از پخش خبر تا برنامه های عادی ازطریق قانون باید اصلاح ،دستخوش تحول و پاسخگوکرد.راهکار دیگراین است که باوضع قانون یا تغییر قانون برای رسانه ی ملی رقیب تراشید تا اعتبارات وامکانات آ ن سازمان دررقابتی سالم بهینه سازی وبه نفع مردم ورشد افکار عمومی مورد بهره برداری قرارگیرد.در این صورت می توان با تهاجم فرهنگی ویا نفوذ در افکار عمومی ممانعت وجلو گیری بعمل آورد .شاید یکی از افتخارات رسانه ی ملی داشتن شبکه های تلویزیونی ورادیو یی گوناگون ومختلف وآن هم در 24ساعته باشد . نفس این دارایی ارزشمند است آیا وجود شبکه های فراوان برای تاثیر گذاری است یا ایجاداشتغال ؟.نمایندگان مردم باید از رسانه ی ملی برنامه طلب نمایند هر عقل واندیشه ای می گوید پنج شبکه ی موثر ،فراگیر وبابرنامه های مردم پسند وجذاب بهتر است تا ده شبکه ی بی برنامه.امید است همان گونه که علی مطهری نایب رئیس مجلس اشاره کرده مجلس بتواند  با وضع قوانین متناسب باامروز جامعه ، صداوسیما رااز وضعیت موجود برهاند وآن را قانون محور،پاسخگو ومسئوول در برابراعمالش سازد. آن چه که گفته شد ارج ننهادن به زحمات هنرمندان ،نویسندگان وکارشناسان رسانه ی ملی نیست بلکه شعری است که ازشوروشعوربرای ساختن برخاست. درایران نیروهای ماهر ،مج رب وکار آمد فراوان وجود دارد که می توانتدباتدوین ،تهیه واجرای برنامه های مناسب مارا از رسانه های بیرونی بی نیاز سازند این نیروها کمتر بکار  گرفته می شوند یا این رسانه به دلایل گوناگون قدرت جذب آنان را ندارد.

 سید محمد حسین دریاباری                              مورخ 20/2/1396

 {1} اصل 175قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و‌ماده 7اساسنامه سازمان صدا و سیمای جمهوری

اسلامی ایران

{2} ‌قانون خط مشی

کلی و اصول برنامه‌های سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران  ماده 55

{3}ماده ی 7- ‌قانون  خط مشی

{4} ماده ی 5- ‌قانون  خط مشی وماده ی 9- اساسنامه این رسانه

{5}‌اساسنامه سازمان صدا و سیمای جمهوری

اسلامی ایران ‌فصل ششم - مقررات مختلف ‌ماده 29

{6}‌اساسنامه سازمان صدا و سیمای جمهوری

اسلامی ایران ماده ی 21 بند3

{7} ‌قانون خط مشی

کلی و اصول برنامه‌های سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران  ماده 55 

http://gooyeh-qom.com/?p=42&n=444&s=1442


سفر رییس جمهوری به استان کردستان بیانگر اهمیت استان برای دولت است----

سفر رییس جمهوری به استان کردستان بیانگر اهمیت استان برای دولت است

آقای دکتر روحانی فردا به استان کردستان سفر می کند. در این سفر انتظارات وخواسته  های مردم یک بار دیگر به گوش رسیده ودرمقابل چشمان اوگذر خواهدکرد  .مردم ونخبگان استان هم ازتوقع  وهم ازاستراتژی  وی برای آینده آگاه خواهند شد.مشاوران روحانی باید به او بگویند :استان کردستان یکی از ااستان هایی است که می تواند پل ارتباطی بوده و باعراق  ارتباط برقرار کند وایران را درسازندگی آن کشورمشارکت دهد وبازار آن دیار را ازدیگران بگیرد ، البته ان هنگام خود نمی تواند درچنین وضعیتی باشد .نرخ بیکاری دربالاترین سطح ، نخبگان استان هم بدلیل عدم امکانات ایجاداشتغال سرخورده  ومایوس ، نمایندگان وکار گزاران دولت ضعیف وناتوان درپاسخگویی به خواسته های مردم، نمایندگان  مردم  هم به جای روابط مناسب باوزیران ومعاونان جهت حل مشکلات استان با  پر خاش ومقایسه با اینجا  وآنجا سرگرم، شماری ازنهادهای دینی هم بجای کارهای عمیق فرهنگی سرگرم امورغیرضرورو احداث ساختمان وهدر دادن بودجه واعتبارات .امید است دکترروحانی رییس جمهور در این سفر به حل بخشی از  مشکلات عدیده ی استان توفیق یابد.

سید محمد حسین دریاباری

کوله باری از محبت ، صداقت ،صفا ومهربانی کردستانی‌ها را با خود به ارمغان می‌برم

 

کوله باری از محبت ، صداقت ،صفا ومهربانی کردستانی‌ها را با خود به ارمغان می‌برم

روزنامه‌نگار از دیار کوه‌های سربه فلک کشیده البرز؛

کوله باری از محبت ، صداقت ،صفا ومهربانی کردستانی‌ها را با خود به ارمغان می‌برم

سیدمحمد حسین دریاباری مسئول پایگاه‌های اطلاع‌رسانی تبیان، آوای امین و شافعی‌نیوز مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور و سردبیر نشریه تبیان پس از 23 سال فعالیت مطبوعاتی در کردستان به درجه بازنشستگی نائل آمده و به همین مناسبت نشریه کورده‌واری مصاحبه‌ای را با ایشان صورت داده‌است که در ادامه خواهد آمد.

 

کورده‌واری: بیش از دو دهه حضور و فعالیت رسانه ای حضرتعالی در کردستان چگونه گذشت؟

لازم می دانم توضیحی درباره ی نحوه ی آمدنم به استان کردستان بدهم.من چند بار از آذربایجان غربی به کردستان و سنندج آمده وازاینجا به همدان رفتم .از آنجایی که من از سال1364فعالیت خویش را درمطبوعات شروع کردم اطلاعات خوبی درباره ی مناطق گوناگون کشور داشتم.فعالیت مطبوعاتی من در بهمن 1364 باارسال مقاله وچاپ آن درروزنامه ی اطلاعات آغاز گردید .

درآن هنگام روزنامه ها معدود واندک بودند،نوشتن و چاپ مقاله در روزنامه ها نیاز به زحمات زیادی ذاشت .هیچ یک از دوستانم نمی توانستند باور کنند که مقالاتم در روزنامه ی اطلاعات چاپ شود .پس از نگارش سه مقاله وچاپ آن درروزنامه ی اطلاعات وضعیت من تغییر کرد. پس از آن توانستم با مراکز تهیه وتدوین بولتن خبری، همکاری با بنیاد نهج البلاغه درواحد سیاسی آن وبالاخره نگارش مقاله برای روزنامه ی رسالت،فعالیت درحوزه ی مطبوعات را ادامه دهم. سال هفتادویک عزمم را جزم نمودم تا پروانه ی انتشار نشریه ای را درخواست کنم برغم همه ی مشکلات به این امر مبادرت ورزیده وپروانه ی انتشار نشریه گویه را دریافت کردم.درهمین هنگام با فصلنامه ی یاد به مدیر مسوولی معادیخواه همکاری داشتم . مقدمات فوق نشان دهنده ی آگاهی من از مطبوعات بود .به همین دلیل آقای موسوی برای اداره ی نشریه ی تبیان مرا به سنندج دعوت کرد.

مرکز بزرگ اسلامی درگذشته نشریه ای موسوم به بیان داشت. وقتی که در تهران ماهنامه ای به نام بیان  مجوز انتشار گرفت، بیان سنندج که فاقد مجوز بود ناگزیر گردید نامش را به تبیان تغییر دهد وبا دریافت مجوز رسمی فعالیت نماید. تبیان به دوروش علمی وفرهنگی انتشار می یافت .پس از مدتی  باارسال نامه ای به تهران مجوز اجتماعی را دریافت کردیم تا بتوانیم از این رهگذر فعالیت محسوس تری انجام دهیم.شاید بتوان گفت مشکل عمده ی مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور همواره این بود که نهادی بروز نبود،مهم تر از همه این که بروز رسانی آن هم کاری دشوار بود ومتأسفانه برغم پیشرفت علم ودانش الان هم همان است که بود.این تفکرواین نتیجه تنها برای من حاصل نشده بلکه بسیاری ازفرهیختگان استان هم به این هوده رسیده اند.فعالیت درحوزه ی مطبوعات درگذشته جدا دشوار بود اما امروزباامکانات پیشرفته درعرصه ی اطلاعات وارتباطات، تلاش دراین حوزه را سهل وآسان کرده است.اندکی از فعالیت محسوس وملموس خویش رابرای خوانندگان به تصویر می کشم تاعلاقمندان به فعالیت درعرصه ی مطبوعات نهراسند بلکه بااشتیاق وجدیت بیشترجذب این حوزه شوند.امروز با پدیدار شدن امکانات مدرن اطلاع رسانی، روز نامه نگاران،خبر نگاران، نویسندگان وهنرمندان همه وهمه سربازان واقعی حدود وثقور یک کشور بشمار می روند،اصحاب رسانه وپدید آورندگان درحوزه ی فرهنگ می توانند زبان،فرهنگ،آداب،رسوم،اخلاق وهمه ی داشته های مادی ومعنوی یک ملت را از دستبرد بیگانگان محفوظ دارند.من در بیست واندی سال درسنندج توانستم نشریه ی تبیان را اگر چه کم فروغ ولی پا برجا نگاه دارم آخرین شماره ی مسلسل آن 105 می باشد.درکنار شماره ی مسلسل بیش از چهل ویژه نامه بود که درمناسبت های ملی ودینی انتشار یافت.

علاوه براین ، یک حرکت ابتکاری درسال های اخیر به وجود آمد که بسیارموثر وجذاب بود وآن انتشار سالنامه دراستان کردستان است که می تواند با موسسات بزرگ فرهنگی کشور هم قد وهمگام باشد.این سالنامه حدود پنج سال است که مرتب  انتشار می یابد یکی از کارهای مهم که توانستم انجام دهم وباور دارم که توانست روح همدلی ،الفت،مهربانی،وحدت وانسجام را به دنبال داشته باشد تاسیس سایت شافعی نیوز بود. این سایت چنان فعال است که مطالب آن به پنج زبان ترجمه شده ودر اختیار مخاطب قرار می گیرد ومورد استقبال وتوجه  بسیاری قرار گرفت. تلاش در این زمینه موجب شد تا از کشور های اسلامی هم برای آن مطالب ارسال کردند .این سایت اکنون به زبان های فارسی ،عربی،کردی،انگلیسی واندونزیایی فعال وپابرجاست. بسیاری از دوستان دهه ی 80 می دانند که اینجانب علاوه بر فعالیت درحوزه ی خبر،گزارش ومطبوعات مدیر کتابخانه ی عمومی در سنندج بوده ام که 8 هزار نفرعضو داشت همین امر موجب شد که با بسیاری از آداب ،رسوم وسنن این استان نسبت به هرکسی دیگر آشناتر شوم اکنون که می روم کوله باری از محبت ، صداقت ،صفا ومهربانی این مردم خون گرم را با خود می برم وهرگز این خاطرات بیست وسه ساله را فراموش نخواهم کرد.

کورده‌واری: فضای رسانه ای، فرهنگی و اجتماعی کردستان برای فعالیت روزنامه نگاران و فعالان رسانه ای را چگونه ارزیابی می کنید و حال که پس از سه دهه خدمت به افتخار بازنشستگی نائل آمدید چه پیشنهادی برای هرچه بهتر شدن امور در استان دارید؟

در پاسخ به این سوال یافته های خویش را می نویسم . در این مدت با بسیاری از فرهیخگان،نویسندگان، شعرا وپژوهشگران نشست وبر خاست داشتم واز استعدادهای سرشار بالقوه وبالفعل مطلع هستم. برای این که این استعداد ها در مسیر مناسب هدایت شود لازم است زمینه هاوبستر های قابل قبول فراهم گردد.این امر خود  یک دغدغه است که مسوولان باید برای آن چاره اندیشی کنند. مطبوعات ورسانه ها مهم ترین ابزار اطلاع رسانی هستند ودر دنیای امروز نقش مهمی را ایفا می کنند . بدون شک رسانه ها ومطبوعات برای ایفای نقش  نارسایی وکمبود هایی دارند  که باید مورد توجه قرارگیرد ونسبت به رفع آن ها توجه لازم به عمل  آید.این استان نسبت به شماری از استان ها کمبودها وکاستی های بیشتری دارد که مسوولان باید برای رفع آن اقدام کنند تا اصحاب قلم ومطبوعات بتوانند بدرستی به  وظیفه ی خطیر اطلاع رسانی خود عمل نمایند. استان کردستان بلحاظ آماری موفق بنظر می رسد زیرا دارای 59مجوز رسانه ،10پایگاه خبری ویک خبر گزاری است.اما جان کلام این است که مطبوعات استان به دلیل کمبود اعتبارونبود نیروی انسانی ماهر دراین امررنج می برد . من فکر می کنم مسوولا ن استانی درسخن وشعار فعال وپر حرارتند ولی در عمل  کم کار و بی توجه به این رویداد هستند.وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی بجای حل ریشه ای مشکلات پیوسته مجوز صادر می کند. امروز مشکل مطبوعات صدور مجوز پی درپی نیست بلکه باید بستری را فراهم کرد که مطبوعات دارای مجوز از نفس نیافتاده واز گردونه حذف نشوند. هنگامی  که درآمد مطبوعات صرفا آگهی دستگاه های دولتی شد ومجوز پی درپی هم صادر شدورقابت هم برای پیشرفت نبود روز نامه نگاری هم به سمت وسوی حرفه ای شدن نخواهد رفت. مسوولان استانی باید نگاه خود را نسبت به مطبوعات تغییر دهند وآن را به عنوان یکی از مولفه های توسعه تلقی کنند واز انتقاد نهراسند واز پیشنهادات استقبال کنند. اگر این نگاه برای مقامات استانی پیدا شد بدون شک از موجودیت مطبوعات حمایت خواهند کرد .یکی از دغدغه های اصحاب مطبوعات این است که چرا استان کردستان فاقد روزنامه است. بسیاری از استان ها دارای روزنامه هستند ولی استان کردستان از آن محروم است. مسوولان استان باید در راستای توسعه ی مطبوعات استان گام های مثبتی بردارند، بدون تردید وجود روزنامه درتوسعه ی استان نقش موثری دارد.اگر روزنامه ای دراستان وجود داشته باشدعلاوه بر توسعه دو حرکت مهم  را در پی دارد وآن اطلاع رسانی وقایع، حوادث ومخابره صفا وصمیمیت این استان  به سایر نقاط کشور ودیگر این که بسیاری از شیوه های توطئه آمیز دشمنان را دراین گوشه از ایران اسلامی خنثی می کند. انتشار روز نامه دراستان نیازمند به امکانات وپشتوانه ی مالی است که مسوولان باید آن را تدارک ببینند یا سرمایه گذار قوی پیدا شود وبه سرمایه گذاری مبادرت ورزد

کورده‌واری: مردم کردستان و ویژگی های این استان از لحاظ حضرتعالی دارای چه شاخصه هایی است؟

در پاسخ به این پرسش باید بگویم من در کردستان به کارهایی مشغول بودم که ارتباط تنگاتنگ با اقشار مختلف مردم داشتم و لازمه ی پیشرفت و گسترش کار، هم این ارتباط را می طلبید ،23 سال کار در تبیان و ارتباط با نویسندگان و فرهنگیان اعم از روحانیان و غیر روحانی را می طلبید .از سوی دیگر همزمان با تبیان مدیر کتابخانه ای بودم که بازهم ارتباط مستقیم با مردم بوده است .نکته ی مهم این است که ما با مردم ودرمیان زندگی کرده و می کنیم. در این که مردم استان کردستان خصوصا و مردم ایران عموما خوب و وفادار به ایران اسلامی و مسوولان کشور هستند تردیدی وجود ندارد.همه می دانیم مردم کشورمان بدلایل گوناگون در فشار مضاعف قرار دارند که بسیار محسوس و ملموس است.پرسش اساسی این است که مسوولان این واقعیت را به عنوان یک دغدغه کاری پذیرفته اند .بسیاری از مشکلات امروز مردم به آینده ی فرزندان آنان بر می گردد که موجب اضطراب ، دلهره،فشار روحی و نگرانی فزاینده شده است.در این استان تحصیلات جوانان روبه افزایش رفته و دارای مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد هستند. ولی ار کار خبری نیست .اعتیاد متاسفانه بر جامعه چیره شده ،مبارزه ی کنونی هم جوابگو نیست.سن ازدواج اوج گرفته و روز به روز به پرواز در آمده ،زندگی گرم بسیاری از خانواده ها به دلیل تهاجم فرهنگی در آستانه ی فرو پاشی است.انتظار مردم از مسوولان اجرا و پیگیری این خواسته ها است .مردم ما در اقصی نقاط ایران شجاعانه در برابر سختی ها و فشار زورمندان و تحریم مستکبران ایستادگی کردند. اکنون نوبت مسوولان است که شجاعانه و بی وفقه کار کنند تا پاسخ خوبی های مردم را بدهند .امید است مسوولان استانی بتوانند به دو پدیده ی اقتصادی روی آورند شاید بتوانند گشایشی در کار مردم ایجاد کنند .اول توسعه ی گردشگری که این استان از غنای بسیار بالا یی برخوردار است .دوم دعوت از سرمایه گذاران داخلی و کشورهای خارجی همجوارجهت توسعه ی زیرساخت های استان. بدون شک این دو موضوع می تواند گشایشی در امور مردم بلحاظ اشتغال به وجود آورد .گفته می شود رهبر معظم انقلاب اخبار استان کردستان را همواره دنبال می کند .مسوولان باید بگونه ای عمل کنند که از مشکلات،رنج ها و الام مردم بکاهند.

کورده‌واری: با توجه به اینکه حضرتعالی یکی از روزنامه نگاران باسابقه کشور محسوب می شوید و در استان قم نیز مدیر مسئولی روزنامه ای را برعهده دارید آیا تمایل دارید که ارتباطات و تعاملات خویش را پس از هجرت از کردستان با فعالان رسانه ای مطبوعاتی این استان ادامه دهید؟

درپاسخ به این سؤال باید بگویم تقریبا نزدیک به ربع قرن است که در استان کردستان زندگی کردم و با آداب و رسوم و سنن آنان آشنا و دوستان فراوانی هم دارم که نمی توانم آنان را فراموش کنم پس بدون شک ارتباطات با دوستان فرهیخته ،اندیشمند ،نویسنده ،روزنامه نگار مدام برقرار خواهد بود .اگر چه حوزه های علمی ،فرهنگی، سیاسی ،اقتصادی،هنری و اجتماعی گسترش یافته و یک فرد نمی تواند همه ی آن را دنبال کند ولی می توانیم اخبار مهم ایزان از جمله استان فرهنگی کردستان را دنبال کنیم ،تردیدی نداشته باشید اگر مطبوعات استان اجازه دهند هر ازچند گاهی ستونی از آن را اشغال و به آرایه ی مطلب خواهم پرداخت.نکته ی مهم تز این که اخبار استان را ما در رسانه های مرکزی بیشتر از پیش بازتاب خواهیم دادتا با این تبادل افکار و انظار فاصله ی احتمالی موجود که بین شماری ازاقوام ایران زمین به وجودآمد بکلی از بین برود.

گفت وگوازخبات ساعدی